آسیه حاتمی، بنیانگذار و مدیرعامل «ایران تلنت»، از موفقهای حوزه آنلاین ایران است. بدون هیاهو و بدون طلبکاربودن از زمین و زمان، فقط کار میکند. البته حاتمی همانقدر که در اکوسیستم ایران کمپیداست، در اکوسیستم جهان و کنفرانسها و دورههای آموزشی حضور پررنگی دارد.
حاتمی بهیُمن این تلاشها ادعا میکند که از بازاری با گردش مالی ۱۰ تا ۱۲ میلیارد تومان در سال، بیشترین سهم را در اختیار دارد و تنها «لینکدین» را رقیب خودش در بازار ایران میداند. آن هم نه رقیب خیلی جدی.
در حال حاضر، یک میلیون رزومه روی ایران تلنت ثبت شده و سالانه برای بیش از ۱۲ هزار فرصت شغلی جذب نیرو انجام میدهند. همچنین، تاکنون بیش از ۷هزار شرکت از خدمات ایران تلنت استفاده کردهاند. طی یک سال اخیر، این استارتآپ قدیمی دو محصول، به نام «ایران سالری» و «تلنت کچ»، تولید کرده است.
حاتمی میگوید این دو محصول موفق بودهاند و حتی نظر دانشگاهها را جلب کردهاند و دلیل موفقیتشان هم این بوده که براساس نیاز بازار توسعه یافتهاند. مدیرعامل ایران تلنت خود را نمونه بارز زنی موفق میداند که هم زندگی خانوادگیاش بهسامان است و هم کسبوکاری با درآمد چندین میلیارد تومانی دارد.
بنابراین، جنسیت هیچ ربطی به موفقیت یا عدم موفقیت ندارد. حاتمی از دختران و پسران ایرانی میخواهد که از برداشتن قدم اول نترسند و کارشان را شروع کنند.
-
برای صحبت از ایران تلنت باید به چند سال قبل برگردیم؟
حدوداً ۱۶ سال.
-
یعنی زمانی که اکوسیستم استارتآپی ایران وجود نداشت.
بله، اما ایران تلنت وجود داشت.
-
خانم آسیه حاتمی چگونه در این مسیر پیش آمد و ایران تلنت را ساخت، در حالی که نه عناوینی چون منتور وجود داشت، نه تعداد توسعهدهندههای ایرانی درخور توجه بود و نه اصولاً ادبیات این حوزه شکل گرفته بود؟
اگر کسی را دیدید که آرام توی دفترش نشسته و شرکتش سر پاست، بدانید که قطعاً مسیر سختی را پشت سر گذاشته و آن چیزها را به سادگی به دست نیاورده است. من در این مسیر بارها احساس کردم که شکست خوردهام.
بودند افرادی که به من میگفتند: چگونه چنین کاری کردی؟ تو با راهاندازی سایت آشنایی نداشتی، پس چطور توانستی؟ اما معتقدم که موفقیت ربطی به جنسیت ندارد. مهم این است که انسان بخواهد اتفاقی بیفتد.
برای نیل به این هدف نباید کار را رها کرد. یکی از بزرگترین داشتههای من این بود که همیشه هدفی داشته و میخواستهام به آن هدف برسم. اشتیاق رسیدن به آن هدف، من را به مسائلی چون سختی مسیر و مشکلات مشغول نکرده است. اصولاً در ابتدای کار به مشکلات فکر نمیکنم و نداشتهها مشغولم نمیکند.
بلکه همیشه به داشتههای الانم فکر میکنم. در ابتدای کار ایران تلنت دو سال تجربه راهاندازی [محصول] داشتم. از آن دانش استفاده کردم تا قدم اول را بردارم. فکر میکنم که برداشتن گام اول بسیار مهم است. بعد، باید جهت حرکت را مشخص کرد و جلو رفت.
[bs-quote quote=” انرژیام را از اتفاقات شیرین کوچک میگیرم و منتظر اتفاقات خوشایند بزرگ نمیمانم که فقط با آنها شاد باشم. لذت من در کار فقط بحثهای مالی نیست. از رشد، احساس مفیدبودن و انگیزهگرفتن آدمهای اطرافم در ایران تلنت لذت میبرم” style=”style-4″ align=”left” author_name=”آسیه حاتمی” author_job=”بنیانگذار ایرانتلنت” author_avatar=”https://shanbemag.com/wp-content/uploads/2019/05/asie-hatami.jpg”][/bs-quote]
-
مهمترین داشته هر کسی چیست؟
مهمترین داشته خود آدم است. هیچگاه به این توجه نکردهام که فلانی چه به من میدهد. همیشه به داشتههای خودم فکر میکردم و به اینکه چطور میتوانم در انجام کاری که نمیدانم ماهر شوم. باید در چنین مواقعی از مهارتهای دیگران استفاده کرد. من روز آغاز به کار ایران تلنت توسعهدهنده نبودم.
آن موقع، توسعهدهندههای زیادی در ایران وجود نداشت و اوضاع به کلی با امروز فرق میکرد. با این حال، گزینه دیگری هم داشتم و آن استفاده از تخصص خارجیها در زمینه راهاندازی سایت و توسعه محصول بود. پس میتوانستم برای راهاندازی سایت از آنها کمک بگیرم.
اوایل خیلیها فکر نمیکردند که کسبوکار موفقی داشته باشم. اما من شروع کردم. اصولاً مشکل عمده خانمها برداشتن گام اول است. ضمن اینکه به نظرم خانمها بعضاً فکر میکنند که باید در کاری که میخواهند شروع کنند بهترین باشند. همین امر موجب میشود که قدم نخست را برندارند.
اوایل کار و طی سالهای بعد به کنفراسها، رویدادها و دورههای آموزشی خارج از کشور میرفتم تا کار یاد بگیرم. موقع برگشتن با کولهبار سنگینی وارد ایران میشدم، کولهباری از یادگیری. یعنی آن اوایل کمبود منابع انسانی ماهر را اینطور جبران میکردم.
-
برویم سراغ ایران تلنت و از آن بیشتر صحبت کنیم. چرا وبسایت ایران تلنت به زبان انگلیسی است؟
چون آن اوایل عمده فعالیت ایران تلنت سرویسدهی به شرکتهای خارجی فعال در ایران بود. حتی در آغاز کار مخاطب دیگری به جز شرکتهای خارجی نداشتیم. شرکتهای خارجی به دنبال نیروی متخصص و تحصیلکرده و مسلط به چند زبان بودند. اما منبع و مرجعی که این نیروها را به آنها وصل کند وجود نداشت.
البته این نکته را هم بگویم که ایران تلنت در ابتدا قصد داشت که ایرانیان خارج از کشور را به پروژههای داخل ایران وصل کند. بنابراین، زبان انگلیسی به نظر کارآمدتر میآمد. طی چند ماه نخست به این صورت کار میکردیم. آن اوایل ایرانیهای خارج از کشور بیشتر ثبتنام میکردند. بعد از مدتی تمرکز عمده را روی نیروهای حاضر در ایران گذاشتیم.
-
آن زمان (یعنی حدود سال ۸۱) شرکتهای خارجی زیادی هم در ایران حضور داشتند.
بله، آن موقع زیاد و بسیار هم فعال بودند.
-
الان تعداد شرکتهای خارجی حاضر در ایران خیلی کم شده و تمرکز عمده شما هم روی نیروهای داخلی است. چرا هنوز زبان سایت شما انگلیسی است؟
این سؤالی است که هر از گاه از خود میپرسیم: آیا باید ایران تلنت را به فضایی دوزبانه تبدیل کنیم؟ اما هر بار به این نتیجه میرسیم که پلتفرمی جداگانه به زبان فارسی طراحی کنیم. چون ایران تلنت با رزومههایی که در آن ثبت شده شناخته میشود.
حتی در سایر کشورها هم محلی وجود ندارد که مدیران و حرفهایهای ایرانی روزمهشان را در آن ثبت کنند. بنابراین، خاصبودن ایران تلنت به خاصبودن دیتابیسش وابسته است و ما نمیخواهیم به این تصویر دست بزنیم.
- گفتید در دنیا؛ یعنی هیچ کسبوکاری شبیه شما کار نمیکند؟ همین الان ایرانیهای زیادی در لینکدین حضور دارند.
لینکدین شبیهترین و نزدیکترین شرکت به ایران تلنت است. اما مشخصههای خودش را دارد و به لحاظ آماری به ایران تلنت نمیرسد.
-
پس زبان ایران تلنت کماکان انگلیسی خواهد بود؛ ظاهراً تغییر سخت است. این سختبودن از کجا نشئت میگیرد و چه جنسی دارد؟
نه اینکه سخت باشد. مسئله این است که وقتی قرار باشد بعد از ۱۶ سال در یک بیزینس چنین تغییر استراتژیکی داده شود، شاید بعضی از داشتههای کنونی از دست برود. بنابراین، اگر بخواهیم زبان فارسی را هم داشته باشیم، باید روی یک پلتفرم جداگانهای باشد.
-
ایران تلنت از همان ابتدا بهعنوان یک کسبوکار آنلاین فعالیت میکرد؟
نه، ابتدا، با اینکه وبسایت هم داشتیم، بخشی از پروژه به صورت آفلاین بود. یعنی ثبتنام متقاضی کار و کارفرما به صورت آنلاین انجام میشد؛ اما اتصال یا مچینگ را شخصی به نام آسیه حاتمی انجام میداد که دو سال بعد به کسبوکاری هوشمند و آنلاین تبدیل شد.
-
کسبوکار شما با چه بیزینسمدلی کار میکند؟
بیزینسمدل ایران تلنت به این صورت است که افراد رزومههایشان را در سایت ثبت میکنند. کارفرما هم میخواهد که گزینههای مناسب را بهمنظور استخدام انتخاب کند. حالا دو راه داریم: یکی اینکه امکان دسترسی به کل دیتابیسش فراهم باشد و خودش نیروی موردنظرش را جستجو کند.
بنابراین بستههای را برای جستجوی دستابیس تعریف کردهایم. در روش دیگر کارفرما مشخصات شغل مربوطه را در سایت درج میکند و متقاضیان کار اعلام آمادگی میکنند و کارفرما رزومههایشان را بررسی میکند.
-
نقش شما این وسط چیست؟
تکنولوژی ما تکنولوژی مچینگ است. یعنی وقتی شغلی روی سایت قرار میگیرد، افراد به صورت اتوماتیک دعوت میشوند که شغل مرتبط با تخصصشان را ببینند.
-
سود و درآمدزایی ایران تلنت از چه طریقی است؟
شرکتها طرف قرارداد ما هستند. آنها برای دسترسی به دیتابیس متخصصها هزینه پرداخت میکنند. کارجوها هزینهای پرداخت نمیکنند.
-
این پرداخت به چه صورت است؟ چقدر باید بپردازند؟
حدود ۲۰ تا ۳۰ بسته مختلف داریم؛ کمترین قیمت ۶۰۰هزارتومان است و بیشترین قیمت ۲۰ میلیون تومان.
-
تاکنون چند شرکت با شما همکاری کردهاند؟
در مجموع بیش از ۷هزار شرکت کاربر ایران تلنت بودهاند. به طور کلی، ایران تلنت اینگونه شناخته شده است: اگر میخواهید کاری در یک شرکت خوب، بزرگ و به اصطلاح برند پیدا کنید به سراغ ایران تلنت بروید. از طرفی، شرکتها برای جذب نیروهایی که همه جا پیدا نمیشود به سراغ ایران تلنت میآیند.
-
زمانی تعداد شرکتهای خارجی حاضر در ایران خیلی بیشتر بود. پایه کسبوکار شما همین شرکتها بود. بعد ریزش شرکتهای خارجی شروع شد. اما ایران تلنت سر پا ماند و به کارش ادامه داد. میخواهم از استراتژیهای مدیریتیتان بگویید. چه راهکارهایی برای ادامه حیات در پیش گرفتید؟
آن ابتدا ۱۰۰درصد مشتریان ما شرکتهای خارجی بودند. تا چند سال بعد هم (۲۰۰۷) بیش از ۸۰درصد مشتریان خارجی بودند. سال ۲۰۰۸ دچار نخستین بحران شدیم و شرکتهای خارجی از ایران خارج شدند. سال ۲۰۰۸ برای نخستین بار با این سؤال مواجه شدیم که در چنین شرایطی چه باید بکنیم. به همین دلیل استراتژیمان را تغییر دادیم.
-
از همین تغییری که ایجاد کردید بگویید.
تغییر استراتژی ما روی آوردن به شرکتهای ایرانی بود. جالب است به شما بگویم که تا آن زمان قیمتهای ما همه به دلار بود. حتی تعرفه قیمتی و متریال بازاریابی و… ایران تلنت هم به زبان انگلیسی بود. بعد که به سراغ شرکتهای ایرانی رفتیم، اسناد و تعرفهها را به فارسی برگرداندیم.
البته اتفاق جذابی بود. چون این تغییر استراتژی موجب شد که گروه مخاطبمان بزرگتر شود. بعد، تعداد زیادی از شرکتهای ایرانی به گروه مخاطبان ما تبدیل شدند. وقتی به سراغ ایران تلنت آمدند انگلیسیبودن سایت برایشان مشکلساز شد. اما از ایران تلنت استقبال کردند.
چونکه یکی از بزرگترین چالشهای شرکتهای ایرانی یافتن نیروی خوب است. فقدان نیروی خوب موجب شد که بسیاری از شرکتها قبل از وضعیت کنونی دلار برخی از مدیرانشان را از خارج از کشور جذب کنند.
-
با توجه به اینکه جذب نیروی مناسب و ماهر دشوار است، ایران تلنت چه کمکی میتواند به کارفرماها بکند؟
در ایران عرضه نیروی انسانی بیش از تقاضا برای استخدام آنهاست. بنابراین، برای هر شغل متقاضیان زیادی وجود دارد و این برای کارفرما چالش محسوب میشود. چون کارفرما نمیداند از میان آن همه رزومه کدام یک مناسب است. پس باید زمان زیادی صرف کند تا نیروی خود را از بین آن همه متقاضی انتخاب کند.
ایران تلنت محلی برای پیداکردن نیروی خوب است و روی گروه خاصی از نیروی انسانی بازار تمرکز دارد. در نتیجه، شرکتهای ایرانی هم نیروهای موردنظرشان را از ایران تلنت انتخاب میکنند. ضمن اینکه شرکت دیتابیس بزرگی دارد و هنرش این است که نیروی مناسب را بسته به جستجوی کارفرما معرفی میکند. همچنین، ما به هر روزمه امتیاز میدهیم و رزومه مناسب را به کارفرما معرفی میکنیم. یعنی ما به نوعی کار رتبهبندی میکنیم و رزومههای مرتبط را در اختیار کارفرما قرار میدهیم.
-
در این بازار رقیب هم دارید؟
کم نیستند مجموعهها و کانالهای جذب و استخدام، از شبکههای اجتماعی و وبسایتها گرفته تا روزنامهها. اما نزدیکترین رقیب ایران تلنت لینکدین است. نه اینکه جابسایت (JOBSITE) دیگری در ایران نباشد. اما از نظر بازار و نوع آگهیهای استخدامی، افرادی که در آن ثبت نام میکنند و شرکتهایی که از آن استفاده میکنند، لینکدین بسیار شبیه ایران تلنت است.
-
کسبوکارهایی مانند کاربانک یا سایر وبسایتهای اینچنینی چطور؟ آنها رقیب ایران تلنت محسوب نمیشوند؟
حوزه کاریشان متفاوت است.
-
حوزه کاریشان متفاوت است یا چنین کسبوکارهایی را رقیب خودتان نمیدانید؟
نوع بیزینسمدل مشابه است. اما تفاوت جابسایتها در چند مورد است؛ یکی اندازه دیتابیسی است که در اختیار دارند. یعنی مثلاً چند روزمه روی وبسایتشان دارند. در سایت ایران تلنت بیش از یک میلیون رزومه ثبت شده است. تفاوت دیگر در نوع رزومههایی است که در اختیار دارند.
ایران تلنت رزومههای افراد متخصص و ماهر (ردههای میانی و ارشد یک سازمان) را معرفی میکند. بنابراین، شغلهایی که روی ایران تلنت آگهی میشود تا ۷۵درصد شامل عناوین شغلی رده میانی به بالا است. بنابراین، بیزینس مدل خیلی از کسبوکارهای این حوزه شبیه به هم است و هر ماه هم یک سایت در این زمینه راهاندازی میشود. اما اندازه دیتابیس، حوزهای که رویش تمرکز میکنند و سطح رزومههایی که در اختیار دارند متفاوت است.
-
اندازه این بازار که هر ماه بازیگر جدیدی به آن وارد میشود چقدر است؟
در این زمینه اختلافنظر زیادی وجود دارد. کارشناسان معتقدند گردش مالی سالانه بازار آنلاین جابسایتها در ایران حدوداً ۱۰تا ۱۲ میلیارد تومان است.
-
سهم ایران تلنت از این بازار چقدر است؟
تقریباً همه بازار در اختیار ایران تلنت است.
-
لینکدین چقدر سهم دارد؟
سهم اندکی دارد. مخصوصاً بعد از اتفاقات مربوط به افزایش نرخ ارز و دلار سهم لینکدین بسیار کم شده است.
-
یعنی سایر کسبوکارها سهمی از بازار ندارند؟
حتماً دارند، اما سهمشان کوچک است.
-
به نظرتان چرا کسبوکارهایی که طی سالهای اخیر در حوزه جستجوی شغل راهاندازی شدهاند به ایران تلنت نرسیدهاند و سهم بزرگی از این بازار ندارند؟
قدمت ایران تلنت تأثیرگذار است. اما برای خود من هم این سؤال وجود دارد که چرا طی این سالها سایتهای زیادی راهاندازی و بسته شد! بیشتر سایتهایی هم که الان مشغول به کارند طی سهچهار سال اخیر ایجاد شدهاند.
در حالی که در همان زمان آغاز به کار ایران تلنت کسبوکارهای زیادی راهاندازی شدند و حتی خارجیها هم به بازار ایران آمدند؛ اما همگی تعطیل شدند. با این حال، ورود سایر جابسایتها به بازار (طی سه چهار سال اخیر) موجب شد که قوانین کشور به سود چنین کسبوکارهایی تغییر کند و چالشهای این حوزه کمتر شد.
از این ۱۶ سال، ۱۲ سال را صرف جنگیدن کردم و الان خوشحالم که دیگر تنها نیستم و بازیگران دیگری هم وارد این بازار شدهاند.
-
به چالشها این حوزه اشاره کردید. دلیل وجود چنین چالشهایی چیست؟ چه نهاد یا سازمانی طرف دیگر این چالشهاست؟
چالش اصلی مربوط به قوانین است و الان بعد از گذشته این همه سال تازه پذیرفتهاند که کارهای ما به نفع کشور است. آن اوایل، سالی چند بار در سازمانها و وزراتخانههای مختلف جواب پس میدادم. الان شاید سالی یکبار چنین اتفاقی بیفتد.
به هر حال، این صنعت شکل گرفته و کسبوکارهای دیگری هم هستند و بازار بزرگتر شده و قوانین تغییر کرده و این به نفع همه است. من در آن ۱۲ سال، داشتم بازار را به تنهایی میساختم و الان مجموعههای دیگری هم به ساخت این بازار کمک میکنند و بازار را بزرگتر میکنند. الان اوضاع خوب شده است. ولی قبلاً با وزارت کار، وزارت ارشاد، وزارت ارتباطات و… مسئله داشتیم.
-
چه مسئلهای؟
مثلاً وزارت کار میخواست بیزینسمدل کاریابی خودش پیادهسازی شود. در حالی که جابسایت فضایی کاری است و کاریابی مدلی دیگر. باز هم تأیید میکنم که بزرگترین چالش ما در ایران قانون است. یا قوانین لازم را نداریم یا قانون درگیر جزئیات بسیار است.
دقیقاً یادم نیست، ولی فکر میکنم که قانون کار ایران مربوط به ۱۳۴۰ است. البته سال گذشته وزارت کار آییننامههایش را بهروزرسانی کرد تا کسبوکارهای جابسایت را هم پوشش دهد. نکته دیگر اینکه در ایران قوانین کنترلکننده وضع میشود، نه قوانین هموارکننده راه.
در حالی که قوانین کشورهای توسعهیافته مسیر را برای کارآفرین هموار میکند. اما در ایران قانونی وضع میشود که به کسبوکارها میگوید بیزینسمدلشان چگونه باشد. در حالی که در سطح جهان رقابت شرکتها بر سر چگونگی عوضکردن بیزینسمدل است.
-
ظاهراً با وزارت کار مسئلهای هم بر سر دیتاها داشتید؟
وزارت کار میگوید که شما باید دیتایتان را در سامانه ما ثبت کنید. دولت ایران به شدت علاقهمند است که به حوزه اجرا وارد شود. در حالی که کار دولت این نیست. هنر دولت این است که فضایی ایجاد کند که مثلاً ۱۰ شرکت، مانند ایران تلنت، در آن رقابت کنند که وضعیت استخدامی و شغلی مردم و شرکتها بهتر شود.
در این صورت برد با وزارت کار خواهد بود. اما الان همه وزارتخانهها میخواهند وارد فرایند اجرا شوند و فکر میکنند که سیستم متمرکز دولتی پروژهای ملی است. با این حال، تجربه ثابت کرده که چیزهای بزرگ و ملی شکست میخورند.
دولت یا بنگاه اقتصادی است یا نیست. اول باید تکلیف خودش را روشن کند و بعد وارد فرایند اجرا بشود. سامانه کارورزی که این همه سروصدا به پا کرد، الان کجاست و چه آمار موفقیتآمیزی داشته است؟ الان هم سامانهای ایجاد کردهاند و میگویند همه کاریابیهای ایران باید دیتایشان را در آن ثبت کنند.
در حالی که این عمل با روح حاکم بر فضای کسبوکار و رقابت در تضاد است. چون این کسبوکارها رقیب یکدیگر هستند. پس چرا باید دیتایشان را با هم در یک سامانه ثبت کنند. علاوه بر این، میگویند که به ازای هر ثبت دیتایی در این سامانه سایتهای کاریابی باید رقمی بپردازند.
یعنی هم رزومه را به آنها بدهیم و هم بابت هر رزومه پول بدهیم! اما الان خود بدنه دولت هم متوجه شده که چنین سیستمی کار نمیکند. بسیاری از کاریابیها هم در حال تعطیلشدن هستند. چون فضای کارشان بیزینسی نیست. انگار که کارمند دولت شدهاند.
یکی دیگر از مهمترین مسائل ما با وزارت کار این بود که میگفتند از کارجو باید هزینه دریافت شود. در حالی که ما چنین کاری نمیکنیم و میگوییم فرایند استخدامشدن رایگان است. البته اکانت پریمیوم هم داریم، برای کسانی که میخواهند سریعتر شغلی را به دست بیاورند. اما بهطور کلی این کار رایگان است.
-
برگردیم به آمار و ارقام ایران تلنت. گفتید که بیش از یک میلیون رزومه در ایران تلنت ثبت شده است. آماری دارید که چه تعداد از این افراد از طریق کسبوکار شما به شغل رسیدهاند؟
چنین آماری نداریم. اما آمار دیگری داریم که نشان میدهد سالانه ۱۲هزار فرصت شغلی از طریق ایران تلنت ایجاد میشود. البته آماری نداریم که برای هر شغل یک نفر یا چند نفر استخدام میشود!
-
برای شروع کار، چقدر سرمایه اولیه داشتی؟
۱۲میلیون تومان.
-
این پول را خودت داشتی یا از کسی گرفتی؟
من تازه فارغالتحصیل شده بودم و هیچ پولی نداشتم. از پدرم هم نمیخواستم پول بگیرم. اما با افراد خانواده موضوع را مطرح کردم. گفتم خودم بخشی را تأمین میکنم و شما هم بخش دیگر را. البته این پولها را به ازای گرفتن سهم به من دادند. الان هم من یک شرکت چنددهمیلیارد تومانی ساختهام و آنها بدون کوچکترین زحمتی شرکتی با درآمد میلیاردی دارند!
-
۱۶ سال پیش کارت را با ۱۲میلیون تومان شروع کردی. هیچگاه فکر میکردی که اگر سرمایه بیشتری داشتی، الان موفقتر بودی؟
خیلیها به من میگویند اگر ایران تلنت از ابتدا سرمایهگذار قدرتمندی در کنارش داشت، شاید به جای اینکه طی ۱۶ سال، به ایران تلنت امروزی تبدیل شود، طی ۵ سال به این موفقیت میرسید. اما به نظر خودم آسیه حاتمی با حرکت آهسته در این مسیر فرهنگ مربوط به کسبوکارش را ساخت، فرهنگی که شاید با تزریق پول زیاد و در کوتاهمدت ساخته نمیشد.
آن موقع اصلاً فضای آنلاین شکل نگرفته نبود. بنابراین، استخدام از طریق فضای آنلاین با حرکت پیوسته ما جا افتاد و نهادینه شد. تغییر فرهنگی همیشه به تدریج و بر پایه اعتماد شکل میگیرد. من این را از دستاوردهای خود میدانم. ضمن اینکه مثالهایی از وفور سرمایه و عدم موفقیت هم وجود دارد.
-
ایران تلنت سرمایهگذار دارد؟
الان نه و تاکنون با درآمدهای خودش اداره شده است. اما در حال مذاکره برای گرفتن سرمایه از سرمایهگذاران اکوسیستم هستیم.
-
سختیها را چطور تحمل میکنید و چگونه به آینده امیدوارید؟ این روحیه از کجا میآید؟
تأثیرگذارترین عامل طی دو سه سال نخست راهاندازی کسبوکارم منتوری بود. منتوری من برادرم بود. او هیچگاه ایران نبود و خارج از ایران کسبوکار آنلاینی راه انداخته بود. اما تجربیاتش را به من منتقل میکرد. ضمن اینکه همیشه تلاش میکنم که در طول سال با یکی دو نفر که در حوزهای خیلی موفق هستند ارتباط داشته باشم و از آنها راهنمایی و مشورت بگیرم.
-
این افراد در اکوسیستم ایران هستند؟
نه، تقریباً حضور خاصی در اکوسیستم استارتآپی ایران ندارم. بیشتر حضور من در اکوسیستم جهانی و برقراری ارتباط با افراد در محافل کاری در سطح بینالمللی بوده است.
-
و این خودش یکی از سؤالات من است: چرا آسیه حاتمی با این سابقه کاری و شرکت بزرگش در رویدادها یا مناسبات اکوسیستم حضور پررنگی ندارد و به نوعی به سراغ اکوسیستم استارتآپی ایران نیامده است؟
شاید اکوسیستم به سراغ من نیامده (با خنده). هیچگاه درگیر اکوسیستم ایران نبودهام. رشد و توسعه کسبوکارم در تنهایی روی داد و وقتی من و ایران تلنت بودیم اکوسیستم اصلاً نبود. بنابراین، سعی میکردم که از دانش منابع انسانی خارج از کشور استفاده کنم.
-
برادرتان منتور فنی بود یا منتور روحی و روانی؟
تقریباً هر دو. من و برادرم تقریباً همدیگر را میفهمیدیم. شاید این منتورینگ در روزهای اول از جنس تبادل فکری بود. روزهای سختی بود و به این همفکری نیاز داشتم. او در کسبوکار خودش و من در کسبوکار خودم حرکت میکردیم.
اما مسائل مشترک زیادی هم داشتیم. مثلاً هر با چالش منابع انسانی درگیر بودیم. برادرم همیشه میگفت: «همه جا همین است و این مشکلات همه جای دنیا وجود دارد.» این جمله خیلی تأثیرگذار بود. کارکردن در هیچ جای دنیا آسان نیست.
-
ولی الان خیلیها مانند شما فکر نمیکنند و دائما از بهتربودن شرایط در سایر کشورها میگویند.
البته تا حدودی هم درست میگویند؛ دستکم در سایر کشورها شرایط روانی بهتر است. اما به نظر نمیرسد که بازارهای ایران به لحاظ فرصت کاری اشباع شده باشند. هیچ جا به اندازه ایران برای کارکردن مناسب نیست. اغلب بازارهای ایران خالی مانده است.
مثلاً فرض کنید به کشور دیگری بروم و همین کسبوکار فعلیام را راهاندازی کنم. کجای دنیا به اندازه بازار ایران خالی از کسبوکار قدرتمند است؟ بازار بکر و بدون رقیب ایران بهترین فرصت برای راهاندازی کسبوکار است. درست است که قوانین ایران حمایتگر نیست، ولی فرصت برای راهاندازی کار بسیار است.
-
ما در هفتهنامه «شنبه» از همین فرصتها برای راهاندازی کسبوکار در ایران مینویسیم. البته مشکلات و چالشها را هم میبینیم. اما بعضاً متهم میشویم که به بچهها امید واهی میدهیم. شما چقدر این رویکرد را قبول و اصولاً به چه نوع امیدی اعتقاد دارید؟
من به شخصه با امیدواری شناخته شدهام. تاکنون در مسیر زندگی و کار به همه چیزهایی که میخواستم رسیدهام. همیشه با خواستن و تلاشکردن به اهدافم رسیدهام. شاید طول کشیده باشد، اما مهم رسیدن بوده است.
از طرفی، آدم بسیار آزادیخواهی هستم و اعتقاد دارم که هیچ راه یکتا و یگانهای در دنیا وجود ندارد. معتقدم که جذابیت دنیا به این است که هر کسی راهی انتخاب میکند. خیلیها از من میپرسند که در شرایط فعلی از ایران بروند یا بمانند؟ معمولاً به آنها میگویم مهم این است که به آنچه دوست دارید برسید. اما مشکل بچههای ما الان این است که نمیدانند به چه میخواهند برسند.
اگر کسی میداند که از رفتن چه میخواهد برود! اما مسئله عمده این است که کسانی که در چنین شرایطی از ایران میروند بیشتر در حال فرار از شرایط هستند تا اینکه بدانند برای چه ایران را ترک میکنند.
استارتآپها چقدر مشتری ایران تلنت هستند؟ آیا مسئله منابع انسانی که اکثر استارتآپها از آن حرف میزنند جدی است؟
چالش استارتآپها فقدان نیروی انسانی نیست. چالش آنها این است که نمیتوانند نیرویی پیدا کنند که ارزشها و ظرفیتهای استارتآپشان را به او نشان دهند. در واقع، مسئله اصلی داشتن نیروی وفادار است. چون بابت تربیت هر نیرویی هزینه میشود.
مسئله ترککردن و رفتن آدمها خیلی سخت بود. یکی از ویژگیهای من این بوده که سعی کردهام افراد را بسیار گزینششده انتخاب کنم تا کمترین میزان خروج (ترک محل کار) را داشته باشم. استارتآپها باید بتوانند افرادی را که برایشان هزینه میکنند در شرکت نگه دارند.
در آغاز کار با دو مسئله مواجه بودم: یکی اینکه قدرت مالی بالایی نداشتم. ولی تلاش میکردم که بفهمم آن فرد دنبال چیست. بنابراین، به فکر قرارداد برندهبرندهای با آن فرد میافتادم. یعنی برای من برندهبودن برآوردهکردن نیاز شرکت و برای آن شخص هم رسیدن به خواستهاش بود. بنابراین، به دنبال آدمهایی میرفتم که عاشق یادگیری بودند و علاقهمند بودند که کار جدیدی انجام بدهند.
علاوه بر عدم قدرت مالی ایران تلنت در آغاز کار، مسئله دیگری هم داشتم و آن جوانی و زنبودنم بود. یعنی افرادی که برای همکاری به شرکت میآمدند اصولاً شک داشتند که آیا یک دختر جوان ۲۲ ساله میتواند کسبوکار موفقی داشته باشد یا نه؟!
مهمترین داشته خود آدم است. هیچگاه به این توجه نکردهام که فلانی چه به من میدهد. همیشه به داشتههای خودم فکر میکردم و به اینکه چطور میتوانم در انجام کاری که نمیدانم ماهر شوم .
از این ۱۶ سال، ۱۲ سال را صرف جنگیدن کردم و الان خوشحالم که دیگر تنها نیستم و بازیگران دیگری هم وارد این بازار شدهاند
-
با توجه به توضیحاتی که دادید، باید تیم وفاداری ساخته باشید. تیم ایران تلنت الان چند نفره است و قدیمیترینشان چند سال است که با شما کار میکند؟
تعداد اعضای تیم ما الان حدود ۷۰نفر است. قدیمیترین نیروی من هم حدوداً ۷ سال است که با ایران تلنت کار میکند. البته نیروی کاری هم دارم که مثلاً همین دیروز وارد شرکت شده است. هرچند که امروز نگهداشتن نیرو در ایران تلنت بسیار آسانتر از سالهای ابتدایی است. چون شرکت الان قدرت مالی و برندینگ دارد.
-
بیشتر افراد زمانی که کسبوکارتان را آغاز کردید به دنبال استخدام در شرکتها یا ادارهها بودند. چرا ریسک راهاندازی یک کسبوکار، آن هم از جنس آنلاین، را پذیرفتی؟
رمز موفقیت من این بود که در مسیرهای تعریفشده دیگران قرار نگرفتم. اگر زمانی استخدامشدن در یک اداره دولتی یا یک شرکت نهایت آمال و آرزوی یک نفر بود، من همان زمان خودم کسبوکاری را راهاندازی کردم و به جای اینکه در مسیرهای از پیش موجود حرکت کنم، مجبور بودم یک مسیر را بسازم.
وقتی از دانشگاه فارغالتحصیل شدم، مسیر تعریف شده برای من سه راه بود؛ در کارخانهای استخدام شوم، در پژوهشگاه، پژوهشگر شوم یا در یک دفتر طراحی و نقشهکشی استخدام میشدم. اتفاقا در ابتدا یکی از این مسیرها را در پیش گرفتم و چند ماه در ایران خودرو کار کردم. اما خیلی زود متوجه شدم که به هیچ عنوان برای آن فضا ساخته نشدهام.
چون آن فضا اصلا کار را جدی نمیگرفت و من از آن دست آدمهایی هستم که به شدت کار را جدی میگیرم. وقتی وارد مسیر بیزینس شدم، اصلا این فضا را نمیشناختم. همه اطرافیانم هم معتقد بودند که اشتباه میکنم. اما در این مسیر جلو آمدم چون میخواستم بدانم در نهایت به کجا میرسد. پس میشود مسیری را ساخت. این خیلی مهم است و نشان میدهد که فرصتهای کاری را میشود ایجاد کرد.
-
شما مادر هستید؛ یک شرکت موفق دارید و در طول روز ساعتها کار میکنید. چرا بعضیها میگویند این مسائل با هم جور درنمیآیند؟
از نظر خودم یک زن موفق در زندگی خانوادگی و زندگی کسبوکاری هستم و در این مسیر به هر چه خواستم رسیدم. در دوران دانشجویی و چهار سال قبل از ایران تلنت ازدواج کردم و الان دو پسر هم دارم. یعنی از همان ابتدای کسبوکارم، خانوادهام را اداره میکردم.
پسر بزرگم فقط دو سال از ایران تلنت کوچکتر است یعنی چهارده ساله است و بچه کوچکترم هم سه ساله است. من آدم مسئولیتپذیری هستم و زندگیام و کارم را به درستی سامان میدهم.
-
روزی چند ساعت کار میکنید؟
مجموع ساعاتی که کار میکنم، خیلی زیاد است. روزانه بین ۹ تا ۱۰ ساعت در شرکت هستم و البته نیمهشبهای زیادی را هم به ایران تلنت اختصاص میدهم.
-
لحظههای انرژیبخش زندگی بنیانگذار ایران تلنت چه زمانی است؟
وقتی آدم به نتیجه میرسد؛ چه در کار و چه در زندگی شخصی. من کلا انرژیام را از اتفاقات شیرین کوچک میگیرم و منتظر اتفاقات خوشایند بزرگ نمیمانم که فقط با آنها شاد باشم. لذت من در کار فقط بحثهای مالی نیست.
از رشد، احساس مفیدبودن و انگیزهگرفتن آدمهای اطرافم در ایران تلنت لذت میبرم. الان در ایران فضای سختی وجود دارد و من دوست دارم حداقل بچهها در ایران تلنت فضای مثبت و انرژیبخشی را تجربه کنند. همه اینها به من انرژی میدهد.
-
چه برنامههایی در پیش دارید؟ یعنی اهدافی که برای امسال یا سال آینده در نظر داشته باشید.
وصل کردن نیروی کار ایرانی به پروژههای خارج از ایران از اهدافی است که امسال دنبال میکنیم. در واقع به خاطر ارتباطاتی که در سطح بینالمللی داریم، میخواهیم فریلنسرهای ایرانی را به پروژههای خارجی وصل کنیم. ما عضو شبکه The Network هستیم که ۱۴۰ جابسایت دنیا در آن حضور دارند و با همدیگر وارد یک قرارداد شدهاند.
همانطور که اشاره کردم، من بیشتر از اینکه در اکوسیستم استارتآپی ایران باشم، در اکوسیستم جهان بودهام. البته این کانال ارتباطی برای وصلکردن بچههای ایرانی به پروژههای خارج از ایران قرار نیست به اسم ایران تلنت باشد چون در آن صورت مشمول تحریمها میشویم.
-
تصویر بزرگی که برای ایران تلنت در ذهنت داری، قرار است چه بشود و به کجا برسد؟
ایران تلنت قرار است آن فضایی باشد که هر متخصص ایرانی، بتواند نیازهای تخصصیاش را از طریق آن برطرف کند. یعنی علاوه بر شغل، نیازهای تخصصی مانند مباحثی چون یادگیری، توسعهدهی، اطلاعات، شبکه ارتباطی و هر آنچه از جنس این نیازهای حرفهای باشد، قرار است ایران تلنت آن را پوشش بدهد. چه در ایران و چه خارج از ایران.
محصول را براساس نیاز بازار توسعه دادیم و نتیجه گرفتیم
هر کسبوکاری باید براساس یک نیاز شکل بگیرد. بهعنوان مثال، ما طی شش ماه اخیر دو محصول را توسعه دادهایم، محصولاتی که براساس گزارش حقوق و دستمزد «ایران تلنت» تولید و راهاندازی شدهاند. حدود چهار یا پنج سال، در پایان سال، حقوق و دستمزد را ارزیابی میکردیم و پرسشنامهای تهیه شد که مردم آن را تکمیل میکردند.
ما پاسخها را ارزیابی و اوایل هر سال گزارش سال قبل را ارائه میکردیم. مثلاً طیفهای دستمزدی سمتهای شغلی مختلف را میسنجیدیم. هر سال بر تعداد افرادی که پرسشنامه را پر میکردند افزوده میشد؛ تا اینکه سال پنجم بیش از ۱۵۰هزار نفر در این ارزیابی شرکت کردند. این گزارش در میان شرکتها و متقاضیان شغلی خواهان زیادی داشت.
حتی شرکتها از ما میپرسیدند که به نیروهایشان چقدر حقوق بدهند! یا افراد میپرسیدند برای شغلها چه حقوقی را پیشنهاد بدهند! سال گذشته این نیاز را به یک پلتفرم آنلاین تبدیل کردیم و «ایران سالری» (Iran salary) متولد شد.
افراد میزان حقوقشان را وارد میکنند و از آن طرف شرکتها هم برای دیدن طیفهای حقوقی و دستمزدها به آن سر میزنند و بابت خرید سابسکریپشنها هزینه میکنند. این محصول نمونه ایرانی نداشت؛ ولی جای خالیاش حس میشد. چون براساس نیاز ساخته شد، استقبال خوبی از آن به عمل آمد و کانال درآمدی خیلی خوبی هم برای ایران تلنت ایجاد شد.
همچنین، تلنت کچ را هم ایجاد کردیم که آن هم در حال رشد است و در زمینه جذب نیروی تازه فارغالتحصیل در بازار کار فعالیت میکند. سالانه، یکوچهاردهم میلیون نفر فارغالتحصیل دانشگاهی داریم و البته تعداد زیادی اپلیکیشن در زمینه وصلکردن نیروی فارغالتحصیل به بازار کار.
اما واقعاً بازار به چنین اپلیکیشنهایی نیاز دارد؟ به نظر ما معضل اصلی این بود که افراد به دلیل نداشتن مهارت وارد بازار کار نمیشوند. بنابراین، دورهای ایجاد کردهایم که فرد دانشجو با شرکتها ارتباط برقرار کند و مهارتش حین تحصیل افزایش پیدا کند.
یعنی در فضای کاری شرکتها با چالشهای واقعی مواجه شود تا بعد از فارغالتحصیلی شغلی به دست آورد. علاوه بر این، تور شرکتها را برای دانشجویان ایجاد کردیم و فرصتی را برای شرکتها بهوجود آوردهایم که نیازها و مهارتهای مورد نظرشان را در فضای دانشگاهی معرفی کنند.
از همه اینها مهمتر بحث کارآموزی است. الان دانشگاه تهران کل فرایند کارآموزی دانشکده فنیاش را روی تلنت کچ قرار داده است. ابتدا اصلاً فکر نمیکردیم که دانشگاه چنین کاری بکند؛ اما نیاز را شناسایی کرده بودیم و نتیجه گرفتیم.
در مورد تیتر نسخه چاپی هفتهنامه شنبه:
به اطلاع مخاطبان شنبه میرساند در متن مصاحبه، خانم آسیه حاتمی مدیرعامل محترم ایرانتلنت در پاسخ به سوالی میگویند سالانه برای ۱۲هزار فرصت شغلی جذب نیرو انجام میدهند. متاسفانه ویراستار شنبه در مرحله ادیت اشتباه سهوی داشته و «انجام» را تبدیل به «ایجاد» کرده است. تیتر نیز نقل قولی از متن مصاحبه بوده است. لذا ضمن پوزش از خانم آسیه حاتمی و شما مخاطبان گرانمایه که دلسوزانه تذکر دادید، تیتر در نسخه PDF و مطلب سایت اصلاح شدهاست.
1 Comment