سایت Quora با آدرس quora.com یک وبسایت پرسش و پاسخ است. سایتی که در آن مردم سوالاتشان را میپرسند و از طریق کاربران سایت پاسخ میگیرند. شرکت Quora که درواقع پشتیبانی سایت را بر عهده دارد، سال ۲۰۰۹ در کالیفرنیا شروع به کار و یک سال بعد سایت را راهاندازی کرد. متنی که در ادامه میآید تجربه مستقیم یکی از مهندسان این شرکت نرمافزاری، به نام ادموند لائو، در مورد تیم کاری است.
همکاری بهعنوان عضوی از تیم، در میزان کیفیت خروجیها، افزایش انگیزه و ماندگاری کارکنان در شغل، تاثیر زیادی دارد. تجربه حرفهای من در مورد کار تیمی پروژههای مهندسی نرمافزار است اما بیشتر آموزههایی که در این تجربه وجود دارد تنها به مهندسی نرمافزار محدود نمیشود.
از نظر کارایی، عبارت قدیمی Man-month شروع افسانهای است که فردریک بروکس آن را مطرح میکند: منظور از یکman-month یا person-month میزان کاری است که یک نفر میتواند در طول یک ماه انجام دهد. بروکس میگوید در مهندسی نرمافزار، عقیده بر این است که پروژههایی را که برای اتمام به یک سال زمان نیاز دارند، میشود با اضافه کردن تعداد مهندسان بیشتر (۱۲ نفر مهندس) یکماهه تمام کرد.
بر این اساس تعداد زیادی از مدیران نرمافزاری وقتی با کمبود زمان در پروژههایشان روبرو میشدند، با اضافه کردن افراد بیشتر به تیم مشکل را حل میکردند. اما این طرز فکر دردسر تازهای برای مدیران ایجاد میکرد. درواقع با اضافه شدن هر فرد جدید به پروژه، هماهنگی ارتباطات در تیم دشوار میشد و درنهایت، زمان کلی پروژه با افزایش اعضا کاهش نمییافت!
طبق قانون بروکس «اضافه کردن نیروی انسانی بیشتر به یک پروژه عقبافتاده نرمافزاری، زمان پروژه را بیشتر به تعویق میاندازد.» به همین علت بعضی از مدیران برای افزایش کارایی و کاهش مخارج هماهنگی در ارتباطات تیمی، برای پروژهها به شکل انفرادی نیرو جذب میکنند. حتی بعضی از شرکتها مانند گوگل، مالکیت فردی پروژه را در فرایند ارتقای نیروی انسانی لحاظ میکنند، یعنی اینکه مهندسان باید پروژههایشان را بهصورت فردی تعریف و اولویتبندی کنند تا برای ارتقا شانس داشته باشند. اما واقعیت این است که کیفیت خروجی و ماندگاری طولانی افراد در کار تیمی، بر عوارض و ریسک کار انفرادی میچربد:
بهتنهایی کار کردن دریافت بازخورد سریع و مداوم را سختتر میکند. بنابراین کیفیت خروجی کم میشود. یک چرخه بازخورد خوب برای رسیدن به بهرهوری در جریان کار حیاتی است و هرچه شما زودتر از کارتان بازخورد بگیرید سریعتر متوجه اشتباه خود میشوید و زودتر مسیرتان را عوض میکنید.
در عمل این اتفاق خود را در کدنویسی نرمافزار نشان میدهد. برای کسی که از محتوای پروژه شما آگاه است، یعنی همتیمیتان، نسبت به کسی که در پروژه دیگری فعال است، تصحیح خطای پروژه شما آسانتر است. براین فیتزبریک و بن کلاین سوسمن برای این رویداد تعبیر «برنامهنویسی یک ورزش تیمی است» را به کار میبرند.
بهتنهایی کار کردن میزان یادگیری را کاهش میدهد
این اتفاق به دو دلیل رخ میدهد؛ یکی اینکه افراد کمتری با عقاید مشترک و مشابه با شما کارتان را به چالش میکشند و دوم به این علت که هر پروژه انفرادی به زمان بیشتری برای اتمام نیاز دارد. هر نفر در طول مدتزمان کاری خود بر روی پروژههای کمتری فعالیت میکند.
تیم کاری فاکتور اتوبوسی پروژه را افزایش میدهد
منظور از فاکتور اتوبوسی، تعداد اعضایی از تیم است که تا قبل از توقف کامل پروژه با اتوبوس تصادف میکنند! (منظور تعداد اعضایی است که دچار ریسک میشوند، شرکت را ترک میکنند، خانمهایی که به مرخصی زایمان میروند و…) افزایش فاکتور اتوبوسی ریسک توقف کامل پروژه را پایین میآورد.
چون با اینکه ممکن است عدهای از افراد تا انتهای پروژه شرکت را ترک کنند اما بقیه هنوز سر کارشان هستند و از طرفی ترک عدهای از همتیمیهایی که به دلیل فاکتور اتوبوسی از گروه جدا شدهاند، از ایجاد تنش بیشتر در تیم کم میکند. بهعلاوه همکاری تیمی از ابهامهای شخصی جلوگیری میکند و افراد تیم را مجبور میکند تا دانششان را در تیم پراکنده کنند و کارها را به شکلی انجام دهند تا دیگران هم در صورت نیاز از اطلاعاتشان استفاده کنند.
کار در تیم حس جمعی را بالا میبرد
نیروی جمعی نیرویی بهشدت قدرتمند است. بهویژه وقتی اعضا با افرادی کار کنند که برایشان حسابی مهماند و نمیخواهند جلویشان کم بیاورند! در چنین مواقعی این نیرو بیشتر بر افراد تیم تاثیرگذار است. این انگیزه به افراد کمک میکند ناکامی روزهایی که کیفشان کوک نیست را با این انرژی تازه جبران کنند. کندی حرکت در پروژههای فردی انگیزه کارکنان را کم میکند. برآورد زمانی پروژه دشوار است.
در پروژههای تکنفره یک توقف کوتاه میتواند کل پروژه را بخواباند. درست شبیه یک مغازه خواروبارفروشی که تنها با وجود یک خط کنترل کار میکند. بنابراین در صورتی که یک مشتری دردسرساز سر راه سبز شود و یا اعلام نیازمندی یک جنس از قلم بیفتد، ممکن است کل فرایند فروش موقتا از کار بیفتد. خوبی کار تیمی این است که با وجود حداقل یک نفر همکار در پروژه فرصت جبران چنین مواقع بحرانی هست.
سایتی که در آن مردم سوالاتشان را میپرسند و از طریق کاربران سایت پاسخ میگیرند. شرکت Quora که درواقع پشتیبانی سایت را بر عهده دارد، سال ۲۰۰۹ در کالیفرنیا شروع به کار و یک سال بعد سایت را راهاندازی کرد.
متنی که در ادامه میآید تجربه مستقیم یکی از مهندسان این شرکت نرمافزاری، به نام ادموند لائو، در مورد تیم کاری است. همکاری بهعنوان عضوی از تیم، در میزان کیفیت خروجیها، افزایش انگیزه و ماندگاری کارکنان در شغل، تاثیر زیادی دارد. تجربه حرفهای من در مورد کار تیمی پروژههای مهندسی نرمافزار است اما بیشتر آموزههایی که در این تجربه وجود دارد تنها به مهندسی نرمافزار محدود نمیشود.
از نظر کارایی، عبارت قدیمی Man-month شروع افسانهای است که فردریک بروکس آن را مطرح میکند: منظور از یکman-month یا person-month میزان کاری است که یک نفر میتواند در طول یک ماه انجام دهد. بروکس میگوید در مهندسی نرمافزار، عقیده بر این است که پروژههایی را که برای اتمام به یک سال زمان نیاز دارند، میشود با اضافه کردن تعداد مهندسان بیشتر (۱۲ نفر مهندس) یکماهه تمام کرد.
بر این اساس تعداد زیادی از مدیران نرمافزاری وقتی با کمبود زمان در پروژههایشان روبرو میشدند، با اضافه کردن افراد بیشتر به تیم مشکل را حل میکردند. اما این طرز فکر دردسر تازهای برای مدیران ایجاد میکرد. درواقع با اضافه شدن هر فرد جدید به پروژه، هماهنگی ارتباطات در تیم دشوار میشد و درنهایت، زمان کلی پروژه با افزایش اعضا کاهش نمییافت!
طبق قانون بروکس «اضافه کردن نیروی انسانی بیشتر به یک پروژه عقبافتاده نرمافزاری، زمان پروژه را بیشتر به تعویق میاندازد.» به همین علت بعضی از مدیران برای افزایش کارایی و کاهش مخارج هماهنگی در ارتباطات تیمی، برای پروژهها به شکل انفرادی نیرو جذب میکنند. حتی بعضی از شرکتها مانند گوگل، مالکیت فردی پروژه را در فرایند ارتقای نیروی انسانی لحاظ میکنند، یعنی اینکه مهندسان باید پروژههایشان را بهصورت فردی تعریف و اولویتبندی کنند تا برای ارتقا شانس داشته باشند. اما واقعیت این است که کیفیت خروجی و ماندگاری طولانی افراد در کار تیمی، بر عوارض و ریسک کار انفرادی میچربد:
بهتنهایی کار کردن دریافت بازخورد سریع و مداوم را سختتر میکند. بنابراین کیفیت خروجی کم میشود. یک چرخه بازخورد خوب برای رسیدن به بهرهوری در جریان کار حیاتی است و هرچه شما زودتر از کارتان بازخورد بگیرید سریعتر متوجه اشتباه خود میشوید و زودتر مسیرتان را عوض میکنید.
در عمل این اتفاق خود را در کدنویسی نرمافزار نشان میدهد. برای کسی که از محتوای پروژه شما آگاه است، یعنی همتیمیتان، نسبت به کسی که در پروژه دیگری فعال است، تصحیح خطای پروژه شما آسانتر است. براین فیتزبریک و بن کلاین سوسمن برای این رویداد تعبیر «برنامهنویسی یک ورزش تیمی است» را به کار میبرند.
بهتنهایی کار کردن میزان یادگیری را کاهش میدهد
این اتفاق به دو دلیل رخ میدهد؛ یکی اینکه افراد کمتری با عقاید مشترک و مشابه با شما کارتان را به چالش میکشند و دوم به این علت که هر پروژه انفرادی به زمان بیشتری برای اتمام نیاز دارد. هر نفر در طول مدتزمان کاری خود بر روی پروژههای کمتری فعالیت میکند.
تیم کاری فاکتور اتوبوسی پروژه را افزایش میدهد
منظور از فاکتور اتوبوسی، تعداد اعضایی از تیم است که تا قبل از توقف کامل پروژه با اتوبوس تصادف میکنند! (منظور تعداد اعضایی است که دچار ریسک میشوند، شرکت را ترک میکنند، خانمهایی که به مرخصی زایمان میروند و…) افزایش فاکتور اتوبوسی ریسک توقف کامل پروژه را پایین میآورد.
چون با اینکه ممکن است عدهای از افراد تا انتهای پروژه شرکت را ترک کنند اما بقیه هنوز سر کارشان هستند و از طرفی ترک عدهای از همتیمیهایی که به دلیل فاکتور اتوبوسی از گروه جدا شدهاند، از ایجاد تنش بیشتر در تیم کم میکند. بهعلاوه همکاری تیمی از ابهامهای شخصی جلوگیری میکند و افراد تیم را مجبور میکند تا دانششان را در تیم پراکنده کنند و کارها را به شکلی انجام دهند تا دیگران هم در صورت نیاز از اطلاعاتشان استفاده کنند.
کار در تیم حس جمعی را بالا میبرد
نیروی جمعی نیرویی بهشدت قدرتمند است. بهویژه وقتی اعضا با افرادی کار کنند که برایشان حسابی مهماند و نمیخواهند جلویشان کم بیاورند! در چنین مواقعی این نیرو بیشتر بر افراد تیم تاثیرگذار است. این انگیزه به افراد کمک میکند ناکامی روزهایی که کیفشان کوک نیست را با این انرژی تازه جبران کنند. کندی حرکت در پروژههای فردی انگیزه کارکنان را کم میکند. برآورد زمانی پروژه دشوار است.
در پروژههای تکنفره یک توقف کوتاه میتواند کل پروژه را بخواباند. درست شبیه یک مغازه خواروبارفروشی که تنها با وجود یک خط کنترل کار میکند. بنابراین در صورتی که یک مشتری دردسرساز سر راه سبز شود و یا اعلام نیازمندی یک جنس از قلم بیفتد، ممکن است کل فرایند فروش موقتا از کار بیفتد. خوبی کار تیمی این است که با وجود حداقل یک نفر همکار در پروژه فرصت جبران چنین مواقع بحرانی هست.