همه میدانند که استارتاپها ساختارشکن هستند و سریع و پویا میآیند، طوفان به راه میاندازند، شرایط را به نفع خود و جامعه تغییر میدهند و بازار را از دست کسبوکارهای سنتی میقاپند و به بازار مسلط میشوند. اما اینکه همان کسبوکارهای سنتی بعد از مدتی حواسشان جمع شود و تلاش کنند گوی سبقت را پس بگیرند، داستان دیگری است. فینتکها در اصل آمده بودند بانکها را کنار بزنند، نقش آنها را کمرنگ کنند و راه پرداخت جدیدی ارائه دهند. این اتفاق در مراحل ابتدایی خود در کشور رخ داد، اما واکنش بانکها چه بود؟ ابتدا نادیدهگیری، بعد تلاش برای کنار زدن و حفظ انحصار و حالا، امید ترابی، عضو هیات مدیره توسن معتقد است كه آنها در فناوری، توسعه بازار و چابکی از استارتاپها جلو زدهاند. اگر حرف او درست باشد، باید ریشهیابی و آسیبشناسی کرد که چرا چنین اتفاقی افتاده است. استارتاپها کجای راه را اشتباه رفتهاند و در به وجود آمدن وضعیت کنونی آنها، چقدر خود مقصر بودند و چقدر شرایط بیرونی به آنها تحمیل شد.
- سهم استارتاپها از 110 تراکنش روزانه، یک تا 2 درصد
نشستهای فینتاک ماهانه برگزار میشود و هر بار سراغ یکی از شرکتها و کارشناسان این حوزه میرود تا با آنها درباره فینتک و دغدغهها و مسائلش گفتوگو کند. نهمین نشست فینتاک 22 آذرماه در کافه فینتک توسن برگزار شد. مهمان این برنامه امید ترابی، عضو هیات مدیره توسن بود و حرفهايی زد که شاید شرکتکنندگان انتظار شنیدن آنها را نداشتند؛ حرفهایی که آدم را به فکر فرو میبرد. ترابی در این نشست از استارتاپها انتقاد کرد. به گفته او، شرکت توسن، خدمات و سرویسهای بانکی 13 بانک را رایگان در اختیار استارتاپها قرار میدهد؛ بانکهایی که اگر خود استارتاپها بهتنهایی بخواهند با هر کدام از آنها پای میز مذاکره بنشینند، سالها باید وقت صرف کنند. ترابی همچنین ادعا کرد تعداد تراکنشهای مالی که توسن در روز انجام میدهد، بالاست. به گفته او، این شرکت روزانه 110 هزار تراکنش مالی را از کسبوکارها میگیرد و به بانکها میدهد. تراکنشهای غیرمالی را هم اگر حساب کنیم، شاید به 20 هزار برسد اما نکته اینجاست که از این تعداد تنها یک تا 2 درصد این تراکنشها، برای استارتاپهای فینتکی است و بقیه آنها را کسبوکارها و شرکتهای بزرگ برای توسن ایجاد میکنند.
ترابی گفت: «بانکها سرویسهای خوبی به استارتاپها ارائه میدهند، با آنها همکاری میکنند و دنبال جذب آنها هستند اما استارتاپها آنطور که باید و شاید پیشرفت نکردهاند. کمکاری از خود آنها بوده است. مشکلات توسعه کسبوکاری و بازاریابی و رگولاتوری به کنار، در فضای مناسب کنونی جا برای فعالیت بسیار زیاد است اما استارتاپها از این فرصتها زیاد استفاده نمیکنند. به عقیده من، کمی تنبل شدهاند و صادقانه باید بگویم بانکها دارند از آنها جلو میافتند.»
اما اگر حرف او درست باشد، ریشه آن کجاست؟ استارتاپها کجای راه را اشتباه رفتهاند که حالا به عقیده ترابی کمکار شدهاند و از بانکها عقب افتادهاند. فینتکهایی که آمده بودند تا راهکار بهتری نسبت به بانکها به مردم ارائه دهند.
- چرا آپ را مثال نمیزنید؟!
سراغ علی امیری، مدیر امور مالی استارتاپ زرینپال، یکی از نخستین استارتاپهای فینتک کشور رفتیم. به عقیده او، این ادعا که بانکها از استارتاپهای فینتکی جلو زدهاند، بستگي به این دارد که از چه زاویهای به آن نگاه کنیم. امیری معتقد بود: «اگر بخواهیم از دید امید ترابی و توسن به ماجرا نگاه کنیم، باید درصد تراکنشهایی که به توسن آورده میشود را ببینیم. در این صورت قطعا بانکها و شرکتهای دیگر حوزه پرداخت از استارتاپها جلوتر هستند. بنابراین از این سمت، حرف او درست است. اما از سوی دیگر در نظر بگیریم شرکت آپ که برای توسن روزانه تراکنشهای زیادی به همراه میآورد، روزی خودش یک استارتاپ کوچک بوده و حالا از این مرحله بیرون آمده و به یک کسبوکار موفق بدل شده است. وگرنه هرکس دیگری هم در این جایگاه بود و تراکنشهای پرشینسوئیچ را با سایر استارتاپهای تازهکار مقایسه میکرد، انگیزهای برای همکاری با آنها در خود پیدا نمیکرد.»
امیری با این گفته که بانکها از استارتاپها جلو زدهاند، موافق نبود. به گفته او، شاید بانکها زیرساختهای زیادی فراهم کردهاند و امکانات متنوعی به خود اضافه کردهاند، اما هنوز خودشان هم به صورت دقیق نمیدانند میخواهند با آنها چه کنند.
او گفت: «شاید خود بانکها این سرویسها را دوست داشته باشند، اما هنوز اطلاع دقیقی از اینکه با این سرویسها میخواهند چه کار کنند، ندارند.»
همبنیانگذار زرینپال در نهایت گفت: «پیشنهادم به توسن این است که بخش سرویسدهی بانکی خودش را از بخش شتابدهی جدا کند تا هر دو به صورت مجزا فعالیت کنند. این کار هم برای خود توسن بهتر است و هم برای استارتاپها و اینطور نباشد که استارتاپی برای سرویسگیری سراغ آنها رود و کارشناسان توسن بپرسند چه موقعیتي در شتابدهندهداری یا در توسن چه فعالیتهایی داشتهای.»
- کارت بانکی را از بانکها بگیرید بعد ببینید میتوانند با استارتاپها رقابت کنند یا خیر!
امینرضا ریاضتی، مدیر فروش شرکت جیرینگ، سال گذشته در پنل پرداخت آنلاین در جشنواره وب و موبایل ایران گفته بود: «خواستیم پرداخت مردم را راحتتر کنیم تا کارت بانکی دیگر مثل الان استفاده نشود، ولی نگذاشتند و نمیگذارند.» نیما نامداری، معاون طرح و توسعه شرکت تجارت الکترونیک ارتباط فردا هم در همان پنل گفته بود: «بانک مرکزی تصمیم میگیرد یک شکلی از نظام را بر سیستم پرداخت حاکم کند. ایرادی که در این میان وجود دارد، این است که شکلی که برای طفولیت یک سیستم در نظر گرفته شده بود، بعد از 10 سال کماکان حاکم است.» او در ادامه اضافه کرد: «به شدت توصیه میکنم به روشهای پرداخت غیرکارتی فکر کنید. کارتزدایی کنید از صنعت پرداخت تا بتوانید PSPها را دور بزنید.»
شاید یکی دیگر از مواردی که سدراه رشد استارتاپها بودند، همین مسئله است. اینکه کارتهای بانکی کنار نمیروند و درنتیجه هیچ کسبوکاری نمیتواند راه تازهای پیش پای سیستم پرداخت کشور بگذارد. این راه پرداخت همچنان در کشور حاکم است و تغییر نمیکند. بخش دیگر سخنان امید ترابی به همین موضوع اشاره داشت. با این تفاوت که او از استارتاپها خواسته بود حوزه پرداخت را رها کنند و وارد حوزههای دیگر و متنوع فینتک شوند. به گفته او، در این حوزهها هیچ مشکلی وجود ندارد و فضا آماده است.
ترابی گفت: «حوزه پرداخت را رها کنید. از این اقیانوس قرمز بیرون بیایید و سراغ تنوع زیاد سرویسهای بانکی دیگر بروید. شاپرک دیگر با چه زبانی بگوید این سیستم کارمزدی بیمار است و آن را تغییر خواهد داد. سهام شرکتهایPSP در بورس بالا و پایین شد اما استارتاپها هنوز این مسئله را رها نکردهاند. همه یا دنبال خواب پول هستند یا دنبال کارمزد. قبول کنید که این راهها جواب نداده، نمیدهد و نخواهد داد.»
این مشکل خارجی استارتاپهای فینتک است و سمت آنها نیست، بلکه انگشت اشاره را سمت نهادهای قانونگذار و سیاستگذار گرفته است. با این همه تصمیم استارتاپهاست که چه کنند. اینکه سراغ رمیتنس و اینشورتک و ولثتک بروند یا در حوزه پرداخت بمانند و تلاش کنند این بخش را مطابق ایدهآلهای خود تغییرشکل بدهند.
- گزینه سوم استارتاپها
واژهای وجود دارد به نام اثر اوبر (Uber Effect) که به ساختارشکنی این استارتاپ اشاره دارد. استارتاپهای مشابه آن مانند آمازون، ایربیاندبی و حتی اسنپ در کشور خودمان این اثر را داشتهاند؛ ساختارشکن بودند و جلوی مخالفتها سرخم نکردند. از دیدگاه بالا با نهادها و شرکتها و سازمانهای بزرگ دولتی و خصوصی وارد گفتوگو شدند و پشت مردم بودند و مردم هم متقابلا پشت آنها را گرم نگه داشتند. این استارتاپها توانستند یک تغییر فرهنگی و اجتماعی در جامعه خود ایجاد کرده و به جای راهکارهای سنتی، روش جدیدی را انتخاب کنند. اما در حوزه فینتک در ایران کدامیک از استارتاپها توانستند اثری مانند اثر اوبر داشته باشند. کدامیک از آنها مانند اسنپ جلوی نهادهای قانونی و دولتی ایستاد و سرخم نکرد. با همه دلایلی که میتوان نام برد که چرا این اتفاق نیفتاد، باید در نظر گرفت که به هر حال این اتفاق رخ نداد. شاید تنها چیزی که در حوزه فینتک جامعه را کمی تکان داد و بحثبرانگیز شد، ارزهای رمزنگاری شده مانند بیتکوین و اتریوم بود که البته هنوز مردم زیادی هستند که با این مفاهیم آشنایی ندارند و راه برای همهگیرشدن آنها طولانی است. استارتاپهای فینتکی اکنون چند راه بیشتر پیش پای خود ندارند. یا جذب بانکها و PSPها شوند و از آنها خدمات بگیرند، یا شرکتهای پرداخت، مراکز نوآوری و فناوری و پردیسها. اگر هم بخواهند مستقل فعالیت کنند به سرمایهگذار نیاز دارند و یافتن فرد یا سازمانی که چنین کاری انجام دهد، ساده نیست. بالاخره یکی از این راهها را باید انتخاب کنند. اگر بخواهند از سرویسهای بانکی توسن به رایگان استفاده کنند، تعهد میدهند در آینده که به مرحله درآمدزایی رسیدند، 30 تا 40 درصد از درآمد خود را به این شرکت میدهند و اگر از سرویسهای فینوتک استفاده میکنند، باید با کارمزدهای بالای آن کنار بیایند. اما اینکه استارتاپها برای خود گزینه سوم ایجاد کنند، صددرصد به خودشان بستگی دارد.