سال ۹۳ که حمیدرضا احمدی و هادی فرنود کلید رویداد همفکر را در دروازه اکوسیستم استارتاپی ایران چرخاندند، شاید فکرش را هم نمیکردند که این رویداد به این سرعت در ایران فراگیر شود و بدون هیچگونه حاشیهای به صورت منظم و پیوسته برگزار شود؛ رویدادی رایگان و بدون کمترین تبلیغات جانبی که توانسته محلی برای گردهمایی افرادی باشد که میخواهند همتیمی پیدا کنند، جوابی برای سوالاتشان بیابند و مهمتر اینکه میخواهند در دایره گستردهای از روابط، ایدهها، همفکریها و دانش روز استارتاپی قرار بگیرند. به همین منظور شال و کلاه کرده و در روزهای مشخصی راه محل برگزاری این رویداد را در پیش میگیرند. حضور مداومشان نشان از خرسندیشان میتواند باشد. اینکه به خواستههای زیادی میرسند و اینکه امروز همفکر به نوعی همفکر بزرگ فعالان اکوسیستم استارتاپی ایران شده و رشد هرروزهاش میتواند شاهدی بر این مدعا باشد. رویداد همفکر حالا بدون اینکه شائبههای مطرحشده در مورد استارتاپویکند یا تغییرات مربوط به استارتاپگرایند متوجهش باشد، به راهش ادامه میدهد. به هیچ نهاد یا ارگان و حتی شرکت و شخص خاصی منتسب نیست و تنها دورهمی افرادی برای تبادل اندیشهها و دغدغهها و آگاهیهاست. در صفحات امروزمان رویداد همفکر پایه تهیه گزارشها و گفتوگوهایی با فعالان برگزاری همفکر در تهران، اصفهان، مشهد، خرمآباد و سمنان بوده است. حمیدرضا احمدی، هادی فرنود و علی داریان از همفکر تهران، حمید محب از همفکر مشهد مقدس، اباذر شرکت از همفکر اصفهان، سینا حیدری از همفکر خرمآباد و سعید اکرم از همفکر سمنان پاسخگوی سوالات «شنبه» بودهاند. دوست داشتیم با همه همفکریها در ایران صحبت کنیم اما به خاطر کمبود زمان و فضا امکانپذیر نبود.
هادی فرنود معتقد است که اکوسیستم بدون رویداد، مرده است. چون برگزاری رویداد یعنی برقراری ارتباط و پویایی یک زیستبوم تابعی از میزان برگزاری رویدادها و شکلگیری روابط است. فرنود میگوید همفکر میخواهد فرهنگ کمک کردن بدون چشمداشت را در جامعه نهادینه کند. همچنین برگزاری چنین رویدادی را گسترشدهنده اکوسیستماستارتاپی در سایر شهرها دانسته و نقش کلیدی برای آن قائل است. نکته مهم دیگری که در حرفهای هادی فرنود وجود دارد برمیگردد به ایرانی و بومی بودن رویداد همفکر. به همین دلیل بدون حاشیه به کارش ادامه داده است.
- جناب فرنود، شما اعتقاد زیادی به برگزاری رویدادهای جانبی در حوزه اکوسیستم استارتاپی دارید؛ چنین اعتقادی بر چه اساسی شکل میگیرد؟
به نظر من یک اکوسیستم بدون رویداد، اکوسیستمی مرده محسوب میشود؛ در واقع اندازه پویایی اکوسیستم استارتاپی براساس ارتباطی است که بین آدمهای این اکوسیستم شکل میگیرد تا بتوانند به همدیگر کمک کنند و همدیگر را بشناسند. چون اگر این شبکه روابط وجود نداشته باشد، مسائلی مانند انتخاب کردن تیم و جذب سرمایه شکل نمیگیرد و چون آدمها شناخت کافی از همدیگر ندارند، دچار مشکل میشوند. به همین دلیل به نظر من اکوسیستم بدون رویداد به خصوص رویداد مبتنی بر ایجاد شبکه روابط، اصلا معنی ندارد.
- اکوسیستم بدون رویداد را مرده میدانید؛ از طرفی در ایران حساسیتهایی روی برگزاری رویدادهای غیردولتی وجود دارد. اما همفکر حالت ارگانیک و خودجوش دارد و حساسیتی هم روی آن وجود ندارد. حوزه استارتاپی ایران به چه تعداد از این رویدادها نیاز دارد و اینکه وضعیت برگزاری رویدادها در خارج از ایران به چه صورت است؟
طی چند سالی که در انگلستان زندگی میکردم، اکوسیستم انگلستان را از نزدیک دیدهام که از بدو شروع ایدهای شبیه همفکر بود که نتورک آن اکوسیستم را سازماندهی کرد و باعث شکلگرفتن رویدادهای دیگر شد و با ورود کمپانیهای بزرگ و سرمایهگذاری، شرکتهای استارتاپی شکل گرفتند. رفتهرفته بر تعداد رویدادها اضافه شد تا جایی که در این کشور هر روز میتوان در رویدادهای مختلفی همچون همفکر حضور داشت بدون اینکه تکراری باشند و هر کدام از این ایونتها هم هدف خاص خود را دارند؛ هدف یکی آموزش است و دیگری شناخت ایونتهای دیگر همراه با مطالب مختلف فنی، غیرفنی و مارکتینگ در انواع و اقسام رویدادها وجود دارند. فاصله ما با آنها خیلی زیاد است و یکی از چیزهایی که جامعه استارتاپی را با آن اندازه میگیرند میزان برگزاری ایونتهاست. حتی بلوغ و پویایی یک اکوسیستم را براساس تعداد این رویدادها محاسبه میکنند. همچنین برگزاری رویدادها میتواند معیاری برای محاسبه رشد و مهم بودن آن اکوسیستم باشد. اما در کشور ما معمولا با برگزاری رویدادها مخالفتهایی صورت میگیرد که این مخالفتها در عدم شناخت و ندانستنها ریشه دارد. در هر صورت رویداد همفکر به دلیل ماهیت کاملا بومی و ایرانیاش تاکنون مشکلی نداشته است. اما آنچه قابل توجه است، تعداد کم رویدادهایی از این دست در ایران است. علاوهبر همفکر باید رویدادهایی در ایران داشته باشیم که با خارج از کشور در ارتباط باشند و دانش روز دنیا را به ایران بیاورند. برقراری ارتباط با جهان خارج از ایران علاوه بر هموار کردن راه ورود دانش میتواند زمینهساز جذب سرمایه خارجی هم باشد که برای رشد و اعتلای اکوسیستم بسیار ضروری است. اما در شرایط فعلی ما حتی نمیتوانیم یک کنفرانس با حضور مهمانان خارجی برگزار کنیم. در حالی که جمعیت استارتاپی ایران به ۲۰هزار نفر هم نمیرسد و چنین جمعیتی نمیتواند مختلکننده نظم یا امنیت کشور باشد. بنابراین ما باید در جایی مشکل برگزاری چنین رویدادهایی را حل کنیم.
- هیاتهای تجاری زیادی به ایران میآیند که اغلب سرمایهگذار هستند. اما به محض حضور سرمایهگذار خارجی در اکوسیستم استارتاپی ایران حرفها و حدیثهای زیادی ایجاد میشود؛ دلیل این امر را چه میدانید؟
عدهای هستند که کارشان ایجادکردن بحران است؛ وقتی بحران بزرگ حل میشود به دنبال بحران دیگری میگردند که بتوانند به آن وصل شوند. عدم شناخت مسئولان از اکوسیستم استارتاپی هم به این ندانستنها دامن زده است. همچنین اصطلاح استارتاپ را به کشورهای دیگر وصل میکنند و از آن مدل ترسناکی میسازند. اما فکر میکنم طی سالهای اخیر این اکوسیستم توانسته سلامت خود را ثابت کند. این مسائل در حالی است که مسئولان دولتی باید ظرفیتهای اکوسیستم استارتاپی ایران را هم به هیاتهای تجاری خارجی معرفی کنند تا ارتباطاتی در این زمینه شکل بگیرد. چون بعضا پیش آمده که در میان این هیاتها علاقهمندانی به سرمایهگذاری روی استارتاپها حضور داشتهاند اما مجاری برای برقراری ارتباط ایجاد نشده است.
- با این اوصاف آینده همفکر چگونه میبینید؟
ساختار همفکر جوری درست شده که برگزاریاش راحت باشد و در حال حاضر اساسیترین مشکلی که در همین جامعه استارتاپی وجود دارد، نتورکینگ است و هدف ما حلکردن این مشکل است و دلیل پایداری و رشد سریع آن هم همین است. در واقع مهم این است که روی اکوسیستم تاثیرگذار باشد که خوشبختانه تاثیرگذار هم بوده است و در آینده هم همفکر فرمتش را عوض نخواهد کرد چون هدفش بر این فرمتی است که الان دارد و ما احتمالا هیچ تغییری در آن ایجاد نمیکنیم ولی همیشه همفکر میتواند به بقیه کمک کند که رویدادهای دیگر را برگزار کنند ولی تغییری در روند خود همفکر ایجاد نمیشود.
- با توجه به گفتههای شما که به تاثیرگذار همفکر بر اکوسیستم اشاره کردید، چه تاثیری را خودتان از نزدیک تجربه کردهاید؟
در هر شهری که همفکر وارد میشود به وضوح میتوان دید بعد از مدتی که همفکر بزرگتر میشود، میبینیم که شتابدهندهها به آن شهرها میآیند یا در آنجا شکل میگیرد و سرمایهگذاران هم به آنجا توجه میکنند. به همین دلیل بعد از گذشت مدتی از برگزاری همفکر در یک شهر، تعداد استارتاپها بیشتر میشود و میبینیم که جامعه استارتاپی آن شهر رفتهرفته شکل میگیرد.
- ارگانهای دولتی و دانشگاهها چقدر با همفکر همکاری دارند؟
برای برگزاری همفکر هیچ وقت مشکلی با این ارگانها نداشتهایم چون نیت ما خیلی واضح است و به همین دلیل هیچ وقت حساسیتی روی همفکر نبوده است. در همین راستا گاه سازمانهای دولتی و دانشگاهها و گاه شرکتهای خصوصی برای میزبانی همفکر با ما همکاری میکنند.
- همفکر سهساله شده و به نظر میرسد رفتهرفته به مهمترین رویداد استارتاپی ایران تبدیل میشود. خود شما چقدر با این حرف موافق هستید؟
همفکر الان در ۲۵شهر ایران برگزار میشود و تاکنون بین ۱۳ تا ۲۰هزار نفر هم در آن شرکت کردهاند و اهمیت آن این است که هر هفته برگزار میشود که در واقع ستون فقرات جامعه استارتاپی را تشکیل میدهد و ارتباطها را محکم نگه میدارد.
- و بهعنوان صحبت پایانی بفرمایید که مهمترین هدفی که همفکر دنبال میکند، چیست؟
هدف از ایجاد همفکر این بوده که آدمها بدون هیچ چشمداشتی به همدیگر کمک کنند. چون در جامعه استارتاپی ایران، قشری هستیم که هیچ انتظاری از دولت یا کمپانیهای بزرگ برای رشدکردن نداریم و باید خودمان به خودمان کمک کنیم تا بتوانیم رشد کنیم. به همین منظور هدف این بوده که با برگزاری همفکر فرهنگ کمک به همدیگر بدون هیچ چشمداشتی را در جامعه نهادینه کنیم، چون کمککردن به همدیگر تنها راه پیشرفت است.
حمیدرضا احمدی از همفکر میگوید
- ارزش همفکر به استمرار آن است
- از آغاز به کار همفکر بگویید و اینکه برای تحقق چه اهدافی این رویداد را راهاندازی کردید؟
آغاز برگزاری جلسات همفکر به سال ۹۳ برمیگردد که من مدیرکانون کارآفرینی ایران بودم. در آن زمان در تهران و ایران فقط استارتاپ ویکند برگزار میشد و تنها رویدادی بود که درباره کارآفرینی مدرن و حوزه وب و موبایل وجود داشت. البته از چند سال پیش تاکنون هم که استارتاپ گرایند و لین استارتاپ ماشین و کافه کارآفرینی برگزار میشدند و ما احساس کردیم که برای جامعه استارتاپی تنها وجود یک رویداد مانند استارتاپ ویکند خیلی کم است چون استارتاپ ویکند کار سنگینی است و یکی دو ماه برای جمعشدن اسپانسر، ثبتنام و محل برگزاری زمان میبرد و ما به دنبال چیزی میگشتیم که از نظر نتورکینگ مانند استارتاپ ویکند باشد ولی اجرای آن خیلی راحتتر باشد و بتوانیم با مدوامت بیشتر آن را برگزار کنیم نه اینکه رویدادی با حاشیههای زیاد باشد که هر دو ماه یک بار برگزار شود.
- منظورتان از اجرای آسانتر چه بوده و چه هدفی را از این مسئله دنبال میکردید؟
در ذهن من و هادی فرنود به عنوان پایهگذاران این رویداد ارتباط مستقیمی بین کارهای اجرایی یک رویداد و تعداد دفعاتی که در یک سال برگزار میشود، وجود دارد. به هر حال رویدادی که پرکارتر باشد به همان صورت هم اسپانسر و محل برگزاری بیشتری میخواهد و این باعث میشود که این رویداد خاص نتواند بیشتر از دو یا سه بار در سال برگزار شود؛ هر چه کارهای اجرایی و سخنرانیها کمتر باشد کار بیشتر پیش میرود. در واقع همفکر از نظر رویداد یکی از سادهترین رویدادهایی است که برگزار میشود؛ یعنی نه سخنران دارد و نه لازم است که من و هادی فرنود حضور قطعی داشته باشیم ولی هماهنگکردن و مکان را خودمان تنظیم میکنیم. یعنی الان همفکر بدون حضور ما هم رأس ساعت آغاز شده و در زمان مقرر پایان مییابد، چون ساختار سادهای دارد و از نظر اجرایی خیلی ساده است. هدف اصلی ما دور هم جمعکردن آدمهاست و نمیخواهیم همفکر را با ایدهها و کارهای زیاد پیچیده کنیم که نتوانیم این ایدهها را هر هفته به مرحله اجرا برسانیم به همین خاطر ما همفکر را همیشه خیلی ساده نگه داشتیم و هدفمان هم همیشه همین بوده است.
- گفتید که همفکر بدون شما هم برگزار میشود. چه تعداد جلسات را شما و آقای فرنود شرکت میکنید و اینکه آیا تیم برگزارکننده همفکر فقط شما دو نفر هستید؟
من مثلا اگر ۱۰۰تا جلسه برگزار شود، ۹۰جلسه را حضور دارم و هادی هم همینطور. سال گذشته دو نفر دیگر هم به تیممان اضافه کردیم؛ علی داریان و امیرعباس زمانیان که هر دو نفر آنها دانشجو هستند و به این مسائل خیلی علاقه داشتند که اول بهصورت داوطلب و بعد بهصورت همتیمی به همفکر آمدند.
- ارتباط شما با شهرستان به چه صورت است؟
شهرستانها را فقط دوبار رفتهام. مانند کرج و اصفهان. ما فلسفه برگزاری همفکر را برایشان توضیح میدهیم و با اعتماد خیلی زیاد همفکر را به آنها میسپاریم. بعضی مواقع هم بوده که چیزی که ما میخواستیم از آب در نیامده است. همفکرهایی که در شهرستانها برگزار میشود کمی پیچیده است مثلا سخنران دارند و اتفاقهایی رخ میدهد که با کار ما مطابق نیست. ما به آنها میگوییم که این پیچیدگیها ممکن است تداوم همفکر را به خطر بیندازد. مثلا اگر این ذهنیت ایجاد شود که همفکر سخنران دارد ولی اگر مثلا مسافرت باشید و یک جلسه نتوانید سخنرانی را هماهنگ کنید شرکتکنندگان فکر میکنند که همفکر برگزار نشده است. مهمترین چیز برای ما در همفکر این بوده که بتوانیم آن را هر هفته برگزار کنیم. ما در دو سال گذشته ۹۹درصد جلسات همفکر چهارشنبهها را برگزار کردیم و اگر برگزار نکردیم یا عید بوده یا یکی دو بار در روزهای شهادت بوده است. هدف مهم این بوده که هر هفته یک مکان با ساعت خاصی باشد تا در ذهن افراد ماندگار شود که چهارشنبهها ساعت ۶ تا ۸ همفکر فعال است. برای آنهایی که همفکر را از یکی دوسال پیش میشناسند نباید شکی در ذهنشان باشد که چهارشنبهها همفکر حضور فعال دارد یا نه و باید برگزاری همفکر به یک کلیشه دائمی در ذهنشان تبدیل شود. این نکته برای ما خیلی مهم است و به همین خاطر تداومش را خیلی جدی گرفتهایم و از طرفی پیچدگیهایش را کم کردهایم.
- آغاز حرفهایتان حاوی اشارهای به استارتاپویکند بود؛ قبل از سال ۹۶ طی گفتوگویی که با شما داشتم، گفتید که سال ۹۵، سال مرگ استارتاپویکند در ایران بوده. الان میتوانیم بگوییم که همفکر مهمترین رویدادی است که در این زمینه در حال برگزاری است و آیا نیازهای اکوسیستم را پوشش میدهد؟ دیگر رویدادهای این حوزه را چگونه میبینید؟
نمیتوانیم بگوییم که همفکر الان مهمترین رویداد اکوسیستم است اما ارزش همفکر این است که همیشه و به صورت مداوم برگزار میشود. اما مثلا استارتاپ ویکند مشکل سیاسی پیدا کرد یا استارتاپ گرایند که عوض شد و تغییراتی به خود دید. بنابراین امکان اینکه برای درازمدت رویشان حساب باز کنیم، وجود ندارد چون تداوم برگزاری ندارند.
- دلیل تداوم برگزاری رویداد همفکر را چه میدانید؟
اتفاقی که برای همفکر افتاده و برای بقیه به این صورت نبوده، این است که ما عامدا و عالما ارگانیک رشد کردیم؛ یعنی برای ما مهم نبود که تبلیغ کنیم که افراد بیشتری در همفکر حضور داشته باشند. همفکر از همان دو سال پیش وقتی شروع شد دو تا سه نفر بیشتر نبودیم که هر هفته هم ممکن بود این چند نفر عوض شوند. کمکم این آدمها خودشان به دوستانشان اطلاع میدادند و این باعث شد که همفکر خیلی آرام رشد کند و تداوم داشته باشد.
- همفکر تهران معمولا چند نفره برگزار میشود؟
ما تنها مشکلی که داریم مشکل فضاست؛ مثلا یکی دو هفته که توانستیم فضای خیلی بزرگی را هماهنگ کنیم، ۴۰۰ نفر در همفکر شرکت کردند ولی هر هفته این تعداد افراد نمیآیند یا اینکه استارتاپهایی که میزبانی را قبول میکنند، فضایی برای ۴۰۰ نفر ندارند ولی بهطور متوسط ۱۵۰ تا ۲۰۰نفر در همفکر تهران حضور دارند. البته احتیاجی به تبلیغ نمیبینیم و افرادی که در همفکر حضور دارند، از طریق دوستانشان با همفکر آشنا میشوند؛ یعنی همفکر بهطور دهان به دهان بین افراد تبلیغ میشود.
- همفکر الان در خیلی از شهرستانها برگزار میشود و همان بحث ارگانیکبودن مهمترین ویژگی آن محسوب میشود. خود شما چه نتایج از برگزاری این رویداد در ارتباط با اکوسیستم مشاهده کردهاید؟
فکر میکنم که نتایجی که الان در تهران گرفتیم در شهرستانها هم بتوانیم بگیریم و این تاثیر را از دو جهت توضیح میدهم؛ خود من دو سال است که هر هفته در جلسات همفکر شرکت میکنم و همین امر عاملی شده برای گسترش شبکه ارتباطیام. در واقع تیم ۱۵ تا ۱۶نفره فعلیمان را مدیون حضور در همفکر هستم و تقریبا همه کسانی که در ایوند کار میکنند از طریق بزرگشدن شبکه روابطمان از طریق همفکر به ما اضافه شدهاند. یا یکی دو نفر هستند که از طریق همفکر سرمایهگذار جذب کردهاند. در واقع شاید به این صورت هم نباشد که فردی که شرکتهای استارتاپی اضافه میشود، مستقیما از همفکر بیاید اما حضور در این رویداد شبکه گستردهای از روابط ایجاد میکند که زمینهساز آشنایی افراد با یکدیگر و منابع انسانی زیادی است. در نتیجه تیمها میتوانند از این ظرفیتها استفاده کنند.
- افرادی که در همفکر حضور پیدا میکنند چه نوع آدمهایی هستند؛ بیشتر افرادی هستند که صاحب ایدهاند یا دنبال راهاندازی استارتاپ هستند یا آدمهایی هستند که فقط سرمایهگذارند؟
تا آنجا که میدانم و تجربه کردم، بیشتر کسانی هستند که یک سوال در ذهنشان دارند؛ یا در حال راهاندازی استارتاپ هستند و اصول کار را دقیقا نمیدانند یا شروع کردهاند و دنبال نیروی انسانی میگردند یا مثلا در شرکتی کار میکنند و چیزی آنها را اذیت میکند. مثلا برنامهنویسهایی هستند که به همفکر رجوع میکنند و میخواهند از برنامهنویسی عبور کرده و به سمت مدیریت محصول گام بردارند. در واقع افرادی هستند که به دنبال مشورتی هستند و میخواهند از چیزی آگاه شوند. بنابراین میتوان حضور در همفکر را به لحاظ تاثیرگذاری از این جهت نیز مورد توجه قرار داد که در درازمدت دایره روابط آدمها را بالا میبرد که این نکته بسیار مهم است و تاثیر مستقیم دیگر آن پیداکردن همبنیانگذار است. ما در همفکر افراد بسیاری را میشناسیم که بعد از دو یا سه جلسه آشنایی، تصمیم گرفتهاند کاری را با هم آغاز کنند. همچنین افراد در جلسات همفکر همتیمی پیدا میکنند.