مدیرعامل تومن می گوید تومن در ابتدا با امضای تفاهمنامهای با تاکسیرانی کارش را شروع کرده اما بعد از گذشت ۱۰ماه از آنها خواستهاند که به طرح همپذیرندگی بپیوندند و همه سهم بازاری را که تاکنون به دست آوردهاند، با استارتاپهایی چون ریالو و فونپی و دیگر شرکتهایی که بیرون از این بازار هستند و قصد ورود و سهمخواهی دارند، شریک شوند.
هادی علوی میگوید در این مدت با جذب چندین میلیارد تومان سرمایه و صرف وقت و انرژی، تیمی با بیش از ۱۱۰ نفر ساختهاند که با سرعت در حال رشد است اما با طرح همپذیرندگی، با رقیبانشان و سایر کسبوکارها همگی در نقطه صفر قرار میگیرند و دوباره روز از نو و روزی از نو. همچنین این فعال استارتاپی معتقد است که بانک مرکزی رگولاتور کیف پول است و تاکسیرانی براساس قانون نمی تواند ورود کند.
ضمن اینکه تاکسیرانی مالک تاکسی و تاکسیران هم محسوب نمیشود و نمیتواند یک QRکد واحد را به همه تحمیل کند. علوی معتقد است که تاکسیرانی با پیشکشیدن چنین طرحی میخواهد با خرید زمان، تومن را زمین بزند و حمایت انحصاریاش از کیف پول دیگری را ادامه بدهد؛ حمایتی که استارتاپهایی چون «رسید» و «پرداختم» را هم از بین برد و حالا تومن را رو به نابودی برده است؛ هر چند تیم تومن قصد عقبنشینی و تسلیمشدن ندارند و میگویند تا آخر این بازی ایستادگی میکنند.
هادی موفقیت یا شکست تومن را موفقیت یا شکست استارتاپها در ایران تعبیر میکند و وضعیت تومن را به نوعی سرنوشت بسیاری از استارتاپهایی میداند که میخواهند بدون رانت ، رابطه و صرفا با تکیه بر دانش و تلاششان کار کنند.
او میگوید اگر تومن شکست بخورد باید فاتحه استارتاپها را خواند. سیدهادی علوی، بهزاد معماری، احمدرضا آرمانی و رضا شورکایی همبنیانگذاران تومن هستند و علوی در گفتوگو با «شنبه» بارها تاکید میکند که تومن حاصل تلاش همه آنهاست و به ویژه روی کار تیمش و تلاشی که میکنند، تاکید زیادی میکند.
کیف پول تومن که حدود ۱۰ ماه از فعالیت رسمیاش میگذرد، در این مدت توانسته به بیش از ۳۵ هزار تاکسیران در تهران و شهرستانها خدمت بدهد و ۳۰۰ هزار نفر از این کیف پول به صورت دائم استفاده کردهاند. همچنین ۲ میلیون و ۵۰۰هزاربارپرداخت و تسویه پول در آن انجام شده که برای یک استارتاپ تازهکار، اعداد و رقم خوبی به شمار میروند. درددلها و دغدغهها و مشکلاتی را که تومن به عنوان یک استارتاپ دچارش شده، از زبان مدیرعاملش یعنی سیدهادی علوی در ادامه بخوانید.
از همین سوال نخست برویم سر اصل مطلب و اینکه تومن چرا با مشکل مواجه شده و چه اتفاقاتی برایش رخ داده است؟
قبل از هر چیزی این نکته را بگویم که ما در یک سال اول کسبوکارمان، ۸۰درصد درگیر دعوا بودهایم و تنها ۲۰درصد کار کردهایم. هر روز از شهرهای مختلف خبر میرسد که اعضای تیم ما را گرفتهاند یا مشکلی ایجاد شده و… طی پنج، شش ماه اول در هر شهری که وارد شدهایم، همه عوامل شهرداری به ما میگفتند این اپلیکیشن برای ما چه دارد و چقدر نصیب ما میشود و سهم ما کجاست؛ یعنی همان پروژه سهمخواهی که در مورد تاکسیهای آنلاین هم مطرح است، برای ما هم مطرح بوده است.
هر چند ما نسبت به تاکسیهای آنلاین خیلی آسیبپذیرتر هستیم چون در مورد آنها عوامل اجرایی شهرداری نمیتوانند آنها را از جایی جمع کنند اما ما امکانات فیزیکی داریم و بارکد میچسبانیم و بنابراین عوامل شهرداری بهراحتی میتوانند یک صبح تا شب همه زیرساخت تومن را از پایانههای تاکسی پاک کنند.
حتی ما را کلاهبردار خطاب میکنند و به نوعی با آبروی یک کسبوکار بازی میکنند. به همین دلیل به سراغ مذاکره رفتیم. هر چند به لحاظ قانونی چون تاکسی ملک شهرداری و تاکسیرانی نیست، این حق را ندارند که چنین برخوردهایی بکنند و چیزی را به ما تحمیل کنند. من بانکها و پیاسپیهایی را هم که به شهرها رفتهاند و وعدههای عجیب و غریب دادهاند، مقصر میدانم.
روی چه چیزی وعده دادهاند؟
مثلا به شهرهای مختلف میروند و میگویند پرداخت خرد این شهر در اختیار ما باشد و سهم شهرداری را هم مشخص میکنند. این ادبیات در بعضی از جاها از خود بدنه پرداخت بیرون آمده است. وقتی ما به شهرهای مختلف میرویم، در آنجا به ما میگویند فلان پیاسپی اینقدر میدهد، تو چقدر میدهی؟!
بنابراین شهرداریها عادت کردهاند که این حوزه را مانند اتوبوس و مترو و… میبینند که در آنجا مالک هستند و نظارت میکنند و میتوانند سهم داشته باشند اما در مورد کیف پول الکترونیک پرداخت کرایه تاکسی و در مورد تاکسیران، آنها مالک نیستند و کاری انجام نمیدهند که از آن سهم بخواهند.
بعد از پنج، شش ماه از شروع کارمان، بالاخره در تهران با شهرداری به تفاهمنامهای رسیدیم و کارمان را شروع کردیم. اما در همان زمان شهرداری تهران از یک کیف پول به صورت انحصاری حمایت میکرد و یک سال این انحصار وجود داشت.
[bs-quote quote=”بدنه دولت همواره در مورد حمایت از استارتاپها حرف میزند اما الان که تاکسیرانی در حال انجام این رفتار است، هیچ کاری نمیکند. وقتی شعار حمایت میدهند و از جوانان میخواهند که به میدان کسبوکار بیایند، در این مواقع باید مداخله کنند و مانع نابودی کسبوکار بچهها بشوند” style=”style-2″ align=”left” author_name=”سید هادی علوی” author_job=”مدیرعامل استارتاپ تومن” author_avatar=”https://shanbemag.com/wp-content/uploads/2019/08/6060.jpg”][/bs-quote]
الان بحث اصلی یعنی طرح همپذیرندگی که تومن با آن مخالف است، به کجا رسیده است؟
تاکسیرانی بعد از عید، اجرای طرح همپذیرندگی را مطرح کرد. از سال گذشته، شرکتهای مختلفی که نمیخواستند وارد عملیات QRکدزدن بشوند، پیشنهاد دادند که همپذیرندگی راهاندازی شود که همه شرکتها بتوانند در این حوزه کار کنند. فاوا هم در این زمینه چند جلسه برگزار کرد اما خود فاوا بعد از مدتی این بحث را متوقف کرد.
در ابتدای سال۹۸، مدیرعامل سازمان تاکسیرانی با ما جلسهای برگزار کرد و راهاندازی طرح همپذیرندگی مطرح شد. طرح مشخصی هم در این زمینه نداشتند. حتی خود فاوا هم که زمانی قصد این کار را داشت، طرحی برای آن آماده نکرده بود. به نظر میرسید که انگیزههای دیگری پشت این قضیه وجود دارد. به این صورت که پیاسپیهای بزرگ که بیرون از این داستان هستند، قصد دارند لقمه آمادهای را به دست بیاورند.
انگار که همان داستان گرفتن مارکت شهرها به ازای دادن سهم به شهرداری و تاکسیرانی در اینجا هم مطرح بود. این کار را میخواستند با طرح همپذیرندگی و دادن دسترسی به همه پیاسپیها انجام دهند. با این توضیح که ۳ شرکت در تهران فعال هستند؛ تومن، فونپی و ریالو.
فونپی که رو به افول است و ریالو هم که سهم بزرگی از بازار نگرفته اما تومن که طی این مدت توانسته رشد کند و جذب سرمایه انجام داده که بزرگتر شود، باید در نقطهای برابر با رقبایش قرار میگرفت و این نهایت ظلم به کسبوکاری است که چندین ماه زحمت کشیده، سرمایه جذب کرده و توانسته سهم بازار را بگیرد.
این طرح را چگونه میخواهند اجرا کنند؟
همه QRکدها را برمیدارند و تاکسیرانی برچسب جدیدی نصب میکند و به همه شرکتها به این QRکد دسترسی میدهد.
وقتی تاکسیرانی این کار را بکند، چه اتفاقی میافتد؟
پشت QR کد هر شرکتی اطلاعات رمزنگاریشده همان شرکت قرار دارد و این چیزی است که شرکتهای بیرون دوست دارند به آن دست پیدا کنند. تاکسیرانی میگوید من به شرکتها میگویم که برچسبشان را حذف کنند و برچسب خودم را میچسبانم و اطلاعات و شماره حساب هم پشتش درج میکنم و آن را به هر کسی که بخواهد میدهم و پولش را میگیرم.
حالا از ما میخواهند که در شرایطی که سهم بازار یکسانی نداریم، در یک نقطه مشابه به رقابت بپردازیم؛ یعنی تومن که بعد از گذشت ۱۰ ماه توانسته سهمی ۸۵درصدی از بازار را بگیرد، باید با رقیبش در یک نقطه کارش را دوباره شروع کند؛ یعنی روز از نو، روزی از نو. یعنی من که رقابت کردم و ۱۵برابر رقیبم شدهام، باید دوباره برگردم به نقطه صفر.
به نظرت چرا تاکسیرانی چنین درخواستی دارد؟
خیلیها در اکوسیستم معتقدند که یک کیف پول از حمایت ویژه تاکسیرانی و شهرداری برخوردار است ولی نتوانسته سهم قابلتوجهی به دست بیاورد. اما تاکسیرانی با چنین طرحی میخواهد یک شرکت در حال مرگ را احیا کند.این شرکت که سال گذشته بیش از ۲۵هزار اتومبیل داشته، به خاطر نارضایتی رانندگان، آمارش به حدود ۶هزار تاکسی رسیده؛ یعنی در حال خروج از بازار است. اما تاکسیرانی میخواهد نفس دوبارهای به این کسبوکار بدهد.
اگر قرار بود به چنین طرحی برسند، چرا با شما برای همکاری و ورود به بازار تفاهمنامه امضا کردهاند؟
این موضوع خود ما را هم گیج کرده چون حمایتهای شهرداری از این شرکت به جایی نرسیده ولی باز آنها به این کارشان اصرار دارند. در بیانیهای که تاکسیرانی داده، میگوید میخواهم به همه شرکتها این دسترسی را بدهم.
تومن هم که در این بازار با توجه به تفاهمنامهای که در بدو ورود به بازار با تاکسیرانی امضا کرده و چندین میلیارد تومان هزینه کرده، حالا باید با شرکتهایی که بیرون از این بازار بودهاند و کاری نکردهاند، برابر باشد.
چیزی که ما فکر میکنیم این است که در یک سکوت خبری، تاکسیرانی در حال پیادهسازی ظالمانهترین طرح ممکن است. در واقع دارد تفاهمنامه را زیر پا میگذارد و رقابتی را که بردهایم، به دیگران تقدیم میکند.
شما تصور کنید که از این به بعد من باید سهمی را که به دست آوردهام، با شرکتی مثل آپ، ۷۲۴ و… تقسیم کنم. حالا مشتری چرا با وجود آپ با میلیونها یوزربیس، باید از تومن استفاده کند؟! معلوم است که تومن در این بازار میمیرد.
کیف پول یک پذیرنده دارد و یک کاربر. برای اینکه کاربر به سمت تو بیاید، باید پذیرندههای بیشتری جذب کنی و به کاربر بگویی که مثلا ۵۰هزار جای دیگر هم میتوانی با من خرید کنی. اینها در نقطه ابتدایی رشد تومن، سرش را میبُرند، در حالی که پذیرندهها به آن روی خوش نشان دادهاند.
تاکسیرانی برای انجام چنین کاری، چه استدلالی دارد؟
در نامهای که برای ما زدهاند، به دو موضوع اشاره دارند؛ یکی اینکه میگویند با شکایتهای فراوان مردمی از این سرویسها مواجه هستند و موضوع دیگری که به آن اشاره دارند، تعدد کیفپولهاست. استدلال اولشان که کاملا ساختگی است؛ فونپی اعلام کرده که ۵۰۰هزار نفر از خدماتش استفاده کردهاند.
ما همین رقم را داریم و ریالو هم حدود ۱۰۰ هزار نفر؛ یعنی در تهران حداقل ۸۰۰ هزار نفر از سرویسها استفاده کردهاند. شکایتهای فراوان مردمی یعنی اینکه مثلا ۶۰ درصد یا حداقل ۴۰درصد از مردم از این سرویس ناراضی بوده باشند. اگر حتی ۲۰درصد از این افراد ناراضی بوده باشند، یعنی بیش از ۱۴۰هزار نفر ناراضی باید وجود داشته باشد.
در وضعیت فعلی که توییتر و اینستاگرام وجود دارد، حتی اگر ۱۰ نفر ناراضی باشند، کسبوکار را به باد انتقاد میگیرند، پس چرا این حجم از انتقاد را در این شبکههای اجتماعی نمیبینیم. حتی ما از آنها خواستیم که اسناد و مدارک مربوط به شکایتهای مردمی را به ما نشان بدهند، اما هیچ چیزی نگفتهاند چون مدرکی ندارند.
طی ۱۰ ماهی که فعالیت کردهایم، کیف پول تومن، ۱۰میلیارد تومان توسط مردم یعنی کاربران تومن شارژ شده است؛ یعنی هر ماه یک میلیارد تومان. در تهران و شهرستانها حدود ۳۵هزار تاکسیران از تومن استفاده کردهاند.حدود ۵۰۰ هزار نفر تومن را امتحان کردهاند و حدود ۳۰۰هزار نفر کاربر، دائما از تومن استفاده میکنند. میزان استفاده مردم تاکنون ۲میلیون و ۵۰۰هزار بار بوده است
خود شما تعدد کیف پولها را قبول ندارید؟ آیا به این تعداد کیف پول نیاز هست که به صورت جزیرهای در حال فعالیت باشند؟
همپذیرندگی طرحی است که در پنج شش کشور دیگر هم پیادهسازی شده است. بحثی که ما در تومن داریم این نیست که بگوییم همپذیرندگی خوب است یا بد. بحث ما این است که پیادهسازی همپذیرندگی کار یک سازمان مانند تاکسیرانی و شهرداری نیست.
در کشورهای دیگر متولی این کار چه سازمان یا نهادی است؟
در کشورهای دیگر، بانک مرکزی آن کشور همپذیرندگی را راهاندازی کرده و قوانین مربوط به آن را هم تدوین کرده و در اختیار مردم قرار داده است. هندوستان، اندونزی، سنگاپور، تایلند و… کشورهایی هستند که این کار را کردهاند.
حالا دو نکته وجود دارد؛ یکی اینکه راهاندازی همپذیرندگی، طرحی در حد و اندازههای راهاندازی شاپرک است و قابل پیادهسازی در یک سازمان کوچک مثل تاکسیرانی نیست. نکته دوم این است که حتی کشورهایی که این طرح را پیادهسازی کردهاند، الزامی برای همه شرکتها ایجاد نکردهاند که حتما از QR کدی که بانک مرکزی میدهد، استفاده کنند.
مثلا در هند، شرکت PAYTM وجود داشته، بانک مرکزی هم QR کد زده و اختیار داده به شرکتها که هم میتوانند QR کدهای خود را نگه دارند و هم از QRکدهای بانک مرکزی آن کشور استفاده کنند و بعد چون سرویس خوبی بوده، شرکتها با اختیار خود از آن هم استفاده کردهاند.
مسئله ما این است که با خود بانک مرکزی بر سر این موضوع صحبت کردهایم. در آنجا آقای حکیمی توضیح داد که ما سه نوع سیستم داریم؛ سیستم باز، نیمهباز و بسته. سیستم بسته مثل مترو، اتوبوسرانی و… یعنی پشت حسابی که کاربر پول پرداخت میکند و کارت میکشد، خود شهرداری حضور دارد.
سیستم باز مثل سوپرمارکت است و سیستم نیمهباز سیستمی مانند تاکسی است. آیا وقتی من کرایه تاکسی را پرداخت میکنم، در حال پرداخت پول به شهرداری هستم و شهرداری از این پول، حقوق راننده تاکسی را پرداخت میکند؟ نه به هیچ عنوان. من به خود راننده تاکسی پول میدهم و این سیستم نیمهباز است که خود افراد مالک محسوب میشوند اما هماهنگی و نظارتهایی هم از طرف یک سازمان یا ارگان وجود دارد.
بانک مرکزی اعلام کرده که در مورد سیستم باز و سیستم نیمهباز، کسی حق ورود ندارد و تنها بانک مرکزی رگولاتور است چون بحث پول مردم مطرح است. اما مثلا شهرداری در مورد اتوبوسرانی مالک است و تصمیمگیرنده اما در مورد تاکسی، مالک نیست و تاکسی مال تاکسیرانهاست و نه سازمان تاکسیرانی. پس این سازمان نمیتواند قانونی تصویب و تحمیل کند. تاکسیران کاملا مختار است که مثلا از تومن یا هر سرویس دیگری استفاده بکند.
اگر تاکسیرانی در جایگاهی نیست که بتواند طرحی را به شما تحمیل کند، پس چرا شما با تاکسیرانی تفاهمنامه امضا کردید؟
اصل توافق ما با تاکسیرانهاست. اگر هم با تاکسیرانی تفاهمنامه امضا کردیم به این دلیل بود که سنگ جلوی پایمان میانداخت و میخواستیم با ملایمت و در فضایی آرام کارمان را پیش ببریم وگرنه ما نیازی به این تفاهمنامه یا دریافت مجوز از تاکسیرانی نداشتیم.
فقط چون معتقدیم که تاکسیرانی وظیفه نظارت را بر عهده دارد، خواستیم با آنها هماهنگ باشیم. این نکته را هم نباید فراموش کنیم که مشکلات زیادی با این طرح ایجاد میشود؛ فرض کنید که این طرح پیادهسازی شد، اگر سیستم حک شود و مثلا ۱۰میلیارد تومان پول گم شود، تاکسیرانی پاسخگو خواهد بود؟
دو نکته خیلی مهم دیگر هم وجود دارد؛ یکی اینکه ما طی ۳ماه اخیر به دفعات از تاکسیرانی خواستهایم که طرحشان برای اجراییکردن همپذیرندگی را ارائه کنند. اما میگویند ما طرحی نداریم و شما کسبوکارها باید خودتان این طرح را تهیه کنید. نکته دیگر اینکه چون تومن یک کسبوکار مالی است، من باید یک مستمسکی داشته باشم که اگر اتفاقی رخ داد، به زندان نروم.
پس تاکسیرانی باید مسئولیتهای قانونی این طرح را بپذیرد. اما میگویند که چنین مسئولیتی را نمیپذیرند! این خیلی خندهدار است که تاکسیرانی به ما میگوید الزام دارید که طرح ما را بپذیرید در حالی که طرحی ندارند و مسئولیت قانونیاش را هم نمیپذیرند.
اگر سال گذشته و قبل از اینکه با ما تفاهمنامه امضا کنند، چنین طرحی را اجرایی میکردند، الان اینقدر ما تحت فشار نبودیم، چون شاید کارمان را از تهران آغاز نمیکردیم. اما ما رقابت کردهایم و سرویسی ارائه میکنیم که مردم هم از آن راضی بودهاند. پس چرا باید به دنبال اجراییکردن طرح جدیدی باشند؟ به نظر من قصد نابودی ما را دارند.
به غیر از مذاکره با بانک مرکزی و تلاش برای گفتوگو با تاکسیرانی، برای حل این مشکل به چه نهادها یا ارگانهای دیگری مراجعه داشتهاید؟
ما سراغ دادستانی رفتیم و نظر بانک مرکزی را هم به دادستانی اعلام کردیم و از آنها خواستیم که مانع اجراییشدن طرح تاکسیرانی شوند. تاکسیرانی حدود یک ماه پیش، اعلام کرده بود قصد دارد
QRکدهای همه شرکتها را جمع کند و QRکد خودش را نصب کند.
دادستانی هم دستور توقف این طرح را داد و اعلام کرد که طرح همپذیرندگی را تاکسیرانی نمیتواند اجرایی کند. در این زمان تاکسیرانی در اقدامی عجیب، مدعی شد که ما هدفمان ایجاد یک QRکد واحد است و لفظ همپذیرندگی را به اشتباه به کار بردهایم! در حالی که عناوین نامههایشان و محتوای این نامهها همگی حاوی اصطلاح همپذیرندگی بود.
اما باز مدعی شدند که نامهنگاری ما اشتباه بوده و این الفاظ به اشتباه به کار رفته و هدفمان چیز دیگری است. به همین بهانه، الان حدود ۶هفته است که کسبوکار تومن متوقف شده و به ما اجازه حضور در پایانهها را ندادهاند.
اول به ما گفتند که QRکد جدید نچسبانید، بعد گفتند اصلا به پایانهها نیایید. حتی پیامکهایی هم به افراد مختلفی دادهاند که تومن کلاهبردار است و متخلف است و ذهنیت افراد را خراب کردهاند و به آنها گفتهاند که تومن متوقف شده است.
جالب است که خبر این اتفاقها را از تاکسیرانی نگرفتیم بلکه از تاکسیرانها و روسای خطوط این خبر را شنیدیم. تاکسیرانی در نشست خبری هم فقط از طرح همپذیرندگی حرف زده بود اما از کندن QRکدها نزده بود؛ یعنی این کار به نوعی کودتایی علیه ما بود که بدون اینکه کوچکترین خبری به ما بدهند، QRکدهای ما را جمع کنند.
با از بین رفتن «رسید» و «پرداختم» و حالا متوقفشدن تومن، انگار نتیجه عملکرد بخشی از شهرداری منجر به از بین رفتن استارتاپهای حوزه پرداخت شده است. اما ظاهرا این اقدامات نتوانسته شرکت تحت حمایت تاکسیرانی را به استارتاپی قدر تبدیل کند و باز با سناریویی مانند کارپینو و شکستش مواجه هستیم.
دقیقا. هم رسید و هم پرداختم با این نوع حمایتها از فونپی، از بین رفتند. ضمن اینکه این حمایتها، خود فونپی را هم از بین برده است. وقتی این استارتاپ کارش را شروع کرد، نوآور و خلاق بود اما این حمایتها آن را هم کشته است. شهرداری از فونپی حمایت میکند، اما مدعی است که تومن رانت دارد و انحصارطلب است و… اگر در دانشگاه شریف درسخواندن میشود رانت، بله ما رانت داریم. ما از ۶صبح تا ۱۲ شب کار میکنیم و سرویس خوبی به مردم دادهایم که از آن راضی هستند.
بدنه دولتی چه کمکی به شما میتواند بکند؟
بدنه دولت همواره در مورد حمایت از استارتاپها حرف میزند اما الان که تاکسیرانی در حال انجام این رفتار است، هیچ کاری نمیکند. وقتی شعار حمایت میدهند و از جوانان میخواهند که به میدان کسبوکار بیایند، در این مواقع باید مداخله کنند و مانع نابودی کسبوکار بچهها بشوند.
آن هم کسبوکاری که نتایج مثبتی ثبت کرده است. مثلا پلیس فتا تماس گرفته و میگوید که حدود ۲۰۰میلیون تومان از پول مردم که فیشینگ شده بود، به خاطر سیستم خوب پشتیبانی تومن، نجات پیدا کرده است. چون تومن سیستم پشتیبانی و حساسی دارد و مانعِ از دست رفتن پول مردم میشویم.
با وجود چنین خدماتی و خوشنامی ما، تاکسیرانی بدون هیچ بهانهای، یک ماه است که حتی اجازه نمیدهد که نامههای تومن در سامانه تاکسیرانی ثبت شود. دبیرخانه تاکسیرانی میگوید که دستور داده شده که نامههای شما را ثبت نکنیم. این کار را میکنند که بگویند تومن با آنها مراوده نمیکند و این را در نامهها و بیانیههایشان هم گفتهاند.
در حالی که در این مدت ما بیش از ۵ نامه برایشان ارسال کردهایم. همچنین با مشورت دادستانی ما نامه را بهجای ثبت در سامانه تاکسیرانی، با پست ارسال کردیم که بهانه نداشته باشند که بگویند تومن با ما مراودهای نداشته و اهل گفتوگو نیست.
ما ۳جلسه فنی در این یک ماه با آنها برگزار کردهایم و مدیر محصول ما به آنجا رفته و مشکلات فنی طرح را بررسی کرده اما آنها صرفا صورتجلسه کردهاند که با تومن جلسه گذاشتهاند و بدون هیچ نتیجهای به جلسات بعدیشان میروند. مگر عضو تاکسیرانی میتواند در مورد مثلا امنیت و آیتی و … نظر بدهد؟ چنین جلساتی فقط برای گزارشدادن است و نه برای نتیجهگرفتن چون اصولا برگزاری این جلسه در تاکسیرانی محلی از اعراب ندارد.
الان چرا هیچ جوابی به شما نمیدهند و کار را یکسره نمیکنند؟ احتمالا تا همین الان هم تومن به شدت متضرر شده است.
برداشت ما این است که تاکسیرانی در حال خرید زمان است که اولا جلوی رشد تومن را بگیرد. الان یک ماه و ۲هفته است که کارمان سکته خورده است. مسئله پرداخت خرد، هزینه سنگینی به مملکت وارد میکند، ما میدانیم که این بازار نیاز به آرامش دارد و تغییر رفتار.
ما هر روز کمپین و آموزش، هر روز در پایانه پشتیبانی میکردیم و هر روز در همه پایانههای کانتر داشتیم و رانندگان را راهنمایی میکردیم که مشکلی نداشته باشند و زنده و پویا بودیم. طی این مدت خبری از این کارها نبوده و برای کسبوکار مالی، حتی یک روز توقف، مساوی با مرگ است. چیزی که موجب شده مرگ ما کامل نشود، اعتماد مردم و تاکسیرانهاست.
تاکسیرانی که فهمیده قانونا نمیتواند چنین طرحی را اجرا کند، به ما میگوید دادستانی گفته که طرح اجرا نشود اما نگفته که تومن میتواند فعالیت کند؛ یعنی به انواع و اقسام روش متوسل شدهاند که ما همچنان متوقف بمانیم.
دوم اینکه تاکسیرانی میخواهد با خرید زمان به پایان زمان تفاهمنامه برسیم و بعد بگوید که دیگر نمیخواهد ما در بازار باشیم وگرنه در حال حاضر هیچ بهانهای ندارند که چنین برخوردی با ما داشته باشند. تاکسیرانی باب گفتوگو را کاملا بسته است. ما بارها از آنها خواستهایم که دغدغههایشان را بگویند اما این کار را هم نمیکنند. هر بار میگویند شکایتهای فراوان موجب این برخورد ما شده است، اما هیچ مدرکی ندارند. حتی دادستانی هم از آنها خواسته که مدارک مربوط به نارضایتی مردم را ارائه کنند ولی کاری نکردهاند.
سوم اینکه ما فکر میکنیم که شاید شرکتهای بزرگ پرداخت در حال شارژکردن تاکسیرانی هستند که جلوی تومن را بگیرد یا فقط قصد حمایت همهجانبه ازآن شرکت خاص را دارند. این برخوردها در حالی است که ما فکر میکردیم که به خاطر الکترونیککردن پرداختهای خرد، از ما تقدیر میکنند، چون ما ۳۰هزار اتومبیل را تجهیز کردیم و پول خرد را از دست مردم جمع کردیم.
آیا وقتی من کرایه تاکسی را پرداخت میکنم، در حال پرداخت پول به شهرداری هستم و شهرداری از این پول، حقوق راننده تاکسی را پرداخت میکند؟ نه، به هیچ عنوان. من به راننده تاکسی پول میدهم و این سیستم نیمهباز است که خود افراد مالک محسوب میشوند اما هماهنگی و نظارتهایی هم از طرف یک سازمان یا ارگان وجود دارد. بانک مرکزی اعلام کرده که در مورد سیستم باز و سیستم نیمهباز، کسی حق ورود ندارد و تنها بانک مرکزی رگولاتور است چون بحث پول مردم مطرح است. اما مثلا شهرداری در مورد اتوبوسرانی مالک است و تصمیمگیرنده اما در مورد تاکسی، مالک نیست و تاکسی مال تاکسیرانهاست
شما ۲ راند سرمایه جذب کردهاید و الان تومن به نوعی متوقف شده است؛ تاثیر این برخوردهای تاکسیرانی روی سرمایهگذاران شما چه بوده است؟
سرویس ما الان رایگان است. نه از راننده و نه از مردم پولی دریافت نمیکنیم. برخوردهای تاکسیرانی موجب شده تا ما ضررهای زیادی متحمل بشویم. در واقع این سازمان با این کارش به سرمایهگذاران بخش خصوصی این سیگنال را ارسال میکند که سرمایهگذاری نکنید و پولتان را به سمت استارتاپها نیاورید وگرنه ما آنها را زمین میزنیم. اما قطعا ما تسلیم نمیشویم و در کشور قوانینی وجود دارد که با استناد به آنها این معضل را حل خواهیم کرد.
کمی هم به آمار تومن بپردازیم. ظاهرا آمار امیدوارکنندهای دارید که با توجه به تازهکاربودن تومن، نشان میدهد سرمایهها به جای خوبی آمدهاند و تومن میتواند به استارتاپ بزرگی تبدیل شود؛ تا الان چه تعداد تاکسیران در تهران و شهرستان از تومن استفاده کردهاند؟
در تهران و شهرستانها حدود ۳۵هزار تاکسیران از تومن استفاده کردهاند.
تومن تا الان چه تعداد کاربر داشته است؟
حدود ۵۰۰ هزار نفر تومن را امتحان کردهاند و حدود ۳۰۰ هزار نفر کاربر، دائما از تومن استفاده میکنند.
مردم چقدر تا الان کیف پول تومن خود را شارژ کردهاند؟
طی ۱۰ ماهی که فعالیت کردهایم، کیف پول تومن، ۱۰ میلیارد تومان توسط مردم یعنی کاربران تومن شارژ شده است؛ یعنی هر ماه یک میلیارد تومان.
آمار دیگری هم که شما باید داشته باشید، میزان استفاده مردم از کیف پول تومن است.
میزان استفاده مردم تاکنون ۲میلیون و ۵۰۰هزار بار بوده و ما ۲ میلیون و ۵۰۰هزار بار هر روز ساعت ۶ صبح، با رانندگان تسویه کردهایم. چیزی که برای ما افتخار دارد این است که هیچ شکایتی در میان این ۲ میلیون و ۵۰۰هزار بار وجود ندارد.
شاید عدد تراکنشهای ما کم باشد اما تعدادش خیلی زیاد است. پس کافی است که یکی دو بار اشکالی در کارتان باشد، در آن صورت وجهه شما نابود میشود چون حوزه مالی بسیار حساس است.
در مورد پرداخت خرد صحبت از خسارتهای درشت و دهها هزار میلیاردتومانی پرداخت خرد به نظام بانکی و در واقع به خود مردم در میان است. اما ظاهرا افرادی از این میزان پرداخت خرد سود میبرند و بنابراین مانع رشد کیف پولی میشوند که پرداخت خرد را جمع میکند.
رقمی که من شنیدهام این است که سالانه تا ۳۰هزار میلیارد تومان، به وسیله پرداخت خرد به سیستم بانکی و خود مردم خسارت وارد میشود. ضمن اینکه ۷۰درصد پرداختها در ایران زیر ۲۵هزار تومان است؛ یعنی پرداخت خرد، فشار بزرگی است که روی شبکه بانکی ایران وارد میشود و سودش هم به جیب پیاسپیها میرود و آنها چاق میشوند و بانکها هم از جیب مردم این هزینه را میپردازند.
در یک برنامه تلویزیونی مشهور، مجری میگوید به جای یک شارژ ۱۰هزار تومانی، ۱۰ شارژ هزار تومانی بخرید. چرا چنین حرفی میزند؟ چون آن پیاسپی که اسپانسر برنامه است، به ازای تعداد تراکنش، کارمزدی از ۵۰تومان تا ۲۲۵ تومان میگیرد.
پس در چنین نظام کارمزدی، شرکتهای بزرگی که سودشان در این تراکنشهای خرد است، اجازه نمیدهند که کیف پولی رشد کند که پرداخت خرد را از بین میبرد. در چنین سیستمی، کیف پولها میتوانند راه درمانی برای خسارات میلیاردها تومانی باشند.
الان ضریب کیف تومن، تقریبا ۵ است. ما به مردم میگوییم مثلا به جای اینکه در سیستم بانکی ۵ تا ۲هزار تومان خرج کنند و هزینه ملی ایجاد کنند، شارژ ۱۰هزار تومانی انجام بدهند و از سیستم بانکی بیرون بیایند و در سیستم آفلاین تومن ۵ تا ۲ هزار تومان خرج کنند. پس ما هزینه را یکپنجم میکنیم. چنین کسبوکاری هم سود ملی دارد و هم رضایت مردم را به همراه داشته اما در حال نابودشدن است.
شما الان هیچ کارمزدی از مشتریان دریافت نمیکنید. از طرفی در کلیت بازار هم کارمزد مستقیم از مشتریان دریافت نمیشود. هر چند در نهایت هزینهها از جیب مشتری پرداخت میشود؛ در نهایت مدل درآمدزایی تومن به چه صورت خواهد بود؟
نظام پرداخت در نهایت به این شکل باقی نمیماند، چون سیستم فعلی یک سیستم ناپایدار است و مدیران این بخش هم به نکته اذعان دارند. بنابراین سیستم به سمت پرداخت کارمزد پیش خواهد رفت. چه این کارمزد را مشتری به صورت مستقیم بپردازد و چه پذیرنده آن را پرداخت کند.
در این میان رقابت بر سر دریافت کارمزد کمتر خواهد بود. پس شرکتی موفق خواهد شد که بتواند سیستم بهینهتری بسازد و سرویس بهتری به مشتریانش بدهد. سیستمی که الان در بسیاری از کشورهای جهان اجرا میشود. همچنین کیف پولها وقتی بزرگ بشوند، مدلهای درآمدی دیگری بر مبنای دیتا و تبلیغات و… در آنها تعریف میشود.
اما در حال حاضر کیف پول در ایران مانند شبکه اجتماعی است و نباید به این زودی به درآمدزاییاش فکر کنیم، چون حداقل ۵سال زمان لازم است تا بتوانیم به رشد لازم برای درآمدزایی برسیم. در این بازار اگر کسبوکاری بگوید که یکساله به مرز سربهسر و سوددهی میرسد، این بازار را نمیشناسد و صرفا سرمایهگذارش را به بازی گرفته است. ما این اطلاع را بدنه شهرداری و تاکسیرانی هم دادهایم که اگر هم شرکتی به آنها چنین وعدهای داده، باور نکنند.
از راهافتادن نظام کارمزد گفتی؛ سال ۹۵ هم طرحی برای اجراییشدن نظام کارمزد پیشنهاد شد که بهویژه با اعتراض شدید بدنه اصناف مواجه شد و در نهایت عملیاتی نشد.
بله دقیقا؛ مخالفت شدید صورت گرفت اما این اتفاق خواهناخواه رخ خواهد داد چون سیستم فعلی هزینه بالایی ایجاد کرده است.
عکسالعمل رقبای شما به این طرح تاکسیرانی چیست؟ چرا فقط تومن اینقدر معترض است؟
ریالو و فونپی در این موضوع در یک جبهه قرار گرفتهاند و ما نمیدانیم چرا در این زمینه با هم همراهی میکنند. البته فونپی که چنین طرحی را به نفع خودش میبیند و به نفع ریالو هم است. در این میان تومن است که رشد کرده و بازار را گرفته و حالا میخواهند آن را به نقطه صفر برسانند.
در کلیت شهرداری و در بخش فاوا، استارتاپها کارشان به خوبی پیش میرود و جلو میآیند اما وقتی کار استارتاپها به معاونت حملونقل شهرداری میرسد، برخوردها سخت میشود و کارها لنگ میمانند و استارتاپها درست در این بخش است که گیر میکنند مثل شما و تاکسیهای آنلاین.
واقعا برخوردها در این بخش از شهرداری سخت است و به توضیحات ما هم توجهی نمیکنند. حتی از آنها میخواهیم که اگر اشکال فنی، قانونی و امنیتی وجود دارد، به ما بگویند، اما باز هم پاسخی نمیدهند. البته چون ما هیچ مشکلی نداریم، پاسخی ندارند وگرنه همه میدانیم که رگولاتور کیف پول در ایران، بانک مرکزی است و بانک مرکزی به اصطلاح با کسی شوخی ندارد و اگر ما مشکلی داشتیم، خود بانک مرکزی اقدامی بر علیه ما انجام میداد.
یکی از حساسیتهای بانک مرکزی در مورد کیف پولها مربوط به رسوب پول است؛ این مسئله را چگونه حل کردید؟
مسئله بانک مرکزی این است که حسابی که پول در آن وارد میشود، نباید حسابی باشد که شرکتها از آن سود ببرند؛ یعنی شرکت نباید از کیف پولی که مسافر شارژ میکند، سودی ببرد. ما از ابتدا میدانستیم که بانک مرکزی روی این موضوع حساس است.
حقیقتا عدد رسوب پول برای کسبوکارهای کیف پول اصلا معنادار هم نیست. بنابراین ما از ابتدا روی این پول حسابی باز نکردیم. ضمن اینکه وقتی مجوز پرداختبانی میخواهیم از بانک مرکزی دریافت کنیم، یکی از مواردی که باید رعایت کنیم، ارائه حسابی مشخص است که از سودش نمیتوانیم استفاده کنیم و ما از همان اول این مسئله را حل کردیم.
رسوب پول ما خرد است و به چشم نمیآید. ضمن اینکه چرخش پول زیاد است و پول در حساب نمیماند که رسوبی صورت بگیرد.
وقتی رگولاتور کیف پول، بانک مرکزی است، چرا شهرداری عقبنشینی نمیکند و اصرار دارد که حتما در این حوزه حضور داشته باشد و کسبوکار راهاندازی کند؟
نمیدانم شهرداری چرا میخواهد در هر زمینهای کاری راهاندازی کند. الان انگار همه مسئله شهر تهران شده، کیف پول و شهر هیچ مشکل دیگری ندارد. در حالی که جایگاه شهرداری چیز دیگری است. انگار شرکتهای بزرگ هم فشار وارد میکنند که این حوزه هم در اختیار خودشان قرار بگیرد.
در شهرستانها که خیلی شفاف پیاسپیها و بانکها به شهرداریها و تاکسیرانیها پیشنهادهای مشخص دادهاند و وقتی ما هم به آن شهرها میرویم، به ما میگویند که فلان پیاسپی این مقدار سهم میدهد و شما چقدر میپردازید؟! میگویند اگر میخواهید در این شهر کار کنید، باید سهم شهرداری را مشخص کنید!
به نظر میرسد که برای سهمخواهی خیلی زود اقدام کردهاند. حداقل باید اجازه میدادند که کمی بیشتر رشد کنید و سهم بیشتری بگیرند! بله، چون ما هنوز درآمدی نداریم. کاش اجازه بدهند که تومن بزرگ شود و درآمدزایی ایجاد کند و بعد به سراغش بیایند، الان خیلی زود است. (با خنده)
چند درصد پرداختهای تاکسی در تهران الان الکترونیکی شده است؟
رئیس تاکسیرانی در مصاحبهای اعلام کرده در تهران ۲۰درصد از پرداختهای تاکسی الکترونیکی شده است، اما ابدا چنین نیست. تنها حدود یک درصد پرداختها الکترونیکی شده و از این یک درصد هم ۸۰درصد سهم تومن است.
هنوز بازار بهشدت خالی است و جای کار بسیار دارد. الان دوره طفولیت این بازار است و باید کاری کنیم که سرمایههای خصوصی به این حوزه بیایند و پول و سرمایه خرج کنند تا مردم اعتماد کنند و این بازار رشد کند. نه اینکه شهرداری و تاکسیرانی با این کارها همه را فراری بدهند.
در سالی که هیچ خبری از سرمایه نبود، ما چندین میلیارد تومان سرمایه به این بازار آوردیم که با این اوضاع ، سرمایهگذاران ما هم ناامید شدهاند. این مسائل در حالی است که تا وقتی پول به بازار نیاید و گردش پولهای بزرگ پشت استارتاپها قرار نگیرد، بهترین تیمها هم نمیتوانند کاری بکنند، چون در بازاری مانند کیف پول اول باید رفتار مشتری عوض شود.
برای عوضکردن رفتار مشتری هم باید زمان بگذرد و پول زیادی هزینه شود. در هند که الان پرداختها به سمت الکترونیکشدن رفته و رشد کرده، به خاطر سرمایههای کلانی بوده که بخش خصوصی به بازار آورده است. ما در ایران سرمایهگذار را میترسانیم و فراریاش میدهیم. شهرداری باید زیرساخت شفاف ایجاد کند که همه ترغیب به حضور شوند، نه اینکه خودش بزرگترین مانع حضور سرمایهگذاران باشد.
حالا که اینقدر بر سر این بازار دعوا میشود، گردش مالی بازار کرایه تاکسی در تهران محاسبه شده که چقدر است؟
طبق آمارهایی که من دارم، در طول روز مسافران در تهران بین ۲ تا ۴ میلیون بار کرایه تاکسی خطی پرداخت میکنند. اگر بهطور متوسط عدد ۳میلیون بار را مد نظر قرار بدهیم، یعنی ۳میلیون بار کرایه تاکسی در طول روز در تهران پرداخت میشود و اگر بهطور متوسط کرایه را بین ۳ تا ۴ هزار تومان در نظر بگیریم، یعنی در طول روز حدود ۱۲ میلیارد تومان گردش مالی کرایه تاکسیهای خطی تهران است.
این میزان پرداخت خرد میتواند بهوسیله کیف پول و از طریق موبایل انجام شود. ضمن اینکه موضوع کیف پول در دنیا به ترندی رو به رشد تبدیل شده است. حتی از مهمترین ترندهای دنیا در سال جاری میلادی بوده است. اما در ایران فعلا همه شمشیر را از رو بستهاند که ما نتوانیم کاری از پیش ببریم.
شما در هیچ شهری سهمی واگذار نکردهاید به ازای بیدردسر کارکردن؟
ابدا. اگر پیشنهادها خیلی سفت و سخت باشد، از آن شهر بیرون میآییم. کما اینکه از مشهد بیرون آمدیم. جالب است بدانید که مشهد برای گرفتن این سرویس با برگزاری مزایده، بیلبوردهایش را فروخت و برنده را اعلام کرد. در حالی که برای گرفتن سرویس، مناقصه برگزار میکنند که چه شرکتی ارزانتر سرویس ارائه میکند نه مزایده.
اما برای اینکه برنده کیف پول مشهد را اعلام کنند، گفتند که چه کسی قیمت بیشتری برای بیلبوردها میپردازد. یک سال بیلبوردها را فروختند و کیف پول یک شرکت برنده شد، اما ما از مشهد بیرون آمدیم. ۳ماه بعد خود فاوا با ما تماس گرفت که آن شرکت با اینکه هزینه کرده اما موفق نبوده و حالا شما برگردید.
تصور شهرداری و تاکسیرانی این است که ما داریم پول پارو میکنیم. الان شهرداری تبریز بعد از ۶ماه، از ما سهم خواسته است، چون فکر میکنند وقتی مردم از سرویس ما استفاده میکنند، پس ما درآمد بالایی داریم و باید به آنها سهم بدهیم.
از برخوردها و رفتارهای تلخ زیادی حرف زدی؛ با این وضعیت تا چه زمانی دوام میآورید؟
ما مطمئن هستیم که شرایط را عوض میکنیم. همانطور که بارها از جلسات خیلی تلخ و شکنندهای بیرون آمدهایم و تنها انگیزه ما برای ادامهدادن، انرژیای بوده که از سمت مردم میگیریم و به راهمان ادامه میدهیم.
در شرایطی این برخورد با ما میشود که الان در اکوسیستم با فاجعه جذب نیرو مواجهیم، چون همه در حال رفتن از ایران هستند. اما ما ۴۰نفر از بچههای دانشگاه صنعتی شریف را در اینجا نگه داشتهایم. این بچهها رفتنشان یک هفته زمان نیاز دارد اما به خاطر اینکه کاری در کشور خودشان انجام بدهند، ماندهاند.
ما هر روز باید روی روح و روان خودمان کار کنیم که بتوانیم در این شرایط دوام بیاوریم. البته برای گرفتن حقمان از هیچ چیزی واهمه نداریم. الان دو طرف در حال هزینهدادن هستند و هر چند ما هزینه بیشتری میدهیم اما کوتاه نمیآییم و روی حقمان ایستادهایم. حتی شهرداری نمیتواند بگوید که زمان تفاهمنامه به پایان رسیده است.
برای این حق و بابت تخریب اموالمان در پایانهها هم شکایت کردهایم. بنابراین وقتی پای همکاری وسط باشد، گردن تومن از مو هم نازکتر است اما وقتی قرار بر زورگویی باشد، ما هم به قانون متوسل میشویم و عقبنشینی نمیکنیم، چون وقت، انرژی و سرمایهمان را روی این کار گذاشتهایم.
الان صدای این دعوا در کل اکوسیستم پیچیده و همه منتظر نتیجه هستند. اگر در نهایت تومن تاب مقاومت را از دست بدهد و نگذارند در بازار بماند، چه اتفاقی میافتد؟ یعنی شاهد برندهشدن ارگان و نهادی با قدرت فراوان در برابر یک استارتاپ هستیم و این سیگنال مثبتی برای اکوسیستم نیست.
قطعا سیگنال مثبتی نیست و این پیام را به سایر بچهها میدهد که حتی اگر در ایران بمانید، کار خوب انجام بدهید و سرمایه جذب کنید، باز هم هستند نهادهایی که شما را به زمین میزنند. پس بهتر است اصلا کاری نکنید. اما ما معتقدیم که در ایران آدمهای عاقلی هستند که اجازه نخواهند داد این حجم از ناامیدی برای بچهها ایجاد شود.
الان این جنگ، جنگ برابری نیست و ما تحت فشار زیادی قرار گرفتهایم. اما قطعا بازنده این جنگ نابرابر ما نیستیم. ما اجازه نخواهیم داد که حتی یک QRکد تومن حذف شود. تاکسیرانی در یک ماه اخیر اقدامات زیادی کرده که از زیر بار قانون فرار کند، اما ما نمردهایم و به کارمان ادامه خواهیم داد.
توضیح: هدف از مصاحبه با مدیرعامل تومن مثل همه شمارههای شنبه معرفی کارآفرینان استارتاپی جوان و موفق ایرانی و بررسی مشکلات و چالشهای آنهاست. در این مصاحبه اسامی برخی شرکتها و شهرداری و تاکسیرانی تهران از سوی مصاحبهشونده به میان آمد. براساس قانون مطبوعات، این افراد و سازمانها چنانچه نقطهنظر یا اصلاحیهای دارند، طبق مفاد قانون مطبوعات میتوانند آن را برای انتشار ارسال کنند. این حق برای آنها محفوظ است.