من‌و‌تو چطور ما شویم؟

0

تیم ‌کاری، یکی از مهم‌ترین مسائلی است که استارتاپ‌ها با آن دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند؛ اهمیت تیم کاری به قدری بالاست که برخی صاحب‌نظران حوزه کارآفرینی و استارتاپ‌ها، آن را مهم‌تر از ایده‌محوری می‌دانند، می‌دانید چرا؟ همان‌طور که قبلا هم اشاره کردیم، ایده‌محوری یک استارتاپ ممکن است طی زمان دچار تغییر و تحول شود ولی آن چیزی که موتور ایده‌پردازی و تجاری‌سازی است، تیم کاری است؛ ولی تیم کاری خوب یعنی چه؟ شاید این ایده به ذهن‌تان برسد که یک تیم کاری خوب یعنی تیمی که اعضای آن در حوزه مربوط به خودشان متخصص و بهترین باشند. بله، این موضوع یکی از ویژگی‌های یک تیم کاری خوب است ولی مهم‌تر از آن، اثربخشی و مهارت کار تیمی اعضای تیم است. خیلی از ما، با مفاهیم کار تیمی و ملزومات آن آشنا نیستیم. به آخرین باری که تجربه کار تیمی داشتید کمی فکر کنید؟ کی بوده است؟ نقش شما در آن کار تیمی چه بوده؟ این سوال شاید برایتان کمی عجیب باشد، چون ما ایرانی‌ها معمولا مهارت‌های انجام کار تیمی اثربخش را آموزش ندیده‌ایم. این مسئله‌ای است که همه از آن نالان هستند، ولی خب، چه می‌شود کرد؟ ما برای موفقیت در استارتاپ‌مان، نیازمند کار تیمی هستیم، آن هم یک کارتیمی اثربخش؛ از کجا باید شروع و چه باید کرد؟ من، شخصا معتقدم که قبل از هر اقدام عملی لازم است که کمی در این مورد اطلاعات به‌دست آوریم، دانش خودمان را بالا ببریم و در نهایت شروع کنیم به عمل کردن. شاید بگویید که همه ما می‌دانیم که کار تیمی چیست و چه مزایایی دارد، چطور در عمل بتوانیم به یک کارتیمی خوب در استارتاپ‌مان دست پیدا کنیم؟ سوال خوبی است، در این مجموعه نوشته‌ها قصد دارم یک‌سری راهکار عملی در این زمینه به شما ارائه بدهم. ولی قبل از هر چیزی بیایید کمی بیشتر و عمیق‌تر با مفاهیم کار تیمی آشنا بشویم.

  •  من و ما 

واقعیت این است که ما، آموزش‌های لازم در زمینه کار تیمی را در مدرسه، اجتماعی که در آن حضور داریم و سازمان‌هایی که در آن فعالیت می‌کنیم، ندیده‌ایم؛ به‌عبارتی هیچ‌گاه تیم، محور نبوده است. آن چیزی که محوریت داشته، من (بله، من و منافع من) بوده. شاگرد اول، بهترین کارمند و… یعنی همیشه به‌صورتی ضمنی منافع شخصی پررنگ‌تر از منافع جمعی بوده است. این تجربه و آموزه‌های نادرست، در شخصیت ما رخنه کرده و یکی از عوامل ضعف ما در حوزه کار تیمی است که تقریبا همه ما به آن مبتلا هستیم. عوامل زیادی در زمینه بروز رفتار کار تیمی وجود دارد؛ مثلا زمینه‌های فرهنگی، تخصصی، پیشینه زندگی، نیازهای متفاوت فردی، عوامل انگیزشی و…

البته، من و نیازهای من، مهم‌ترین عامل تأثیرگذار در انتخاب رفتارهای ماست؛ شاید بهتر باشد که شما قبل از اینکه یک استارتاپ را راه‌اندازی کنید، یا عضوی از یک تیم بشوید، کمی با خودتان خلوت کنید و ببینید که اصلا هدف شما از این کار چیست؟ اصلا این من چه ویژگی هایی دارد؟ چه چیزهایی برایش مهم است؟ با چه چیزی راضی می شود؟ از چه چیزی بدش می‌آید؟ هر چقدر که اطلاعات شما از این من بیشتر شود، می‌توانید با تنش کمتری زندگی کنید و تصمیماتی بگیرید که سطح رضایت شما را ارتقا بدهد. واقعیت این است که بسیاری از تیم‌های استارتاپی، دچار معضلات کار تیمی هستند. وقتی با اعضای این استارتاپ‌ها صحبت می‌کنیم، متوجه می‌شویم که برخی از اعضا و حتی موسسین، احساس خوبی نسبت به یکدیگر ندارند، یا اینکه دلسرد شده‌اند و… زیربنای همه این مشکلات این است که فرد، کم‌کم به این نتیجه رسیده است که نیازهای فردی‌اش در تیمی که در آن قرار دارد، برآورده نمی‌شود و این مسئله از درون او را ناراحت کرده و سطح رضایت او را پایین آورده و در نهایت باعث دلسردی‌، کاهش بهره‌وری و نهایتا ترک کردن تیم شده است.

همیشه این سوالات را از خودتان بپرسید: چرا می‌خواهید درگیر یک فعالیت کارآفرینی شوید‌؟ به چه می خواهید برسید‌؟ چه چیزی در راه‌اندازی یک استارتاپ یا عضویت در یک تیم استارتاپی وجود دارد که شما را وسوسه می‌کند وارد این حوزه بشوید؟ چرا این تیم؟ چرا این هم‌بنیان‌گذار یا شریک؟ انتظارات شما چیست؟ از کجا می‌دانید که این انتظارات برآورده می‌شود؟ چقدر حاضرید برای هدف خودتان از برخی انتظارات‌تان کوتاه بیایید؟ اصلا اهل کوتاه آمدن هستید؟ آیا شما اهل تغییر هستید؟ آیا به شما زود برمی‌خورد؟ تحمل شنیدن انتقاد را دارید؟ و… با خودتان روراست باشید و دلایل رفتار‌های خودتان را همواره مرور کنید.

جالب است بدانید که بر اساس تحقیقات انجام‌شده، افزایش دانش، مهارت و درک نیاز به کار تیمی می‌تواند یک محرک خوب برای بروز رفتار تیمی باشد؛ یعنی چه؟ یعنی اینکه هر چقدر شما دانش و مهارت خود و تیم‌تان را در این زمینه بالا ببرید و بتوانید مزایای آن را درک کنید، می‌توانید بر آموزه‌های غلط گذشته غلبه کنید و فرهنگ کار تیمی را گام‌به‌گام در استارتاپ خود ایجاد کرده و از مزایای آن بهره‌مند شوید.

  •  چرا تیم؟

اصلا چرا تصمیم می‌گیریم که یک تیم کاری تشکیل دهیم یا عضوی از یک تیم بشویم؟ قطعا تیم‌ها به‌واسطه یک هدف شکل می‌گیرند و رسیدن به این هدف آن‌قدر برای اعضای تیم باید مهم باشد که تصمیم گرفته‌اند عضوی از تیم شده و با یکدیگر تعامل داشته باشند تا آن هدف محقق شود. مسئله دیگر بحث سینرجی و هم‌افزایی است، به این معنی که حضور این افراد در کنار هم، قدرتی و پیشرفتی را ایجاد می‌کند که فقط از کنار هم بودن و تعامل این اعضا با یکدیگر حاصل شده است؛ اینجاست که همیشه آن مثال معروف زده می‌شود که در یک تیم اثربخش ۱+۱ = ۳ می‌شود، یعنی توان تک‌تک افراد در کنار یکدیگر، نتیجه‌ای فراتر از توان هر یک از آن‌ها به‌تنهایی را ایجاد می‌کند.

  •  هیچ فرمول جادویی برای کار تیمی وجود ندارد!

واقعیت این است که نمی‌توان یک فرمول جادویی یا نسخه یکسان را برای افراد یک گروه و برای تبدیل شدن به یک تیم کاری به‌کار گرفت، ولی یک‌سری راهکارهای ساده و تکنیک‌های کاربردی وجود دارد که شاید به‌کارگیری آن‌ها بتواند در درازمدت موثر واقع شود. بروز رفتار کار تیمی در یک استارتاپ، مستلزم ایجاد یک‌سری شرایط است، شرایطی که بروز رفتار کار تیمی را تسهیل می‌کند.

برخی از این شرایط عبارت است از:

  •  مرور اهداف و فعالیت‌های تیم‌: این مسئله خیلی مهم است که تیم همواره هدف خود را مرور کند و این مسئله را بررسی کند که آیا در مسیر درستی قرار دارد، آیا کار درستی را انجام می‌دهد؟ استفاده از متد‌های استارتاپ ناب و آشنایی با آن، می‌تواند در راهبری این مسئله بسیار موثر واقع شود.
  •  بررسی هوشمندانه محیط پیرامون: شما باید همواره نسبت به محیطی که در آن مشغول به فعالیت هستید، آگاه باشید و سعی کنید که شرایط را لحظه‌به‌لحظه بررسی کنید؛ محیط در حال تغییر است و شما نباید از آن تغییرات غافل بمانید.
  •  آگاهی از کارکرد اعضای تیم: هر یک از اعضای تیم، چه توانمندی‌هایی دارند؟ چه نقشی را می‌توانند ایفا کنند؟ شما چطور می‌توانید با کمک آن‌ها موفق‌تر عمل کنید؟
  •  خلاقیت و انعطاف‌پذیری: آیا توان پذیرش ایده‌های جدید و ریسک کردن بر روی آن‌ها را دارید؟ چقدر در این زمینه منعطف هستید و به ایده‌های هم‌تیمی‌های خودمان اهمیت می‌دهیم؟
  •  تحمل ابهاو اختلافات درون تیم‌ها: تحمل ابهام یکی از ویژگی‌های شخصیتی کارآفرینان است؛ یک کار تیمی استارتاپی، مستلزم این است که اعضای تیم، توان تحمل ابهام را داشته باشند یا حداقل در مورد فرآیند کارآفرینی مطلع باشند و این نکته را درک کنند که فرآیند کارآفرینی سراسر تحمل ابهام است و قرار است این تیم کاری با آزمایش‌هایی که انجام می‌دهد (در این زمینه در مجموعه مقالات فرآیند توسعه مشتری، قبلا مفصل توضیح داده‌ایم) ریسک را کاهش داده و ابهامات را رفع کند.مات 
  •  آمادگی پذیرش تغییر: تغییر را در آغوش بگیرید و بدانید تنها چیزی که در کارآفرینی قطعی است و هیچ ابهامی در آن وجود ندارد، تغییر است؛ بازار تغییر می‌کند، تیم تغییر می‌کند، ایده کلا متحول می‌شود و…

به‌طور کلی ایجاد این شرایط می‌تواند مقدمه‌ای در بروز رفتار کار تیمی باشد و این شرایط به‌تدریج ایجاد می‌شود و این‌گونه نیست که از همان اول شما بتوانید در یک استارتاپ همه این موارد را برای اعضای تیم تبیین کنید ولی آن‌ها را مد نظر قرار دهید.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.