اوضاع در شرکت بههمريخته است؟ به اطراف خود نگاه ميکنيد و ميبينيد که شرکتهاي ديگر درآمد خوبي دارند و محصولاتي را ارائه ميدهند که مورد استقبال مردم است؟ اما وضعيت شما به گونه ديگري است. احساس ميکنيد که هرگز از اين شرايط رها نخواهيد شد و ميخواهيد دست از کار بکشيد. تضعيف روحيه يکي از علل اصلي مرگ استارتاپهاست.
نحوه رسيدگي به شرايط رواني سخت مشخص ميکند که کسبوکار شما درنهايت موفق خواهد شد يا از بين خواهد رفت. سه تله رواني وجود دارد که بايد از آنها دوري کنيد تا زنده بمانيد.
تسليم نااميدي نشويد
وقتي نااميد ميشويد و ميفهميد که بايد سالها تلاش کنيد تا به موفقيت برسيد، ممکن است دست از کار بکشيد. اگر شما فردي هستيد که فقط يک لحظه بعد را ميبينيد و بر اين اساس تصميم ميگيريد که در لحظه يک کار چه مزيتي براي شما خواهد داشت، وقتي با بحران مواجه شويد بهسرعت قطع اميد ميکنيد و به سراغ کارهاي ديگر ميرويد.
محققان ميگويند براي دستيابي به موفقيت، پشتکار بيشتر از استعداد اهميت دارد. فرد بايد براي دستيابي به اهداف بلندمدت خود هيجان و پشتکار داشته باشد. اينگونه ميتواند در برابر چالشها محکم بايستد و پس از شکست يا بحران اميد خود را از دست ندهد.
محققان بر اساس يک پرسشنامه 12 موردي يک مقياس پشتکار تهيه کردهاند. با بررسي پرسشنامههاي تکميلشده، آنها دريافتند که احتمال دوام آوردن افراد داراي پشتکار 60 درصد بيشتر است. به همين دليل شما هرگز نبايد نااميد شويد. خيلي ساده ميتوان بهمحض شکست يا مواجهه با مشکل همه چيز را کنار گذاشت، اما اينگونه هيچوقت در هيچ کاري موفق نخواهيد شد.
خود را غرق در کار نکنيد
وقتي شرکت شما با يک مانع روبهرو ميشود، خيلي سريع شما و تيم شما کار و تلاش خود را دوچندان ميکند. شما بيشتر و بيشتر در کارتان غرق ميشويد و ناگهان چشم باز ميکنيد و ميبينيد که ديگر بريدهايد. وقتي ساعات طولاني مشغول کار هستيد و در تمام طول روز صفحه مانيتور و ايميل خود را چک ميکنيد، سريعتر خسته ميشويد.
جالب است که سخت کار کردن روشي آسان هنگام مواجهه با مشکل است. کارآفرينان بيشتر ترجيح ميدهند کار کنند تا زماني را براي استراحت در نظر بگيرند، با اينکه ميدانند به اين استراحت نياز دارند. اين موضوع در يادگيري و آموزش نيز صادق است. وقتي بين ساعات آموزشي زماني را براي استراحت در نظر ميگيريد، بازدهي دانشآموزان و قدرت يادگيري آنها بالا ميرود.
اما اختصاص دادن زماني براي استراحت کار سادهاي نيست زيرا فرد احساس ميکند بيکار است و وقت خود را به بطالت ميگذراند. چرا وقتي ميتوانيد کاري انجام دهيد و کارتان را جلو ببريد، استراحت کنيد؟
اين همان تله رواني است که بايد مراقب باشيد در آن گير نکنيد. بدون استراحت کردن، درواقع شما کارايي خود را کاهش ميدهيد و نسبت به بحرانها و مشکلات آسيبپذيرتر ميشويد. به همين دليل بهتر است در استارتاپها فقط سه کار انجام دهيد:
1. توليد محصول
2. صحبت با مشتري
3. تمرين
خودتان را با کار زياد گول نزنيد. هرچند وقت يکبار کمي از کارتان فاصله بگيريد و سعي کنيد در اين تله رواني نيفتيد.
نترسيد
ممکن است اين احساسات به عادت تبديل شوند و اينگونه ترس از شکست و سقوط در شما ايجاد ميشود. پيشرفت مستلزم تغيير و آزمونوخطاست. شما بايد تاکتيکهاي خود را بررسي کنيد و در صورت نياز آنها را تغيير دهيد. بايد تلاش کنيد در مسير درست باقي بمانيد. اين تغييرات زماني که استارتاپ شما هنوز سروسامان نگرفته است و جاي پاي خود را محکم نکرده است، ميتواند ترسناک باشد. در اين شرايط فرد سعي ميکند داشتههايش را حفظ کند و ميترسد آنچه را که تاکنون به دست آورده از دست بدهد. اين همان تله رواني است که نبايد در دام آن بيفتيد. براي مثال، دانشمندان دريافتهاند که انسانها از باختن وحشت دارند و بين بردوباخت تفاوت قائل ميشوند. از سوي ديگر وقتي يک کار را مانند قبل ادامه ميدهيد تصور ميکنيد که بسيار کارآمد هستيد و بازدهي خوبي داريد. به همين دليل در مقابل تغييرات مقاومت ميکنيد. از نظر رواني، وقتي شما بهسختي کار ميکنيد به دليل خستگي و عدم استراحت از حداکثر بازده کاري خود بيبهرهايد و درواقع حس ترس غيرمنطقي شماست که موجب ميشود به کار خود ادامه دهيد. بايد اين ترس را از بين ببريد تا پيشرفت کنيد. وقتي ترس از باخت نداشته باشيد، دست به کارهاي فوقالعادهاي ميزنيد که ميتوانند کسبوکار شما را دگرگون کنند. سعي کنيد چيزهاي جديد را امتحان کنيد. مطمئن باشيد که به سود شما خواهد بود.
تفاوت ميان موفقيت و شکست درواقع در درون ذهن شماست. استارتاپها خودبهخود از بين نميروند بلکه خودکشي ميکنند. به همين دليل است که شما بايد بخش رواني استارتاپ خود را بهخوبي مديريت کنيد. اين سه تله رواني را به خاطر داشته باشيد و در کارهايتان از آنها دوري کنيد تا استارتاپ شما به موفقيت دست يابد.