«میتونید برای استارتاپ ما سرمایهگذار پیدا کنید؟»، «میتوانید برای سرمایهگذاری ما استارتاپ مناسبی معرفی کنید؟» «میتونید به من بگویید کار من استارتاپ است یا نه؟» «میخواهم یک استارتاپ راه بیندازم، چه کار کنم؟»
اینها سوالاتی است که در غرفه شنبه در نمایشگاه فیناستارز افراد متعددی آنها را با ما در میان گذاشتند و سوالات بسیار دیگری که نشان از نوعی سرگشتگی و گمشدگی است. گویی هم بچههای استارتاپی و هم سرمایهگذاران در گردونهای به دنبال هم هستند، اما هرچه میگردند به هم نمیرسند. مشکل از کجاست؟
مشکل استارتاپها
:
مشکل اینجاست که بین استارتاپها هیچگونه تقسیمبندی وجود ندارد. فردی که هنوز ایده در سرش است و فردی که تازه استارتاپش را لانچ کرده و کسی که استارتاپش طی چند سال به سودآوری رسیده، همه میگویند صاحب استارتاپ هستند. این نبود تقسیمبندی باعث شده مشکلاتشان هم نامشخص و بدون تقسیمبندی باشد.
در صورتی که تفکیک آنها باعث میشود راحتتر بتوان مشکلات را بررسی و حل کرد. مشکل دیگر نداشتن اطلاع و دانش دقیق است. جوانها با شوقوذوق میآمدند و میگفتند برای معرفی استارتاپشان راهنمایی و کمک میخواهند، اما وقتی ایده اجراشدهشان را میپرسیدی میدیدی اصلا استارتاپ نیست و میماندی با این همه شوق و امید چه کنی!
مگر میشود امید کسی را نامید کرد؟ یا دیگری استارتاپش واقعا استارتاپ بود و میگفت میخواهد دیجیکالا را پشت سر بگذارد اما هرگز اصطلاحات این حوزه، مثل بوم کسبوکار و بوم ناب را نشنیده بود و استارتاپش در میانه راه بود. چه باید میکردیم؟ ستاندن امید و کشتن انگیزه و این همه صفا و عشق به موفق شدن؟
و… دهها مشکل دیگر.
مشکل سرمایهگذاران:
سرمایهگذاران در این رویداد دو دسته بودند؛ کسانی که میدانستند سرمایهگذاری جسورانه چیست و کسانی که نمیدانستند. آنها که میدانستند سرمایه در کف داشتند، اما مشکلشان این بود که با جوانانی پرانگیزه روبهرو بودند که ایده و کسبوکارشان استارتاپی نبود یا صرفا آمده بودند بگویند ایدهای در ذهن دارند و دنبال سرمایهگذارند!
سرمایهگذارانی هم که نمیدانستند سرمایهگذاری جسورانه چیست، بیشتر عاملان بانکها و نهادهایی بودند که آوازه برندهای موفق ایرانی را شنیده بودند و به جای مشارکت با صندوقهای سرمایهگذاری درصدد تاسیس صندوق و پیدا کردن استارتاپی موفق برای سرمایهگذاری بودند.
و… مشکلات دیگر.
مشکلات را گفتیم، اما همیشه باید زیباییها و نکات مثبت را هم دید. آنچه در فیناستارز ۹۵ دریافتیم و به ما منتقل شد انرژی مثبت وصفناشدنی و آیندهای سراسر امیدوارکننده همراه با پیشرفت و توسعه برای ایکامرس است. معتقدیم با آموزش و فرهنگسازی میشود این نقیصهها را در مدتزمان کوتاهی برطرف کرد، اما برای ایجاد این مقدار و این کیفیت انرژی و انگیزه در بین جوانان مشتاق به کارآفرینی و سرمایهگذاران عاشق کارآفرینی میلیاردها و سالهای سال باید زمان صرف کرد.
بیایید در هر جایگاهی که هستیم دستبهدست هم دهیم و نگذاریم امید جوانان جویای کارآفرینی به یاس مبدل شود و به آنها سرکوفت نزنیم که تو نمیدانی! به ندانستنشان احترام بگذاریم و زیر بالوپرشان را بگیریم و راهنماییشان کنیم.
صندوقهای جسورانه نیز با مشورت دادن به بانکها و سرمایهگذاران سنتی ایده و انگیزه ورود آنها به ایکامرس را زنده نگه دارند، چراکه بزرگ شدن بازار به نفع همه آنهاست.
حرف آخر:
فیناستارز نمایشگاه و تجلیگاه امید و آرزوی جوانان و سرمایهگذاران خدوم این مرزوبوم به پیشرفت و آبادانی ایران اسلامی بود. اشکهای شوقمان را پشت سرتان میریزیم و در این سفر همراهتان هستیم، با قلممان و با قلبمان.