اخبار استارتاپی انتخاب سردبیر مقالات اکبر هاشمی

استارتاپ‌ها پرچم بالاست

سرمقاله 76 هفته نامه شنبه به قلم اکبر هاشمی

 ورزش، اقتصاد، پزشکی، هنر و… اما یک واقعیت تلخ؛ به دلیل رویکرد غلط رسانه‌ها بخصوص رسانه ملی نوجوانان و جوانان این کشور‌ الگو‌ و آمال‌شان یا ورزشکار‌ان هستند یا هنرپیشگان یا خواننده‌ای که پشت سرش هزاران نفر بغ‌بغو ‌کنند. زینت‌المجالس شبکه‌های تلویزیونی و روزنامه‌ها و مجلات همین الگوهای وطنی هنر و ‌ورزش هستند.

هیچ‌گاه برای کارآفرینی فرش قرمز پهن نشده مگر آنکه مسئولی بخواهد عکس یادگاری بگیرد. بارها در برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی شرکت کردیم و هربار تهیه‌کننده قبل از برنامه تاکید کرد از هیچ برند ایرانی اسم نیاورید؛

چرا‌که باید ابتدا پولی پرداخت کنند. اسم‌بردن از ای‌بی، آمازون، فیس‌بوک، سوق، اوبر، تلگرام ‌و… آزاد است اما برزبان آوردن نام کار‌آفرینان و برندهای ایرانی مثل آپارات، کافه‌بازار، علی‌بابا، اسنپ، مامان‌پز و… دیجی کالا ممنوع است.

می‌شود حکایت در وطن خویش غریب، اخوان ثالث. وقتی جوان ایرانی پای تلویزیون می‌نشیند، داستان الکن موفقیت جوان و برند موفق کشورش را اینگونه می‌شنود. «آن دو برادردو‌قلو که یک شرکت بزرگ فروش آنلاین کالا راه انداختند»، «آن دختر ۲۹ ساله‌ای که در اینترنت غذا می‌فروشد» اما داستان موفقیت یک خارجی را واضح و با جزئیات می‌شنود. «زاکربرگ فیس‌بوک را راه انداخت، جف بزوس مدیرعامل آمازون، استیو جابز اپل…».

بچه‌های ما این اسم‌ها را بارها و بارها می‌شنوند و برایشان ملکه می‌شود که موفقیت و الگو فقط  یعنی جف بزوس، بیل گیتس و زاکربرگ و قهرمان ایرانی هم می‌شود جوان خواننده‌ای که بغ‌بغو می‌کند. تولید ملی و اقتصاد ما هم نتیجه‌اش آنی می‌شود که امروز گریبان این ملت و کشور را گرفته است.

بیایید فارغ از همه رقابت‌های درون زیست‌بوم استارتاپی و جدال بیهوده بر سر واژه‌هایی که دیجی‌کالا یا کافه بازار یا آپارات یا اسنپ، استارتاپ است یا شرکت یا توهم مافیای شرکت‌های بزرگ! باور کنیم این نسل هرجای ایران که ایستاده باشد، برای حرکت به سمت کار‌آفرینی و موفقیت در کنار الگوهای دور‌د‌ست ‌خارجی، نیاز به الگوهای وطنی در دسترس و نزدیک دارد.

طبس، اندیمشک، زاهدان، تبریز، شیراز، همدان، لرستان، کردستان …جوانان  هر جای ایران که  ایستاده‌اند، وقتی روی پنجه‌های فکرشان می‌ایستند، باید استارتاپ‌های بلند‌قامت ایرانی را ببینند. اما اقتصاد سنتی از یک سو، رقبای خارجی، قاچاقچیان کالا و دلالان از دیگر سو هر یک تنابی به گردن استارتاپ‌های بلند‌قامت ایرانی ‌انداخته و سعی دارند آن‌را  زمین بکشند و متاسفانه عده‌ای از رقبا نیز گوشه‌ای از این طناب را می‌کشند.

غافل از اینکه  به زیر کشیدن قله‌های موفق وطنی یعنی بر باد دادن امید نسل جوان؛ یعنی بی‌قهرمانی و نسل بی‌قهرمان یا برخوردار از قهرمانان کم‌مایه،  نسلی مصرف‌کننده کوته‌بین و پوچ‌انگارانه است. برای آنکه جوانان کشورمان از هر سوی ایران عزیز که نگاه می‌کنند، ‌بتوانند الگو و قهرمان کار‌آفرین‌شان و برند موفق ایرانی را ببینند، نیاز به یونیکورن وطنی داریم.

اعلام اینکه دیجی‌کالا در یک‌سال آینده تبدیل به یونیکورن یک میلیارد دلاری خواهد شد. برای کشورمان و اکوسیستم کار‌آفرینی و استارتاپی ایران مایه مسرت است. این یک شروع با‌شکوه برای همه ما استارتاپی‌هاست در کنار نهضت استارتاپی و کار‌آفرینی که آغاز شده است باید به راه‌اندازی چند صد استارتاپ چند‌میلیون دلاری و چندین یونیکورن بیندیشیم.

حرف آخر:

اینکه برج میلاد نماد شهر ماست و از هر گوشه شهر تهران دیده می‌شود و به آن افتخار می‌کنیم خوب است. اما لیاقت این مردم و نسل جوان فقط برج میلاد نیست. ما باید به جوانان استارتاپی، اندیشه و همت بلندشان ،استارتاپ‌هایشان و یونیکورن‌هایی که می‌سازند، افتخار کنیم. به قول ورزشی‌ها؛ استارتاپ‌ها، پرچم بالاست.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *