بنیانگذار کسبوکار جذاب اما ناکام بکام محمد عبدالفتاح، کارآفرین مصری است که قبلا برای یک شرکت توسعه وب کار میکرده. وبسایتی که وی ایجاد کرد، انواع اقلام از کتاب گرفته تا محصولات الکترونیکی را در خود جا داده بود، مجموعه بزرگی از صدها هزار کالا را تحت پوشش داشت و در نخستین سال فعالیتش برای کاربران مصری شناخته شده بود. وبسایت هزاران بازدیدکننده داشت و نسخههای برنامک خود برای گوشیهای تلفن هوشمند را هم از سال ۲۰۱۳ عرضه کرده بود که ۵۰هزار مرتبه توسط کاربران بارگذاری شد.
عثمان احمد عثمان، سرمایهگذار فرشته و کارآفرین مصری در سال ۲۰۱۶ نخستین مرحله سرمایهگذاری برای این شرکت را انجام داد و شرکت پس از آن موفق شد از گروه اینترنتی جبار بابت توسعه کارش در عربستان و امارات سرمایه دریافت کند، اما در همان سال بازیگران دیگری از جمله یاهوی مصر و کسبوکار دیگری به نام پرایسنا که در دوبی مستقر است، وارد این حوزه کاری شدند.
سال ۲۰۱۶ برای بکام سال خوبی نبود، در نخستین ماههای سال ۲۰۱۶ شرکت بکام با اتمام نقدینگی مواجه شد و کارش را تعطیل کرد. پس از آن مدیر شرکت به عنوان مدیر محصول وارد شرکت کریم شد و پس از ۲سال کار در آنجا به شرکت دیگری رفت.
وقتی که سرمایهگذار متعهد به پرداخت ۵۰۰هزار دلار سرمایه شد، به مدت تقریبا ۴ ماه درخواست دریافت اطلاعات و مستنداتی را داشت. شرکت در همین دوره تلاش برای جذب سایر سرمایهگذاران را هم متوقف کرده بود.
مدیر ارشد اجرایی شرکت میگوید: در این مدت من همه موجودی شرکت به اضافه پول خودم را هزینه کردم اما دیگر از سرمایهگذار خبری نشد. این اتفاق با رکود در حوزه تجارت الکترونیک کشور مصر همزمان شد که بازسازی سریع وضعیت شرکت را بسیار دشوار کرد.
محمد عبدالفتاح معتقد است برخلاف شرکتش که تنها یک بنیانگذار داشت، باید به دنبال همبنیانگذار رفت. او در مدت فعالیت شرکت اوقات اضطرابآوری را تجربه کرده که قادر نبوده مشکلاتش را با فرد دیگری در میان بگذارد.
او همچنین معتقد است که هرگز نباید با تکیه بر یک سرمایهگذار، روند تلاش برای جذب سرمایه از جانب سایر سرمایهگذاران را متوقف کرد. این در حالی است که هر کسبوکاری باید به طور مستمر به فکر رشد، رشد و رشد باشد و در حالی که احتمالا سرمایهگذاران نگران هزینهها هستند، نباید فکر کنیم که تلاش برای پسانداز اقدام درستی است. باید تنها در فکر رشد کسبوکار بود.
شرکت بکام در زمان توقف فعالیتش ۱۳ نفر کارمند در اختیار داشت و عبدالفتاح خوشحال است که توانسته به آنها در یافتن شغل جدید کمک کند. او معتقد است میتوانست از شکست درکارش در حالیکه سرمایهگذاران متعهد به پرداخت مبلغ ۵۰۰هزار دلار شده بودند، جلوگیری کند؛ چراکه کافی بود به جای اعتماد به آن گروه از سرمایهگذاران، فرآیند جذب سرمایه را ادامه داده و در انتظار دریافت سرمایه تعهدشده از آنها نمیماند.
انتظار ناکام وی برای دریافت این سرمایه باعث شد که همه چیز در شرکت با تاخیر و توقف مواجه شود تا آنجا که ادامه کار ممکن نبود. مواجهشدن با تعهدات انجامنشده سرمایهگذاران و اتمام موجودی شرکت و خودش، ضربه سنگینی برای عبدالفتاح بود و معتقد است در لحظهای که با این واقعیت مواجه شد، حس میکرد همه چیز را از دست داده است.