بچه که بودیم، بعضی معلمها سختگیر بودند و امتحانات سخت میگرفتند، ولی بعضی معلمها روی یادگیری مفهومی سختگیر بودند. ما آنها را دوست داشتیم و درس هرچه سخت بود، میخواندیم و تلاش میکردیم و امتحان میدادیم و رشد میکردیم و یاد میگرفتیم.
سال۱۳۹۷، سالی بود که اکثر بچههای واقعی اکوسیستم رشد کردند و آنها که واقعی نبودند و عیار بالایی نداشتند، رشدی نداشتند. همه ما درسهایی گرفتیم که بزرگمان کرد. این فقط برای استارتاپها نبود، سرمایهگذارها انتظارات واقعیتر پیدا کردند و توهمات «سیلیکونولیطور» کمتر شد.
در واقع استارتاپها هم با واقعیات سخت اقتصادی ایران روبهرو شدند.
ما به روی دوستان از بوستان آسودهایم
گر بهار آید و گر باد خزان آسودهایم
سروبالایی که مقصود است اگر حاصل شود
سرو اگر هرگز نباشد در جهان آسودهایم
گر به صحرا دیگران از بهر عشرت میروند
ما به خلوت با تو ای آرام جان آسودهایم
هر چه در دنیا و عقبی راحت و آسایش است
گر تو با ما خوش درآیی، ما از آن آسودهایم
برق نوروزی گر آتش میزند در شاخسار
ور گل افشان میکند در بوستان آسودهایم
باغبان را گو اگر در گلستان آلالهایست
دیگری را ده که ما با دلستان آسودهایم
گر سیاست میکند سلطان و قاضی حاکمند
ور ملامت میکند پیر و جوان آسودهایم
موج اگر کشتی برآرد تا به اوج آفتاب
یا به قعر اندر برد ما بر کران آسودهایم
رنجها بردیم و آسایش نبود اندر جهان
ترک آسایش گرفتیم این زمان آسودهایم
سعدیا سرمایهداران از خلل ترسند و ما
گر بر آید بانگ دزد، از کاروان آسودهایم
واقعا برای اتفاقات بزرگ، جستوجو برای یک دلیل و یک مقصر اشتباه است. اصلا شاید این شکستها نشان از پیروزی آینده باشد. ما همه چیز را نمیدانیم و اتفاقات، یک دلیل ندارند.
من فکر میکنم اتفاقات پیش آمده، باعث گسترش دانش و مهارتهای ضمنی و تجربی بسیاری بین نسل دهه ۶۰ شده و سرمایه نیروی انسانی بالایی برای توسعههای آینده درست کرده است. من واقعا در جزئیات همه اتفاقات نبودم و از آنها اطلاع زیادی ندارم. تنها میدانم سالی که همه برای رهاکردن کسبوکار وسوسه شدند، بعضی دیگر ماندن در بازار و قبول سختی و استخوان خردکردن را انتخاب کردند.
در سال ۹۸ مهم است که چقدر میتوانیم نیروی انسانی توانمند تربیتشده از دل چالشها را جذب، تحریک و جهتدهیکنیم. در سال آینده تیمهایی موفق هستند که بتوانند یکدلی بیشتری در داخل خود ایجاد کنند و افرادی را که دور هم جمع شدند، روی موضوعاتی که به موفقیت آنها منجر میشود، متمرکز کنند.
یکی از اتفاقات خوب سال آینده، تغییر تفکر اکوسیستم از ویسی و شتابدهنده به فضای کار اشتراکی خواهد بود؛ فضایی که واقعا برای کار و نه شوآف ساخته شده باشد. چنین فضاهایی، در سال آینده خبرهای بزرگی ایجاد و استعدادهای زیادی را جذب خواهند کرد.
بنیانگذاران موفق و پیشرو را پرورش و ویسیهای واقعی آینده را میزبانی خواهند کرد. قبلا پیشبینی کرده بودم که سال ۹۷، سال چالشهای مالی و حقوقی استارتاپها خواهد بود. سال آینده اما، سال رشد فزاینده استارتاپهایی است که چرخدندههای آنها برای اقتصاد ایران ساخته شده باشد.
در سال آینده شاهد پدیدآمدن شرکتهای بزرگ استارتاپی که بزرگی هم میکنند، خواهیم بود.
به دو دلیل (یکی بحران فعلی که حتما عدهای را آسیبدیده و آماده کرده است و دومی نیاز دولت به اقتصاد شفاف و کارآفرین)، تنها راهحل موجود، اکوسیستم استارتاپی آن هم به دلیل پیشروبودن آن است.
سال آینده استارتاپهایی که سالهای قبل شکل گرفتهاند و از پس یکی دو بحران و تلاطم اقتصاد ایران برآمدهاند، شرکتهایی مورد توجه و مورد نیاز سرمایهگذاریهای بورسی برای مدیریت سبد سهام در بورس خواهند بود. بالاخره پس از مدتها تلاش و آرزو از سوی اکوسیستم، جذابیت در بازار سهام ایجاد شده و امیدواریم باعث ارزشگذاری بالا و طلوع صبح امید خروج برای سرمایهگذاران باشد.
البته اولین شرکتی که در بورس ارائه میشود، خیلی مهم است چون تعیینکننده بسیاری از معادلات حتی تا ۲۰ سال آینده خواهد بود.
در مورد استارتاپهای متوسط، آنها یاد میگیرند که مدل کسبوکار خود را به گونهای اصلاح کنند که از کپی شرکتهای خارجی به شکلی تغییر کند که با شرایط واقعی اقتصاد ایران و پول گران تطابق بالاتری داشته باشد. پول صرف عملیات نشود بلکه پول در تحقیق توسعه و رشد از طریق بازاریابی هزینه شود.
این خاصیت ریال ایران است که همه باید آن را قبول کنیم. هر خدمات یا محصول باید سود و هزینههای خود را تامین کند و پولی که سرمایهگذاری میشود، روی تحقیق و توسعه و بازاریابی برای رشد (نه فروش) شود.
در مورد استارتاپهایی که در سال آینده شکل میگیرند، من خیلی خوشبین هستم. سال آینده سال استارتاپهایی است که بنیانگذاران آنها مسائل واقعی را درک کرده و تجربه حرفهای و تیمی دارند. شاهد ادعای من هم Anetwork است.
درست است که تلخ بود و خیلی هم تلخ بود ولی همان آدمها تا الان تا جایی که میدانم ۱۵ کار جدید شروع کردهاند. اگر به خوبی فرصت، چرخه رکود، رونق، ماهیت تشنگی و ماهیت حماقت را درک کنیم و دست به دست هم بدهیم، سالی خواهد بود که موج بعدی ساخته خواهد شد.