کارمندان برای ترک شغل خود به پنج انگیزه کلیدی احتیاج دارند، انگیزههایی که در استارتاپها بهوفور یافت میشوند اما خوشبختانه هر پنج مورد قابلپیشگیریاند.
- پیشنهاد بهتر
ممکن است یکی از کارمندان شما در اندیشه کسب موقعیتهای شغلی بهتر باشد؛ و یا ممکن است با پیدا شدن سروکله رقیبی قدرتمند و پیشنهاد موقعیت شغلی بهتر، افرادی که میلی به رفتن نداشتند نیز راغب به رفتن شوند.
در هردو حالت کارمند شما عزم خود را برای ترک شرکت و پیوستن به شغلی با منافع بیشتر، دستمزد بهتر و ساعات کاری کمتر جزم کرده است.
در این میان وظیفه شما این است که با ارائه مزایایی غیرمالی مثل پشتیبانی، ساعات کار انعطافپذیر، سرگرمیهای بیشتر و محیط کار انعطافپذیر و غیریکنواخت به آنان نشان دهید که برایشان ارزش زیادی قائل هستید. خواهید دید که صرفنظر از تفاوت در دستمزدها، آنان با شما همراه خواهند ماند.
- ضعف در باور
استارتاپها ذاتا فاقد ثباتاند و کارمندان نیز بر این موضوع واقف هستند. اغلب کارگران و کارمندان به دنبال تمرکز بر روی ایجاد یک شغل با اهداف طولانیمدت هستند. افراد به دنبال شروع یک جنبش هدفمند هستند، حرکتی که تبدیل به آیندهای روشن برای آنها شود. این افراد اگر به این نتیجه برسند که یک شغل و یا استارتاپ فاقد پتانسیل ثبات است، در جستجوی موقعیتی بهتر استارتاپ را ترک خواهند کرد. برای پیشگیری از این گرایش با تلاش بسیار پتانسیل رسیدن به موفقیت را به کارمندان خود نشان دهید و آنها را عضوی فعال و بخشی از ساختمان استارتاپ خود بدانید.
- فرسودگی شغلی
استارتاپها همواره برای رسیدن به موفقیت تحت فشار بسیاری بودهاند. بنیانگذاران، شرکا و سرمایهگذاران همگی در مواقع بسیاری طعم نگرانی و اضطراب را چشیدهاند. این نگرانیها عمدتا از وجود ضربالاجلهای کوتاهمدت، کار برای ساعات طولانی و فشار بیشازحد بر روی افراد ناشی میشوند. عدهای از کارمندان تحت این فشارهای سازنده نتیجه میگیرند و رشد میکنند، اما برای اغلب افراد این فشار بیش از تاب تحمل است. اگر اینگونه فشارها برای مدتی نسبتا طولانی ادامه یابند شما شاهد فرسودگی شغلی این افراد خواهید بود. برای پیشگیری از این رویداد با ایزوله کردن اینگونه فشارها، تلاش کنید مرحلهبهمرحله مواردی را به سیستم کاری تزریق کنید. به صورتی که در هر مرحله زمان استراحتی چندروزه برای تعطیلات به کارمندان وجود داشته باشد و یا در این مدت افراد فعال را تشویق کنید.
- تفاوتهای فردی
برخلاف تجارتهای بزرگ که افراد در حصاری از بیتفاوتی و گمنامی به سر میبرند در استارتاپها، که از فضایی کوچکتر و با تعداد افراد محدود تشکیل شدهاند، این شرایط به نحوی دیگر است. در این فضای محدود تعاملهای رودررو و تنش و کششها رشد میکنند و تمرکز مییابند. با گذشت زمان این موارد باعث ایجاد خصومت و احساس عدم وابستگی و تعلق به محیط در افراد میشود. به این معنا که فرد گمان میبرد فرهنگ شرکت مناسب روحیه او نیست. در چنین حالتی برای برطرف کردن این مشکل شما ملزم به طراحی یک فرهنگ سالم هستید. در این فرهنگ انتظارات از محیط کار و نحوه تعامل افراد را به صورت فعالانه و واقعگرایانه بیان کنید و تنها افرادی را که حاضر به رعایت این قوانین هستند استخدام کنید.برای به نتیجه رساندن و پیشرفت این فرهنگ با ایجاد موقعیتهای بازخورد، پیش از آنکه دیر شود در قالب گروههایی تفاوتهای فردی و رفتاری را از میان بردارید.
- مشکلات فردی
گاها ممکن است افراد شما در منزل بر اثر موضوعات مختلف مثل اختلافات خانوادگی و یا مشکلات مشابه دچار اختلالاتی شوند. اینگونه مسائل ممکن است افراد را در نوعی بحران قرار دهد. این مشکلات برای شما غیرقابلپیشبینی و پیشگیری هستند و اگر به اندازه کافی بزرگ و مهم باشند میتوانند برای مدتی طولانی افراد را از کار کردن فعالانه باز نگه دارد. تنها وظیفه شما بهعنوان مدیر پیشنهاد ساعات کاری انعطافپذیرتر و یا کوتاهتر، موقعیتهای کار در منزل و یا در موارد اضطراری اجازه مرخصیهای بیشتر از حد معمول برای این افراد است. اگر در اینگونه مواقع به صورت پشتیبان ظاهر شوید، بدون شک در آینده وفاداری این افراد را به دست خواهید آورد.
مشکلات فردی همواره وجود دارد گاهی به ترک کارمندان از شرکت میانجامد. این هم قسمتی از تجارت است. جلب خرسندی و رضایت طولانیمدت و ساخت فرهنگی که ذاتا افراد را وادار به ماندن میکند از وظایف اصلی شما بهعنوان یک مدیر است.