حمیدرضا میگوید با وجود این سختیها، درسهای زیادی گرفتیم. اینکه ما شرکتهای نوپا هم باید وسواسهای لازم در استخدام مستخدم، حسابدار و… را داشته باشیم و باید به چنین مسائلی اهمیت بدهیم. با وجود همه این مسائل، حمیدرضا احمدی اهداف زیادی برای سال بعد دارد و میگوید سال ۹۸، برای ایوند سال هیجانانگیزی خواهد بود. گفتوگوی ما با همبنیانگذار ایوند را از دست ندهید که نکات آموزنده زیادی برایتان دارد.
-
شنیده بودم که سال ۹۷، سال سختی برایت بوده و البته این سختیها برای خیلیها بود. با جزئیات بیشتری بگو که سختیهای ۹۷ برای ایوند چه بود؟
سال ۹۷ از دو جنبه برای ما سال سختی بود؛ اول اینکه همبنیانگذارم از ما جدا شد و این امر طبیعتا تبعاتی را در پی داشت، چراکه بههرحال سیستم مدیریتی ما نصف شد، دیگر اینکه مشکلات درونسازمانی نیز پیش آمد که باعث جابهجایی ما از دفتر اولمان شد، به طوری که حتی مجبور شدیم تا پیداکردن آفیس دوم، مدتی هم در کارخانه نوآوری مستقر شویم.
داستان هم از این قرار بود که یکی از نیروهای خدماتی که به شرکت میآمد با یکی از بچههای مجموعه مشکل پیدا کرد و زد و خوردی ایجاد شد و در نهایت نیز بعد از فرار دستگیر هم نشد! بنابراین، این ما بودیم که باید از دفتر کارمان فرار میکردیم!
-
پس حسابی اوضاع سختی داشتید؟
به طور خلاصه باید بگویم که این اتفاق به نوعی به همه مجموعه شوک وارد کرد. در ضمن یکی از مشکلات دیگری که در سال جاری پشت سر گذاشتیم، این بود که متوجه خیانت حسابدار شدیم که به نوعی در امانت، خیانت میکرد.
علاوه بر این دو مشکل، یک حسابرسی را نیز پشت سر گذاشتیم. در حقیقت حسابرسی خودمان بود که حدود ۲ ماه کامل درگیر آن بودیم، خلاصه اینکه سال ۹۷ از همه جهات، سال سختی برای ما بود. از نظر کسبوکار هم متاسفانه، نرخ رشد ما کاهش یافت و مثلا اگر ۲۰۰ درصد بود، به ۱۵۰ درصد رسید.
از جمله اتفاقات خوبی که در اواخر سال ۹۷ برای ما رخ داد، این بود که از سوی ادونچر و صندوق بهمن، سرمایه جذب کردیم که البته مبلغ چندان زیادی نبود. بهطور کلی با همه اتفاقات سختی که پشت سر گذاشتیم، سال۹۷ از این نظر هم برای ما خوب بود که در این سال، ایوند روی پای خودش ایستاد.
سرمایه در بهمن ماه به ما رسید و این در حالی است که واقعا میتوانستیم امسال را بدون آن سرمایه هم به اتمام برسانیم و این یعنی ما توانستیم روی پای خودمان بایستیم و بعد از ۳سال تلاش بتوانیم درآمد خود را درست کنیم، به طوری که دیگر بقای ما مستلزم حضور سرمایهگذار نباشد.
در حال حاضر نیز برنامههایی را برای سال ۹۸ داریم مبنی بر اینکه وارد جریانهای درآمدی بیشتری شویم و چیزهای دیگری را نیز امتحان کنیم که از این نظر، سال۹۸ برای ما سال هیجانانگیزی خواهد بود. امید من این است که سال ۹۷ برای ما به یک درس تبدیل شده باشد؛ درسی که ما را به سوی نکاتی که لزوما هم استارتاپی نیستند، متوجه کند.
نکات حقوقی، مالی، حسابداری، امنیتی و … را در نظر بگیریم و در مسیر حرکتمان به آنها هم توجه کنیم، چراکه این نکات هم در نهایت به اندازه همان نکات استارتاپی و رشد سیستم و محصول و فنی و … مهم هستند.
-
به بیان دیگر، در مسائلی دچار مشکل شدید که به آنها چندان اهمیت نمیدادید! شاید دقتی را که در زمینه محصول داشتید، در انتخاب یک خدمتکار اعمال نمیکردید!
دقیقا! و من فکر میکنم خیلی از استارتاپها اینطور هستند، ما محصولمحور هستیم، شاید خیلی فنی باشیم یا مارکتینگ را خوب انجام دهیم و… اما در مقابل، به نکات مهم دیگری توجه نمیکنیم، اینکه باید به درها قفل بزنیم، یا حسابدار را کنترل کنیم، یا مطمئن بشویم که در زمان حسابرسی همه چیز شفاف باشد و… و این درحالی است که این شفافیت برای ما استارتاپها خیلی ضروری است.
به طور کلی خطر چیزهای شرکتی در ذهن من خیلی پررنگ است؛ چیزهایی که مثلا پدران ما بیشتر در آنها تجربه دارند و علیرغم اینکه مثلا آنها با اینترنت کار نمیکنند، یا فنی نمیدانند و برنامهنویس نیستند، ولی از نظر حسابداری و تجربه شرکتداری از ما که نسل فعلی کارآفرینی هستیم، جلوتر حرکت میکنند.
تصور من این است که در سال گذشته و در یکی دو سال آینده، استارتاپهای زیادی، حتی با وجود داشتن یک مارکتینگ خوب، سرمایه لازم و …، از این نظر دچار مشکل شوند.
-
میتوان گفت این تجربه شما، یک درس جالب برای استارتاپهاست که معمولا برخورد آسانی با اینطور مسائل دارند.
بله! و حتی چهبسا اعتقادی هم به این مسائل نداشته باشند! مثلا من اعتقادی به حضور و غیاب و انگشتزدن ندارم، اما در بسیاری موارد ضمن مسائل حقوقی که پیدا کردیم، این نکته اهمیت حائز اهمیت بود. حداقل بهتر است که ریسکهای چنین روندی را بدانیم، مثلا اگر سیستم حضور و غیابی را نمیخواهیم، بههرحال باید بدانیم که چنین روندی ریسکهایی هم در پی دارد و باید بتوانیم آنها را مدیریت کنیم.
-
خیلیها نسبت به سال ۹۸ احساس ترس دارند و در مقابل، خیلیها هم معتقدند که با یک رئالیتی دیگری در این سال مواجه هستیم، نظر شما چیست؟
من به سال ۹۸ امیدوارم از این نظر که شرکتهای خوبی وجود دارند که رو به جلو حرکت میکنند و شرکت خودمان را نیز جزو آن شرکتها میدانم. اگر چنین شرکتهایی بتوانند جان بگیرند و مطرح شوند، میتوانند الگوها و نمونههای مناسبی باشند برای کسانی که وارد فضای استارتاپی کشور شدهاند. در حال حاضر تنها الگوهایی که در اکوسیستم کارآفرینی همه به آنها نگاه میکنند، شرکتهای معروفی مانند دیجیکالا، علیبابا و اسنپ هستند که خیلی بزرگ شدهاند و در نتیجه، دغدغههای متفاوتی نسبت با شرکتهای معمولی دارند.