اخبار استارتاپی گفتگو

گوجه گیلاسی می‌کاشتم!

گفتگو با حامد فردوس‌آرا بینانگذار چی‌بپوشم

حامد فردوس‌آرا
اصالتش برمی‌گردد به یکی از زیباترین روستاهای ایران یعنی ابیانه. سبزینگی مردمان خطه کویر را هم بر چهره دارد. خیلی کلاسیک لباس پوشیده و برای امروزی‌تر بودن تنها آستین‌هایش را بالا زده است.

با اعتماد‌به‌نفس بالا و رویایی بزرگ برای ساختن کسب‌وکاری قدر‌قدرت به جلسه گفت‌وگو می‌آید. همه تلاشش را کرده تا آدم کلاسیک‌پوشی به نظر بیاید و البته تلاش موفقی داشته. حامد فردوس‌آرا بنیانگذار استارتاپ چی‌بپوشم، خودش کمترین دغدغه را برای پوشش هر‌روزه‌اش دارد و از یک سبک خاص پیروی می‌کند که عدول از آن هم در قاموس رفتاری‌اش نیست.

البته دغدغه شیک‌پوشی عموم مردم را داشته و می‌گوید شیک‌پوشی در ایران نوعی لوکس‌گرایی محسوب می‌شود و چنین برداشتی را مشکلی برای کسب‌وکارهایی مانند «چی بپوشم» می‌داند. حامد فردوس‌آرا متولد پنجم مهر‌ماه سال ۶۳ است.

اصالتش برمی‌گردد به یکی از زیباترین روستاهای ایران یعنی ابیانه. سبزینگی مردمان خطه کویر را هم بر چهره دارد. خیلی کلاسیک لباس پوشیده و برای امروزی‌تر بودن تنها آستین‌هایش را بالا زده است. متولد تهران است و «در مقطع کارشناسی، مهندسی معدن خواندم و کارشناسی ارشد هم همین رشته را در دانشگاه علوم تحقیقات ادامه دادم. همیشه رویای داشتن یک کسب‌وکار شخصی را در سر داشتم و به همین دلیل تحصیلاتم را به سمت MBA تغییر دادم و طی سال‌های ۸۸ تا ۹۰ در دانشگاه تهران MBA خواندم و بعدتر هم متوجه شدم که زیادی دارم درس می‌خوانم!

ولی واقعیت این است که رتبه ۹ کنکور بودم، در دوران مدرسه در المپیاد ریاضی حضور داشتم و خلاصه از این بچه‌های خیلی درسخوان بودم! همیشه تصوری که از خودم داشتم این بود که استاد دانشگاه بشوم، ولی نمی‌دانم چطور شد که سر از بازار کسب‌وکار درآوردم.»

از مغازه خدمات کامپیوتری تا دلیوری غذا

MBA که می‌خواند، شعله‌های علاقه‌مندی به داشتن یک کسب‌وکار شخصی و کار در بازار آزاد، در او زبانه می‌کشد. به طوری که می‌گوید «از درس فاصله گرفتم، علی‌رغم اینکه خیلی به تحصیل علاقه‌مند بودم و در خانواده هم تحصیل جایگاه خاصی داشت و بیشتر اقوام‌مان استاد و معلم هستند، ولی من مسیر متفاوتی را در پیش گرفتم و به سمت راه‌اندازی یک کسب‌وکار حرکت کردم.

کارهای مختلفی انجام دادم که بعضا با حوزه آی‌تی هم بی‌ربط بودند، مثلا در سال ۸۳، با برادرم مغازه خدمات کامپیوتر داشتیم که سی‌دی رایت می‌کردیم و می‌فروختیم. در سال ۸۴ به فکر راه‌اندازی سرویس دلیوری غذا افتادیم و آن را راه‌اندازی کردیم.» سرویس دلیوری غذای حامد و برادرش حتی اسمی هم نداشته. «اسم نداشت، یعنی اصلا آن موقع به فکر اسم نبودیم!»

تایپ و ترجمه می‌کردم

حامد فردوس‌آرا می‌گوید: «قبل از دانشگاه هم درآمد داشتم، مثلا کار تایپ و ترجمه انجام می‌دادم و هزینه تحصیلم را خودم تامین می‌کردم، هیچ‌گاه دوست نداشتم از پدرم پول بگیرم و این قضیه خیلی برایم جذاب نبود، همیشه فکر می‌کردم این کار افت دارد!

در ادامه وارد معدن شدم و شروع کردیم فرایندهای پروانه و بهره‌برداری و اکتشاف… را طی کردیم که مصادف شد با تحریم‌ها و شرایط معدن هم خیلی پیچیده شد. بنابراین تصمیم گرفتم که از مدیریتی که خوانده بودم، بیشتر استفاده کنم.

کج‌دار و مریز همین مسیر را طی کردم و سال ۹۱ وارد شرکتی شدم و از آن مقطع به بعد، رزومه من رنگ‌وبوی آی‌تی‌ گرفت، چون من مدیر بازاریابی فیدیبو و ایران‌اپس بودم که یک مارکت اندرویدی مثل کافه‌بازار است.

در آن دوران در حوزه‌های مختلف آی‌تی حضور داشتم و در بخش ارزش‌افزوده همراه اول و ایرانسل هم کارهایی انجام دادم، در همین گیرودارها بود که به این فکر افتادم استعفا بدهم و کار خودم را راه‌اندازی کنم.»

شکست گوجه‌ای

رنگ گوجه‌ای هر چقدر هم که زیبا باشد و دلپذیر، اما وقتی رنگ شکست‌تان باشد، دیگر هیچ تخفیفی در مورد زیباخواندنش نمی‌دهید و می‌شود یک رنگ زشت و زننده. حامد فردوس‌آرا سال ۹۱-۹۰، حقوق کارمندی ۴میلیون تومانی را کنار می‌گذارد و به سراغ کسب‌وکار شخصی می‌آید.

البته در آن زمان با آنلاین‌ها شروع نمی‌کند و می‌گوید رول‌مدل ذهنی امثال من در آن زمان کسب‌وکارهایی از جنس کسب‌وکار افرادی مانند بهروز فروتن بود. بنابراین روی پشت‌بام خانه‌شان گوجه گیلاسی می‌کارد. غافل از اینکه این نوع گوجه با آب‌و‌هوای تهران همخوانی ندارد.

کسب‌وکار گوجه‌ای‌اش را با این امید راه‌اندازی می‌کند که بازاریابی خوبی برای محصولاتش انجام دهد و حسابی گل کند اما نتیجه‌ای جز شکست عایدش نمی‌شود. می‌گوید در زمان کاشت گوجه‌ها، همه همسایه‌ها کنجکاو شده بودند که این سرخ‌های گِرد و براق چیست که روی پشت‌بام خانه ما می‌درخشند!

اما زحماتش هدر می‌رود. هرچند این تجربه شکست موجب نمی‌شود که رویای راه‌اندازی کسب‌وکار شخصی را کنار بگذارد و در نهایت چی‌بپوشم را به‌عنوان رسانه‌ای برای مد و فشن راه‌اندازی می‌کند و بعد از جذب سرمایه و رشد کسب‌وکارش، الان چی‌بپوشم به یک مارکت‌پلیس برای برندهای مطرح پوشاک و مزون‌دارها و طراحان لباس تبدیل شده است.

گفتگو هفته‌نامه شنبه با بنیانگذار چی‌بپوشم را از اینجا بخوانید.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *