انگار اپل این بار بدجور بر حرفش پا سفت کرده و امید چندانی به بازشدن دروازه اپل به روی اپهای ایرانی نیست. اپهای زیادی یا در مرحله ریویو ماندهاند یا کاملا حذف شدهاند و درخواستهای آپدیت یا پذیرفته نمیشود یا کسی جرات ندارد درخواستی ارسال کند که مبادا اپ روی اپاستور ماندهاش حذف شود. اما برنامهنویسی فقط آیاواس نیست!
از اینرو «شنبه» سعی کرده با برگزاری میزگرد با حضور مهدی بهرامی بنیانگذار شرکت فرداد، میلاد نوری بنیانگذار استارتاپ پونز، علی نادعلیزاده بنیانگذار استودیو تاد، شاهین کاتبی از بنیانگذاران سیب و امیرحسین ناطقی توسعهدهنده بازی کویینز آف کینگ به بررسی بازار برنامهنویسی در ایران و وضعیت شغلی برنامهنویسان به ویژه آینده توسعهدهندگان ios بپردازد.
-
شما به طور تخصصی در حوزه ios کار میکنید؛ با شنیدن خبر حذف اپهای ایرانی از اپاستور چه عکسالعملی داشتید؟
میلاد: تصور نخست من این بود که به مانند دفعات قبل حتما مشکل مربوط به درگاههای پرداخت است و بهزودی حل میشود. بنابراین این حس خوشبینی را داشتم.
شاهین: من هم فکر نمیکردم که خیلی جدی باشد و این مشکل حتما رفع میشود. احتمال میدادم مانند مشکلاتی که در بهمن ماه سال گذشته برای بعضی از نرمافزارها پیش آمده حتما حل میشود. اما الان اپهایی حذفشدند که ارتباطی با بانکها یا بحث پرداخت را خیلی پنهانی و امنشده انجام میدادند. ما الان اپی را به اپاستور ارسال کردهایم و یک ماه است که در حالت «اینریویو» مانده است. در حالی که قبلا یک هفته در اینریویو بود و یکی دو روز بعد روی اپاستور قرار میگرفت.
علی: البته فرایند نگرانی اپاستور در مورد اپهای ایران به این اواخر یا شش هفت ماه اخیر برنمیگردد. بلکه نگرانیشان از بانکها شروع شد. اولین برخورد را با خود ما در ارتباط با سیبچه۲ انجام دادند؛ یعنی هفتهشت ماه قبل از اینکه جلوی فعالیت سیستم اینترپرایز سیبچه ۲ را بگیرند، روی بانکها تمرکز کرده بودند و بانکهایی مانند ملت، سامان و… را از روی اپاستور حذف کردند. بانک به سراغ راهکار ما آمدند و ما خدمات موردنیازشان را ارائه دادیم. بعد از آن بود که اپل روی سیبچه تمرکز کرد.
البته این مسئله تنها مربوط به ایران نیست و قبل از ایران، چین با همین مسائل دست به گریبان بوده. در چین با استورهای متفرقه برخورد کردند. بعد از قضیه سیبچه ۲ استراتژی را تغییر دادیم؛ یعنی قرار شد همه دولوپرها اپشان روی اپاستور باشد و ما فقط نقش تسهیلکننده دریافت اپ را داشته باشیم؛ یعنی هر کسی میخواهد اپ ایرانیها را بخرد و امکان پرداخت دلاری را ندارد، به صورت اتوماتیک، اینجا ریالی پول بدهد. سیبچه مدتهاست فعالیت میکند و امنیت خرید هم دارد، اما ممکن است اپل با همین استراتژی هم جلویش را بگیرد.
در کنار سیبچه، استودیو بازیسازی تاد را داریم. یکی از بازیهای ما الان حدود دو هفته است که در حالت ریویو مانده و با اینکه مشخص نیست ایرانی است، اما مشخص است که در خاورمیانه میخواهد کار کند.
امیرحسین: ما بازی کویینز آف کینگ را داریم. منتظر ماندهایم تا تکلیف اپلیکیشنهای دیگر مشخص شود و جرات نکردهایم که آپدیت بازی را به اپاستور ارسال کنیم چون خطر حذف کلی تهدیدش میکند. با اینکه تنها ۱۰درصد از کاربران ما ios هستند، اما یکپنجم درآمدمان از نسخه ios است و حذفش از اپاستور ریسک زیادی برای کسبوکارمان ایجاد میکند اما خوشبین نیستیم.
مهدی: اپل فقط روی اپلیکیشنهای مربوط به بیزینسهای ایران تمرکز نکرده است. من با ارتباطی که با یکی از دوستانم که در یکی از شرکتهای اپل کار میکند، برقرار کردم، متوجه شدم بیشترین ترس اپل این است که آدمهایی که پشت بیزینسهای ایرانی هستند، در لیست تحریمهای آمریکا باشند؛ یعنی موضوع اصلی تنها تحریم نرمافزاری ایران نیست و موضوع اصلی آدمهایی است که از این بیزینسها سود میبرند. الان اپل همه اپها و سرویسهای رایگان و غیررایگان را برمیدارد.
اپلیکیشن خود ما هم بعد از هفت روز ماندن در حالت اینریویو و با وجود مکاتبات زیادی مبنی بر اینکه اصلا ارتباطی به ایران ندارد بلاتکلیف است. حتی استارتاپهایی که با آنها همکاری میکنیم با اینکه نسخههای آپدیتشدهشان آماده است اما چون هنوز اپشان در اپاستور حضور دارد، از ترس حذفشدن، نسخه آپدیت را ارسال نمیکنیم.
-
چقدر میشود در این حالت استندبای ماند و تنها دلخوش به این نکته بود که چون هنوز اپلیکیشن حذف نشده، از آپدیتکردن و اضافهکردن فیچرهای جدید خودداری کرد؟
میلاد: ما خودمان را استندبای میدانیم اما در واقع شاتدان هستیم.
شاهین: ما هنوز امیدواریم و به همین دلیل ترجیح میدهیم صبر کنیم.
امیرحسین: با اینکه محصول ما از اپاستور ریجکت نشده اما چون نسخه اندروید آن در حال بهروزرسانی است، بعد از مدتی آپدیت نسخه ios را هم کاربران میخواهند. اگر آپدیت انجام نشود، در واقع چنین اپی مرده و کاربر ios را از دست میدهیم. بنابراین چنین حالتی نهتنها پایدار نیست بلکه عملا بیفایده است.
علی: اپل اپ را نگه میدارد. میلیونها اپ در اپاستور حضور دارند که بخش اعظمی از آنها خاک میخورند و اصلا به چشم هم نمیآیند. اما اپل معمولا برخوردش با اپهایی است که اسم و رسمی دارند و در رسانههای خارج از ایران هم شناختهشده هستند و درآمدزایی دارند.
شاهین: صفر تا صد ایرانیبودنشان و داشتن سرمایهگذار ایرانی هم در حذفشان تاثیر داشته است.
میلاد: سه چهار سال پیش هم که در اپل اکانت دولپمنت باز میکردیم، ایران را به رسمیت نمیشناخت. ولی ما با هویت خارجی اپل را دور میزدیم. اپل اجازه نمیداد که درگاه پرداخت داشته باشیم و بعد ما باز با دورزدن اپل و با ترفندهایی درگاه را هم اضافه میکردیم. اپل الان با دیدن این اوضاع که بعضی از اپهای ایرانی درگاه دارند و بعضی ندارند و ناشناخته کار میکنند، همه را با هم حذف کرده است.
امیرحسین: اپل حتی با داشتن بیش از ۶ میلیون کاربر در ایران که حجم درآمد آن میلیارد دلاری است، ریسک نمیکند و میخواهد براساس قوانین آمریکا حرکت کند.
شاهین: در همین شرایط هم گوشیهای اپل در ایران به فروش میرسد. بنابراین وقتی بازارش را از دست نمیدهد، دستش برای هر برخوردی باز است.
امیرحسین: البته بازار فروش گوشی اپل هم در درازمدت آسیب خواهد دید.
مهدی: تحریمی که آمریکا برای اپل در نظر خواهد گرفت، بسیار بیشتر از رقمی است که از بازار ایران به دست میآورد. اپل سه ماه اخیر در سطح جهان، حدود ۴۲میلیون آیفون فروخته که کمترین میزان فروشش هم بوده است. بنابراین ۵ یا ۶ میلیون کاربر ایرانی را میتواند نادیده بگیرد.
امیرحسین: البته اینکه اپلیکیشنها را در حالت اینریویو نگه میدارد میتواند امیدوارکننده باشد که شاید اوضاع عوض شود، چون میتوانست درجا ریجکت کند.
علی: از طریق یکی از دوستانمان در اپل خبردار شدیم که از حدود یک سال و نیم پیش واحد بازاریابی اپل بسیار مشتاق بوده برای ورود به بازار ایران؛ یعنی به این صورت نیست که بازار کوچک باشد و برای اپل جذاب نباشد چون در ایران و خاورمیانه، مردم برای دستگاههای الکترونیکی پول زیادی خرج میکنند. اما تحریمهای آمریکا و ترس از ممنوعیت فعالیت موجب شده که دست به عصا حرکت کنند.
میلاد: حتی اگر جایگزینی هم برای اپاستور ایجاد کنیم، ما در نهایت تنها به کاربران ایرانی توجه کردهایم. اما نمیتوانیم به توریستهای خارجی بگوییم از کافهبازار یا سیستم جایگزین اپاستور، نرمافزارهای گردشگری، خدمات حملونقل و نقشه را دانلود کنند. بنابراین، این گردشگران را هم از دست میدهیم
-
به نظر شما چرا اپل در تحریم اپها و سرویسهای ایرانی پیشقدم شده و هماهنگی بیشتری با سیاستهای ترامپ دارد؟
علی: این تحریمها مختص اپل نیست. ما یک ماه پیش در جشنوارهای تحت عنوان imga خاورمیانه شرکت کردیم که برای بازیهای مستقل است. ۱۶ بازی ایرانی کاندیدا شدند و این اسامی را روی سایتشان هم قرار دادند اما عصر همان روز همه بازیها و ایران را از لیست حذف کردند و دیگر حتی نمیتوانیم شرکت بکنیم. بنابراین این تحریمها کمکم به حوزههای دیگر میرسد.
شاهین: یا مثلا کنفرانس gsma که بزرگترین کنفرانس در زمینه موبایل است و در اسپانیا برگزار میشود، از امسال به شرکتهای ایرانی اجازه حضور نمیدهد.
امیرحسین: این اخبار نگرانکننده از گوگل هم به گوش میرسد. بعضی از اکانتها بستهشده و این روند احتمالا شدت میگیرد.
میلاد: گوگلپلی سیستم ریویو دستی ندارد و اپ را که وارد کنید، اتوماتیک روی گوگلپلی قرار میگیرد و ممکن است بعد از یک سال متوجه شود که یک اپ ایرانی است. همچنین سیستم ترکینگ گوگلپلی به نحوی است که اپهایی را که از خودش تِرِک شده، نصب میکند.
به همین دلیل مثلا ما میبینیم که اسنپ در کافه بازار، یک میلیون نصب دارد اما در گوگلپلی ۱۰هزار نصب را نشان میدهد و به همین دلیل توجهی را جلب نمیکند. مسئله دیگری هم الان وجود دارد؛ به این صورت که نمیدانیم چه تعداد اپ ایرانی را حذف کردهاند و آیا فقط اپهای اسمورسمدار حذف شدهاند یا اپهای کوچک هم حذف شدهاند و به دلیل گمنام بودن، خبری از آنها منعکس نشده است؟
بنابر صحبتهایی که دارید، به نظر میرسد که زنگ خطری جهانی برای اکوسسیتم ایران به صدا درآمده است؛ یعنی اگر جشنوارهها و نمایشگاهها در سایر کشورها هم بخواهند به صف تحریمکنندگان بپیوندند، احتمالا مشکلات جدیتری ایجاد میشود.
مهدی: دقیقا. همانطور که بچهها هم اشاره کردند، برخورد با اپهای ایرانی مربوط به چند ماهه اخیر نیست و اپل چند سالی است که در حال بررسی و تحقیق است تا بتواند برخوردی قاطع با اپهای ایرانی داشته باشد. بنابراین اگر گوگل هم هنوز برخوردی مانند اپل نکرده است، چه بسا که در حال تحقیق است و برخوردش را یکی دو سال آینده نشان میدهد.
-
با این شرایط راهحل چیست و چه باید کرد؟ حتی اگر اپل این مشکل را حل کند، باز هم ممکن است چنین اتفاقی رخ دهد یا سیستمهای دیگری چون گوگل چنین برخوردی داشته باشند.
امیرحسین: وقتی اقدامات اپل تابعی از سیاستها و تصمیمات دولت آمریکاست، از دست توسعهدهندگان کاری برنمیآید. مگر اینکه دولت وارد مذاکره شود.
بیشتر منظورم این است که به دلیل وجود کافهبازار، تحریمهای گوگل کمتر به چشم میآیند. آیا برای دستگاههای ios هم میتوان به جایگزینی چون کافهبازار فکر کرد؟ اما سیبچه یا فراسیب الان خدماتی میدهند تحت عنوان سیستمهای اینترپرایز که چون لایسنسشان را اپل میدهد و اگر متوجه شود که خدمات جایگزینی میدهند، آنها را هم مسدود میکند.
میلاد: حتی اگر جایگزینی هم برای اپاستور ایجاد کنیم، ما در نهایت تنها به کاربران ایرانی توجه کردهایم. اما نمیتوانیم به توریستهای خارجی بگوییم از کافهبازار یا سیستم جایگزین اپاستور، نرمافزارهای گردشگری، خدمات حملونقل و نقشه را دانلود کنند. بنابراین، این گردشگران را هم از دست میدهیم.
ما اپلیکیشن پونز را سهزبانه کردیم و یکی از زبانهایش عربی است و در صحبت با یک کشور عربی قرار است در جیتکس از نسخه عربی که مخصوص دوبی است، رونمایی کنیم اما این اپ از اپاستور ریجکت شده و ما نمیتوانیم به کاربر عربی بگوییم که از اپاستور حذف شدهایم چون برایشان قابلدرک نیست.
-
ایرانیها باید اپل را فراموش کنند؟
علی: همه ما محصولات اپل را دوست داریم و آن را خریداری میکنیم اما با شرایط سیاسی کشوری مانند ایران، همیشه مسائلی وجود دارد. بنابراین راهکارهای متنباز بیشتر برای ایران مناسب است؛ یعنی اگر اپل بخواهد استراتژی ویژهای در نظر بگیرد، باید آن را فراموش کنیم. الان یک هفتم درآمد بازیهای من هم از اپل است و البته این بازار را خود ما ایجاد کردهایم؛ یعنی بازاری به وجود آوردهایم که هیچ کنترلی رویش نداریم.
به هر حال باید منتظر چنین روزی میبودیم و همیشه چنین ریسکی وجود دارد. وقتی شرکتی ۶میلیون دستگاه در یک کشور به فروش میرساند و هیچ خدمات مشتریانی هم ارائه نمیدهد شاید دولت باید با قانونگذاری و رگولهکردن این بازار، جلوی رشد چنین بازاری را بگیرد؛ یعنی دستگاههای اپل را به مرور زمان از بازار ایران حذف کند.
چون برای من توسعهدهنده فرقی نمیکند که مشتری من دستگاه اندروید دارد یا ios. مهم برای من دسترسی به مشتری است. وقتی ios در بازار نباشد، مشتری از اندروید استفاده خواهد کرد. البته حرف میلاد درست است و این بازار محلی و در سطح ایران خواهد ماند و مثلا برای گردشگران خارجی کارایی ندارد. اما من بیشتر در جهت حق مشتری صحبت میکنم. چون وقتی محصولی را خریداری میکند باید خدمات پس از فروش هم دریافت کند.
امیرحسین: ما بازی کویینز آف کینگ را داریم. منتظر ماندهایم تا تکلیف اپلیکیشنهای دیگر مشخص شود و جرات نکردهایم که آپدیت بازی را به اپاستور ارسال کنیم چون خطر حذف کلی تهدیدش میکند. با اینکه تنها ۱۰درصد از کاربران ما ios هستند، اما یکپنجم درآمدمان از نسخه ios است
-
هرچند اگر مسائل سیاسی در میان نبود، شاید اپل به ایران میآمد و خدمات پس از فروش هم ارائه میکرد اما ظاهرا فشارهای سیاسی تنها متوجه ایران تحریمشده نیست و کشورهای دیگری هم مشکلاتی با اپل دارند.
مهدی: کشورهایی مانند روسیه و چین هم سالهاست که چنین مسائلی را دارند اما آنها برای حل این مشکل، سیستمهای محلی راهاندازی کردهاند البته نه اپاستور محلی بلکه سیستمهایی ویژه کشورشان. الان در چین کسی از گوگلمپ استفاده نمیکند بلکه از نقشهای محلی استفاده میکند که به جرات میتوان گفت از نقشه گوگل هم بهتر است. تمام امکانات و اطلاعات موجود با همکاری دولت در اختیار یک شرکت برای تولید اپلیکیشن قرار گرفته و این مشکل حل شده است.
اما دولت چین از چند سال قبل از اینکه اپل بین مردمش محبوب بشود و بازار بزرگی ایجاد کند و بتواند محدودیتی بهوجود آورد، چارهاندیشی کرده و الان اینقدر دست بالا را دارد که حتی اپل را ملزم کرده که دسترسی کاربران چینی را به بعضی از اپلیکیشنها محدود کند اما در ایران برنامهای وجود نداشته و به راهحلی فکر نکردهاند.
علی: البته بعضا فکر هم شده. مثلا موتور جستوجوی داخلی از طرف چند دانشگاه پیش میرفت اما حوزههای زیادی هم فراموش شدند و دستگاههای اپل به صورت چراغ خاموش در بازار ایران به فروش رسیدهاند و محبوب هم شدهاند اما هیچ راهکاری برای مدیریت بازارش نداریم.
حتی اپل این فیچر را دارد که به صورت ریموت یک اپ را حذف کند. هر چند تاکنون از این امکان استفاده نکرده اما ممکن است این کار را هم بکند و باز ما راهکاری برایش نداریم. یا فرض کنید یک ارگان نظامی ایرانی بخواهد از سیستم عامل ویندوز که محصول یک شرکت آمریکایی است، استفاده کند، باید بپذیرد که این شرکت ممکن است هر اطلاعاتی را که بخواهد به دست بیاورد. یا حتی استفاده از یک پرینتر اچپی هم همین مسائل را دارد چون این قابلیت را دارد که اطلاعات را ارسال کند.
امیرحسین: البته موتور جستوجوی داخلی بیهدف بود و به همین دلیل نتیجهای هم نداشت.
-
برای اینکه این بحث را ببندیم و چند سوال دیگر را هم مطرح کنیم، سوال مشخصی دارم که میخواهم جواب کوتاه و مشخصی به آن بدهید. الان راهکار پیشنهادی شما برای حل چنین مسئلهای چیست؟
میلاد: به نظر من الان برای حل مشکل ios راهکاری نداریم. راهاندازی اکانت اینترپرایزی مانند کافهبازار هم امکانپذیر نیست و غیرقانونی است.
امیرحسین: چنین راهکاری هم به بنبست میرسد.
شاهین: اصلا به سراغ اینترپرایزها رفتن، راهحل قانونی نیست. دولت هم نمیتواند مقرراتی برایش داشته باشد و تنها راهحل کنار گذاشتن دستگاههای اپل است. من واقعا نمیدانم چقدر میتوان مردم را از اپل دور کرد و به سمت اندروید برد.
علی: دولت تجربه وایبر را دارد. وایبر را مسدود کرد و سریعترین رشد، نصیب تلگرام شد.
مهدی: کوچکردن مردم از یک نرمافزار به یک نرمافزار دیگر، هزینهای برایشان ندارد اما از یک دستگاه به دستگاه دیگر هزینه دارد. همین الان مردم منتظر آیفون ۱۰ هستند که به بازار بیاید و خریداریاش کنند.
امیرحسین: کناررفتن آیفون از بازار، در درازمدت اتفاق میافتد.
شاهین: استفاده از دستگاههای اپل در ایران تا حدودی بحثهای مربوط به برند و فرهنگ را هم در خود دارد و به نوعی طبقه اجتماعی را هم نشان میدهد.
میلاد: مشکل این است که مردم هنوز نمیدانند که چنین مسئلهای وجود دارد و نباید اپل بخرند؛ یعنی آگاهسازی صورت نگرفته است.
مهدی: قشری که الان اپل دستشان است، قشر تاثیرگذاری است که خرید میکنند و از خدمات و کالاهای استارتاپها استفاده میکنند. من خودم تجربه کار با چند استارتاپ را دارم و طی یکی دوسال اخیر همیشه کاربران ios آنها بیشتر از اندروید بود. با این مشکلات بخش زیادی از کاربران و مشتریان استارتاپها از دست میرود.
امیرحسین: شاید اگر ترامپ عوض شود، کل سیاست اپل هم تغییر کند. در هر صورت دولت باید در این زمینه تصمیم مهمی بگیرد.
میلاد: به هر حال این ریسک همیشه وجود دارد. کسبوکارهایی که الان میخواهند کارشان را شروع کنند، اصلا ios را جزو سبدشان قرار نمیدهند.
امیرحسین: باید از بنیانگذارهای استارتآپها پرسید که چقدر برای تربیت برنامهنویس خوب هزینه میکنند؟! حتی شتاب دهندهها میتوانند بخش منتورینگ قوی برای تربیت برنامهنویس داشته باشند. اما الان همه منتور شدهاند بدون اینکه تجربه خاصی داشته باشند
-
جدا از مشکلاتی که از خارج از مرزهای ایران ممکن است ایجاد شود، برنامهنویسها در روند کسبوکارشان با چه مسائلی مواجه هستند؟
میلاد: یکی از مشکلاتی که الان وجود دارد این است که اکوسیستم جذابیتهایی ایجاد کرده است و افراد زیادی میخواهند در این زمینه سرمایهگذاری کنند. این افراد بدون اطلاعات هستند و سوالات عجیبی میپرسند؛ مثلا میگویند اپی مانند اسنپ، چند؟!
هستند برنامهنویسهایی که در خانه نشستهاند برای برنامهای ۲۰میلیونتومانی تنها ۴ میلیون میگیرند و چون صاحب کسبوکار هم شناختی ندارد، فکر میکند آن ۴ میلیون درست است و ما به او گران میگوییم. حتی بعضا افرادی به ما میگویند تضمین میکنید که این اپ باعث شود، پولدار شویم؟!
علی: افرادی هم هستند که از بخشهای صنعتی و سنتی بازار به اکوسیستم آمدهاند و اصلا شناختی از قیمتها و دستمزدها ندارند و نمیدانند که اگر قرار است یک میلیارد سرمایهگذاری کنند باید مثلا ۵۰ میلیون تومان هم برای طراحی اپلیکیشن کسبوکارش هزینه کنند. من به این افراد میگویم توریست استارتاپی که تنها دوری میزنند و میروند.
مهدی: یک موضوع مهم این است که شرکتهای برنامهنویسی معمولا شرکتهای کوچک و تازهکاری هستند که از مالیاتها و بیمهها اطلاع دقیقی ندارند و بدون اینکه قواعد بازی این حوزهها را بدانند، جریمههای سنگینی بعضا برایشان در نظر میگیرند.
موضوع دیگر هم مربوط به سلیقهای بودن حمایتها و سرمایهگذاریهای دولتی در این بخش است. چون افراد معدودی معمولا تسهیلاتی دریافت میکنند یا پروژههایی به آنها سپرده میشود و صلاحیت انجامش را ندارند. بچهها به موتورهای جستوجو اشاره کردند.
به نظر من کسبوکارهای زیادی در این حوزهها میتواند شکل بگیرد؛ کسبوکارهایی که میتوانند جایگزینهایی برای موتورهای جستوجوی خارجی باشند. دولت باید وارد این گود شود و حمایت بکند تا شرکتهای برنامهنویسی بتوانند جایگزینها را طراحی و تولید کنند.
میلاد: همین الان هم افرادی برای انجام چنین پروژههایی انتخاب شدهاند اما به نظر نمیرسد که دانش این فن را داشته باشند و شاید امیدی به طراحی و تولید محصول خوبی وجود نداشته باشد. چهار پنج سال پیش راهاندازی و تولید سیستم عامل بومی مد شده بود. میلیاردها تومان به شرکتهای بدون صلاحیت پرداخت شد اما خروجی نداشت و سیستم عامل بومی تنها در حد حرف باقی ماند.
مهدی: روی موضوع جستوجوگرهای بومی هم تاکنون چندین میلیارد تومان به شرکتهای دارای رانت و ارتباط پرداخت شده اما اهل فن و بچههای آگاه به این دانش به این منابع مالی دسترسی ندارند و در نهایت هم محصولی تولید نخواهد شد.
امیرحسین: سرمایهگذاری برای راهاندازی جستوجوگرهای بومی تنها از طریق دولت باید باشد چون سرمایهگذار بخش خصوصی فکر میکند که هیچگاه نمیتواند با گوگل رقابت کند. البته وقتی پای دولت در مورد ایجاد پیامرسانها و سایر سیستمهای بومی در میان باشد، کاربران ایرانی با نوعی بیاعتمادی برخورد میکنند و حس میکنند قرار است محدود شوند یا…
علی: در چین و روسیه موتورهای جستوجوی قدرتمند و سرویسهای ایمیل با حمایت دولت ایجاد شدهاند چون شرکتی مانند گوگل بهراحتی از بازاری کنار نمیرود. شرکتهایی هم هستند که وارد این حوزه شدهاند و سرمایهگذاری کردهاند.
مهدی: باید از این به بعد به فکر باشیم و در درازمدت به فکر جایگزینهایی باشیم.
میلاد: مشکلی هم سر پیامرسانهای بومی داریم؛ ما طبق قانون ایران کار میکنیم یعنی هر کاربری که کوچکترین خطایی بکند، به اصطلاح یقه صاحب کسبوکار را میگیرند و سیستم حقوقی ایران هنوز درک نکرده که این خطای کاربر است نه طراح اپ یا صاحب کسبوکار. همچنین فیلترهایی باید برای کاربران در نظر بگیریم؛ فیلترهایی که در پیامرسانهای خارجی وجود ندارد و کاربر هر پیام و… را همان لحظه ارسال میکند و با تاخیری مواجه نیست. مجموعهای از این مشکلات مانع از انجام بسیاری از کارها و خدماتی میشود که اپنویسهای ایرانی میتوانند در ایران راهاندازی و ایجاد کنند.
شاهین: با اینکه شاید محدودشدن بازار به اپهایبومی و جایگزینکردن سیستمها و پیامرسانهای داخلی به نفع برنامهنویسهای بومی باشد اما با زور امکانپذیر نیست. الان این مشکلات را در بخش خودرو داریم، چون اتومبیلهایی به بازار آمدهاند که بیشتر جان مردم را میگیرند تا اینکه آسایشی ایجاد کنند.
کمی جزئیتر بپردازیم به حوزه کاری شما. چرا برنامهنویسها در اکوسیستم خیلی دیده نمیشوند و معمولا برای اشاره به استارتاپهای موفق به مدیرعامل آنها اشاره میشود؟
میلاد: بعضی از کسبوکارها براساس اپی که دارند کار میکنند و حتی گاه توسط یک نفر طراحی و تولید میشوند اما کسبوکارهایی هم هستند که از اول توسط یک تیم ایجاد میشوند هر چند نام همه اعضای تیم ممکن سر زبانها نیفتد.
شاهین: برنامهنویسها مانند عوامل پشت صحنه فیلمها هستند و معمولا کمتر دیده میشوند.
امیرحسین: اما مدیر هیچ استارتاپی نمیتواند مدعی باشد که تنها روند موفقیت را طی کرده است چون پشت هر کسبوکار موفق یک تیم موفق حضور دارد.
میلاد: البته یکی از مشکلات بزرگی که ما برنامهنویسها در ایران داریم این است که به هر شرکتی که برای مذاکره و بستن قرارداد میرویم و لیستی از کسبوکارهایی که نرمافزارشان را نوشتهایم پیش رویشان میگذاریم، معمولا انتظار دارند که چند ده نفر را ملاقات کنند. از ما میپرسند که چند نفر هستید و دوست دارند که مثلا ۵۰نفر باشیم. الان رقیب فوراسکوئر در ایران ۷۰ کارمند دارد. خود فوراسکوئر که در سطح جهان کار میکند، تیمی ۳۰نفره دارد یا تلگرام تیمش هشتنفر است اما ایرانیها فکر میکنند که باید تیمشان را شاخ و برگهای زیادی بدهند و هر چه بزرگتر به چشم بیایند یعنی موفقتر هستند.
مهدی: بسیاری از مجموعههای بزرگی که در ایران فعالیت میکنند، خیلی از نیروهایشان معلوم نیست دقیقا چه وظیفهای را انجام میدهند. چون مجموعه از یک جایی که بزرگتر میشود، کنترلش سخت میشود. در حالی که تیم فنی کوچک، کمکهای بزرگتری میتواند بکند.
میلاد: الان هستند برنامهنویسهایی که وقتی به شرکت ما برای بستن قرارداد میآیند، میگویند ۸ساعت حضور داریم و تنها ۴ساعت میتوانیم کار کنیم. در ایران مدیران استارتاپی عکسهایی در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند که مثلا ۱۰۰نفره شدیم. یا ۱۰ نفر تنها صفحه اول سایتشان را کنترل و اداره میکند در حالی که برنامهنویسهای شرکت باید نرمافزاری تولید کنند که کارهای روتین را انجام دهند. عمر همکاری برنامهنویسهای ایرانی با استارتاپها و شرکتها به یک سال رسیده است چون برنامهنویس مثلا اسنپ دنبال این نیست که رشد کند و در اسنپ بشود cto بلکه مدتی کار میکند و با پیشنهاد بهتر به شرکت دیگری میرود.
علی: الان در سیلیکونولی هم عمر همکاری برنامهنویسها به هفت تا هشت ماه رسیده و شاید خیلی نتوان ایراد اساسی به برنامهنویسها وارد کرد. اما سلوشنی هم دارند؛ یعنی سیستم مدیریت دانشی هم شرکتها برای همکاریهای بلندمدت در نظر میگیرند.
امیرحسین: ماندگاری آدمها تنها در گرو پول نیست و رشد و پیشرفت شخصیاش هم مهم است که در قاموس یک تیم کامل عملیاتی میشود.
مهدی: همیشه شرکتهای موفق از کادر مدیریتی پایداری برخوردار بودهاند. استارتاپها هم باید به دنبال حفظ نیروهای فنی خود باشند اما در ایران نیروهای اصلی استارتاپهای موفق دائما جابهجا میشوند و هم با خودشان دانش را میبرند و هم سیستمی که ترکش میکنند، معلق میماند.
میلاد: الان شرکتهایی هستند که به جای یک برنامهنویس، سه برنامهنویس استخدام میکنند. هر چند دو نفر بیکار هستند اما در کنار نفر اصلی کار را یاد میگیرند تا درصورتی که نفر اصلی شرکت را ترک کرد، دو نفر دیگر جایگزینش شوند. این روش هزینه زیادی برای استارتاپها ایجاد میکند.
علی: به نظر من این کار هزینهکرد نامناسب نیست بلکه به فکر جایگزین کردن بهموقع نیروی مناسب است. مشکل بزرگتر این است که اپنویسهای ایرانی همگی میخواهند از ایران بروند.
مهدی: روی موضوع جستوجوگر بومی هم تاکنون چندین میلیارد تومان به شرکتهای دارای رانت و ارتباط پرداخت شده اما اهل فن و بچههای آگاه به این دانش به این منابع مالی دسترسی ندارند و در نهایت هم محصولی تولید نخواهد شد
-
اما بحثی وجود دارد که اکوسیستم ایرانی سالهاست که اپنویس برجستهای تربیت نکرده که مثلا گوگل یا اپل خواهانش باشد؟
علی: همین الان چنین مهاجرتهایی از ایران وجود دارد و بهویژه بچههایی که خارج از ایران درس خواندهاند، پیشنهادهای زیادی از شرکتهای بزرگ اروپایی و آمریکایی دارند.
میلاد: دانش برنامهنویسهای ایرانی از دانش روز دنیا عقب نیست.
-
اما مدیران استارتاپها همیشه از کمبود نیروی انسانی در حوزه برنامهنویسی میگویند.
امیرحسین: باید از بنیانگذارهای استارتاپها پرسید که چقدر برای تربیت برنامهنویس خوب هزینه میکنند؟!
میلاد: بسیاری از برنامهنویسها بعد از مدتی همکاری میخواهند کسبوکار خودشان را راهاندازی کنند که اغلب هم شکست میخورند.
علی: البته باید توجه کرد که یکی از بهترین نیروهایی که میتواند در این شرکت استخدام شود، کسی است که یک بار شکست خورده است.
-
الان در ایران شتابدهندههایی وجود دارند که روی راهاندازی استارتاپها سرمایهگذاری میکنند؛ به نظر شما میتوان شرکتهایی راهاندازی کرد که برنامهنویس تربیت کنند؟
علی: الان در سطح دنیا کشورهایی هستند که کمپهای برنامهنویسی راهاندازی کردهاند و نیروی تخصصی تربیت میکنند. چون در کشورهای دیگر هم دانشجویان دانشگاهی دانش زیادی ندارند اما در یک کمپ شش ماهه میتوان نیروهای حرفهای تربیت کرد.
امیرحسین: حتی شتابدهندهها میتوانند بخش منتورینگ قوی برای تربیت برنامهنویس داشته باشند. اما الان همه منتور شدهاند بدون اینکه تجربه خاصی داشته باشند.
میلاد: الان در ایران هر فردی که رویداد برگزار میکند، منتورهای آن رویداد، شرکتکنندههای دور قبلش هستند.
-
چه دستمزدهایی برای برنامهنویسها در اکوسیستم کارآفرینی ایران وجود دارد؟
امیرحسین: به نظر من دستمزدها زیاد و حبابوار رشد کرده است.
میلاد: در ایران کف دستمزدها بالا آمده و سقف دستمزدها پایین آمده است؛ یعنی کسی که هشت سال سابقه دارد در یک شرکت ۷ میلیون تومان میگیرد و کسی که یک سال و نیم سابقه دارد، ۵ میلیون و ۵۰۰هزار تومان. در حالی در کشورهای دیگر افرادی با این سابقه حداقل ۵برابر فرد کمسابقه دستمزد میگیرند.
مهدی: رشد استارتاپها و راهاندازی شرکتهای زیادی در این زمینه هم دلیل شده تا افراد از این شرکت به آن شرکت بروند و دستمزدهای مختلفی را طلب کنند و حباب ایجاد شود.
شاهین: برنامهنویسهای زیادی هم هستند که میخواهند ره صد ساله را یکشبه بروند.
-
دلیل رشد حبابوار دستمزد برنامهنویسها چه بود؟
میلاد: حباب دستمزد برنامهنویسها از زمانی آغاز شد که شرکتهایی مانند شیپور، اسنپ و راکت اینترنت و… وارد بازار شدند. چون تا آن زمان دستمزدها بین ۳ میلیون تا ۳ میلیون و ۵۰۰هزار تومان بود. اما این شرکتها دستمزدهای ۸میلیونی را باب کردند و بسیاری از برنامهنویسها توهم رشد ایجاد کردند.
شاهین: به خاطر همین حباب دستمزدها در شرکت خودمان سعی کردیم که از خروجی دانشگاهها در دورههای مختلف ثبتنام کنیم و نیرو تربیت کنیم تا هزینههای گزافی بابت برنامهنویسها نپردازیم.
در ایران برنامهنویس خیلی خوب، زیاد نداریم. شرکتهای استارتاپی هم به جای اینکه نیروی کار تربیت کنند، نیروی برنامهنویس دیگر شرکتها را با دستمزدهای حبابی استخدام میکنند.
-
با توجه به اینکه میگویید برنامهنویس خوب زیاد نداریم، آیا میتوانیم رقمی برای تعداد برنامهنویسهای خوب بیان کنیم؟
علی: به تعداد استارتاپهایی که درآمد ماهانه بالای ۱۵میلیون تومان دارند، برنامهنویس خیلی خوب داریم.
امیرحسین: تعداد این شرکتها کم نیست و برنامهنویس خوب داریم اما اکوسیستم ایران به برنامهنویسهای خیلی خوب بیشتری نیاز دارد.
-
در مورد برنامهنویس میگویند که میتواند ارزآوری داشته باشد، یعنی از جمله بخشهای اکوسیستم است که اپنویسها میتوانند با تولید اپهایی برای کشورهای اروپایی و آمریکایی ارز وارد کشور کنند. خود شما تجاربی در این زمینه دارید و اینکه با توجه به محدودیتهایی که برای هویت ایرانی وجود دارد، چقدر این کار شدنی است؟ الان هندیها با دستمزد پایین این کار را انجام میدهند.
امیرحسین: این کار الان در حال انجام است و بچههای زیادی برای خارج از کشور اپ مینویسند. البته هندیها به این دلیل دستمزد پایین دریافت میکنند که تعداد توسعهدهندگانشان زیاد است.
شاهین: عددهایی که شرکتهای ایرانی اعلام میکنند همسطح شرکتهای روسی است. ما خودمان برنامهنویسی کردهایم و رقمهایی چون ۵۰هزار دلار برای یک اپ دریافت کردهایم اما هندیها برای همین اپ با همین امکانات تا ۵هزار دلار دریافت میکنند. البته ما با رمززدنهای بسیار و با هویتهای غیرایرانی توانستهایم برای خارجیها اپ تولید کنیم.
میلاد: هندیها اپهای بیکیفیتی تولید میکنند. اپ قبلی نتبرگ را هندیها نوشته بودند و وقتی گفتند که برایشان بنویسیم، میدانستند که باید هزینه بالاتری بپردازند.
علی: دو نکته اینجا وجود دارد. یکی اینکه بازاری وجود دارد اما در قیمت با هندیها به سختی میتوان رقابت کرد چون سفارشدهنده اول قیمت را میبیند. نکته دیگر این است که با تولید اپهای ایرانی و داخلی از خروج ارز هم میتوان جلوگیری کرد. مثلا در حوزه پیامرسانها درست است که تلگرام هزینهای از کاربر ایرانی مستقیما دریافت نمیکند اما همین ترافیکی که به خارج از ایران میرود، هزینه بزرگی روی دوش کاربر ایرانی میگذارد چون هزینه را به isp میدهند و از آن به زیرساخت و از زیرساخت به شرکت خارجی پرداخت میشود و ارز از ایران خارج میشود. بنابراین اگر یک استارتاپ ایرانی یک پیامرسان موفق داخلی میداشت، این ارز خارج نمیشود.
مهدی: موضوع خیلی مهمی که وجود دارد این است که بستر کار برای هندیها بسیار باز است و همه شرکتها از همه کشورهای جهان مشکلی برای همکاری با هندیها ندارند اما ایرانیها با موانع زیادی مواجه هستند. من با صحبتهایی که با کارفرماهای خارجی داشتهام، از هندیها راضی نیستند و ترجیح میدهند با خارجیهایی کار کنند که کیفیت خوبی تحویلشان بدهند اما مشکل این است که نمیتوانند با ایرانیها کار کنند اگر هم کار کنند، نخستین شرطشان این است که برنامهنویس حق ندارد جایی بگوید که اپ آن شرکت را توسعه داده است. حتی برای اینکه پول ما را بدهند باید راههای زیادی را طی کنند و میانبرهایی بزنند. حتی بعضا میگویند باور نمیکنند که یک ایرانی میتواند چنین اپهایی تولید کند. اما مشکلات زیادی برای همکاری با ایرانیها دارند.
میلاد: هستند شرکتهایی در هند که کارشان کلونسازی است؛ یعنی کلون اوبر را میسازند و این کلون را به شرکتهای دیگری میفروشند. در ایران هم مثلا کلون دیوار را میسازند و آن را به چندین نفر میفروشند و این هم شده کسبوکاری که الان در ایران هم رواج دارد. افراد ناآشنا هم نمیدانند که این کلون دست ۵۰ نفر دیگر هم هست و امکان بزرگشدن و رشد شاید برایش فراهم نشود. یا شرکتهایی هستند که میگویند تو که این اپلیکیشن را یک بار نوشتهای، چرا دیگر بابتش پول میگیری؟! به طور کلی این مشکلات وجود دارد و هندیها این مسائل را در سطح جهان هم ایجاد کردهاند اما اپهای ایرانی چون کیفیت خوبی دارند، میتوانند در بازار جهانی، رقابت کنند.
یادداشت امیروحید: به اپل حق بدهیم؟