چه کسي فکرش را ميکرد ايده به اشتراکگذاري عکس، برندي 24 ميليارد دلاري بسازد؟
حتي هنوز هم باورش چندان آسان نيست، که يک اپليکيشن موبايلي بتواند زندگي بنيانگذارش را يکشبه زيرورو کند و در کمتر از دو سال برندي بر سر زبان کاربران آيفون باشد. برندي که زماني توانست با 4 کارمند به بيش از 4 ميليون کاربر دست يابد. بيشک استارتاپهاي موفق در دنياي تکنولوژي کم نيستند و افرادي که توانستهاند ايدههايشان را تبديل به شرکتهايي غولپيکر و ميليارد دلاري کنند بسيارند. اما شايد سرعت محبوبيت و تب فراگير هيچ کدام از آنها به پاي اين استارتاپ ششساله نرسد. استارتاپ يا به عبارت بهتر برندي که در زمان و مکان مساعد شروع به کار کرد، با حال و روز مخاطبش بهتر از هرکسي آشنا بود و چيزي نگذشت که گوشهاي از حافظه موبايلهاي هوشمند را به خود اختصاص داد. تمام اين گزارهها شرح حال «اينستاگرام» است. اپليکيشني که اين روزها بزرگترين بهانه براي استفاده از دوربينهاي موبايل و به اشتراکگذاري روايتهاي تصويري زندگي کاربرانش شده است. برندي که هرچند به ظاهر از سال 2010 آغاز به کار کرده است، پيشتر با نامهاي ديگري پايش را به دنياي استارتاپها باز کرده بود.
دو ذهن و يک ايده
دو بنيانگذاري که اينستاگرام حياتش را مديون ذهن آنهاست، کوين سيستروم و مايک کرينگر هستند. کساني که هردو پيشتر از تولد اينستاگرام سابقه راهاندازي استارتاپهايي با محوريت به اشتراکگذاري عکس را داشتهاند و همين نشان ميدهد ايده اين اپليکيشن از مدتها قبل در ذهن آنها پرورش يافته بود. مايک در دوران دانشجويي براي يکي از کلاسهاي درسياش برنامهاي را طراحي کرده بود به نام «برايم کمي آفتاب بفرست». پروژهاي که محوريت آن ثبت عکس از زواياي نور و آفتاب و فرستادن آن براي کساني بود که در مناطق سرد و با روزهاي کوتاه زندگي ميکنند.
کوين هم سابقه کار در گوگل را داشت. اوايل سال 2010، زماني که اپليکيشن Foursquare ميان جوانان آمريکايي باب شده بود، برنامهاي به نام Burbn طراحي کرد که مبتني بر به اشتراکگذاري مکانهاي جذابي بود که کاربران به آنها سر زده بودند. بعد از مدتي Burbn تنها محلي براي به اشتراکگذاري عکسهاي کاربران از رستورانها و کافهها شده بود و متن نوشتاري چنداني در آن به چشم نميخورد. تلاقي اين دو جوان، که ايدههاي مشابهي در سرشان جرقه خورده بود، اينستاگرام را در اکتبر همان سال به دنيا آورد. اپليکيشني که در کمتر از 24 ساعت از لانچ شدنش، 25 هزار نفر کاربر را به خود جذب کرد.
اينستاگرام، فرزندخوانده فيسبوک
سرعت تاختوتاز اينستاگرام در دنياي استارتاپها مثالزدني است، چراکه همزمان با روي کار آمدنش، آيفون 4 هم به بازار آمد و اين همزماني کاربرانش را در طول سه ماه به يک ميليون نفر رساند. دو ماه بعدتر، اينستاگرام 10 ميليون کاربر داشت. در همان دوران جاستين بيبر، خواننده پاپ آمريکايي، هم به خانواده کاربرانش پيوست و وقتي تقاضايش مبني بر تشکر بنيانگذاران اينستاگرام از حضور او با مخالفت مواجه شد، براي هميشه اکانت اينستاگرامش را غيرفعال کرد. هرچند مايک و کوين بعدها نشان دادند که نيازي به طرفداري يک خواننده پاپ ندارند و ملاقات با ميشل اوباما و ديويد کامرون در رزومه آنها درخشانتر از اينها بود. اينستاگرام که ساعت 6 صبح در آپارتمان کوين در سانفرانسيسکو متولد شده بود، تا دو سال بعد از تولدش تنها در اختيار کاربران سيستم عامل آياواس بود و در حالي که 27 ميليون کاربر داشت، نسخه اندرويد آن بيرون آمد. سرعت اضافه شدن کاربران به اين برنامه در سال 2012 از فيسبوک پيشي گرفته بود. شايد همين امر باعث شد فيسبوک ترجيح دهد اين رقيب تازهوارد را به فرزندي بپذيرد و سهام آن را به قيمت يک ميليارد دلار بخرد و تا سال 2014 ارزش اين برند را به 24 ميليارد دلار برساند.
رنگ ناآشناي زرد و بنفش
کاربران اينستاگرام تا يازدهم مي 2016، اين اپليکيشن را با لوگوي قهوهايرنگ و کلاسيکي ميشناختند که يادآور دوربينهاي آنالوگ و نوستالژي عکسهاي چاپشده در آلبوم بود. لوگوي اينستاگرام آنچنان مينمود که گويي عمرش به سالها پيش از شکلگيري اينترنت بازميگردد و همان دوربيني است که به گردن آويزان ميکرديم. تغيير آيکون اين برند آن هم بعد از شش سال، نشان داد که اينستاگرام قصد ندارد در قالب عکسهاي وينتيج و فيلترهاي خسته و کلاسيکي که باب طبع بسياري از ما بود، باقي بماند. اينستاگرام سال 2016 عرصهاي است براي خودنمايي سلبريتيها و برندهاي جهاني و شايد مهمتر از همه اينها جديترين شبکه اجتماعي نوجوانها باشد. نوجواناني که بيش از لوگوي چرمي کلاسيک، آيکوني جذاب را ميپسندند. ايان اسپالتر، طراح ارشد اينستاگرام، بعد از آپديت آيکون جديد نوشت: «به نظرم آيکون و طراحي قبلي اينستاگرام کمي به سمت… خب، ديگر جوابگوي احساسات اجتماع کاربرانش نبود.» و به نظر ميرسد اين گزاره در جنگ با هشتگ وينتج صادر شده، که روزگاري ورد زبان کاربران اين اپ بود. شايد هنوز قضاوت درباره طراحي جديد اين برند و پيامدهايش عجولانه به نظر برسد، اما آنچه مسلم است تغيير رويه اينستاگرام و پريدن يکباره آن از دنياي نوستالژيک آنالوگ به جهان ديجيتال کاربران باحال است.