اخبار استارتاپی گفتگو

اهمیت تولید محتوای آگاهی‌ دهنده

 با این رسانه‌های یک‌به‌چند، تعریف استانداردها و بازتعریف معانی در انحصار صاحبان رسانه درآمد. اما صاحبان رسانه نیز در معمول‌ترین حالت نه تعریف‌کننده، که بازتولیدکننده معانی فرهنگی هستند. کسانی که خود زاییده فرهنگ‌اند و سخنان و اعمال‌شان انعکاس‌دهنده بافته‌های فرهنگی رایج است. در حقیقت آن مصنوعات فرهنگی که آن‌ها ایجاد می‌کنند، تنها انعکاس‌دهنده ارزش‌ها و پیش‌فرض‌های رایج زمانه است… اتفاق مهم اما زمانی افتاد که با ورود شبکه‌های اجتماعی و سپس با ظهور اپلیکیشن‌های اجتماعی، رسانه از حالت یک‌به‌چند و انحصار عده‌ای خاص، خارج و همگانی شد. اکنون با پدیده رسانه‌های چندبه‌چند مواجه هستیم و افرادی از بطن جامعه مشغول تولید یا بازتولید محتوای فرهنگی هستند. اتفاق بزرگ این است که فرهنگ عامه به‌سرعت درحال تعریف و تقویت خود است. استفاده ایرانیان از این شبکه‌های اجتماعی با سایر مناطق دنیا تفاوت‌هایی دارد. ایرانیان به‌واسطه هنجارهای فرهنگی، دیواری از احترام و شرم بین خود و افراد مسن‌تر احساس می‌کنند. فرهنگ جمع‌گرای ما باعث می‌شود برای حفظ روابط اجتماعی، پاره‌ای از حرف‌ها را ناگفته بگذاریم و با آنچه تعارف و رودربایستی می‌نامیم، سعی در حفظ روابط حتی در ظاهر داشته باشیم. در این شبکه‌ها هر فرد یک رسانه است و بسته به گستردگی شبکه خود، امکان تولید و تکثیر محتوایی را دارد که قبلا در انحصار رسانه‌های یک‌به‌چند بود. مردمی که به طبقات مختلف تعلق دارند و از سطح آگاهی، سواد و دانش مختلفی برخوردارند هریک صاحب رسانه شده‌اند و به تولید و تکثیر محتوای فرهنگی مشغول‌اند. هر لایک، هر فوروارد پیام و هر به‌اشتراک‌گذاری در شبکه‌های مجازی، به‌معنای مشارکت در بازتکثیر مصنوعات فرهنگی است؛ مصنوعاتی که قبلا در خفا و بین دوستان جابه‌جا می‌شد اکنون در مقیاس وسیع در حال بازتکثیر است. قبلا تنها فرهنگ استعلایی شامل شعر و نثر بزرگان و فرهیختگان در قالب کتاب و نشریات و فیلم و صدا قابل نشر بود، ولی حالا هرکس خود از میکروفونی به قوت شبکه اجتماعی دست‌اول تا چندم خود برخوردار است. این از جهتی خوب است، به‌خاطر اینکه صدای بی‌صدایان و افراد محروم از قدرت، قابلیت شنیدن پیدا می‌کند؛ اما از طرفی زنگ خطری است برای بازتکثیر محتوای فرهنگی فقیر. در این میان نیاز به هوشیاری کسانی احساس می‌شود که به‌طور هدفمند در شبکه‌های اجتماعی تولید و تزریق محتوا می‌کنند؛ کسانی که در تبلیغات دیجیتال فعال‌اند، مصلحین اجتماعی یا هرکس که با تعداد مخاطبان زیاد، مشغله تولید محتوای دیجیتال را دارند. آگاهی و هوشیاری ایشان، شناخت ایشان از مکانیزم تولید فرهنگ، شناخت آن‌ها از مصنوعات فرهنگی و توان‌شان در تفسیر هرمنوتیک و تم‌شناسی محتوای فرهنگی و ارزش‌ها و پیش‌فرض‌های فرهنگی نهفته در مصنوعات فرهنگی  از اهمیت مافوق تصور برخوردار است. کسانی که قرار است تولیدکننده محتوای دیجیتال باشند، باید فرهنگ کشور خود را بشناسند، مطالعات فرهنگی داشته باشند، کتاب‌های انتقادی از بزرگان دنیا خوانده باشند و حداقل تا حدی فلسفه بدانند. وقتی که مصنوعات فرهنگی سوریلند، یا پرویز و پونه، یا دیرین‌دیرین را می‌بینیم و قابلیت توزیع ویروسی آن‌ها را نگاه می‌کنیم، افسوسی به‌وسعت تمام زندگی، ما را در بر می‌گیرد؛ کسانی که قرار است جهت‌دهنده باشند، خود از قعر فرهنگ عامه جهت می‌گیرند و پیامی را در محتوای خود بازتکثیر می‌کنند که خود هم از آن آگاهی ندارند!

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *