خسته شدیم از بس داستان مقایسه ایرانخودرو و هیوندا را گفتیم و شنیدیم، اینکه روزگاری نهچندان دور کرهایها آرزویشان این بوده که سئول مثل تهران پیشرفته باشد و حالا آنها کجا هستند و ما کجا؟ نمیخواهیم در راستای فرهنگ غرولند و نگاه به عقب در این نوشته بهمرور این داستانهای واقعی ولی تلخ و تکراری بپردازیم.
خانم «پارک گئون هی» رئیسجمهور کرهجنوبی در چارچوب سیاست «اقتصاد خلاقانه» تمرکز کشورش را بر نوآوری و فناوری نسل آینده قرار داده است. همچنین براساس گزارشها ۷۰ درصد از مشاغل کرهجنوبی توسط استارتاپها ایجاد شده است. بر همین اساس دولت کره قصد دارد سرمایهای معادل ۷/۳ میلیارد دلاری را به استارتاپها تزریق کند.
این مبلغ علاوه بر اکوسیستم سرمایهگذاری محلی و بینالمللی است که بر روی استارتاپهای کرهای صورت میگیرد. اگر به سیاستهای دولت روحانی نیز نگاه کنید سرمایهگذاری قابلتوجهی در حوزه شرکتهای دانشبنیان صورت گرفته است؛ برای نمونه میتوان به بسترسازی برای حضور شرکتهای دانشبنیان و استارتاپی در پارکهای علمی و فناوری و در اختیار گذاردن تسهیلات از طریق صندوق نوآوری و شکوفایی و معافیتهای مالیاتی و… اشاره کرد.
همه اینها اتفاقات خوبی است که در حال شکلگیری است و این منهای سرمایهگذاری است که سرمایهگذاران خطرپذیر و خود استارتاپها انجام میدهند.
اما در این میان دو سوال مهم بیپاسخ وجود دارد. استارتاپهای ایرانی چند درصد از مشاغل کشورمان را به وجود آوردهاند؟ چون آمار رسمی در دست نداریم نمیتوانیم بگوییم که میزان سرمایهگذاری و حمایتهای دولت کافی بوده است یا نه، اما مسئولان بهتر از ما میدانند اشتغالزایی از طریق استارتاپها سریعتر و کمهزینهتر است و باید بر اساس دادههای خود اقدام به گسترش سرمایهگذاری و تسهیل در امور کنند.
نکته مهم دیگر همانطور که در گزارش صفحه اکوسیستم در مورد وضعیت استارتاپی کرهجنوبی آمده «یکی شدن بازیهای آفلاین و آنلاین یکی از اولویتهای اصلی دولت کره در سال ۲۰۱۶ خواهد بود.» حال این سوال به وجود میآید که در حوزه سیاستگذاری کلان سمتوسوی استارتاپهای ایرانی باید به کدام سمت برود و اولویت دولت ما در این حوزه چیست؟
حرف آخر:
از چه سالی تا چه سالی باید به کجا برویم و چه مسائلی را استارتاپها باید حل کنند؟ در نقشه راه از استارتاپهای ایران چه ارزشافزودهای را برای کشور میخواهیم و دغدغه اصلی چیست؟ در کشورمان برای استارتاپها اصلا نقشه راهی داریم؟ یا همه چیزمان هنوز استارتاپی و در مرحله اولیه است!
یقینا در حوزههای دانشبنیان سندهای بالادستی وجود دارد اما جایگاه و سمتوسوی استارتاپهای غیردانشبنیان در این اکوسیستم چیست؟ اگر سندی وجود دارد باید در انتشار و اطلاعرسانی آن اقدام جدی کرد تا استارتاپهای نوپا و سرمایهگذاران به آن دسترسی داشته باشند. اما اگر وجود ندارد باید برای اکوسیستم استارتاپی ایران (بهخصوص غیردانشبنیانها) سند بالادستی یا چشمانداز بلندمدت تعریف کرد. اگر این اتفاق نیفتد ما میمانیم و داستان تکراری ایرانخودرو و هیوندا و اینبار با دو نام استارتاپی ایرانی کرهای…