پرداختن به ظرفیتهای حوزه آنلاین و بهویژه استارتاپها و کارکردی که میتوانند در توزیع مناسب ثروت، اشتغالزایی، احیای هنرها و داشتههای بومی و بهکارگیری منصفانه نیروی کار از هر دو جنس زن و مرد داشته باشند، موضوع گفتوگوی «شنبه» با ناصر زرگر بوده است. معاون سرمایهگذاری ریاستجمهوری در این گفتوگو از اقدامات این معاونت برای بهرهگیری از ظرفیتهای حوزه آنلاین برای ثروتآفرینی در روستاها گفته و اینکه چه ظرفیتهایی در مناطق یادشده وجود دارد که میتواند زمینهساز تولید اپلیکیشنهای متعدد، استارتاپهای گوناگون و… شود. وی همچنین از همکاری این نهاد با فروشگاههای آنلاین گفته و از آمادگیشان برای همکاری با جوانان از مناطق مختلف کشور برای خرید محصولات دانشبنیان و نرمافزارهایی که در جهت احیای داشتههای فرهنگی و بومی ایران تولید میکنند.
- جمعیت روستایی ایران که زمانی جمعیتی مولد بوده، به جمعیتی مصرفکننده تبدیل شده و کمبود منابع طبیعی مانند آب نیز مزید بر علت شده تا روستاها رو به ویرانی برود و روستاییان به حاشیهنشینانی بیبضاعت در کنار شهرها تبدیل شوند. شما به عنوان مقام مسئول در این زمینه چه اقداماتی داشتهاید؟
در نگاه نخست باید توجه داشته باشیم که در ایران با توزیع نامناسب جمعیت مواجه هستیم. بهگونهای که ۸۰درصد از جمعیت ایران در ۵۰درصد از پهنه سرزمینی متمرکز شدهاند و ۲۰درصد از جمعیت در ۵۰درصد شرق و جنوب شرق کشور قرار دارند. نکته این است که ما در جنوب شرق و شرق کشور آبهای آزاد را داریم که باید منابع توسعه قرار میگرفتند اما متاسفانه از گذشته تاکنون از این ثروت استفاده نشده و نگاه به دریا معمولا نگاهی امنیتی بوده است. در حالی که ایران حداقل ۵ تا ۶ شهر جهانی مانند دوبی میتوانست داشته باشد؛ از خرمشهر گرفته تا چابهار. بههمین دلیل مردمی که در این نواحی حضور دارند، بهویژه روستاییان از فقیرترین افراد کشورمان هستند. همین بیتوجهی به مناطق مرزی و توجه به مرکز منجر به جابهجایی جمعیت به شکل نامتناسب شده است. اما اگر این نواحی رونق بگیرند تا ۱۵میلیون نفر جابهجایی جمعیت را به سمت این مناطق خواهیم داشت. نکته دیگر اینکه نرخ رشد جمعیت در حاشیه کلانشهر، حدود ۶/۴درصد بوده و در مراکز استانها ۳/۴درصد و در حاشیه شهرها، ۳درصد است. جالب است که نرخ رشد جمعیت در روستاهای ایران منهای ۷درصد است. نرخ رشد جمعیت یعنی جابهجایی جمعیت و این یعنی عدم توازن و عدم توزیع فرصتها و منابع به شکل عادلانه. نتیجه این عمل ایجاد ۱۱میلیون نفر حاشیهنشین در کشور است. این جامعه روستایی پراکنششان تا ۷۰درصد از پهنه سرزمین ایران را دربرمیگیرد. اما از سال ۳۵ تاکنون بیش از ۳۴هزار روستا تخلیه شده است؛ یعنی از ۹۸هزار روستا به ۶۲هزار آبادی و روستا رسیدهایم. نکته دیگر اینکه براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، حدود ۹دهک جامعه روستایی ایران در منطقه ناامن غذایی قرار دارند. همچنین به لحاظ آموزشی هم این پراکنش جمعیتی آموزش لازم را دریافت نمیکنند. انتخاب گستردهای ندارند و حتی به مراکز فنیوحرفهای دسترسی ندارند.
با توجه به این مسائل به این نتیجه رسیدیم که باید فناوری را با همه پهنه سرزمین درگیر کنیم؛ یعنی باید روند کشاورزی، روند تولیدات روستایی و فروش و بستهبندی در این جامعه روستایی شکل بگیرد. این اتفاق در کشورهای صنعتی رخ داده و جامعه روستایی همپای جامعه شهری رشد کرد و به این صورت نیست که از نهادهایی پول ماهانه بگیرند یا منتظر یارانه باشند. جامعه روستایی در کشورهای صنعتی، کل کشور را اداره میکند و نقش اصلی را در ثروتآفرینی برعهده دارد. اما در ایران انقلاب صنعتی با شهر درگیر شده و نه جامعه روستایی. روستایی کود و بذر و وسایل کشاورزی را از شهر میخرد و شبکه فروش و بستهبندی و آزمایشگاه هم در اختیار جامعه شهری است و منافع روند تولید به جامعه محلی برنمیگردد و همین عاملی میشود برای کسری درآمد و در نتیجه رهاکردن روستا و مهاجرت به شهر.
- از اقدامات مشخصی که برای رفع این مشکلات شده، بگویید.
برای توسعه پایدار باید به کیفیت زندگی، توسعه انسانی، محیط زیست و فناوریهای نو توجه کرد. ما طی ۴ سال گذشته تلاش کردیم که زنجیره ارزش را به روستا برگردانیم. به این صورت که شرکت مشاوری برای تسهیلگیری و توانافزایی که بیشتر تخصص جامعهشناسی و روانشناسی دارد، به جامعه روستایی بردیم. این شرکت ثروتها و داشتههای روستا را احصا میکند، همراه با جامعه بومی موضوع فعالیت را تعریف میکنند، شرکت تشکیل میدهند و از نیروهای بومی برای حضور در هیات مدیره این شرکتها استفاده میکنند. همچنین از نیروهای معتمد روستایی و سرمایه اجتماعی روستا بهره میبرند. همچنین پس از تولید در حوزه بازار و ارتقای کیفیت محصول هم در کنار جامعه روستایی است. در حال حاضر بیش از ۳هزار شرکت در کشور در حال شکلگیری است. مثلا در خراسان جنوبی ۲۰۰باغدار زرشک را شرکت مشاور ما جمع کرده و یک شرکت تشکیل داده و کارخانهای برای بستهبندی و عرضه زرشک به بازار راهاندازی کردهاند که توسط جامعه محلی اداره شده و به نوعی جامعه محلی را به بنگاهداری نوین تشویق میکند.
- اقداماتی که اشاره کردید، بیشتر جنبههای سنتی کار را نشان میدهد. «شنبه» میخواهد بداند که از حوزه آنلاین و فناوری نوین چه استفادهای بردهاید؟
برای تحقق آنچه شما اشاره کردید، شرکتهای دانشبنیان را با اقتصاد روستاها درگیر کردهایم. تسهیلاتی به آنها میدهیم تا با حضور در روستاها در مدیریت منابع انسانی، مدیریت منابع انرژی و مدیریت تولید محصول به جامعه محلی کمک کنند. از دیگر اقداماتی که ما برای برگشت ثروت و منابع به روستاها در پیش گرفتیم، تجهیز این جوامع به ابزار نو بوده است. قبل از دولت یازدهم کمتر از هزار روستا از پوشش اینترنت برخوردار بودند و طی ۴سال اخیر بیش از ۲۵هزار روستا از اینترنت پرسرعت برخوردار شدهاند. از این اینترنت برای حوزههایی چون آموزش مجازی بهداشت و حوزه بازرگانی استفاده کردهایم و طی ۲ سال گذشته بخشهای بازرگانی مجازی را فعال کردهایم و فروشگاه بزرگی به نام دیجیروستا شکل گرفته است. همچنین در حال راهاندازی خبرگزاری روستا هستیم. اطلاعات بیش از ۳۰هزار روستا را گردآوری کردهایم و بازار همه این مناطق را رصد میکنیم.
از دیگر ابزارها ارتباط با سمنهاست، چون اعتقاد داریم که دولت نباید سازمانی عریض و طویل ایجاد کند و اسمش را سازمان توسعهای بگذارد بلکه در روستا و مناطق محروم باید قدرت را به مردم و بخش خصوصی یعنی سمنها واگذار کند؛ یعنی از طریق سمنها و با استفاده از منابع دولتی و تجمیع سرمایه مردمی عدم توازن عادلانه ثروت را از بین ببرد. سمنهایی که پیش از این شکل گرفته بود، با دولت موازیکاری میکردند و در مباحث اقتصادی و نرمافزاری روستاها کمتر وارد میشدند، اما در نشستهایی که با آنها داشتیم قرار بر این بوده که به سمت توسعه روستایی بروند.
- بستر اینترنت جایی شده برای فروش؛ چه تعاملی با فروشگاههای اینترنتی ایران برای فروش محصولات جامعه روستایی دارید و اصولا چقدر اعتقاد دارید که استارتاپها میتوانند بازوی قدرتمندی برای فقرزدایی از مناق دورافتاده کشورمان باشند؟
نشستهایی با فروشگاه اینترنتی اول مارکت داشتهایم و قرار است برای فروش محصولات صنایعدستی و محصولات کشاورزی جامعه روستایی با آنها همکاری کنیم. همچنین سازمان صنایعدستی کشور طی سال گذشته بیش از ۲۰۰سایت برای فروش صنایعدستی ایجاد کرده است. ما نیز با سازمان صنایعدستی و جهادکشاورزی وارد مذاکره شدهایم و میخواهیم در مراکز استانها، دهکدههای روستایی ایجاد کنیم تا همه ظرفیتهای روستایی آنجا معرفی شود. همچنین با سازمان تربیت بدنی وارد مذاکره شدهایم که اطلاعات بازیهای محلی و آداب و آیینهای بومی ثبت شوند، مبانی فرهنگی و حوزه نشر در این زمینه فعال شود و فرهنگهای بومی احیا شوند؛ حتی در زمینه بازیهای محلی به این نتیجه رسیدهایم که بخشی از آنها را میتوان به بازیهای کامپیوتری تبدیل کرد. این همان نگاه به داخل و داشتههای بومی است. مثلا تنوع موسیقی، آیینهای محلی، پوشش محلی و… همگی باید ثبت اطلاعات شوند و حتی در قالب اپلیکیشنهایی برای حوزه گردشگری تهیه شوند. همه این کارها میتواند به اقتصاد روستا کمک کند. حتی طب سنتی و روشهای درمانی در روستاهای ایران میتواند به مرجعی درمانی و در قالب اپلیکیشن تهیه شود. معماری ایرانی نیز این قابلیت را دارد. اینها داشتههای بومی و فرهنگی ایران است که مغفول مانده و فناوری نوین و کسبوکارهای آنلاین میتوانند ابزارهای قدرتمندی برای احیا، فروش و درآمدزایی از این طریق باشند.
اپلیکیشنهای تولیدشده را میتوان در نمایشگاهها و در جلساتی با حضور سفرای سایر کشورها به نمایش گذاشت تا سرمایههای بومی ایران شناخته شوند و بسترهای جذب گردشگر داخلی و خارجی را فراهم کنند.
مثلا در یکی از نمایشگاههای داخلی بیش از ۷۵گروه موسیقی از نواحی مختلف ایران حضور داشتند که ظرفیت عظیمی برای جذب گردشگر خارجی به شمار میروند. اما چون اطلاعاتشان در یک مجموعه ثبت نشده و راهی برای حضورشان در بازارها فراهم نشده، در معرض فراموشی قرار دارند و از این ظرفیت درآمدزایی قابلتوجهی نشده است.
به همین دلیل یکی از مباحثی که با یکی از کسبوکارهای آنلاین مطرح کردهایم تهیه اپلیکیشنهایی از این ظرفیتهاست و هر کسی که چنین نرمافزارهایی تولید کند، خریدار آن خواهیم بود. فروشگاههایی مانند اول مارکت، دیجیروستا در استانهای شمالی مانند گیلان، یا کسبوکارهای بومگردی در استان گلستان همگی خریدار و خواهان چنین نرمافزارهایی هستند. در همین زمینه با دانشگاههایی مانند صنعتی شریف هم وارد مذاکره شدهایم که تولید چنین نرمافزارهایی به چند زبان زنده دنیا انجام شود و حتی دفتر کاری در خارج از ایران تهیه شود و به معرفی این محصولات، فروششان و ثبت تقاضای خرید بپردازد. برای هر رشته هنری و هر بخش فرهنگی هم دپارتمانی تشکیل شود و بهصورت کامل به ثبت همه جزییات هر شاخه بپردازد. حتی این طرح این ظرفیت را دارد که تا ۵۰۰نفر از نیروهای بومی را به خدمت بگیرد و اقدامات لازم برای هر بخش را انجام دهد. مثلا استارتاپی روی فرش کار میکند، استارتاپ دیگری اختصاصی در حوزه سوزندوزی کار میکند و گروهی دیگر روی گلیمهای ایرانی.
در حقیقت دولت به این نتیجه رسیده که توجه به داشتههای داخلی و رویکرد فناورانه به این داشتهها میتواند تغییرات مثبت و بنیادینی در اقتصاد روستاها و مناطق کمدرآمد ایجاد کند که بهخودی خود مانعی برای مهاجرت و مانعی برای افزایش حاشیهنشینی و قرارگیری در معرض آسیبهای اجتماعی است.