البته باید توجه داشت که خودرو و مسکن در این آمار لحاظ نشدهاند و این آگهیها مربوط به کالاهایی چون پوشاک، لوازم ورزشی، لوازم الکترونیک، لوازم دیجیتال، مبلمان و… است.» اربابیان از آمار دیگری هم حرف میزند؛ آماری که مربوط به تعداد کل آگهیهایی است که سال گذشته در شیپور عرضه شده است. این میزان به ۳۵میلیون آگهی میرسد. صحبتهای رضا اربابیان، بنیانگذار شیپور را در ادامه میخوانید.
ارزش بالای بازار کالای دستدوم ایران
بازار کالای دستدوم در ایران، بازار بزرگی است. آمارهایی که رضا اربابیان ارائه میکند، مربوط به بازار بالفعل کنونی است، اما این بازار وجوه بالقوه بسیاری دارد که کماکان بدون استفاده مانده است. اربابیان میگوید: «طبق آماری که ما داریم، در بسیاری از کشورهای جهان، از هر ۱۰نفر، ۷ نفر از کالای دستدوم استفاده میکنند و چنین کالاهایی را خرید و فروش میکنند اما در ایران از هر ۱۰ نفر تنها یک نفر از این کالاها استفاده میکند.»
اربابیان معتقد است که ارزش کالای دستدوم برای بسیاری از ایرانیها آشکار نشده و هنوز علاقهمند به خرید کالای نو هستند. در حالی که خرید و فروش کالای دستدوم، کمک زیادی به اقتصاد خانوادهها میکند. البته بعد از گرانیها و تحریمها و عدم ثبات قیمتها، بازار نیازمندیها رونق گرفته چون مردم قدرت خریدشان کاهش یافته است. استفاده از کالای دستدوم، میتواند جایگزین کالاهای بیکیفیت وارداتی شود. این کالاها اگر به چرخه بازار برگردند، از هدررفت سرمایهها جلوگیری میکند. در جامعه ما فرهنگ استفاده از کالای دستدوم باید بیش از اینها نهادینه شود.
فرهنگ استفاده از دستدومها نهادینه نشده
بنیانگذار شیپور میگوید: «ما ۷سال پیش شیپور را راهاندازی کردیم. در آن زمان دید مثبت و فراگیری نسبت به کالای دستدوم وجود نداشت. به همین دلیل ما باید در ابتدا فرهنگسازی میکردیم و تابوهای استفاده از این کالاها را میشکستیم. به همین دلیل هم هزینههای زیادی در این زمینه متحمل شدیم و حتی خیلی دیر به سوددهی رسیدیم چون در حوزهای وارد شدیم که هنوز دیدگاه مثبتی نسبت به آن وجود نداشت.
اما الان اوضاع متفاوت شده است. فشارهای مالی که مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند و در نتیجه مشکلات اقتصادی که خانوارها را گرفتار کرده است، موجب شده تا بازار کالای دستدوم رونق بگیرد و مردم به سراغ انباریهای خود بروند و وسایلی را که استفاده نمیکنند، برای فروش عرضه کنند.»
الان اوضاع متفاوت شده است. فشارهای مالی که مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند و در نتیجه مشکلات اقتصادی که خانوارها را گرفتار کرده است، موجب شده تا بازار کالای دستدوم رونق بگیرد و مردم به سراغ انباریهای خود بروند و وسایلی را که استفاده نمیکنند، برای فروش عرضه کنند
اربابیان همچنین میگوید: «کسبوکارهای آنلاین و رونق خرید و فروش کالاهای دستدوم روی درگاه اینترنت، موجب رونق هرچه بیشتر این بازار شده است. الان افراد از نقاط مختلف ایران میتوانند با یکدیگر در ارتباط باشند و کالا خرید و فروش کنند.
این بازار میتواند تنوع بسیاری داشته باشد؛ شاید وقتی از بازار کالای دست دوم حرف میزنیم، معمولا پوشاک و مبلمان و لوازم خانه به ذهنمان خطور کند اما در واقع هر چیزی که زمانی مورد استفاده بوده و الان دیگر نیست و کارایی ندارد، میتواند مورد استفاده دیگران باشد. حتی لوازم و تجهیزات پزشکی که بعضا به علل مختلف دیگر مورد نیاز یک پزشک نیست، به پزشکی دیگر در شهری دیگر فروخته میشود.»
شکست تابوی خرید لباس دستدوم
ایرانیها هنوز به خرید لباس دستدوم حساس هستند، اما این حساسیتها هم کمکم در حال از بین رفتن است. مدیرعامل شیپور معتقد است که کالایی مانند پوشاک باید در وبسایتهای تخصصی کار شود. همین الان کسبوکارهایی که به صورت تخصصی روی لباس کار میکنند، توانستهاند موفقیتهایی را به دست بیاورند، اما در حال حاضر کالاهایی چون موبایل، تلویزیون، مبل و خودرو بهراحتی به صورت دستدوم خرید و فروش میشوند.
در بازار نیازمندیهای ایران جای کار بسیاری خالی مانده است. اربابیان با بیان این جمله ادامه میدهد: «بازار بزرگی پیش روی ماست و بنابراین باید گروهبندی شود و هر کسبوکاری به صورت تخصصی روی بخشی از بازار کار کند. هر چند در حال حاضر تعداد وبسایتهای تخصصی کم است اما جا برای کار بسیاری از کسبوکارها وجود دارد. گروهبندیها بازار نیازمندیها بسیار زیاد است و روی همه این بازارها میتوان کار کرد.»
بنیانگذار شیپور و همکارانش ۷سال روی فرهنگسازی استفاده از کالای دستدوم کار کردهاند چون اعتقاد دارند که در ابتد ا مردم باید با این بازار و این فرهنگ آشنا میشدند تا بتوانند از آن استفاده کنند. اربابیان میگوید: «باید رفته رفته به این درک برسیم که توجه به کالای دستدومی که هنوز کارایی و کارکرد دارد، یعنی ما ارزش پولمان را میدانیم. وقتی میتوان کالایی را با قیمت کمتر خریداری کرد، چرا باید چندین برابر بابت کالای نو پول بپردازیم؟!»