کسی که «چگونگی» انجام یک کار را میداند، فقط یک شغل خواهد داشت اما کسی که «چرایی» انجام آن کار را میداند، همیشه رئیس او خواهد بود، این یکی از اصول مهمی است که قبل از ورود به بازار کار هر کسی باید بداند. اگر به دنبال حاشیه امن کاری هستید و حقوق سر وقت میخواهید، تا میتوانید دانش بیاموزید و متخصص شوید و اگر با ریسک و تصمیمگیری و مسئولیتهای آن انرژی بیشتری میگیرید و بینش خود را افزایش دهید، کسی که خوب فکر میکند مشکلات را حل میکند. چنین افرادی همیشه راهحلی برای هر مشکل پیدا میکنند زیرا مجهز به ابزار تفکر هستند. اگر شما به عنوان مدیر یک شرکت متوسط یا بزرگ همزمان هم در بازاریابی فعالیت دارید و هم در حسابداری فاکتورها را وارد سیستم حسابداری میکنید، باید از یک واقعیت تلخ مطلع بشوید: «شما فقط یک کارمند در جایگاه مدیریت هستید.» مهمترین کاری که یک مدیر برعهده دارد «فکر کردن» است و این جملات ابتدایی نصایحی بود که یک انسان باتجربه در پاسخ به سوالم داد. اگر یک مدیر برای مدت طولانی از تفکر فاصله بگیرد، بعد از مدتی از آن سازمان چیزی جز یک مجموعه فرآیندهایی که هیچکس علت واقعی آن را نمیداند، باقی نخواهد ماند. ما در این سلسله مقالات سعی میکنیم تا شما را با انواع مدلهای فکری و روش استفاده از آنها آشنا کنیم. قبل از شروع باید جواب سوال ابتدای این مقاله را بدهید. «آیا به دنبال حاشیه امن برای کار خود هستید یا چالشهای پیشبینینشده را دوست دارید؟»
یک داستان کوتاه
کتابخانهای برای نقلمکان به ساختمان جدید خود با مشکل روبهرو شده بود، آنها برای جابهجایی همه کتابها باید هزینه گزافی جهت حملونقل و نیروی کار پرداخت میکردند، اما یک مدیر باهوش توسط یک آگهی همه این هزینه را حذف کرد. او در آن آگهی به مردم اطلاع داد که کتابخانه بهدلیل جابهجایی کتابهای خود را بهصورت رایگان و در ازای دریافت کارت شناسایی در اختیار عموم مردم قرار میدهد و آنها باید کتابها را طی 2هفته آینده به آدرس جدید کتابخانه تحویل دهند. تفاوت افرادی که در فکرکردن مهارت دارند با افرادی که فقط انجام کارها را بلدند، مانند داستان بالاست. شاید با پرداخت هزینهای گزاف، حاشیه امنی برای کار وجود داشته باشد اما با قبول یک ریسک و مسئولیتپذیری در قبال آن تصمیم میتوان راهحلهای خلاقانهای برای رسیدن به اهداف پیدا کرد. مدیریت علم کنترل منابع است و افرادی که فکرکردن بلد هستند، همیشه راههایی برای استفاده هوشمندانه از منابع پیدا میکنند و این تفاوت بین مدیران سطح بالا و مدیران معمولی است.
چطور عادت کنم به فکرکردن
1- دفترچه ایده داشته باشید
آدمهای خوشفکر همیشه در حال یادگیری هستند، حتی زمانی که دارند چیزی آموزش میدهند. کتاب بخوانید، پادکست گوش دهید و خلاصه تا میتوانید ورودیهای خوب را حفظ کنید و آنها را درون دفترچه ایدهها بنویسید تا در زمانهای مناسب به سراغ شان بروید و به آنها فکر کنید. برای یادداشتبرداری پیشنهاد میکنم از ابزارهای آنلاینی مثل google keep یا ever note یا one note استفاده کنید تا در هر پلتفرم و هر جایی در دسترس باشند. هر کدام از این ابزارها معایب و مزایایی دارند که با استفاده از آنها میتوانید به ویژگیهای هرکدام پی ببرید.
2- کمال همنشینی با افراد خوشفکر
شخصیت ما برآیندی از 5 دوست صمیمی است که هر روز با آنها معاشرت میکنیم، اگر این افراد قدرت بالای تفکر داشته باشند، ما نیز به طور ناخودآگاه در استفاده از قدرت فکر مهارت پیدا میکنیم، برای معاشرت با این افراد نیاز نیست حتما شماره تلفن آنها را داشته باشید، خواندن کتابها و مقالات آنها نیز به شما این امکان را میدهد تا با طرز فکر و نوع نگاه آنها آشنا شوید. در سالهای اخیر شبکههای اجتماعی باعث شدند با افراد زیادی آشنا شویم که حتی از نزدیک هم با آنها ملاقات نداشتهایم، من شانس این را داشتم که در طول چند سال اخیر با افرادی معاشرت کنم که با بخشندگی آنچه را آموختهاند، در اختیار من قرار دهند و نکتهای که آموختم این بود: «اگر میخواهید همنشین افراد خردمند باشید، باید در یک فن مهارت بالایی داشته باشید.»
3- عادت کنید به فکر کردن
اگر میخواهید خوشفکر باشید، باید به فکر کردن عادت کنید. چالشهایی را برای تفکر پیدا کنید و در روزهای منظم به تفکر بنشینید، در مورد ایدههایی که در دفترچه ایدهها نوشتهاید فکر کنید، اخبار زیادی درمورد اکوسیستم استارتاپ ایران منتشر میشود و هر روز در خصوص تصمیمات مدیریتی شرکتها خبرهایی وجود دارد. من همیشه از خودم سوال میکنم اگر جای مدیران این استارتاپ بودم، چه تصمیم جایگزینی میگرفتم یا علت این تصمیم چیست؟، چه مولفههایی بر تصمیم مدیران این شرکتها تاثیرگذار بوده است؟
4-ز عمل کار برآید
سیدی جکسون باور داشت «ایدههای بزرگ همانگونه که به بالهایی برای پرواز احتیاج دارند، به ابزارهایی برای به زمین نشستن نیز احتیاج دارند»، یکی از مهمترین تفاوتهایی که تفکر با توهم و تخیل دارد، قابل اجرا بودن خروجی فکر است. اگر ساعتها و روزها مشغول تفکر هستید، بهتر است تعدادی از آنها را عملی کرده تا متوجه شوید چقدر درست فکر کردهاید. با اجرای چند فکر مصالح لازم برای خلق فکر و ایده جدید را خواهید داشت، اما توهم و تخیل فقط حال شما را خوب میکند و در بلندمدت جز اندوه فرصتهای از دست رفته، چیز دیگری بر جا نمیگذارد.
ما چطور فکر میکنیم؟
ما در این سلسله مقاله سعی داریم تا چند مدل فکری شناختهشده را بررسی کنیم، البته همه مدلهای فکری محدود به همین تعداد نیست و در این مقاله بهصورت خلاصه بخشی از هر مدل فکری را معرفی میکنیم. در مقالات آینده با مثالهایی از دنیای واقعی هر طرز فکر را نقد خواهیم کرد و نکته دیگر آنکه تمام مدلهای فکری محدود به اینها نخواهد بود. مدلهای دیگری نیز وجود دارند که در آینده آنها را نیز نقد خواهیم کرد.
تفکر کلنگر
یک قدم عقب بگذارید و تصویر بزرگتر را ببینید.
ویژگی کسانی که از این تفکر بهره میبرند:
- همیشه درحال یادگیری هستند
- با دقت و توجه گوش میکنند
- همهجانبه نگاه میکنند
- کامل و متعادل نگاه میکنند
این سبک فکری به شما چه کمکی میکند؟
- ابزاری برای مدیریت در اختیار شما قرار میدهد.
- پیش از دیگران میبینید و آمادگی پیدا میکنید.
- برای هر موقعیت عوامل متعدد را در نظر میگیرید.
- میتوانید از هدفی که گروه دنبال میکند، تصویری ترسیم کنید.
- ارتباط گذشته و آینده را میبینید پس مسیر حرکت را تشخیص میدهید.
- زمانی که فرصتی ایجاد میشود، آن را میبینید.
- مانع از هدررفت انرژی برای کارهای کماهمیت میشود.
- کمک میکند قلمروی ناشناختهها را کشف کنید.
تفکر متمرکز
دانش زمانی قدرت محسوب میشود که بدانید به چه چیزهایی فکر نکنید و این مهارت افراد متمرکز است.
این سبک فکری به شما چه کمکی میکند؟
- انرژی لازم برای رسیدن به هدف را تامین میکند.
- به ایدههای شما زمان میدهد تا به قدر کافی رشد کنند.
- باعث شفافیت و روشنشدن هدف میشود.
- راه رفتن به مرحله بعد را هموار میکند.
- اولویتها را برای شما مشخص میکند.
تفکر خلاق
برای موفقیت نیاز به کار متفاوتی ندارید، فقط کارها را بهگونهای متفاوت انجام دهید
ویژگی افراد خلاق چیست؟
- برای کوچکترین ایدهها ارزش قائل هستند.
- گزینههای مختلف را امتحان میکنند.
- مشکلی با ابهامات احتمالی ندارن.د
- از موضوعات غیرعادی و غیرمعمولی استقبال میکنند.
- موضوعات غیرمرتبط را به هم ربط میدهند.
- از شکست خوردن نمیترسند.
این تفکر چه کمکی به شما خواهد کرد؟
- ارزش هرچیزی را افزایش میدهد.
- تفکر خلاق زاینده و پویایی به همراه دارد.
- باعث جذب دیگران به سوی شما و ایدههایتان میشود.
- باعث میشود بیشتر از دیگران یاد بگیرید.
- موقعیتهای شما را به چالش میکشد.
تفکر واقعگرا
فهم درست چیزی که هست، نه چیزهایی که آرزوی بودنش را داریم
این تفکر چه کمکی به شما میکند؟
- خطر عوامل منفی را به حداقل میرساند.
- هدف و استراتژیهای آن را برای شما مشخص میکند.
- به عنوان عاملی حیاتی به تغییرات سرعت میدهد.
- آرامش و امنیت را به همراه دارد.
- این تفکر به شما اعتبار مضاعف میبخشد.
- واقعگرایی باعث محققشدن رویاها میشود.
تفکر استراتژیک
یک سبک کارآمد در تفکرات فردی است اما ثمرات سازمانی زیادی به همراه دارد
این سبک فکری به شما چه کمکی میکند؟
- تفکر استراتژیک کارهای دشوار را راحتتر میکند.
- شما را مجبور میکند تا از خودتان سوالات درستی بپرسید.
- سبب میشود که خود را با شرایط خاص هر مسئله هماهنگ کنید.
- از امروز شما را برای فردایی که مبهم است آماده میکند.
- حاشیه خطا را کم میکند.
- موجب برتری استراتژیهای شما نسبت به سایرین میشود.
تفکر امکانگرا
فقط غیرممکن، غیرممکن است
این تفکر چگونه به شما کمک میکند؟
- تواناییهای شما را در شرایط دشوار افزایش میدهد.
- باعث جذب فرصتها و آدمها به سمت شما میشود.
- توانمندیهای اطرافیان شما را نیز افزایش میدهد.
- باعث میشود بیشتر از سطح معمولی انتظار داشته باشید.
- انرژی شما را برای ادامه مسیر افزایش میدهد.
- از جازدن و تسلیمشدن در راه رسیدن به هدف جلوگیری میکند.
- کمک میکند تا نیمه پر لیوان را ببینید.
تفکر عمیق
چقدر از موفقیتهای خود درس گرفتهاید؟
تفکر عمیق به شما چه کمکی میکند؟
- دورنما و نگرشی درست به شما ارائه میدهد.
- باعث انسجام هیجانات شما در مسیر فکری میشود.
- اعتمادبهنفس شما را در شرایطی که نیاز به تصمیمگیری هست، افزایش میدهد.
- باعث روشنشدن ابهامات در تصویر کلی هدف شما میشود.
- باعث کسب تجربه خوب و تبدیل آن به تجربهای کاربردی میشود.
تفکر عامیانه
همه چطور فکر میکنند؟ (جزو تفکراتی است که باید بشناسید تا از آن استفاده نکنید)
معایب استفاده از این تفکر چیست؟
- عامیانه فکرکردن گاهی به معنای فکرنکردن است.
- این تفکر امید کاذب ایجاد میکند.
- در برابر هر تغییری مقاومت میکند.
- فقط نتایج معمولی به بار میآورد.
- خلاقیت شما جای خودش را به دنبالهروی میدهد.
تفکر مشارکتی
هیچیک از ما به اندازه همه ما باهوش نیست
تفکر مشارکتی چگونه به شما کمک خواهد کرد؟
- سریعتر از تفکر انفرادی به نتیجه میرسد.
- خلاقیت بیشتری نسبت به تفکر انفرادی دارد.
- رشد و بلوغ بیشتری به ارمغان میآورد.
- بسیار قویتر از تفکر انفرادی است.
- در بیشتر موارد نتایج درخشانتری به بار میآورد.
- تنها رسیدن به فکر بزرگ است.
تفکر غیرخودخواهانه
بنیآدم اعضای یک پیکرند / که در آفرینش ز یک گوهرند
این تفکر چه کمکی به شما خواهد کرد؟
- رضایتمندی درونی شما را افزایش خواهد داد.
- باعث میشود برای دیگران ارزش قائل باشیم و در نتیجه دوستان بیشتری خواهیم داشت.
- کیفیت زندگی را بالا میبرد.
- با این فکر شما خود را جزئی از یک کل بزرگتر خواهید دید.
- باعث برجا ماندن میراثی ارزشمند از شما خواهد شد.
تفکر هدفگرا
برای قایقی که هدفی ندارد، هر بادی خلاف مقصد اوست
تفکر هدفگرا چگونه به شما کمک میکند؟
- باعث روشنشدن مقصد و در نتیجه سهولت در انتخاب مسیر میشود.
- باعث میشود هر موقعیت را بهدرستی بررسی کنید.
- باعث میشود بهترین تصمیمات را بگیرید.
- روحیه شما را افزایش میدهد.
- باعث افزایش اطمینان شما به مسیر میشود.
ما در این مقاله سعی کردیم فقط ذهن شما را با انواع تفکرات مرسوم آشنا کنیم، انواع مختلف دیگری از تفکرات نیز وجود دارد که در مقالات آینده بهطور مفصل درمورد آنها توضیح خواهیم داد.