«وورا» نه‌تنها یوتیوب نشد بلکه به تاریخ پیوست!

رازهای شکست یک استارتاپ ویدئویی

0

استارتاپ WURA یک بستر درخواست فیلم برای سینمای آفریقا و Nollywood (سینمای نیجریه را به این نام می‌خوانند) بود که توسط مایک تاسیس شد.

استارتاپ WURA یک بستر درخواست فیلم برای سینمای آفریقا و Nollywood (سینمای نیجریه را به این نام می‌خوانند) بود که توسط مایک تاسیس شد.

او تعدادی برنامه‌نویس استخدام کرد و نرم‌افزار لازم را تهیه کرده و معادل ۳۵هزار دلار برای بازاریابی در فیس‌بوک هزینه کرد. گرچه کسب‌و‌کار مایک در حال رشد بود و موفق شد که ماهیانه بیش از ۳،۸۰۰ دلار درآمد به دست بیاورد، اما ورود یوتیوب و کمبود نقدینگی باعث شکست این کسب‌و‌کار شد.

مایک جوان ۲۸ ساله از ایالت جورجیای آمریکاست که در نیجریه متولد شده اما در ۱۲ سالگی به آمریکا مهاجرت کرده و از همان ابتدا عاشق رایانه شد. او برنامه‌نویسی برای کارهای ساده را از دبیرستان شروع کرده و در ادامه به یک کارآفرین اینترنت و برنامه‌نویس تبدیل شده. او طرح خود به نام وورا را برای ۲ سال به عنوان یک طرح شخصی آماده کرده بود.

مایک و خانواده‌اش علاقه‌مند به تماشای فیلم‌های آفریقایی بودند و اغلب آنها را در یوتیوب می‌دیدند. اما ناگزیر بود فیلم مورد نظرش را پس از جست‌وجو و انتخاب از بین تعداد زیاد نتایجی که نمایش داده می‌شد، انتخاب کند و ببیند.

طرح وورا برای او راهی بود که بتواند فهرست فیلم‌های مورد علاقه خود را به‌راحتی تشکیل داده و تماشا کند. به بیان دیگر وورا یک بستر نمایش فیلم بر اساس تقاضا بود که فهرست فیلم‌های با‌ کیفیت مناسب و آماده نمایش را به کاربران عرضه می‌کرد.

اما این طرح تا زمانی‌که مایک آماده سرمایه‌گذاری برایش نشده بود، تبدیل به یک طرح عمومی نشد. او که تعدادی کسب‌و‌کار دیگر را تجربه و رها کرده بود، به اندازه کافی پس‌انداز داشت که بتواند گروهی را برای کار روی طرح خودش استخدام کند.

مایک موفق شد‌ گروهی ۱۰ نفره که شامل خودش بود را به کار گیرد و نرم‌افزاری تهیه کند که امکان نمایش فیلم روی رایانه‌های شخصی در ازای حق اشتراک ماهیانه ۳٫۹۹ دلار را به کاربران می‌داد. کاربران با دریافت حق اشتراک به صدها فیلم و نمایش تلویزیونی دسترسی داشتند که به زبان‌های انگلیسی و سایر زبان‌های محلی نمایش داده می‌شد.

مایک به محض اتمام کار برنامه‌نویسی طرحش، شروع به تماس با تهیه‌کنندگان Nollywood کرد تا حق پخش فیلم‌های آنان را به دست بیاورد. خودش می‌گوید:

«یکی از مشکلات بزرگی که با آن مواجه بودم، کار کردن با افرادی در فضای کسب‌و‌کار آفریقای غربی و تعامل با افرادی با فاصله چند‌هزار‌کیلومتر آن‌طرف‌تر بود. گاهی اوقات دیسک‌های حاوی فیلم‌ها گم می‌شد یا محتویات آنها اشتباه بود و نه امکان بازگشت وجود داشت و نه امکان استفاده. سرعت اینترنت در آن منطقه به اندازه‌ای نبود که بتوان فیلم‌ها را از طریق اینترنت ارسال یا دریافت کرد و هزینه ارسال هر دیسک بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ دلار بود.»

مایک همزمان با کار روی وورا یک وبلاگ سرگرمی موفق داشت که به اندازه کافی از آن درآمد کسب می‌کرد و از درآمد آن وبلاگ برای تامین هزینه‌های وورا استفاده می‌کرد. او افرادی را برای تهیه اپلیکیشن گوشی هوشمند استخدام کرد و به این ترتیب یک کسب‌و‌کار واقعی ایجاد شده بود و مشتریان هزاران دلار برای دسترسی به فیلم‌هایی می‌پرداختند که او عرضه می‌کرد.

مایک برای بازاریابی سراغ فیس‌بوک و یوتیوب رفت و همچنین فهرستی از نشانی ایمیل کاربران احتمالی درست کرده و برای آنها اطلاعات ارسال کرد. سپس سراغ چند کسب‌و‌کار نوپا و وبلاگ سرگرمی رفت و از آنها خواست که وورا را تبلیغ کنند. در همین زمان شروع به ارائه تعدادی حق عضویت رایگان یا برخی تخفیف‌ها به مشتریان کرد تا کاربران بیشتری را به سمت خود جلب کند‌ و در همین مدت بود که حدود ۳۵هزار دلار برای تبلیغ در فیس‌بوک هزینه کرد. اما خودش می‌گوید که تبلیغات در فیس‌بوک به دو دلیل سرمایه‌گذاری وحشتناکی بود.

گرچه تعداد زیادی کاربر از طریق فیس‌بوک و گزینه‌ای که برای ورود یک مرحله‌ای برای کاربران فیس‌بوک در سایت خود گذاشته بود، به سمت مایک آمدند اما چون فیس‌بوک ایمیل کاربران را مخفی می‌کرد، دسترسی و ارتباط بعدی با کاربران مقدور نبود. حدود ۷۰درصد از کاربران از طریق فیس‌بوک به آنها پیوسته بودند اما مایک و همکارانش زمانی متوجه این مشکل شدند که هزاران دلار هزینه کرده بودند.

روندهای فیس‌بوک هر زمان تغییر می‌کند و هربار افرادی که با صفحات عمومی آن سروکار دارند، درگیر مشکلاتی می‌شوند. پس از پرداخت هزینه زیاد به فیس‌بوک، آنها همچنین دریافتند که تنها ۳درصد از کاربران وارد جمع دنبال‌کنندگان پست‌ها و مطالبی می‌شوند که مایک در فیس‌بوک می‌گذارد.

اما دلیل اصلی شکست طرح نه فیس‌بوک بلکه یوتیوب بود. گرچه برخی اشتباهات دیگر هم از جانب مایک بروز کرد، اما یوتیوب یک غول واقعی در صحنه این نوع کسب‌و‌کارها بود که موجب ناپایداری الگوی کسب‌و‌کار مایک شد و او دیرتر از آنچه که لازم بود، به این حقیقت پی برد.

بسیاری از افرادی که مایک برای دریافت حق پخش محصولات‌شان به آنها پول پرداخت کرده بود، سراغ یوتیوب رفتند و صفحات یوتیوب را با همان محصولات پر کردند.  در انتها مایک که حدود ۱۰۰هزار دلار برای حق پخش پرداخته و با سایر هزینه‌ها جمعا ۲۵۰هزار دلار هزینه کرده بود، به سختی ماهیانه ۳،۸۰۰ دلار درآمد کسب می‌کرد و ناگزیر شد کسب‌و‌کار خود را تعطیل کند.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.