«میخواهیم گوگلمپ ایران باشیم» این جمله، گل سرسبد حرفهای بچههای بلد است. آنها بلد را اپی بومی میدانند که قرار است نیازهای شهروندان ایرانی را پوشش بدهد. البته وقتی از حساسیتها نسبت به اصطلاحاتی مانند بومی و ملی حرف زده میشود، معتقدند که پیامرسانها این اصطلاحات را خراب کردهاند و ایرانیبودن بلد، یعنی اینکه بچههای ایرانی آن را توسعه دادهاند.
بلد، تیمی حدود 150نفره دارد. مدیرانش میگویند مهمترین دارایی بلد، سرمایه انسانی آن است و نه پولی که مجموعه هزاردستان برای آن هزینه کرده است. به گفته مدیر روابط عمومی و مدیر استراتژی بلد، این اپ نقشه، در حال حاضر 3میلیون و 700 هزار نصب دارد. آنها میخواهند در حوزه نقشه به بیش از 25میلیون نصب برسند.
حسین حجازی و زویا نیکنام، در مورد رقبایی که در بازار دارند هم صحبت کردهاند. آنها گوگلمپ را رقیب خود در حوزه نقشه میدانند و در بخش مسیریابی، نشان و ویز را رقبایی قوی میدانند. صحبتهایی هم داشتهاند در مورد میزان نصب رقبا.
بلد برنامهای برای برونرفت از مرزهای ایران ندارد. آنها میگویند اینکه چنین چشماندازی ندارند، یک انتخاب بیزینسی است. ضمن اینکه فراتر رفتن از ایران را واجد شرایط مالی بسیار زیادی میدانند و فراهمکردن چنین امکاناتی را بسیار سخت برآورد میکنند.
از برنامههای آینده بلد، اضافهکردن گویشها و لهجههاست. الان زبان ترکی در اپ بلد وجود دارد اما قصد دارند که سایر زبانها و گویشها و لهجهها را هم اضافه کنند. بازاری که بلد در آن حضور دارد، بازار بزرگ و روبهرشدی است اما تخمین دقیقی در موردش وجود ندارد.
آنها البته در مورد بازار B2B بلد میگوید که احتمالا سالانه تا 100میلیارد تومان گردش مالی دارد و معتقدند که بازار B2C قابل تخمین نیست: حتی گوگل هم نمیتواند تخمین درستی از این بازار داشته باشد و فقط اعلام میکند که این بازار در حال رشد است.
ایده اولیه بلد از کجا شروع شده و در کجا شکل گرفته است؟
نیکنام: ایده اولیه و فرایند اولیه و مطالعات راجع به محصول از اواخر سال95 و توسط آرین بختیارنیا با تیمی پنج شش نفره، شروع شده و رفتهرفته تیم بلد شکل گرفته و در اردیبهشت 97، این استارتاپ بهصورت رسمی کارش را آغاز کرد.
چرا بهوجود چنین نقشهای احساس نیاز شد؟ درحالیکه مثلا گوگلمپ در دسترس بود.
نیکنام: موضوع کلی که در مورد نقشه بومی وجود دارد، این است که چنین نقشهای خیلی هماهنگتر است با نیازهای مردم هر جامعه. چون مدل رفتاری، مدل جستجو و بهطور کلی نوع نیازهای افراد هر جامعه با جامعه دیگر متفاوت است.
مسئله متفاوتبودن نیازها ما را به این سمت برد که محصولی خلق شود که ارزشهایش مبتنی بر نیازهای بومی باشد و بخشی از فشاری را که در زندگی شهری بر انسانها وارد میشود، مرتفع کند و براساس نیازهایشان به آنها پاسخ مناسب بدهد.
مثل چه نیازهایی؟ یعنی چه نیازهایی در شهرهای ایران وجود داشت که توسط گوگلمپ پاسخ داده نمیشود؟
نیکنام: مثل حملونقل عمومی، چون حملونقل عمومی در هیچکدام از اپهایی که در این زمینه کار میکنند یا گوگلمپ، چنین نیازی را پوشش نمیدهند.
حجازی: مثل طرح ترافیک که ویز و گوگلمپ در ایران به چنین نیازهایی پاسخ نمیدهند یا دستیار صوتی که نام خیابانها را به زبان فارسی میگوید و نیازی نیست که کاربر دائما به صفحه گوشیاش نگاه کند.
در حالی که در مسیریابهای خارجی به این صورت است که مثلا میگویند خروجی سوم، اما در اپی مانند بلد به شما گفته میشود خروجی سوم، خیابان سرو غربی. بنابراین کاربر نیازی ندارد که به صفحه گوشی موبایلش نگاه کند که حواسش پرت شده و دچار حادثه شود.
غیر از این موارد، ما نمونه موفق غیرآمریکایی هم داریم که بهصورت بومی توسعه داده شده است. مانند یندکسمپ که بسیار قوی است و در روسیه کار میکند. حتی بچههای تیم ما به مسکو رفتند و این اپ را بررسی کردند.
یندکسمپ، یک نقشه پرجزئیات کامل است که در روسیه، بازار را از ویز گرفته است. اطلاعات دقیقی به کاربران میدهد و حتی حملونقل عمومی را بهصورت زنده به کاربر نشان میدهد. نکته دیگری که در اینجا وجود دارد، این است که اطلاعات قابل توجهی از هر شهری، در اختیار شهرداریها قرار دارد.
در این صورت امثال ویز یا گوگلمپ نمیتوانند بهصورت اختصاصی اطلاعات جزئی یک شهر در کشور دیگری را در اختیار شهروندان قرار بدهند چون به چنین اطلاعاتی دسترسی ندارند. اما یک اپ بومی، بهواسطه تمرکزی که روی تکتک شهرها دارد، اطلاعات خیلی جزئی و کاملی به شهروندان ارائه میکند.
همچنین بایدو در چین خیلی قوی است و بازار را در دست گرفته. البته در چین تا حدودی جلوی فعالیت گوگل را گرفته است اما در ایران گوگل وضعیت خوبی دارد و ما با آنها رقابت میکنیم.
چند بار به اصطلاح «بومی» اشاره کردید؛ اصطلاح معمول دیگر در این زمینه اصطلاح «ملی» است، اما کاربران معمولا با شنیدن این واژه عکسالعمل مثبتی ندارند چون بعضا تجربه خوشایندی برایشان ایجاد نشده است.
شما چرا اصرار در بهکاربردن این اصطلاح دارید؟
حجازی: بهنظر من اصطلاح بومی را پیامرسانها خراب کردهاند. الان هرکسی این دو اصطلاح را میشنود، فکر میکند که مجموعهای از حمایتهای دولتی و سازمانی پشت بلد قرار دارد. در حالی که اصلا اینطور نیست. بلد محصول مجموعهای است که دو محصول موفق به نام کافهبازار و دیوار را داشته که از پرنصبترینها هستند و این مجموعهای کاملا خصوصی است.
نیکنام: مسائلی که در مورد پسوندهای بومی و ملی وجود دارد و ما به این مسئله متفاوت فکر میکنیم، این است که ما اعتقاد داریم که ایرانیبودن چنین اپی، به خاطر ارزشی است که یک تیم ایرانی در حال خلق آن است. ما میخواهیم زندگی در ایران را برای کاربران آسانتر کنیم و تلاشمان این است که محصولی توسعه بدهیم که خودمان را شایسته استفاده از آن بدانیم.
پس برای راهاندازی بلد روی پتانسیل کافهبازار و دیوار حساب کردید؟
حجازی: الان کافهبازار تا 40 میلیون نصب دارد و دیوار تا 25 میلیون. همچنین تاکسیهای اینترنتی هم رایج شده بودند و به نقشه نیاز داشتند؛ ضمن اینکه کاربران زیادی به سمت استفاده از نقشه تمایل داشتند که بتواند رفت و آمد بهینهتری داشته باشند.
بنابراین ما این ظرفیت را بررسی کردیم و متوجه شدیم که نقشه میتواند کاربران زیادی داشته باشد. دقیقا مانند دو محصول دیگر مجموعه ما. ویژگی مثبت و برجستهای هم که نقشه دارد این است که مدت زمانی که کاربر روی نقشه حضور دارد، قابل توجه است و در کمترین حالت، هر کاربر تا 20 دقیقه روی نقشه حضور دارد.
نیکنام: این ویژگی موجب میشود که روشهایی برای درآمدزایی پیش روی صاحبان چنین اپی قرار میگیرد و جذابیت بالایی دارد، چون مخاطب مدت زمان زیادی روی نقشه حضور دارد و این نکته به لحاظ بیزینسی ارزش بالایی خلق میکند، چون این میزان از حضور در اپ، علاوهبر اینکه نیاز کاربر است که برای طی یک مسیر این مدت زمان را روی نقشه باشد، پیام دیگری هم دربردارد؛ کاربر با این حضورش اعتمادش به ما را نشان میدهد.
مثلا سفر یکساعتهاش را با اپ ما طی میکند چون میداند که مسیر درست را به او نشان میدهیم و او را به موقع به مقصد میرسانیم. حتی پلاک مقصدش را هم میتوانیم به او نشان بدهیم. این جزئیات برای کاربران ارزشمند است و برای ما هم اعتبار ایجاد میکند.
گفتید که دادههای ریزی به کاربران میدهید و بهعنوان ارزشهایی که خلق میکنید، از آنها نام بردید.
این دادهها را چگونه جمعآوری میکنید؟
حجازی: ما اطلاعات را به چند صورت بهدست میآوریم؛ یکی اینکه اطلاعات را از خود کاربرانی که در اپلیکیشن حضور دارند، بهصورت آشکار و ضمنی دریافت میکنیم.
آشکار این است که به این صورت که مثلا کاربر به ما میگوید که اسم کوچه به اشتباه به او گفته شده و… ضمنی یعنی اینکه مثلا در جایی اپلیکیشن به کاربر میگوید که دور بزند، اما متوجه میشویم که مثلا 20 کاربر دوربرگردان را دور نمیزنند و مسیر مستقیم را انتخاب میکنند.
بنابراین ما متوجه میشویم که این دوربرگردان بسته و دوربرگردان بعدی را به آنها نشان میدهیم. یا میزان ترافیک در یک مسیر را از سرعت لحظهای کاربران به دست میآوریم. ممکن است نهایت سرعت مجاز در یک خیابان 40کیلومتر باشد اما وقتی کاربری در این خیابان با 10کیلومتر حرکت میکند، متوجه ترافیک میشویم.
علاوه بر اطلاعاتی که از کاربران میگیریم، ما شرکتهای همکاری داریم که اطلاعاتی را در اختیار دارند؛ یا با آنها تهاتر میکنیم یا به نحوی از آنها سرویس میگیریم. مانند شرکتهای نقشهبرداری یا APIهایی که شهرداری دارد مانند API زمان رسیدن اتوبوس به ایستگاه.
شرکتهایی هم هستند که به خاطر نوع کارشان، اطلاعاتی دارند. مانند علیبابا که اطلاعات هتلها را دارد و ما طی همکاریهایی این اطلاعات را از آنها میگیریم و…
این دادهها چقدر دقیق هستند؟
نیکنام: بلد و دادههای بلد بهواسطه کاربرانش دقیقتر میشود. وقتی خودمان را با 6ماه یا یک سال گذشته مقایسه میکنیم، فارغ از اینکه تیم ما سعی کرده که خودش را در زمینههای مختلف توسعه و بهبود بدهد، ترافیک ما بر اثر استفاده کاربران، دقیقتر میشود.
هر چقدر آنها بیشتر استفاده کنند، دادههای ما دقیقتر میشود. مثلا اگر جای یک کسبوکار تغییر کرده باشد یا جایی بنبست باشد یا دوربرگردانی بسته باشد و… این اطلاعات را کاربران با استفادهای که از بلد میکنند، دقیقتر میکنند.
از سازمانهای دولتی چقدر اطلاعات میگیرید یا برای در اختیارگذاشتن اطلاعات همکاری میکنند؟
حجازی: سازمانهای دولتی معمولا اطلاعات خوبی ندارند.
مثلا شهرداری غیر از API زمان رسیدن اتوبوس به ایستگاه، اطلاعات دیگری نمیگیرید؟
نیکنام: اطلاعات سرویسهای بهداشتی در سطح شهر را از شهرداری میگیریم. همچنین اطلاعات پلهای عابر پیاده یا محل خطکشیشده عابر پیاده را از شهرداریها میگیریم. البته اطلاعات پلاک خانهها را از شهرداری نگرفتیم و از یک شرکت دیگری خریداری کردیم. بخش دیگری از اطلاعات را هم با استفاده از ماشینهای تصویربرداری از سطح شهر میگیریم.
هر جا بخواهند میتوانند بروند؟
حجازی: بعضی از مناطق تصویربرداری ممنوع است و ما آنجا را تصویربرداری نمیکنیم. هرجا مردم عادی بروند، ما هم میتوانیم برویم. فقط تهران هم نیست بلکه شهرهای مهم کشور را رفتهایم.
نیکنام: تاکنون به بسیاری از استانها رفتهایم؛ مثلا خط ساحلی شمال را به طور کامل پوشش دادهایم، مشهد، قزوین، زنجان، اصفهان، یاسوج و… جنوب را هم تصویربرداری کردهایم.
از چه چیزهایی تصویربرداری میکنید؟
حجازی: تصویربرداری از خیابانها انجام میشود و هر اطلاعاتی که در خیابانها بهصورت تابلو اعلام شده، ما از آن تصویربرداری میکنیم.
نیکنام: یعنی اطلاعات تابلوهای راهنمایی و رانندگی را بهصورت کامل ثبت میکنیم، تابلوی اطلاعات کسبوکارها که از آنها با اصطلاح POI یاد میکنیم و هر کسبوکار دیگری که در خیابانها باشد. طی یک پروسه که چندمرحله است، این تصاویر به داده تبدیل میشوند. یکی از پروسهها مربوط به حفظ حریم شخصی افراد که چهره آنها، شماره ماشینها و… است، در مرحله پردازش تصویر، کاملا حذف میشود.
اینکه بلد میتواند چنین کاری بکند، این ذهنیت را ایجاد کرده که بلد با سازمانها یا نهادهایی بدهبستانی دارد؛ آیا هر کسبوکاری میتواند ماشین تصویربرداری به خیابان بفرستد و اطلاعات جمع کند؟
حجازی: اگر کسبوکاری به چنین اطلاعاتی نیاز داشته باشد، میتواند این کار را بکند. باید مجوزهای لازم را دریافت کند. البته گرفتن این مجوزها آسان نیست. مثلا الان نشان هم در مشهد همین کار را میکند. ما برای این کار به جایی وابسته نیستیم. حتی حاضریم به کسبوکارهایی که قرار است چنین کاری بکنند، کمک هم بکنیم.
نیکنام: چون انجام این کار، یک پروسه خیلی هزینهبر است؛ از نیروی انسانی گرفته تا مسئله زمان که اهمیت زیادی دارد.
مجوز حضور ماشینهای تصویربرداری را از کجا میگیرید؟
حجازی: از نیروی انتظامی.
گرفتن چنین مجوزی آسان است؟ چگونه اعتماد نهادهای تصمیمگیر را برای گرفتن این مجوز، جلب کردید؟ از چالشهایی بگویید که در این زمینه داشتید.
حجازی: این روند خیلی طول کشید. حدود 6ماه درگیر دریافت این مجوز بودیم. مسئلهای که در ایران داریم این است که تصویب میکنند که مثلا برای تصویربرداری بلد باید مجوز بگیرد. اما معلوم نیست این مجوز را چه نهاد یا سازمان و ارگانی باید صادر کند.
خیلی اذیت شدیم اما در نهایت از معاونت فرهنگی نیروی انتظامی این مجوز را گرفتیم که در خیابانهای عمومی که تصویربرداری ممنوع نیست، تصویربرداری کنیم.
نیکنام: سازوکار به این صورت است که مثلا قبلا شورای رقابتی وجود نداشت که رقابت چیلیوری و اسنپفود را بسنجد و تصمیمی بگیرد. در مورد ما هم همینطور بود؛ یعنی چون این کار سابقهای نداشت، سازوکاری هم برای آن نبود. اما الان کسبوکارهایی که بعد از ما برای دریافت چنین مجوزی اقدام کنند، مسیر پیش رویشان هموار شده است، چون ما جاهای زیادی برای دریافت این مجوز رفتهایم؛ از وزارت کشور گرفته تا مجلس شورای اسلامی و…
حجازی: حتی بعد از دریافت مجوز هم ماشینهای ما را کلانتری به بهانههای مختلف میگرفت. ما یک نفر را تعیین کردهایم که دائما در حال بررسی و چککردن مجوزها برای این کار است. بهویژه در شهرهایی غیر از تهران هم ارگانها و هم مردم، دیدن چنین ماشینهایی برایشان عادی نیست.
نیکنام: اما ماشینهای بلد کار بزرگی کردهاند، چون همه اطلاعات خیابانها را تصویربرداری کردهاند. این اطلاعات خیلی ارزشمند است و در آینده بلد تاثیر مثبت زیادی دارد.
ببینید ما نمیتوانیم پنهان کنیم که در کشور ما به بسیاری از مسائل پیشپا افتاده هم نگاه امنیتی وجود دارد؛ پس برای متولیان یا مسئولان، اصلا آسان نیست که به راحتی اجازه چنین کاری را بدهند.
حجازی: ما در حال رقابت شدیدی با نقشه و مسیریابهای خارجی هستیم، بنابراین تا زمانی که ارزش افزودهای تولید نکنیم، کاربر از بلد استفاده نخواهد کرد. ضمن اینکه اگر کاربران از اپ داخلی استفاده بکنند، به لحاظ امنیتی برای کشور بهتر باشد.
این نکته دادن مجوزها را منطقی میکند. شرکتهای دیگری هم اگر به سراغ گردآوری اطلاعات از سطح خیابان مانند آنچه بلد انجام میدهد، نمیروند، چون چنین پولی را ندارند. این کار هزینه بسیار زیادی نیاز دارد.
شما چقدر هزینه کردهاید؟
حجازی: هلدینگ در سال96، بهصورت کلی فاندریز کرده است.
نیکنام: ترجیح میدهیم در این مورد صحبت نکنیم.
اینکه میگویید هزینههای زیادی دارد، یعنی هر کسی وارد این حوزه نشود؟ چون پول زیادی لازم دارد؟
حجازی: بله، واقعا هزینههای زیادی نیاز دارد. من توصیه میکنم که بچهها بدون سرمایه زیاد، وارد این حوزه نشوند.
نیکنام: بیزینس نقشه هم به نوعی است که درآمدزایی و سودآوری آن در کوتاهمدت اتفاق نمیافتد. حتی مدلهای جهانی را هم که بررسی میکنیم، متوجه این موضوع میشویم.
برگردیم به سوالم در مورد تصویربرداری از خیابانها و دادههایی که جمعآوری میکنید؛ بلد الان چه میزان داده در ارتباط با POIها دارد؟
نیکنام: الان تعداد POIهای ما 4برابر دیتای گوگلمپ است.
حجازی: گوگلمپ 150هزار POI دارد و بلد 600 هزار POI. ضمن اینکه دیتای بسیاری از عکسهایی که تهیه کردهایم، هنوز استخراج نشده است؛ یعنی دادههای حدود 30درصد از عکسهایمان استخراج شده و 70درصد هنوز باقی مانده است.
این دادهها را بهصورت API در اختیار کسبوکارهای دیگر قرار خواهید داد؟
حجازی: در طولانیمدت چنین برنامهای داریم چون زمینهای برای درآمدزایی ما خواهد بود، بنابراین، این دادهها نه بهصورت مجازی بلکه بهعنوان منبعی برای درآمدزایی در اختیار سایر کسبوکارهایی که نیاز داشته باشند، قرار میگیرند.
کما اینکه خود ما هم دادههای مربوط به پلاک خانهها را خریداری کردیم، اما بهطور کلی الان تمرکز ما روی گسترش سرویسمان برای کاربران یعنی همه کاربران است. اعم از کسانی که بهصورت حرفهای توان استفاده از تلفن همراه را دارند تا افرادی که شناخت معمولی و استفاده معمولی از گوشی همراه را دارند.
تا زمانی که این سرویس غنی نشود و انتخاب اول کاربران، بلد نباشد، نیروی انسانی بلد را به سمت وجه بیزینسی اختصاص نمیدهیم. اما ما دغدغه مالی نداریم و فعلا روی گسترش و بهبود خدماتمان برای کاربران کار میکنیم. مانند بازار و دیوار که همیشه تمرکزشان روی مشتری بوده است.
نیکنام: الان ترجیح میدهیم که روی سرویس ترافیک یا حملونقل عمومی بیشتر تمرکز کنیم و کیفیتش را ارتقا بدهیم تا اینکه به دنبال مدلی برای درآمدزایی باشیم.
گفتید که بلد باید به انتخاب اول کاربران تبدیل شود؟ الان چه اپی انتخاب اول کاربران است؟ بلد چه راهی را در پیش رو دارد تا به انتخاب اول کاربران ایرانی تبدیل شود؟
نیکنام: بههرحال در جامعه ما ذهنیتی وجود دارد که اپ خارجی را ترجیح میدهد. گوگلمپ و ویز به خاطر تجربه زیادی که در این صنعت دارند، توانستهاند به انتخاب اول کاربران تبدیل شوند. ما تلاش میکنیم که ارزش مضاعفی برای کاربران خلق کنیم که کاربر بداند در صورت استفاده از بلد، امکان و ارزش بیشتری از ویز و گوگلمپ نصیبش میشود.ارزشهایی مانند بحث ترافیک، حملونقل عمومی و…
حجازی: ایدهآل برای ما این است که انتخاب اول 80درصد کاربران باشیم. الان نیستیم ولی میخواهیم که باشیم. اما در مورد نقشه وضعیت متفاوتی وجود دارد و میخواهیم تا 25 میلیون نفر در ایران از نقشه بلد استفاده کنند.
گفتید در ایران؛ برای خارج از ایران برنامهای ندارید؟
حجازی: فعلا دغدغه ما کاربر ایرانی است.
نیکنام: ما باید بتوانیم دادههای دقیقی به کاربران بدهیم. وارد هر کشوری که بشویم، احتمالا یک اپ وجود دارد که بهصورت دقیقتر اطلاعاتی را به کاربران آن جامعه ارائه بدهد.
اصولا چقدر برای یک اپ یا بیزینس ایرانی شانس موفقیت در کشورهای دیگر وجود دارد؟ الان حتی کشور ما به لحاظ برندینگ هم وضعیت مثبتی در سطح جهان ندارد و به هر دلیلی، موج منفی بیشتر از مثبت است؛ ضمن اینکه مجموعه شما و مشخصا دیوار، حضوری در افغانستان داشت اما شکست خورد.
حجازی: حقیقتا با وضعیت فعلی که احتمال موفقیت یک اپ ایرانی در سطح جهانی خیلی کم است. علاوه بر مواردی که اشاره شد، اصولا کارکردن در سطح جهانی، به سرمایه بسیار هنگفتی نیاز دارد.
علاوه بر مباحث مالی، بهنظر میرسد که اعتمادبهنفس کار در اسکیل جهانی هم هنوز در کسبوکارهای ما وجود ندارد. بهطور کلی ما هنوز کسبوکار بزرگی نداریم که توانسته باشد سرویسی به خارج از کشور ارائه کند. شما به بحثهای مالی اشاره کردید و هزینه زیاد این کار. آنچه من برداشت کردم این است که مثلا حضور در خاورمیانه، آسیای میانه و… برای شما یک چشمانداز خیلی دور است؟
حجازی: بله، چون نیاز به امکانات زیادی دارد. ما شاید زمانی در استانبول حضور داشته باشیم، اما در آنجا هم برای کاربر ایرانی حضور خواهیم داشت، چون کلیت تمرکز ما برای کاربر ایرانی است. مثلا ما در ازبکستان حضور نداریم چون بازار آنجا را نمیشناسیم و فعلا سرمایههای کلان حضور در جایی غیر از ایران هم در اختیارمان نیست.
تفاوت تیمی که اپ ویز را شکل میدهد و در سطح جهانی کار میکند و تیمی که بلد را میسازد، در چیست؟
حجازی: من شناخت جزئی از تیم ویز ندارم اما بهنظر من تفاوت در ماینست یا همان بینش است و این مدل ذهنی بسیار مهم است و گاه سرنوشت یک کسبوکار را میسازد.
نیکنام: به نظر اینکه کسبوکارها در چه اسکیلی کار میکنند، بیشتر یک تصمیم بیزینسی است. اینکه یک محصول صرفا در ایران بماند یا مثلا مانند ویز در سطح جهانی کار کند. همچنین محدودیتهایی هم پیش روی اپهای ایرانی قرار دارد.
محدودیتهایی چون نحوه شناساندن و همچنین ارتباطگیری و حتی جذب سرمایه. اینها مسائل مهمی است که در انتخاب اسکیل یک کسبوکار تاثیرگذار و تعیینکننده است. چیزی که اهمیت دارد اینکه تصمیم بر چه مبنایی گرفته میشود؟ چشمانداز ما برای بلد، این است که نیازهای کاربران ایرانی را برآورده کند.
بلد الان چقدر نصب دارد؟
نیکنام: الان 3میلیون و 700 هزار نصب داریم، اما ویز 4 میلیون و 800 نصب دارد.
البته بعضا شرایط ایران به نفع شما تمام میشود. مثل قطعی اینترنت یا فیلترشدن امثال ویز و…
حجازی: هیچ ایرانی از این اتفاق خوشحال نمیشود، چون این اقدامات فرابیزینسی است و برای هر کسبوکاری در بلندمدت مضر است.
ولی با قطعی اینترنت و فیلترشدن ویز، نصب اپهای مشابه ایرانی رشد کرد؟
نیکنام: نصبمان رشد کرد چون در آن بازه زمانی که مثلا اینترنت قطع شد، چند اتفاق همزمان رخ داد. ما از 2ماه قبل برنامه مارکتینگی داشتیم که بیلبورد نصب کنیم. قطع اینترنت مثل توپی بود که به ما برخورد کرد.
قبول دارم که میزان کاربران بلد افزایش داشت اما قطعشدن اینترنت، بیشتر از این جهت برای ما مفید بود که به این باور رسیدیم که میتوانیم بخشی از نیازهای افراد جامعه را برطرف کنیم.
حجازی: قطعی اینترنت، کاربر زیادی ایجاد میکند اما 3 مسئله هم ایجاد میشود؛ یکی اینکه کاربر مجبور به استفاده از اپ داخلی میشود و بهصورت پیشفرض، چنین کاربری ناراضی است. مسئله دوم این است که مثلا اگر ما 100کاربر داشته باشیم، زیرساختهایمان را به اندازه 120 کاربر خریداری میکنیم.
اما با قطعی اینترنت، کاربران زیادی به سمت ما میآیند و ما تا زیرساختها را آماده کنیم، دچار دانتایم میشویم. مورد سوم اینکه بعضی از اعمال و فانکشنهایی که مسیریاب ایرانی دارد، مانند تطبیق موقعیت با استفاده از اینترنت است.
در زمان قطعی اینترنت، دائما لوکیشن ما میپرید. کاربری که قبلا از بلد استفاده نکرده بود و بهواسطه قطعی اینترنت از بلد استفاده میکرد، فکر میکرد که بلد همیشه این مشکل را داشته است. این بهتنهایی یک نکته منفی برای ما بود.
در نهایت کسبوکارهای نقشه از چه روشهایی درآمدزایی میکنند؟
نیکنام: 2 روش برای درآمدزایی چنین کسبوکارهایی وجود دارد؛ یک تبلیغات و دیگری مسیر APIهاست. این مسائل به جز زیرساخت و بخش تکنیکال که پروسههای پیچیده و سنگینی دارد، زمانبر است. رسیدن به مسیر درآمدزایی، بسیار پیچیده و سخت است.
اگر آغاز به کار بلد را سال96 در نظر بگیریم، الان انتهای سال 98 هستیم؛ کماکان درآمدزایی ندارید. چه وقت به درآمدزایی میرسید؟
حجازی: زمانی که کارمان را شروع کردیم، دیدگاهمان این بود که باید بین 5 تا 10 سال برای این محصول هزینه کنیم. بعد از این مدت و وقتی که محصول به غنای مورد نظرمان برسد و انتخاب اول کاربران باشد، به درآمدزایی میپردازیم.
برای رسیدن به اهدافتان حتما تیم بزرگی دارید؛ تیم بلد الان چند نفره است؟
حجازی: تیم فنی بلد الان 95 نفر است و 50 نفر هم در تیم اپریشن بلد مشغول به فعالیت هستند.
روی کاربر ایرانی و رفع نیازهایش تاکید زیادی دارید، چه کارهای دیگری در برنامههای شما وجود دارد که به امکانات بلد اضافه کنید؟
حجازی: دستیار صوتی را کامل خواهیم کرد که هم صحبت و هم لحن بهتری داشته باشد. لهجهها و گویشهای ایرانی را هم به بلد اضافه میکنیم؛ یعنی کاربر میتواند لهجه و گویش مورد نظرش را انتخاب کند.
نیکنام: الان هم روی محصول زبان ترکی وجود دارد.
حجازی: کمتر از 3 ماه دیگر بعضی از لهجهها و گویشها را اضافه میکنیم. همچنین تصاویر باکیفیت ماهوارهای و هوایی به بلد اضافه میشود. سرویس حملونقل عمومی بلد به سایر شهرها هم خواهد رفت.
میخواهیم به کیفیت لازم برسد و بعد به همه جای ایران برسد. همچنین کسبوکارهایی این ظرفیت را دارند که ورودیشان از روی نقشه باشد. مثلا اگر کاربری نام پزشکی را جستجو میکند، بتواند رزرو هم بکند.
یا اگر هتلی را کاربر جستجو میکند، بتواند از طریق بلد، رزرو داشته باشد. همچنین طی همکاری با تپسی، الان کاربران میتوانند از روی نقشه تاکسی اینترنتی بگیرند.
نیکنام: همین الان روی اپ بلد این امکان وجود دارد.
حجازی: امکان ریدایرکت هم وجود دارد. الان ما API گرفتهایم و درخواست کاربر، ریدایرکت میشود به اپ تپسی. در آینده این کار در خود اپ بلد هم امکانپذیر خواهد بود؛ یعنی کسبوکارهایی که سرویسدهنده هستند، روی پلتفرمی مانند بلد، به کاربران خود سرویس ارائه بکنند.
در بازاری که حضور دارید، چه اندازه و گردش مالی دارد؟
حجازی: تخمین بازار B2B این بازار امکانپذیر است. اندازه بازار B2B سالی تا 100میلیارد تومان است اما B2C قابل تخمین نیست. حتی گوگل هم نمیتواند تخمین درستی از این بازار داشته باشد. فقط میگوید که این بازار در حال رشد است.
در بازار ایران، رقبای شما چه کسبوکارهایی هستند؟
نیکنام: ما بیشتر دوست داریم که گوگلمپ ایران باشیم. نقشه باشیم و به لحاظ غنی و دقیقبودن اینقدر کامل باشیم که هر نیازی را که در حوزه کشف شهر، رفتوآمد در شهر و جستجو در شهر باشد، بتوانیم برطرف بکنیم. ما نقشهای هستیم که مسیریاب خوبی هستیم که با جزئیات و تخمین زمانی خوب به کاربرانمان بگوییم که از مبدأیی به مقصدی بروند. اما بهطور کلی میخواهیم گوگلمپ باشیم و رقیب ما هم گوگلمپ است.
یعنی مثلا ویز یا نشان رقیب شما نیستند؟
حجازی: در حوزه مسیریابی، ویز و نشان رقبای ما هستند اما حقیقتا در حوزه نقشه نه؛ یعنی به لحاظ تمرکزی که روی نقشه بلد داشتهایم، رقیبمان گوگلمپ است.
نیکنام: تلاشمان را هم میکنیم که تجربه کاربر هم مشابه تجربه کاربر از گوگلمپ مثبت باشد. وقتی گوگلمپ را در خارج از ایران استفاده میکنید و مقصدی را انتخاب میکنید، به شما میگوید که مثلا آن مقصد تا ساعت 8 شب باز است. بعد با توجه به ترافیک و سایر مسائل، محاسبه میکند و کاربر میگوید که میرسد یا نمیرسد. ما هم میخواهیم با توجه به نیازهای بومی، این تجربه را برای کاربران ایجاد کنیم.
در حوزه مسیریابی رقیبی دارید به نام نشان؛ شما گفتید که الان بلد 3میلیون و 700هزار نصب دارد. بچههای نشان در همایش معتقد بودند که 3میلیون و 800هزار نصب دارند.
حجازی: البته نحوه محاسبه آنها متفاوت است. ما براساس آمار کافه بازار، 3میلیون و 700هزار نصب داریم، اما نشان میگوید براساس فایرویز آن میزان از نصب را دارد.
در مورد نصب اجازه بدهید من این توضیح را بدهم که فایرویز چند مدل برای شمارش نصب دارد؛ مثلا تعداد افرادی که در 30روز، 90روز یا 12 ماه گذشته بلد یا هر اپ دیگری را روی دستگاهشان داشتهاند، کافهبازار آمار 30روز گذشته را ارائه میدهد. اگر این 30روز، 90روز بشود، نصب ما به 7میلیون نصب میرسیم! پس تفاوت در این است که نصب چند روز گذشته را بگوییم. آمار ما در کافهبازار و فایرویز تفاوت زیادی با هم ندارند و شاید 50هزار تفاوت داشته باشند.
نیکنام: کافه بازار به میلیون شمارش میکند. مثلا الان بلد را مثبت 3 نشان میدهد و نشان را مثبت 2.
و شما فکر میکنید که این مثبت 2 حقیقی است؟
نیکنام: ما آمار نصب بلد را براساس کافهبازار اعلام میکنیم و فکر میکنیم این عدد واقعی است.
حجازی: ما طبق آمار کافهبازار میگوییم که نشان 3میلیون و 800هزار نصب ندارد.
کافه بازار چقدر به نفع شما عمل میکند؛ مثلا اینکه نشان سرچ شود ولی بلد بالا بیاید؟
حجازی: آن زمان ما توی سرچ ادز بودیم. ما روی کلیدواژههایی که زیاد سرچ شود، بید (Bid) میگذاریم و این نکته در مارکتینگ بسیار معمول است. برای بیدگذاشتن هم باید امکانات مالی داشته باشید. بلد الان این توان مالی را دارد.
هرکسی میتواند روی یک رقیب خود، بید بگذارد و خاص ما که از مجموعه کافهبازار هستیم، نیست. حقیقتا ما با بچههای نشان، رفاقت زیادی داریم. ما در جلسات دولتی در کنار هم و پشتیبان هم هستیم. آنها تیمی سختکوش و عالی هستند و به همدیگر احترام میگذاریم.
بخشی از صحبتهای شما مربوط به امکانات مالی بود. ضمن اینکه امکانات زیرساختی و دانش فنی و برندینگ هلدینگ هزاردستان را هم در اختیار بلد میبینیم. اما امکانات مالی و زیرساختی را در مورد پیامرسانهایی چون سروش هم شاهد بودیم ولی رشد مورد انتظار را نداشتند. چه اندازه از رشد بلد را مدیون پول و دانش مجموعه هزار دستان میدانید؟
نیکنام: ما تیم بسیار همدلی داریم. تیم خیلی قوی و بچههای فنی خیلی دغدغهمندی داریم. الان از مهمترین دغدغههای بچههای فنی این است که راحتی کار با بلد را برای پدر و مادرها یا افرادی که کمتر به صورت حرفهای با گوشیهای هوشمند کار میکنند، راحت کنند.
بنابراین فقط پول نیست که یک تیم را میسازد. وگرنه الان باید اپهای بزرگی با پول ساخته میشدند. کما اینکه اپهایی که خود شما هم اشاره کردید، با پول موفق نشدند.
حجازی: به نظر من برای مدیران زیرمجموعهها، نیروی انسانی همه چیز است. مدیران هم همیشه میگویند که منابع انسانی، بزرگترین سرمایههای تیمها هستند.
هفتهنامهشنبه در گفتگو با زویا نیکنام و حسین حجازی بنیانگذاران بلد