راز شکست شبکه راز چه بود؟

0

 معمولا نظریه‌های خلاق و منحصر‌به‌فردی در پس شرکت‌های شکست‌خورده، خفته است. اما بسیاری از آنها به علت شناخت کم از بازار، بی‌وفایی مخاطبان یا مشکلات سرمایه‌گذاری مجبور می‌شوند شانس خود را در ایده دیگری دنبال کرده و با فرزند تازه متولد‌شده خود وداع کنند. یکی از این ایده‌های خلاق که دو سال پیش در آمریکا کلید خورد، شبکه‌ای اجتماعی به نام secret یا همان راز است‌ که ایده محوری آن خلاف شبکه‌های اجتماعی رایج بود. در این شبکه هیچ کاربری از نام و نشان واقعی خود استفاده نمی‌کرد و شبکه فضایی برای به اشتراک‌گذاری اخبار غیررسمی، شایعات زندگی سلبریتی‌ها و واقعیات اجتماعی کوچکی بود که در فضای رسمی قابلیت انتشار نداشتند. اصل بی‌نام و نشان‌بودن، محور خلاقیت این استارتاپ بود و همین ایده جالب آن را به زمین زد. دیوید بایتو، مدیرعامل ۲۷ساله این استارتاپ بر این باور بوده که شبکه‌های اجتماعی به جای آنکه به رسالت خود که به اشتراک‌گذاری واقعیت‌های اجتماعی باشد، پایبند باشند، در زمان ما تبدیل به فضایی برای دوست‌یابی و حرف‌های دم‌دستی شده‌اند و بر همین اساس تصمیم گرفت استارتاپی برپایه بی‌نام‌ و نشانی کاربران راه‌اندازی کند. او درباره راز می‌گوید: «من به ارتباطات باز و صادقانه و خلاق باور دارم و اصل محوری شکل‌گیری استارتاپ ما هم همین بود. اما فراهم کردن فضایی که کاربران در آن بی‌نام هستند، تیغ دولبه‌ای است که نیاز به مراقبت و نظارت فراوان دارد تا از وظیفه اصلی خود منحرف نشود.» استارتاپ راز در عمر دو‌ساله خود توانسته بود ۱۵ میلیون کاربر فعال از سراسر جهان را به خود جلب کند و نسبت به رقبایش چون whisper‌ و tik talk که فضایی مشابه داشتند، جایگاه بهتری از آن خود کرده بود. این استارتاپ در زمان حیات خود سرمایه‌ای بیش از ۳۵ میلیون دلار دریافت کرد؛ سرمایه‌ای که شرکت بعد از تعطیل‌شدن بخش قابل توجهی از آن را به سرمایه‌گذارانش بازگرداند. دیوید درباره علت شکست ایده خلاقش می‌گوید: «می‌توانم به جرات بگویم ما نقصی در سرمایه‌گذاری و تیم تولید محتوا و فنی شرکت نداشتیم. همه چیز روی روال پیش می‌رفت. ما فقط زیادی به مخاطبانمان اعتماد کرده بودیم. شش ماه اول کار ما فوق‌العاده بود. محتوای نامناسب بسیار کم بود و بچه‌های شرکت به راحتی آن را مدیریت می‌کردند. اما بعد از گذشت یک سال‌ونیم از بالا آمدن شبکه اجتماعی راز، محتوای هرزه‌نگارانه و مزاحمت‌های مجازی در آن به شدت زیاد شد.» این جوان استارتاپی ادامه می‌دهد که مزاحمت‌های مجازی کاربران بی‌نام آنقدر زیاد شد که روزی نبود که بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ تماس و ایمیل با شرکت برقرار نشود و کاربران شکایت نداشته باشند. اصل بی‌نام و نشان بودن که یگانه ویژگی منحصر‌به‌فرد شبکه اجتماعی راز بود و فضایی بدون سانسور برای برقراری ارتباطات آزاد و به اشتراک‌گذاری حقایق اجتماعی در اختیار کاربران گذاشته بود، تبدیل به بلای جان بسیاری از آنها شده بود. دیوید می‌گوید: «ما به اطلاعات شخصی کاربران مثل ایمیل و شماره تماس به صورت محرمانه دسترسی داشتیم، اما رسیدگی به حجم شکایات برایمان دشوار بود و همین مسئله در طی دو ماه، یک میلیون نفر از کاربران ما را کم کرد.» وقتی دیوید متوجه کم‌توانی خود در مدیریت موقعیت شرکت می‌شود، تصمیم می‌گیرد پیش از آنکه پای دادگاه و شکایات رسمی به شرکت باز شود و او مجبور شود سرمایه و درآمد خود را بین وکیلان و قاضیان تقسیم کند، استارتاپش را تعطیل کند. خودش درباره این تجربه می‌گوید: «شکست بهای خلاقیت است و من اصلا از آن ناراحت نیستم. خوشحالم پیش از آنکه شرایطی بحرانی بر سر راه شرکت پیش بیاید، خودمان جلوی زمین خوردنش را گرفتیم. من باور دارم این شکست سریع و یکباره من را به خودم آورد تا دفعه بعدی با احتیاط بیشتری به مخاطبان دنیای مجازی اعتماد کنم.»

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.