سلام اکبرجان، امروز توفیق دست داد و یادداشتت را در شنبه با عنوان«حباب داتآیآر»در راه است را خواندم. جسارتا ذکر چند نکته را به آن دوست فرهیخته ضروری می دانم.
اساسا آنچه در حباب داتکام رخ داد با آنچه حضرتعالی به عنوان حباب داتآیآر مطرح کردید دو جنس و مقوله مختلف و کاملا متفاوت از همدیگرند. تنها وجه تشابه این دو، آسیب دیدن شدید اکوسیستم استارتاپی و پاپسکشیدن سرمایهگذاران خطرپذیراست که باعث تعمیق بیشتر بحران میشود.
به نظرم جذابیت تیتر«حباب داتآیآر» شما را به نوشتن و مقایسه این دو مقوله کشانده باشد؛ چنانکه بنده را هم به خواندنش تهییج کرد.
درک بحران داتآیآر از نقطهنظر استراتژیک و همچنین «تحلیل بازیگر» برای دستابی به راه حل نهایی فوقالعاده حاِئز اهمیت است.
از نقطه نظر تولید ارزش در اقتصاد، وقتی به بحران داتآیآر نگاه میکنم، میبینم استارتاپهای ایرانی قربانی دو مسئله شدهاند:
اول تشخیص نادرست از رنج مشتری
دوم قرارگرفتن در مسیر تندباد ارزی
که دومی تمام بنیادهای تعادل اقتصاد ملی و کانونهای تولید سود را دست خوش تغییرات رادیکال کرد.
هیچ تئوری و ارزشی در اقتصاد نمیتواند از پس«تولید سود» برآید. هر تئوری، نظریه، کار و اقدامی که سودآور نباشد بدون تردید محتوم به حذف از اکوسیستم حیات اقتصادی است.
نرخ ارز و تغییرات ناشی از آن باعث دگرگونی بنیادی در مدل کسب وکار و شریان های درآمدی استارتاپها شده و این است که بزرگترین شرکت پلتفرمی ایران مثل دیجیکالا قادر به تامین نیازهای مشتری نیست، بخشی از فروشش را از دست میدهد، درآمدش کم میشود و دست به تعدیل نیرو میزند.
متاسفانه بزرگان استارتاپی ایران آنقدر مفتون تکنولوژی شدهاند که ابتداییترین اصول اقتصاد را فراموش کردهاند و شگفتانگیز اینکه برای مقابله با بحرانها هیچ طرح خلاقانهای در چنته ندارند.
دیجیکالاها همانقدر از فضای تازه آسیب دیدهاند که کسبوکارهای سنتی!
پس چه فرقی است بین شرکتهای تکنولوژیمحور و روزآمد عصر ما و یک حجره بازاری؟!
آینده فقط در فناوری خلاصه نمیشود، آینده یعنی درک درست از مگاترندها ومیکروترندهای موثر بر اکوسیستم اقتصاد ملی.
اگر دوستان استارتاپی آنقدر که دلبسته فناوری تازه هستند درک بهتری از متغییرهای اقتصاد کلان و خرد جامعه داشتند، یا حداقل با متخصصین این حوزه مشورت میکردند الان وضعیت بهتر و مناسبتری داشتند.
فقدان تفکر فیوچرستیک و آیندهنگر به مثابه یک دانش میان رشتهای اگر در کسبوکارهای معمولی بروز یابد جای سرزنش نیست ولی تلخکامی آنجاست که پیشروان جامعه، پس افتادهاند و توانایی تطابق یافتن با شرایط جدید برایشان سخت جانکاه شدهاست.
انتظار این است اکوسیستم استارتاپی ایران از این واقعه درس بگیرد و برای اصلاح خطای شناختی خود قدمی بردارد و نیک بداند حتما بعد از پاییز، زمستان فرا خواهد رسید! پس لطفا غافلگیر نشوید، انجماد ذات زمستان است!
به زمستان اقتصاد ایران خوشآمدی اکبر جان! چوبهای اسکیت را هم بیار!
ارادتمند
سیدجواد سیدپور
۳۱ شهریور ۱۳۹۷
16 دیدگاه ها