استارتاپ‌های ایرانی اخبار استارتاپی ویدئوهای یلدای کارآفرینان استارتاپی ایران (یلدا سامیت)

هنوز می‌توانیم رویاپردازی کنیم

گزارشی از  پنل چالش‌های سرمایه‌گذاری در یلداسامیت‌2021

حسين خسروي مديرعامل ادونچرز، حامد ساجدي مديرعامل شناسا، مسعود حميدزاده مدير سرمايه‌گذاري جسورانه فيروزه، حميدرضا سليماني مديرعامل سرمايه‌گذاري خطرپذير اسمارت‌‌‌آپ و علي ناظمي معاونت سرمايه‌گذاري صندوق نوآوري و شكوفايي در پنل چالش‌هاي سرمايه‌گذاري حضور داشتند كه با اجراي اكبر هاشمي، مديرمسئول هفته‌نامه شنبه همراه بود.

حاضران در اين پنل از مشكلات سرمايه‌گذاري، مسدودبودن مسيرهاي ورود به بورس، ترسيم وضعيت 10‌سال ديگر اكوسيستم، داشتن رؤيا و… صحبت كردند. 

می‌توانید ویدیو کامل پنل سرمایه گذاری خطرپذیر در ایران را از اینجا ببینید.

  هاشمي: بهتر است كه اين پنل را به‌صورت بحث با همديگر جلو ببريم. ارقامي كه مي‌شنوم، حس خوبي ايجاد نمي‌كنند. الان گتي در منطقه يك ميليارد دلار جذب سرمايه مي‌كند يا 8ميليارد دلار ارزش‌گذاري مي‌شود و‌ ارقامي از اين دست. حالا ارقامي كه من از شما مي‌شنوم كه وي‌سي‌هاي قابل توجه كشور هستيد، خيلي اندك است. طبق گزارش‌ها طي يك سال گذشته، 750ميليارد تومان سرمايه‌گذاري شده در اكوسيستم كه اگر به دلار 30هزار تومان حساب كنيم، 25ميليون دلار است. آيا ظرفيت كشور ما همين است؟ ما سال‌هاست كه از ارقام خيلي كوچكي صحبت مي‌كنيم. چرا اين ظرفيت‌ها بزرگ‌تر نمي‌شود. الان در تركيه هم استارتاپ‌هاي چند ميليارد دلاري تشكيل شده است. 

 سليماني: بزرگ‌ترين استارتاپي كه در ايران وجود دارد، ارزش‌گذاري حدودي‌اش حدود يك ميليارد دلار است. بنابراين مجموع سرمايه‌گذاري‌‌هاي انجام‌شده اگر در اُردر ميليون دلار باشد، عجيب نيست. نكته دوم اينكه ما در مراحل ارلي‌استيج شايد تعداد سرمايه‌گذاران بيشتر باشند. مثلا اسمارت‌آپ تا سال گذشته چك‌سايز سرمايه‌گذاري‌اش زير يك ميليارد تومان بود. اما الان اين چك‌سايز را به سه چهار ميليارد تومان رسانده است، ولي در مراحل بالاتر سرمايه‌گذاري، تعداد سرمايه‌گذاران كمتر مي‌شود و نوع ورود سرمايه‌گذاران هم تغيير مي‌كند. برخي از اين سرمايه‌گذاري‌ها در اين آمار نيست. البته با وجود آنها هم عدد بزرگ‌تر نمي‌شود و شايد تا هزار ميليارد تومان برسد. 

ساجدي: به لحاظ استعداد سقف سرمايه‌گذاري خيلي بزرگ‌تر است، اما وقتي به هر دليلي، به لحاظ بيزينسي و رواني نتوانيم بين‌المللي فكر كنيم و بيشتر محلي فكر كنيم، ابعاد بزرگ‌ نمي‌شوند. وقتي نهايت افق ديدمان يك بازار 80ميليوني است، ديد كسب‌وكارها هم محدود مي‌شود. 

همچنين به لحاظ منابع مالي، مي‌توان سرمايه جذب كرد‌ چون حجم سرمايه‌گذاري در اكوسيستم نوآوري در مقابل ساير سرمايه‌گذاري‌ها تقريبا صفر است. پس مسئله، مسئله مالي نيست.

اما آن باور و نگاهي كه از آينده‌ خوب مي‌تواند شكل بگيرد، دچار نقصان است. اگر الان را با 5سال پيش مقايسه كنيد، مي‌بينيد كه اتفاق ويژه‌اي نيفتاده است. اما تفاوت 5سال پيش با الان اين بود كه فكر مي‌كرديم مي‌توانيم به يك دنياي بزرگ‌تر متصل شويم يا آينده بزرگ‌تري داشته باشيم. اين مسائل به لحاظ رواني اجازه نمي‌دهد كه سرمايه‌گذاران و صاحبان ايده، بزرگ فكر كنند. 

 حميدزاده: اكوسيستم استارتاپي بخشي از كل اقتصاد كشور ماست. اما ابهاماتي وجود دارد كه باعث مي‌شود ارزش سهام تحت تاثير قرار بگيرد و فشرده‌تر شود و در كنار آن هزينه سرمايه بالاتري وجود داشته باشد.
حدود 2سال پيش كه شركت اوبر وارد بورس نيويورك شد و رقم‌هاي چند ميليارد دلاري به‌عنوان سرمايه جذب كرده بود، در رسانه‌هاي آنجا در مورد ارزش اين سرمايه‌گذاري صحبت مي‌كردند و همه با ابهام روبه‌رو بودند؛ يعني اينكه شركتي كه ميلياردها دلار ضرر مي‌داد، چگونه دوباره رقم‌هاي ميليارد دلاري جذب سرمايه كرده بود و وارد بورس هم شد براي آنها هم مسئله مبهمي بود.
در آنجا به خاطر پايين‌بودن هزينه سرمايه، اين فرصت در اختيار اوبر قرار داشت اما در ايران به خاطر بالابودن هزينه سرمايه چنين فرصت‌هايي از شركت‌هاي ايراني گرفته شده است. در ايران با وجود سرمايه‌هاي زيادي كه در بازارهاي ديگر وجود دارد، سرمايه‌گذاري عمده و بزرگي در حوزه استارتاپي انجام نمي‌شود.
اما اين طرف بد قضيه است ولي طرف خوبي هم وجود دارد؛ ببينيد حوزه استارتاپ‌ها حوزه شفافي است و براي سرمايه‌گذاري بسيار مناسب است؛ همان‌طور كه بعد از برجام نخستين مجموعه‌هايي كه توانستند سرمايه جذب كنند به‌ويژه از خارج از كشور، مجموعه‌هاي استارتاپي بودند. 

 خسروي: اگر بخواهيم دلار و ريال را مقايسه كنيم، آنچه كه روي ادونچرز سرمايه‌گذاري كرديم، حدود 5ميليون دلار بود. آن زمان دلار 4000 تومان بود. اگر بگوييم 25‌ميليون دلار وارد شده انگار يك پنجم آن را ادونچرز وارد كرده است. پس شايد اين مقايسه خيلي مقايسه درستي نباشد. ما براي يك دوره سه‌ساله سرمايه‌گذاري 20‌ميلياردي تعيين كرديم كه اين سرمايه‌گذاري در واقع از بخش صنعتي بود. با اين تصور كه در واقع استارتاپ‌ها قرار بود وارد بورس شوند و سرمايه‌گذاري خارجي جذب شود، استارتاپ‌ها هم اگزيت مي‌كنند و مسائلي از اين دست. 

تصور ما اين بود كه طي سه چهار سال يك پورتفوي موفق ساخته و بعد از سرمايه‌گذاران مي‌خواهيم كه مثلا 200ميليارد تومان سرمايه ديگر هم اضافه بكنند. الان سرمايه‌گذاران ما باز هم علاقه‌مند به سرمايه‌گذاري هستند اما خود ما منتظريم ببينيم چه اتفاقي قرار است بيفتد و چه فرصت‌هاي ديگري براي سرمايه‌گذاري وجود دارد؛ يعني مسئله، نبود سرمايه نيست بلكه نگراني‌هايي است كه ما داريم. بخشي از اين مسئله به خود استارتاپ‌ها برمي‌گردد و انگار استارتاپي كه بتوان روي آن سرمايه‌گذاري كرد، در حوزه ارلي‌استيج وجود ندارد يا قابل توجه نيست. 

  هاشمي: يعني تيمي وجود ندارد كه شما بتوانيد روي آن سرمايه‌گذاري ‌كنيد؟ 

 خسروي: مثلا افرادي كه در سال‌96 به ايران برگشته بودند، با انگيزه‌هايي چون انگيزه ساختن، ايجادكردن و مسائلي از اين دست، اما الان چنين تيم‌هايي خيلي كم شده است. اكوسيستم نياز به خون تازه‌اي دارد. 

  هاشمي: وقتي تحريم هستيم و رفتن به كشورهاي منطقه سخت شده است، چرا رفتن به بورس داخلي كشور اينقدر بايد سخت باشد؟ 

 خسروي: من كارشناس بورس نيستم و شايد خيلي مكانيسم بورس را نشناسم. اما نوعي سوء‌تفاهم بين بخش خصوصي و بورس را دخيل مي‌دانم. كساني ‌كه قرار است اين فرآيند را تسهيل كنند، بايد حركت نوآورانه انجام دهند. نياز است كه ارزش‌گذاري‌هاي اساسي انجام شود. الان مهم‌ترين استارتاپ كشور ما حدود يك ميليارد دلار ارزش‌گذاري مي‌شود شايد به خاطر اينكه ارزش برندش شناسانده نشده ‌و اين مسائل دخيل است در اينكه آنها را داراي ارزش بالايي نمي‌دانند. براي ورود استارتاپ‌ها به بورس بايد در بخشي از بدنه دولت تصميم شجاعانه‌اي گرفته شود. 

بنابراين چون داستان موفقيتي شكل نمي‌گيرد و ارزش كار كارآفرينان به مردم و جامعه‌ شناسانده نمي‌شود با اينكه مردم الان عمدتا به بانك‌ها اعتماد ندارند و در بورس هم اتفاقات خوبي براي‌شان نيفتاده است، اما در حوزه استارتاپ‌‌ها هم سرمايه‌گذاري نمي‌كنند.
ناظمي: براي سنجش ميزان سرمايه‌گذاري‌ها، دو شاخص داريم؛ يكي تعداد قراردادها و ديگري حجم سرمايه‌گذاري انجام‌شده در حوزه استارتاپي كشور است. وقتي از لحاظ تعداد قراردادها، با كشورهاي هم‌تراز خودمان را مقايسه مي‌كنيم اوضاع‌مان خيلي بد نيست اما به لحاظ عدد سرمايه‌گذاري خيلي با آنها فاصله داريم. 

  هاشمي: به تعداد قراردادها اشاره كرديد؛ مي‌خواهم بدانم كه شما وقتي از تعداد قراردادها صحبت مي‌كنيد، منظورتان سرمايه‌گذاري خطرپذير است يا ضمانت‌نامه‌ها را هم در اين اعداد لحاظ مي‌كنيد؟ 

 ناظمي: به لحاظ سرمايه‌گذاري خطرپذير وضع ما فاجعه نيست. ما خودمان را با كدام كشورها مقايسه مي‌كنيم؟ اينكه اين مقايسه درست است يا خير، جاي بحث دارد. بايد بپذيريم كه به لحاظ تعداد قرارداد، فاصله زيادي نداريم. اما به لحاظ عددي، فاصله خيلي جدي است. مثلا در سال‌2020، پاكستان كه تازه وارد اين فضا شده بود، عدد سرمايه‌گذاري‌اش حدود 37ميليون دلار است و حجم سرمايه‌گذاري كل حوزه منا حدودا 2/1ميليارد دلار است كه 60درصد آن متعلق به امارات است. 

اما چرا در ارتباط با عددها فاصله ما خيلي زياد مي‌شود؟ چون در ايران در مرحله ارلي‌استيج سرمايه‌گذاران زيادي وجود دارند ولي در مراحل بعدي سرمايه‌گذاري كه اعداد سرمايه‌گذاري بزرگ‌تر مي‌شوند، سرمايه‌گذاران بسيار كمتري حاضر به سرمايه‌گذاري هستند. 

اما چرا در ليت‌استيج سرمايه‌گذاري جدي در ايران انجام نمي‌شود؟ به نظر من دو دليل عمده در اين زمينه وجود دارد كه اگر حل نشوند، همچنان اين مشكل پابرجا خواهد بود. يكي مربوط به IPO يا بورس است.

زماني كه ما از حجم سرمايه‌گذاري‌هاي چند صد ميليارد توماني حرف مي‌زنيم، از بيرون اكوسيستم به ما مي‌خندند چون اين اعداد خيلي كوچك هستند. مهم‌ترين كاركرد بورس جذب سرمايه نيست بلكه كاركرد مهمش افشاي اطلاعات است يعني كاركردش اين است كه به اقتصاد مي‌گويد كه چه كالايي، چقدر مي‌ارزد. بنابراين تا وقتي حوزه استارتاپي را وارد بورس نكرديم، افشاي اطلاعاتي آنها به لحاظ ارزشي كه دارند اتفاق نمي‌افتد. وقتي سرمايه‌گذار مراجعه مي‌كند به استارتاپ‌ها، بنچ‌ماركي وجود ندارد كه براساس آن بتواند اطلاعاتي در مورد استارتاپ‌ها داشته باشد. 

مشكل ديگر مربوط به نبود سرمايه‌گذار خارجي در ايران است، بنابراين همه ارتباطات و سرمايه‌گذاري‌ها بين خودمان در ايران اتفاق مي‌افتد و انگار كه در حال شكل‌دهي به يك حباب هستيم. تا سال2017 آمار‌هاي تركيه هيچ تفاوتي به لحاظ عددي با ما نداشت. اما ‌اي‌آي‌اف (AIF‌‌) وارد آن بازار شد؛ يعني صندوق بين‌المللي اروپا وارد بازار اين كشور شد و صندوق سرمايه‌گذاري ايجاد كرد. همچنين سرمايه‌گذاران خارجي وارد بازار تركيه شدند و سرمايه‌گذاري كردند و سرمايه‌گذاري خارجي انجام شد و بين‌المللي‌شدن به وقوع پيوست و به همين دليل الان مگاديل‌ها در بازار استارتاپي تركيه در حال انجام است. 

تركيه به رنك هشتم اروپا در سال‌2021 تبديل شد و ميزان سرمايه‌گذاري كه در 6ماه دوم سال‌2021 در تركيه اتفاق افتاد، به اندازه كل سرمايه‌گذاري تاريخ تركيه بوده است. 

بنابراين براي افزايش عدد و بزرگ‌تركردن اعداد سرمايه‌گذاري، ورود به بورس نياز است و همچنين داشتن تعامل با سرمايه‌گذاران و وي‌سي‌هاي خارجي. ضمن اينكه بازار 80 ميليوني، بازار بي‌نهايتي نيست و استارتاپ‌ها براي اينكه بتوانند بزرگ‌تر شوند و اعداد سرمايه‌گذاري خيلي بزرگ‌تري جذب كنند، نياز به بازارهاي بسيار بزرگ‌تر دارند. 

 ساجدي: در تاييد صحبت‌هاي دوست‌مان بايد بگويم كه ما در سال گذشته روي چك سايز 3 الي 4 ميليارد تومان متمركز بوديم. امسال به چك سايز حدود 10 تا 20ميليارد تومان و حتي 25ميليارد تومان رسيده‌ايم اما كسي در اكوسيستم نيست كه اين چك سايز‌ و سرمايه‌گذاري 25ميليارد توماني ما را چند سال بعد، پنج‌برابرش را وارد ‌كند؛ يعني راند بعدي سرمايه‌گذاري ما را تامين كند.
مشكل ديگر اينجاست كه ما براي برقراري ارتباط با ساير نقاط جهان بايد از صدها ترفند استفاده كنيم ولي كشورهاي ديگر به‌راحتي و به‌آساني با سرمايه‌گذار خارجي و با هر چيزي كه در بازار بين‌الملل وجود دارد، ارتباط برقرار مي‌كنند. 

 سليماني: من كوچك كه بودم هميشه با خودم فكر مي‌كردم كه چرا ما در درياها و درياچه‌هاي ايران نهنگ نداريم و وقتي بزرگ شدم، فهميدم كه نهنگ‌ها در درياها و آب‌هاي عميق‌تر زندگي مي‌كنند. حالا مي‌توان همين را مثالي براي اكوسيستم در نظر گرفت. 

كل سرمايه‌گذاري كه طي سال‌هاي اخير در اكوسيستم استارتاپي ايران شده است، شايد به اندازه كل سرمايه‌گذاري براي ساخت يك ساختمان در يكي از خيابان‌هاي تهران هم نباشد. بنابراين ما اول بايد دريا‌هاي موجود در ايران به لحاظ استارتاپي را بزرگ‌تر كنيم. نهادهاي رگولاتوري و قانونگذار از فرآيندهاي كوثر خيلي عقب افتاده‌اند. اينها همراه با اكوسيستم و فرآيند نوآوري و رشد، مي‌توانند اين حوزه را بزرگ‌تر كنند. همچنين وصل‌شدن به جهان و به فرايندهاي بين‌المللي هم موجب عميق‌تر شدن اين فضا مي‌شود. فعلا در يك استخر قرار گرفته‌ايم و در يك استخر هم نمي‌توان نهنگ پرورش داد. 

  هاشمي: در مسئله تحريم چندين كشور بايد سر ميز مذاكره حاضر باشند و تعامل بكنند و قرار بر اين باشد كه تحريم‌هاي ايران كم بشود اما براي ورود به بورس كشور خودمان چرا اينقدر مسئله و مشكل وجود دارد؟ فكر مي‌كنم براي اين مسئله نياز به امضاي يك آدم شجاع وجود دارد تا اين ظرفيت‌ آزاد شود و به اقتصاد كشورمان كمك كند. در اين مورد مي‌توان بسيار زياد صحبت كرد و اجازه بدهيد فضا را عوض كنيم و مي‌خواهم در مورد اين مسئله صحبت كنيم كه الان سطح سرمايه‌گذاري اغلب سرمايه‌گذاران روي مراحل ابتدايي و ارلي‌استيج تمركز دارد و تعريف من از فضاي اشتراكي كه در ايران شكل گرفته است مثل يك درياچه‌اي بود كه وي‌سي‌ها بتوانند به آنجا مراجعه كنند و كسب‌و‌كارهاي موردنظرشان براي سرمايه‌گذاري را انتخاب كنند اما الان كه به آن فضاي اشتراكي نگاه مي‌كنم، مي‌بينم كه افرادي كه در آنجا نشسته‌اند يا در حال انجام مسائل مالي و شخصي خود هستند يا به‌صورت فريلنسري براي كشورهاي ديگر كار مي‌كنند و يا حتي مشغول تريدر رمز ارزها هستند. تعداد تيم هاي استارتاپي سرمايه پذير كاهش پيدا كرده در سال‌هاي قبل وي سي‌ها مي گفتند تيم خوب نيست. حالا اين پرسش را مي كنيم تيمي براي سرمايه پذيري هست؟

 خسروي: من طي يك سال اخير تيم خوبي براي سرمايه‌گذاري نديده‌ام. ما دائما پلتفرم مي‌بينيم! مگر بازار به چه ميزان پلتفرم نياز دارد؟ من معتقدم كه شكوفايي و نوآوري و رشد انفجاري در ايران رخ خواهد داد. من نااميد نيستم اما بايد اين روند را حفظ كنيد و چراغ‌هايي كه روشن شده است، خاموش نشوند. 

چون مي‌دانم كه همه به‌سختي در حال تلاش هستند كه سرمايه‌گذارهاي بخش خصوصي يا دولتي را حفظ كنيم. به نظر من ما در اين مرحله خودمان به دنبال راهنمايي‌كردن و به دنبال به دست‌آوردن تيم‌ها باشيم. خود من راهكاري كه در پيش گرفتم، موضوع صنايع خلاق است؛ يعني تنوع ايجاد كنيم و صرفا به دنبال موضوعاتي در حوزه پلتفرمي يا آي‌تي باشيم. 

سليماني: ما خودمان سالانه بين 300 تا 350 درخواست براي جذب سرمايه دريافت مي‌كنيم يعني به طور متوسط هر روز يك درخواست وجود دارد. پس چنين ظرفيتي وجود دارد ولي معيارهايي كه براساس آنها تيم‌ها جذب مي‌شوند، چند مورد است كه نخستين آنها مسئله تيم است و موارد بعدي مربوط به بازار و اندازه بازار است و اينكه چقدر در آن بازار فرصت اگزيت وجود دارد. ما در اين مرحله خيلي به محصول تيم نگاه نمي‌كنيم چون اعتقاد داريم كه اگر تيم خوبي وجود داشته باشد، مي‌تواند محصول خوبي بسازد.  پارامترهايي كه براي جذب تيم‌ها در نظر گرفته‌ايم، نرم پاييني در تيم‌ها دارد مثلا ممكن است يك تيم خوب سراغ بازار كوچكي رفته باشد يا يك تيم ضعيف يك بريك بازار بزرگي وجود داشته باشد. مسئله تحت تاثير مهاجرت‌هاي بالايي هم كه امسال در ايران رخ داده است قرار دارد. 

 ساجدي: تا اينجا در مورد وجه اقتصادي و مالي در ارتباط با اكوسيستم استارتاپي صحبت كرديم. اما وجه ديگري هم وجود دارد؛ اينكه وي‌سي‌ها به حوزه‌هايي در حال ورود هستند كه مي‌تواند سبك زندگي آدم‌ها را ارتقا بدهد. مستقل از اينكه ارزش بازار آن حوزه چقدر است. اين تغيير در ارتباط با سرمايه‌گذاري‌هايي كه در حوزه نوآوري انجام شده، خيلي چشمگير است و همه وجوه زندگي آدم‌ها را از خريد گرفته تا مسائل خدماتي مثل دريافت خدمات پزشكي و درماني و… دربرمي‌گيرد.

بنابراين بايد به حوزه‌هاي غير ‌از حوزه‌هاي آي‌تي هم توجه كنيم. شايد ارزش اقتصادي اين حوزه‌ها در قياس با سطح جهاني زياد نباشد اما مسئله اين است كه زندگي افراد بسياري در جامعه را تحت تاثير قرار مي‌دهد. شايد اين اتفاق موجب شود كه سرمايه‌گذاران هم به حوزه استارتاپي توجه ديگري نشان بدهند. چون حوزه‌هاي مربوط به سبك زندگي، حوزه‌هاي ملموسي هستند. 

در اين حوزه‌ها بايد به سراغ خلاقيت و بيزينس‌مدل‌هاي متفاوت برويم چون همين الان تيم‌ها اغلب از كمبود خلاقيت رنج مي‌برند. خودمان هم نياز به نوآوري‌هاي بنيادين در ساختار كاري‌مان داريم. با وجود حجم بالاي مهاجرت و نبود تزريق سرمايه‌گذاري‌هاي مداوم، شايد طبيعي باشد كه تيم‌هاي خلاق و قدرتمندي كه از سرمايه‌گذاران دلبري بكنند، كم باشد. 

 حميدزاده: ما در اكوسيستم استارتاپي ايران الان در مرحله‌اي هستيم كه استارتاپ‌هاي اوليه اكوسيستم در حال رشد‌هاي بزرگ‌تر هستند و استارتاپ‌هاي كوچك‌تر و تيم‌هاي جوان‌تر روي ارزش افزوده‌اي كه آن استارتاپ‌ها ايجاد كرده‌اند، استارتاپ راه‌اندازي مي‌كنند و روي فرصتي كه آنها ايجاد كردند، فرصت‌هاي نو و جديدتري مي‌سازند.

اما چرا اين اتفاق در ايران به كندي در حال شكل‌گيري است؟ يكي از دلايلش عدم ارتباط با بازار جهاني و اكتفاكردن به بازار ايران است كه خدماتي را دريافت كرده ‌و حالا بايد با ايده‌هاي بسيار خلاقانه‌تر خدمات جديدتري براي‌شان ايجاد شود و اين كار را مشكل مي‌كند. 

  هاشمي: به ابتداي دهه‌90  فكر مي‌كنم و سرمايه‌گذاري‌هايي كه انجام شد. سرمايه‌گذاري‌هاي آن زمان منجر به ايجاد استارتاپ‌هايي شد كه الان يكي را يونيكورن مي‌دانيم يكي را در مرز يونيكورن‌شدن و… حالا اگر روند سرمايه‌گذاري و روند فعلي اكوسيستم تغييري نكند و به همين صورت ادامه‌دار باشد، در پايان يك دهه ديگر چه تصويري از اكوسيستم مي‌توانيم داشته باشيم؟ 

 حميدزاده: من اين فرض را به اين صورت نمي‌توانم ببينم؛ هرچند سرمايه‌گذاري در حوزه استارتاپي و شركت‌هاي‌ آي‌تي از دهه‌90 هم وجود داشته است. 10‌سال اخير را بايد در يك لايه بالاتر و در كليت اقتصاد ايران بررسي كنيم. بايد ببينيم كه در كليت اقتصاد ايران طي دوره‌هاي 10‌ساله چه اتفاقاتي افتاده است. حداقل كاري كه الان مي‌توانيم بكنيم اين است كه روند موجود را حفظ كنيم. 

 سليماني: ذات نوآوري ديستراپشن است و به هيچ عنوان ما فكر نمي‌كنيم كه قرار است اوضاع به همين منوال باقي بماند و استارتاپ‌ها، سرمايه‌گذاران و ساير اجزاي اكوسيستم نوآوري قطعا راه را باز مي‌كنند. 

 ساجدي: من مي‌خواهم بر اين نكته تاكيد ‌كنم كه اگر چه وي‌سي‌گري يك ابزار خوب براي كسب سود در دنيا محسوب مي‌شود اما از آن مهم‌تر، وي‌سي‌ ابزاري است براي تامين مالي كسب‌و‌كارهايي كه به دنبال تغييرات عمده و ريشه‌اي هستند؛ يعني كسب‌وكارهاي ديستراپتيو. خود ما هم بايد ديستراپتيو و بن‌افكن باشيم و نمي‌توانيم به‌عنوان يك ناظر غيرفعال منتظر بن‌افكني سايرين بمانيم. ما به‌عنوان افرادي كه به آينده نگاه مي‌كنيم، چاره‌اي نداريم جز اينكه شرايط فعلي را تغيير بدهيم، تكاني به خودمان بدهيم و از قدرت چانه‌زني‌هاي خودمان استفاده بكنيم. مثلا اگر به بازارهاي جهاني نمي‌توانيم برويم، پس مشكل بورس را حل كنيم. 

 خسروي: ما در عين حال كه بنچ‌مارك‌ها را به لحاظ راه‌اندازي استارتاپ در حوزه كسب‌و‌كار مي‌بينيم، بايد بنچ‌مارك‌هاي بحران‌هاي تاريخي كشورمان و ساير كشورها را هم ببينيم. 

آيا آمريكا بحران اقتصادي نداشته است؟ بايد ببينيم كه از دل آن بحران‌هاي اقتصادي چه كسب‌و‌كارهايي بيرون آمدند. الان سويه نااميدي در حال فراگيري است به خاطر اينكه ما تاريخ نمي‌خوانيم، به خاطر اينكه ما تاريخ اقتصاد را نمي‌خوانيم و.‌.‌. بچه‌هاي استارتاپي يك استارتاپ آمريكايي را بنچ‌مارك مي‌كنند و به بازار ايران مي‌آورند، تاريخچه اين كسب‌و‌كارها را هم ببينند و توجه كنند كه مثلا در ابتداي سال‌2000 چه اتفاقي براي اين حوزه در آمريكا افتاده ‌و الان كسب‌وكارهاي برآمده از اين اتفاقات به كجا رسيده‌اند. 

  هاشمي: آيا صبر‌كردن آينده‌اي براي كسب‌و‌كارهاي ما باقي مي‌گذارد كه آنها همچنان صبر كنند و منتظر بمانند كه وضعيت بهتري ايجاد شود؟ هميشه من را به دادن اميد واهي متهم مي‌كنند و الان هم با احتياط حرف مي‌زنم و اين سوال را بابت نگراني‌هاي موجود پرسيدم. 

 ناظمي: الان مشكلات زيادي وجود دارد اما اگر با وجود چنين مشكلاتي قرار است كه اكوسيستم از بين برود، پس بايد بپذيريم كه از اساس اكوسيستم قوي‌اي نداشته‌ايم. وجود كسب‌و‌كارهاي نوآور مبتني بر تخريب خلاق است و تخريب خلاق را صرفا براي راه‌اندازي كسب‌وكار به‌كار نمي‌برند بلكه براي از ميان بردن موانع و از ميان بردن مشكلات هم بايد از تخريب خلاق استفاده شود.

من حتي نمي‌توانم فكر كنم كه اكوسيستم فعلي بخواهد از بين برود چون فضاهاي زيادي براي همكاري اينها با هم و براي ارتباط‌هاي بزرگ‌تر وجود دارد. شش هفت سال پيش شايد ما نمي‌توانستيم تصور كنيم كه دانشجويان در محيط دانشگاه‌ها به كارآفريني و به حضور در مراكز نوآوري و شتاب‌دهنده‌ها و مسائلي از اين دست فكر كنند اما الان اين اتفاق افتاده است. 

 ساجدي: آقاي هاشمي من با شما همدلي مي‌كنم بابت نگراني‌ات در به‌كاربردن واژه اميد. واژه ديگري هم مي‌توانيم استفاده كنيم و اين واژه رؤياست. اميد كمي مبهم است اما رؤيا مدون‌تر از اميد است. رؤيا را مي‌شود تجسم كرد. رؤيا زماني اتفاق مي‌افتد كه همه‌چيز ناخوب است. رؤيا در يك بستر حمايتگر و مثبت و خيلي عالي ايجاد نمي‌شود بلكه رؤيا محصول بسترهاي داراي مشكل و نااميدكننده است. بعضي از محققان اعتقاد دارند كه اميد صرف، قاتل موقعيت‌هاي اجرايي و تفكرهاي سازنده است اما ما بايد به روياساختن و كمك به تحقق روياها فكر كنيم. 

  هاشمي: من از صحبت آقاي ساجدي وام مي‌گيرم و براي صحبت‌هاي پاياني در اين پنل مي‌خواهم از شما بپرسم كه روياهاي‌تان چيست؟ 

 خسروي: رويا زياد است و من در تكميل صحبت‌هاي آقاي ساجدي مي‌خواهم بگويم كه دقيقا همين‌طور است و روياها از نقصان‌ها، ‌اي‌كاش‌ها و شرايط سخت است كه بيرون مي‌آيند. روياي من اين است كه بتوانيم نقش جدي در اقتصاد جهاني بازي كنيم. آدم نااميدي نيستم و اين مسئله را دور نمي‌بينم. 

اما روياها به‌سادگي محقق نمي‌شوند. خود من براي رسيدن به موقعيت فعلي  در حوزه مديا، 25‌سال صبر كردم. براي به‌ثمرنشستن روياها بايد كمي سختي بكشيم و دل‌گنده باشيم. 

 سليماني: ما طي يك دهه گذشته ياد گرفتيم كه چگونه يك اكوسيستم بسازيم و چگونه كسب‌وكارهايي داشته باشيم كه بتوانند در اين اكوسيستم رشد كنند و جلو بيايند. دهه بعد احتمالا ياد خواهيم گرفت كه كار صنفي انجام بدهيم كه تاثير بگذاريم روي نهادهاي خارج از اكوسيستم. مثل اقداماتي كه براي مواجهه با اي‌نماد يا طرح صيانت و مسائلي از اين دست انجام شده و مي‌شود. 

در مورد رؤيا هم من با آقاي ساجدي موافقم كه اميد شايد ابهاماتي داشته باشد اما رؤيا انگيزه‌هاي بيشتري ايجاد مي‌كند. 

ما در اسمارت‌آپ در مورد روياهاي خلق‌شده صحبت مي‌كنيم؛ آينده‌اي را به‌صورت دقيق تصوير مي‌كنيم و در آن زندگي مي‌كنيم. هر كارآفرين و هر استارتاپي نياز دارد كه روياهايش را تصوير ‌كند و با آنها زندگي كند. قطعا طي 4 تا 5 سال آينده سرمايه‌گذاري از اين چيزي كه هست، بزرگ‌تر خواهد بود. 

برآورد ما اين است كه تا 3سال آينده در اسمارت‌آپ، 10درصد از سرمايه‌گذاري خطرپذير كشور را مي‌توانيم انجام بدهيم. 

 ساجدي: خيلي ساده اگر بخواهم بگويم، بايد اشاره كنم كه كاستن از دردها و بهتركردن حال آدميان بهترين روياست و اگر اين اتفاق بيفتد پول هم به همراه آن خواهد آمد. قطعا مردم براي برطرف‌كردن دردهاي‌شان و خوب‌‌كردن حال خودشان حاضر هستند كه هزينه بكنند. 

من هميشه در مورد چشم‌انداز 20‌ساله مملكت دغدغه‌هايي داشتم كه در اينجا به آنها اشاره مي‌كنم. چشم‌انداز 20‌ساله هم نوعي روياپردازي بوده ولي اتفاقي كه نيفتاد، ترجمان تحققش به زيستن ذينفعان بود. من نوعي درك نكردم كه اگر چشم‌انداز محقق شود، در زندگي من زن خانه‌دار يا من كارمند يا من كارآفرين چه تغييراتي ايجاد مي‌شود. 

 حميدزاده: من به اين مسئله كمي شخصي ‌نگاه مي‌كنم، چون طي سال‌هاي گذشته در جمع دوستان و اطرافيان ديده‌ام كساني را كه خواسته‌اند با تكنولوژي بهتري و در فضاي بهتري كار كنند، و مجبور به مهاجرت شده‌اند. روياي من براي 10‌سال آينده، وجود شركت‌ها و فضايي است كه افراد صاحب دانش و جوانان صاحب ايده‌ كه مي‌خواهند با تكنولوژي پيشرفته‌تري كار بكنند، در همين كشور خودمان و در خيابان‌هاي اين مملكت به اين شركت‌ها بروند و در آنها كار كنند و مجبور نباشند خانه و خانواده خود را ترك كنند و مهاجرت كنند براي دستيابي به تكنولوژي بهتر. 

 ناظمي: يكي از مسائلي كه به آن فكر مي‌كنم اين است كه محيط كسب‌وكار در ايران مساعد نيست و ما بايد براي مساعدشدن محيط كسب‌وكار در ايران تلاش كنيم. ما به‌عنوان دولت بايد تلاش كنيم كه ابزارهاي جديدي را متناسب با ظرفيت اين اكوسيستم توسعه بدهيم. اگر محيط مناسب باشد، عرضه و تقاضاي بازار هم به‌هم مي‌رسند. شايد سوال مناسب از طرف دولت‌ اين باشد كه چگونه سرمايه‌گذاري كرده نه اينكه چقدر سرمايه‌گذاري كرده است؟ آيا محرك بوده است يا مانع ايجاد كرده. به لحاظ توسعه و بهبود ابزارها براي رشد اكوسيستم چه كاري انجام داده است؟ چون فقط پول مهم نيست! پول يك لحظه وارد اكوسيستم مي‌شود و تاثير لحظه‌اي مي‌تواند داشته باشد اما توسعه ابزارهايي براي رشد اكوسيستم و ايجاد فضاي مناسب كسب‌وكار اهميت بسيار بيشتري دارد. 

  هاشمي: ما دوست داريم كه مردم ايران زندگي به مراتب بهتري داشته باشند و اگر استارتاپ‌ها و كسب‌و‌كارهاي خلاق و نوآور مي‌توانند خدمات بهتري براي داشتن زندگي بهتر به ارائه مردم بدهند، دولت و مجلس و ساير نهادهاي تاثيرگذار و تصميم‌گير هم كمك كنند و مسير توسعه و ارائه خدمت بهتر به مردم را هموار بكنند.

 هاشمي: در ابتدا مي‌خــواهــم در مورد چالش‌هاي سرمايه‌گذاري‌ كه داشته‌ايد، سوال كنم. اينكه طي چند سال گذشته چه ميزان سرمايه‌گذاري انجام شده و اينكه در سال گذشته چه ميزان سرمايه‌گذاري شده است؟ اگر هم سرمايه‌گذاري نداشته‌ايد، در مورد دليل آن صحبت كنيد. صحبت‌مان را با مجموعه فيروزه شروع مي‌كنيم. 

حميدزاده: ترجيح مي‌دهم در ابتدا در مورد صندوق سرمايه‌گذاري بورسي مجموعه‌مان صحبت كنم. ما تقريبا بهمن‌ماه‌1398 بود كه پذيره‌نويسي كرديم. نخستين سرمايه‌گذاري را روي پونيشا انجام داديم. مبلغي كه از صندوق سرمايه‌گذاري كرديم، ‌8 ميليارد تومان بود. چند مورد ديگر هم در برنامه ما براي سرمايه‌گذاري قرار دارند. 

  هاشمي: تاكنون اگزيت هم در مجموعه‌تان داشته‌ايد؟ 

حميدزاده: يعني اينكه پولي را از سرمايه‌گذار دريافت كنيم و سهام بفروشيم؟ 

  هاشمي: كلا هر نوع اگزيتي. 

حميدزاده: نه، استارتاپي نبوده كه خود مجموعه سهامش را فروخته باشد. 

  هاشمي: آقاي ساجدي، شما هم در مورد ميزان سرمايه‌گذاري‌هاي انجام‌شده در مجموعه‌تان صحبت كنيد. 

ساجدي: طي يك سال گذشته، حدود 140‌ميليارد تومان سرمايه‌گذاري مصوب داشته‌ايم كه در راندهاي مختلف پرداخت مي‌شود. البته طبق رويه گذشته‌مان، روي كواينوست هم عددهاي جدي نشان داده‌ايم و تمايل داريم كه با سرمايه‌گذاران ديگر هم مشاركت داشته باشيم. ما خوشبختانه دو مورد اگزيت داشته‌ايم. 

  هاشمي: اشاره كرديد كه 140ميليارد تومان سرمايه‌گذاري مصوب داشته‌ايد؛ چه ميزان از آن محقق شده است؟ 

ساجدي: حدود 30درصد محقق شده و بقيه براساس KPI پرداخت مي‌شود. 

  هاشمي: آقاي سليماني، پاسخ شما را هم در مورد ميزان سرمايه‌گذاري، اگزيت و.‌.‌. مي‌شنويم. 

سليماني: ما در مجموعه اسمارت‌آپ طي 4سال فعاليت‌مان، مجموعا 30ميليارد تومان سرمايه‌گذاري داشته‌ايم كه حدود 10ميليارد تومان آن امسال اتفاق افتاده ‌و اين عدد تا پايان سال به 15 تا 20ميليارد تومان مي‌رسد. همچنين تاكنون 3 اگزيت داشته‌ايم كه يكي از آنها، امسال اتفاق افتاده است. 

  هاشمي: آقاي خسروي، شما هم در مورد ميزان سرمايه‌گذاري و ساير بخش‌هاي پرسش‌مان صحبت كنيد. 

خسروي: ما از سال‌96 تاكنون حدود 20ميليارد تومان در ادونچرز سرمايه‌گذاري داشته‌ايم. در ويكست هم تقريبا به همين ميزان سرمايه‌گذاري انجام داده‌ايم. طي يك‌ سال گذشته سرمايه‌گذاري نكرده‌ايم و فعلا اگزيت هم نداشتيم. 

  هاشمي: آقاي ناظمي، طي 3سال اخير، صندوق سرمايه‌گذاري صندوق نوآوري و شكوفايي چه ميزان سرمايه‌گذاري انجام شده‌ و به‌ويژه در سال گذشته؟ 

ناظمي: سعي مي‌كنم مروري داشته باشم بر اين 3سال. نقطه‌اي كه صندوق سرمايه‌گذاري را شروع كرد، تقريبا صفر بوديم. مثلا دو سرمايه‌گذاري داشتيم در حوزه بايو و آي‌تي. بنابراين شروع از نقطه صفر، 6ماه تا يك سال زمان مي‌برد تا سازوكار را جلو ببريد.  روي 10 صندوق سرمايه‌گذاري كه صندوق‌هاي جسورانه بورسي هستند، حدود 350‌ميليارد تومان سهم سرمايه‌گذاري صندوق بوده كه با ساير شركا اين عدد به هزار و 500ميليارد تومان مي‌رسد. همچنين با صندوق‌هاي پژوهش و نوآوري كواينوست داشته‌ايم و حدود 60 قرارداد را با آنها بسته‌ايم. با شتاب‌دهنده‌ها هم در مرحله سيدماني كار كرده‌ايم و حدود 15 شتاب‌دهنده به‌عنوان عامل سرمايه‌گذاري صندوق كار مي‌كنند و حدود 50 پرداخت روي سيدماني‌هاي مختلف انجام شده است؛ يعني حوزه كواينوست ما عددش از 100 گذشته است.  3كار مهم ديگر هم انجام شده است؛ يكي كراودفاندينگ كه در اين زمينه حدودا براي 20‌پروژه ضمانت صادر كرده‌ايم. 2كار را هم با بورس جلو برده‌ايم كه يك شركت سرمايه‌گذاري است كه سازوكار سهامي خاص دارد و با 200ميليارد تومان سرمايه كه محقق شده و سهم صندوق 60ميليارد تومان است. يك مورد شركت سهامي عام پروژه‌ است كه نمي‌شود گفت وي‌سي است و بيشتر SME است. در اين مورد عدد بزرگي سرمايه‌گذاري شده ‌كه سهم ما 100ميليارد تومان است. كل عدد حدود 750‌ميليارد تومان است. اين كل پورتفوي صندوق طي 3سال اخير است. مجموع عدد از هزار ميليارد تومان بيشتر است كه شامل تعهد پرداخت مي‌شود.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *