اما امسال یک تفاوت بزرگ وجود داشت؛ اگر هر سال جمعی از جوانان استارتاپی و علاقهمند به این حوزه دور هم جمع میشدند و افرادی هم با سن و سال بیشتر بهعنوان سرمایهگذار در این همایش دیده میشدند، امسال ترکیب دیگری را دیدیم. چون امسال همه ارکان بخش خصوصی آمده بودند؛ از اقتصاد سنتی تا اقتصاد دیجیتال. مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران، محسن جلالپور رئیس سابق این اتاق و پدرام سلطانی از چهرههای شناختهشده بخش خصوصی. آنها خود را کارآفرینان نسل قبل از استارتاپها دانستند و جوانان استارتاپی را ادامهدهنده همین روند معرفی کردند. با این تفاوت که این جوانان بهرهوری بیشتری دارند و میتوانند سرمنشأ تغییرات بزرگ باشند. آنها میتوانند حاکمیت را پاسخگو کنند.
جلالپور که خود بیش از ۳دهه تجربه کارآفرینی و فعالیت اقتصادی دارد، معتقد است که راه روشنی پیش روی استارتاپهاست: من باور دارم که حرکت استارتاپها و فعالیتهایی که میکنند، موجب توسعه اقتصاد کشور میشود و نگاه حاکمیت را تغییر خواهد داد. ضمن اینکه مسئولان باید بدانند که بزرگشدن بخش خصوصی مایه اقتدار حاکمیت کشور است و نباید از بزرگشدن این بخش بهویژه بخش نوآورانه یا استارتاپی بترسند.
همچنین سلطانی حرفهایی از جنس امید زد و امید را به صورت دقیقی تعریف کرد: امید با خوشخیالی فرق دارد. امید یعنی دیدن فرصتها اما خوشخیالی یعنی هیچ کارینکردن و اقدامی نداشتن. کارآفرینان نسل قبل حالا دانشگاهی از تجربههای متنوع را به مدیران جوان استارتاپی تزریق میکردند و بارها از جوانان استارتاپی خواستند که روی پای خودشان بایستند. به خودشان، دانششان و تواناییشان تکیه کنند و منتظر کمکهای دولتی نباشند. آنها در نهایت حرفشان این بود که همین جمع، همین افراد و حضورشان در کنار هم یعنی امید؛ یعنی حتما دروازهای به موفقیت پیدا خواهیم کرد. بنابراین باید خواستهها و فردای کسبوکارمان را به حاکمیت تحمیل کنیم.
حمید محمدی، همبنیانگذار دیجیکالا بهعنوان یک جوان استارتاپی معتقد است که اکوسیستم استارتاپی ایران دو سه سال پرفرازونشیب را پشت سر گذاشته است و امروز جامعه به امید نیاز دارد و در شرایط فعلی، استارتاپها امیدآفرین هستند. آرماندهی هم معتقد است که امیدداشتن و امیدواربودن برای کارآفرینان گزینه نیست بلکه یک وظیفه است.
در چهارمین همایش یلدای کارآفرینان استارتاپی ایران، کارآفرینان شاخص اقتصاد سنتی (مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران، محسن جلالپور و پدرام سلطانی، رئیس و نایب رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران) و اقتصاد دیجیتال (بنیانگذاران دیجیکالا، کافهبازار، علیبابا، تپسی، تخفیفان، بلد، نشان و…) حضور داشتند. تنوع چهرهها کم نبود. هر چند، نفراتی از پنلهای سال گذشته هم در این همایش سخنرانی کردند یا در پنلها حضور داشتند، اما سهم جوانان از سخنرانیها و ارائههای این همایش بسیار زیاد بود.
در این همایش چالشهای اقتصاد سنتی و دیجیتال، تامین منابع مالی استارتاپها در شرایط تحریم، نحوه ورود شرکتهای بزرگ اینترنتی به بازار بورس، دلایل شکست استارتاپها و عدم موفقیت شتابدهندهها در ایران بررسی شد. همچنین از بلاکچین حرف زده شد، به هوش مصنوعی پرداختند و اینکه چه فرصتهای دیگری پیش روی استارتاپها و جوانان ایرانی برای راهاندازی کسبوکار وجود دارد.
در این شماره، خلاصهای از محتوای همایش یلدای کارآفرینان را میخوانید. گزارش کامل محتوای سخنرانیها، پنلها، اجراها و سایر بخشهای رویداد چهارم یلدای کارآفرینان استارتاپی ایران، در شماره آینده هفتهنامه «شنبه» منتشر میشود.
درسهایی از کارآفرینان جوان
۳جوان کارآفرین استارتاپی و دانشبنیان نخستین افرادی بودند که در چهارمین همایش یلدای کارآفرینان صحبت کردند و تجاربشان را با دیگران به اشتراک گذاشتند؛ هادی شجاری بنیانگذار آریامدتور، سمیرا کوشکستانی بنیانگذار طنین و خلیل طاهری، همبنیانگذار رادین.
نخستین سخنران این همایش، هادی شجاری بود. شجاری از جوانان خواست که به درآمدزایی دلاری فکر کنند، چون راههای زیادی وجود دارد که میتوان از طریق آنها به درآمدزایی رسید. شجاری تفاوت ارزش ریال و دلار را تهدیدی دانست که باید آن را بهمثابه یک فرصت بدانیم؛ فرصتی که میتواند درآمدزایی قابل توجهی ایجاد کند.
همچنین خلیل طاهری از تجارب تلخی گفت که خانوادهاش در از دست دادن پول تجربه کردهاند. او سالها بعد کیف پول سختافزاری طراحی و راهاندازی کرده است. سمیرا کوشکستانی طی صحبتهایش آمار متاثرکنندهای از تولد سالانه بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ کودک ناشنوا در ایران داد. سمیرا و تیمش سیستم کاشت حلزون شنوایی را تولید کردهاند که امکان شنیدن کودکان ناشنوا را ایجاد کرده تا آنها بتوانند مسیر طبیعی زندگی را طی کنند. این فعال استارتاپی گفت که موفقیت این تیم، حاصل یک تجربه ۲۰ ساله است و بارها ورژنهای مختلفی ساخته و آزمایش شده است. او میگوید که دردهای زیادی را با روشهای دانشبنیان میتوان حل کرد و امیدوارم روزی همه بچههای ناشنوا امکان استفاده از این سیستمها را داشته باشند.
آسیه و نازنین؛ کارآفرینانی با استارتاپهای موفق
آسیه حاتمی بنیانگذار ایرانتلنت و نازنین دانشور بنیانگذار تخفیفان که استارتاپهایشان از موفقترینهای سالهای اخیر بودهاند، در گفتوگویی رودررو با اکبر هاشمی از سوابق کاری، تجارب شکست، روند کار و دلیل امیدواریشان گفتند. همچنین دانشور خبر داد که ادغام تخفیفان و نتبرگ به صورت رسمی انجام شده است.
آسیه حاتمی: هیچگاه تسلیم نمیشوم
حاتمی با صحبت از سابقه کاری ایرانتلنت میگوید که ایران تلنت حدود ۱۷ سال پیش کارش را شروع کرده است. همچنان هم با شور و امید پیش میروند و کار را گسترش دادهاند. سالانه ۱۲هزار نفر از طریق ایران تلنت شغل پیدا میکنند و تاکنون ۸ هزار شرکت برای پیداکردن نیروی کار، از ایران تلنت استفاده کردهاند. بنیانگذار ایرانتلنت همچنین به این نکته اشاره کرد که ایرانتلنت در سالهای نخست تنها یک کاریابی آنلاین بود، اما الان مرجع متخصصان است و دیتابیس بیش از یک میلیون نفر روی ایرانتلنت وجود دارد.
حاتمی خلأ دیتا در ایران را یکی از مشکلات اساسی میداند، چون نبود اطلاعات مشکلات زیادی برای شرکتها ایجاد میکند. در حالی که در دنیا، بخشی از درآمد بسیاری از شرکتهای غولپیکر از دادههایی است که طی سالیان مختلف جمعآوری کردهاند.
او همچنین اشاره میکند که ۱۰ تا ۲۰ درصد شرکتهای خصوصی بعد از شوک دلار، تعدیل نیرو داشتند. اینها تهدیدهای سختی است اما در چنین شرایطی ما تسلیم نشدیم و یاد گرفتیم که با بهرهوری بیشتر کار کنیم. هر چند روزهای سخت همیشه وجود دارد. ناامیدی همیشه هست اما هر بار باید راهی برای برونرفت از این مسائل پیدا کرد. حتی باید خوشبین بود، چون چارهای نداریم جز اینکه بلند شویم و دوباره حرکت کنیم.
شناخت حوزههای ناشناخته یکی از اهرمهایی است که حاتمی و تیم ۸۰ نفرهاش را پیش میبرد. این فعال استارتاپی معتقد است که در هر کاری که میکنید، سعی کنید که بهترین باشید. جمله «هیچگاه تسلیم نمیشوم» حسن ختام حرفهای این کارآفرین موفق بود.
نازنین دانشور: هر صبح، یک شروع دیگر است
نازنین دانشور با استارتاپ تخفیفان سالهاست که در اکوسیستم استارتاپی ایران حضور دارد. بارها شنیده بودیم که با نتبرگ ادغام میشوند. حتی بارها شنیده بودیم که تخفیفان در نتبرگ ادغام خواهد شد و از بازار کنار میرود، اما دانشور ضمن شنیدن این حرفها، فقط کارش را انجام داد. هر صبح برای او یک شروع دیگر بود؛ حتی اگر فشار کارها چندین برابر شده باشد. حالا نتبرگ در تخفیفان ادغام شده و دانشور مدیرعامل مجموعه بزرگتری با چالشهای بزرگتر است.
او میگوید تنها ۹درصد از مشتریان نتبرگ و تخفیفان مشترک هستند و این خوشحالکننده است. در حال حاضر هم در حال شناخت DNA نتبرگ هستیم. ضمن اینکه قرار نیست نتبرگ از بازار محو شود و تلاش میکنیم در بازار بماند. هر چند این جمله را با چاشنی شک بیان میکند. شاید باید منتظر محو نتبرگ از بازار، در آیندهای نهچندان دور باشیم.
اما چرا این ادغام صورت گرفت؟ نازنین میگوید که ۳سال تمام انجام این ادغام را بررسی کردیم. البته حتی فرایند جذب سرمایه هم فرایندی زمانبر است و ممکن است تا ۹ ماه طول بکشد. بنابراین اگر بحث ادغام باشد، طبیعی است که زمان زیادی صرف میشود چون مسائل گوناگونی باید مد نظر باشد. ضمن اینکه با این ادغام ارزش افزودهای برای شرکتهای همکارمان ایجاد میکنیم. همچنین با این ادغام به آینده بزرگتری فکر میکنیم. دانشور رو به حاضران در سالن میگوید که در بدترین شرایط هم سعی کنید که خودتان را خوب نگه دارید و حال خودتان را خوب کنید تا بتوانید جلوتر بروید.
میلاد منشیپور: به دنبال زندگی معنادار باشید
اینکه فعالان استارتاپی صرفا افرادی نیستند که از کدها و الگوریتمهای گوناگونی سر در میآورند، یک اتفاق خوشایند است. شاید همه آنها در این تعریف جایی نداشته باشند اما طی یکی دو سال اخیر میبینیم که بچههای این حوزه به دلیل تجاربی که دارند و مسیری که طی کردهاند، تجارب زیسته فراوان خود را به دیگران هم منتقل میکنند. میلاد منشیپور، همبنیانگذار تپسی، سال گذشته در همایش یلدا، سخنان انگیزشی خوبی داشت. در رویداد چهارم یلدا هم آمد؛ با عصایی در زیر بغل. پایش شکسته بود اما به سختی خود را به پشت میکروفن رساند.
میلاد با سخنان انگیزشی خود از حاضران میخواست که به دنبال معنادارکردن زندگیشان باشند. او از تجارب خود گفت؛ اینکه ۱۵ سال پیش از موقعیت کاریاش روی یک سکوی نفتی در میان دریا، شاد بوده اما بعد از مدتی آن موقعیت معنای واقعیاش را برای میلاد از دست میدهد. میلاد میگوید: احساس رضایت یک امر ذهنی است و رضایت درونی یک مدل ذهنی به شمار میرود که بعضی از تصمیمات زندگی را شکل میدهد.
در شرایط کشور ما ممکن است که سوالاتی ایجاد شود که با وجود قطعی اینترنت، آیا کارآفرین بشویم و استارتاپ راهاندازی کنیم؟ آیا از ایران برویم؟ برای جوابدادن به این سوالات، باید به این پرسشها پاسخ بدهیم که آیا میخواهیم شاد باشیم یا به دنبال معنادارشدن زندگیمان هستیم؟ موفقیت برای هر فرد در گرو اهمیت معنا و اهمیت شادی در زندگی و بالانسکردن این دو است. مدیرعامل تپسی همچنین به این نکته اشاره دارد که موفقیت فینال نیست، شکست موجب مرگ نمیشود و فقط شجاعت در ادامهدادن به مسیر است که تعیینکننده خواهد بود.
محمودرضا هاشمی: سهم ما در موج چهارم تجارت الکترونیک چقدر است؟
محمودرضا هاشمی، عضو هیات علمی دانشکده برق و کامپیوتر دانشگاه تهران در مورد فرصتهای نسل چهارم یا موج چهارم تجارت الکترونیک برای استارتاپها صحبت کرد. این استاد دانشگاه در توضیح موجهای مختلف تجارت الکترونیک میگوید: موج اول: ظهور فروشگاههای آنلاین، موج دوم: تجارتهای مبتنی بر شبکههای اجتماعی، موج سوم: ظهور خدمات مبتنی بر موبایل، موج چهارم: دو سه سالی است که در آمریکای شمالی شروع شده؛ بازگشت به ریشهها و همگراشدن کانالهای آنلاین و سنتی.
در موج چهارم، مشتری باید بتواند همه چیز را انتخاب کند؛ از مدلهای مختلف خرید گرفته تا شیوههای متنوع تحویل کالا. هاشمی میگوید موج چهارم تجارت الکترونیک در حالی راه افتاده که ما در ایران زیرساختهای لازم برای این تجارت را نداریم. مثلا در سال ۲۰۲۰، ۵۰درصد جستوجوها به صورت صوتی است، آیا ما برای آن آماده هستیم؟ پاسخ این است؛ خیر.
پنل جنجالی با حضور چهرههای اقتصاد سنتی و دیجیتال و دولتیها
حضور محسن جلالپور و پدرام سلطانی به عنوان فعالان اقتصادی از بخش سنتی و حسام آرمندهی و حمید محمدی از فعالان استارتاپی در کنار یک چهره دولتی به خودی خود جذاب بود. ضمن اینکه این افراد با حرفها و بیان نظرات خود، بارها و بارها تشویق حاضران را هم برانگیختند. البته بعضا حاضران در سالن اعتراضاتی به نماینده بخش دولتی هم داشتند. سلطانی و جلالپور در این پنل از استارتاپها خواستند که عقب نکشند، به پول دولتی اعتماد نکنند و برای ساخت آینده ایران تلاش کنند. آنها ایجاد تغییر در روندهای اقتصادی را بنمایه ایجاد تغییر در سایر ساختار نیز دانستند.
وحدت: اقتصاد ایران راهبرد ندارد
در این پنل علی وحدت، رئیس صندوق نوآوری و شکوفایی در پاسخ به این سوال که سرمایهگذاری ۲۰ هزار میلیاردی صندوق در سال گذشته چه شده است، گفت: از معاونت علمی بپرسید. او همچنین اشاره کرد برآوردی ندارم که در مجموع چقدر پول به اکوسیستم استارتاپی آمده است. البته او رقم ۲۰هزار میلیارد تومانی را رد کرد و گفت: ۲هزار میلیارد تومان به شرکتهای دانشبنیان تزریق شده است. وحدت میگوید: ورود مستقیم دولت به سرمایهگذاری صحیح نیست.
روش صحیح سرمایهگذاری در ویسیهای بورسی است که تاکنون کلا ۷۹میلیارد تومان وارد آنها شده است! وحدت در بخش دیگری از حرفهایش اشاره کرد که اقتصاد ایران راهبرد ندارد. وی همچنین گفت که بیش از ۸۰ میلیارد دلار پس از برجام سرمایه خارجی جذب کردیم اما به خاطر مسائل دیگری که پیش آمد، این سرمایهها از ایران رفت.
جلالپور: اقتصاد کشور درگیر تصمیمات غلط است
جلالپور به این نکته اشاره داشت که کل اقتصاد کشور امروز درگیر تصمیمات و سیاستگذاریهای غلط است. در این میان و در اقتصاد ایران، عدهای خاص از منابع بهرهبرداری کردهاند و از حضور نوآوران نگران هستند. چنین وضعیتی برای استارتاپ نگرانکننده است اما باید بدانیم که شرایط ما هم برای کارآفرینی هیچگاه پایدار و منطقی نبوده است. تفاوت امروز با دیروز که جای امیدواری دارد، این است که به این فضا میتوان اعتماد کرد که اگر این دوره سخت را رد کنند، میتوانند به اقتصاد پایدار برسند و تغییر اساسی در حکمرانی ایجاد کنند. نسل کارآفرینانی مانند ما در حکمرانی تاثیرگذار نبودیم اما جوانان استارتاپی میتوانند تاثیرگذار باشند.
سلطانی: حاکمیت سقف تعیین میکند
پدرام سلطانی که حرفهایش بارها با تشویق حاضران مواجه شد، با انتقاد علی وحدت همراه بود. سلطانی این سوالات را مطرح کرد که چقدر فضا برای رشد استارتاپها در فضای اقتصاد ایران وجود دارد؟ چقدر فضای سرمایهگذاری وجود دارد؟ نسل امروز با کمبود منابع انسانی، کمبود فروش و افزایش هزینهها مواجه است. این فعال اقتصادی معتقد بود که اقتصاد سنتی عملا از نظر مدل کسبوکار از اقتصاد دیجیتال عقب مانده است و تفاوت در بهرهوری استارتاپهاست؛ یعنی استارتاپها از شرکتهای سنتی بهرهوری بیشتری دارند اما چون اصولا نگاه حاکمیت به بزرگشدن بنگاههای اقتصادی، نگاه توأم با احتیاط و ترس است، همواره سعی میکند که سقفی روی سرشان ایجاد کند تا از یک حدی بزرگتر نشوند، چون حاکمیت باور ندارد که حتی خودش هم باید متحول شود.
بنابراین همه جا سقف گذاشتهاند و بالاتر از آن نمیتوان رفت. همچنین سلطانی خطاب به بچههای استارتاپی گفت: به دولت تکیه نکنید؛ اگر به دولت تکیه کنید، زمین میخورید. چون دولتها در راستای هم کار نمیکنند و هر کدام که روی کار میآید، راه خودش را در پیش میگیرد. به همین علت، فعالیت اقتصادی ما پروژهای و غیرمداوم شده و نمیتوان برنامهریزی بلندمدت انجام داد. محسن جلالپور در بخش دیگری از حرفهایش به جمعیت حاضر در سالن اشاره کرد و گفت: این نشست و این مجموعه آدمها، همگی امید است و قطعا به موفقیت منجر میشود.
محمدی: مجبورند اجازه بدهند رشد کنیم
حمید محمدی، همبنیانگذار دیجیکالا در این پنل حضور داشت و در مورد اینکه دیجیکالا چقدر میتواند بزرگ شود، صحبت کرد. او حرفهایش را اینگونه شروع کرد: جیدیپی ایران یکسوم چین است، اما بزرگترین ایکامرس ایران یکهشتصدم بزرگترین ایکامرس چین یعنی علیباباست. بنابراین هنوز این کمپانیها یعنی امثال دیجیکالا، به اندازه پتانسیل خود بزرگ نشدهاند. او در پاسخ به این پرسش که آیا اجازه میدهند دیجیکالا در ابعاد جهانی بزرگ شود، گفت: چارهای ندارند و باید اجازه بدهند.
آرمندهی: سرمایهها باید به جایی برود که ارزش خلق میشود
حسام آرمندهی، بنیانگذار کافهبازار از دیگر حاضران در این پنل بود. او سوال قدرت تحمل استارتاپهای بزرگ در شرایط سخت چقدر است را اینگونه پاسخ داد: در این مدت از پس خیلی از مشکلات برآمدهایم، اما در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری، حساسیتها ریسک بازار مالی استارتاپها را بالا برده است. به همین دلیل سرمایهگذاری انجام نمیشود و این مشکلساز خواهد بود. آرمندهی گفت که سرمایهها باید به جایی برود که ارزش خلق میشود، مثل خروجی دانشگاهها اما الان سرمایهها در بازار و سکه و طلاست و نه در کسبوکارهای دانشبنیان.
بحثهای دیگری هم در این پنل صورت گرفت. از جمله مسئله ورود استارتاپها به بورس و چرایی این کار و موانع و سختیهای موجود؛ حمید محمدی معتقد است که کمتر از ۱۰درصد از شرکتهای بورسی ایران، خدماتی هستند. همچنین اشاره میکند که ۶شرکت اول در بورس آمریکا، شرکتهای تکنولوژی هستند.
در حالی که این شرکتها کاملا سودده نیستند. بنابراین حق شرکتهای تکنولوژی ایران است که وارد بورس شوند. آرمندهی هم از سودده بودن شرکتهای هلدینگ هزاردستان یعنی کافهبازار و دیوار گفت: این شرکتها بیش از ۳سال است که سودده هستند و اضافه کرد که سوددهی شرط ورود به بورس است که شرط درستی نیست. محمدی هم اضافه کرد که نگرانی رگولاتوری بورس، نگرانی جدیای نیست. سهامدارکردن میلیونها نفر در سهام استارتاپها، اتفاق خوشایندی است و ما خواهان آن هستیم.
دیگر مباحث مطرحشده در این پنل عبارت بود از: آیا اگزیت واقعی در اکوسیستم ایران انجام شده، شرایط ورود استارتاپها به بورس چه است؟ چه موانعی بر سر راه ورود استارتاپها به بورس وجود دارد، وجود نقدینگی در بازار و لزوم یافتن ابزارهایی برای تزریق این پولها به استارتاپها، و…
نیکنام: اپ ایرانی یعنی تیمی ایرانی آن را ساخته است
گفتوگوی رودررو با زویا نیکنام، مدیر روابط عمومی اپلیکیشن بلد و حسین بخشایی، مدیر استراتژی اپلیکیشن نشان از دیگر بخشهای همایش یلدا بود. میلاد نوری در گفتوگو با آنها به میزان کاربرها، لزوم وجود مسیریابهای ایرانی، آیا پسوند ملی خوب است یا بد؟ آینده کسبوکارشان، منبع دیتا و دادههایی که استفاده میکنند و… صحبت کرد. بلد و نشان از جمله اپهای ایرانی هستند که با اقبال کاربران روبهرو شدهاند. زویا نیکنام و حسین بخشایی این موفقیت را در این نکته میدانند که آنها به توانایی و دانش خودشان تکیه کردهاند و نه توصیهها و رانتهای دولتی و انحصارگرا.
نیکنام، مدیر روابط عمومی بلد گفت که براساس آمار کافهبازار، ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار کاربر فعال داریم. همچنین در مورد ضرورت تولید محصولاتی چون نشان و بلد، گفت: نمونه نقشههای بومی در بسیاری از کشورهای دیگر هم وجود دارد. ما اپ ایرانی هستیم به این معنا که تیمی ایرانی آن را ساخته است و ما با پسوندهایی چون ملی و بومی مخالف هستیم. مدیر روابط عمومی بلد توضیح داد که برای بهروزکردن دیتای اولیه این اپ، از برخی سازمانها این دیتا را جمع میکنیم و با خودروهای تصویربرداریمان، اطلاعات خیابانها را ثبت میکنیم. این اطلاعات به دفترمان در انزلی میرود و در آنجا پروسه تبدیل عکسها به دیتا انجام میشود.
بخشایی: دولت بهجای فیلترکردن، قانونگذار باشد
بخشایی هم بر اهمیت یک نقشه داخلی تاکید کرد: چنین نقشهای میتواند برای سایر اپلیکیشنهای اکوسیستم هم مفید باشد. ضمن اینکه مزیتهایی را برای کاربران ایرانی خلق کردهایم؛ مانند نشاندادن طرحهای ترافیکی در کلانشهرها یا اینکه سرعتگیرها را به نشان اضافه کردهایم. به نحوی که طی یک ماه، ۲۰هزار سرعتگیر به نشان اضافه شد. بخشایی اشاراتی هم به رشد ارگانیک این اپ داشت و گفت: نشان نه بیلبوردی دارد و نه ظرفیت کافهبازار را برای حمایت و تبلیغ خودش داشته است.
رشد ما ارگانیک و دهانبهدهان بوده و امیدواریم که بتوانیم همین روند رشد را ادامه بدهیم. همچنین امیدواریم که دولت به جای فیلترکردن، نقش قانونگذار را داشته باشد، با انحصار مبارزه کند و نگذارد هیچ پلتفرمی، قانون آنتیتراست (مقابله با انحصارگرایی) را نقض کند. اگر دولت همین نقش را داشته باشد، برای رشد اکوسیستم کافی است.
پنل شکست و چرایی شکست
در یکی دیگر از پنلهای همایش یلدا، شکست، معنای شکست، چرایی شکست و اینکه بعد از شکست چه باید کرد، بررسی شد. در این پنل علیرضا اسکندری همبنیانگذار بقچه، علی فیاضبخش مدیر استراتژی سرآوا، رضا زرنوخی مدیرعامل صندوق توسعه تکنولوژی، حمیدرضا احمدی همبنیانگذار ایوند، رضا کلانترینژاد مدیرعامل همآوا، محسن سیدین قائممقام مدیرعامل شناسا و مهدی محمدی دبیر ستاد اقتصاد دیجیتال معاونت علمی ریاست جمهوری حضور داشتند. اکبر هاشمی مدیر این پنل بود.
من مقصر هستم
علیرضا اسکندری در پنل از دلایل شکست استارتاپ بقچه گفت؛ دلایل کوچک و انباشتهشدن آنها، مثل نداشتن پروتکل مرخصی، رودربایستی با تیم برای ساعت کار، فضای رفاقتی اما نه حرفهای، گرانشدن متریال بستهبندی و… در واقع کوه مشکلات کوچک مانع پیشرفت بقچه شد، اما در نهایت من مقصر بودم. چون تصمیم اشتباه داشتم: در بهمن ۹۶، به خاطر کار زیاد، شرکت رهنما پیشنهاد داد که مدیرعامل دیگری بیاید و من اجازه ندادم و اشتباه کردم.
شکست ننگ نیست
حمیدرضا احمدی هم در این پنل گفت که ایوند هنوز موفق نیست و جای کار زیادی دارد. در موفقیت، تیم خوب نقش زیادی دارد و ویسی خوب هم تاثیر دارد. ضمن اینکه شکست ننگ نیست. دلیل اصلی شکست استارتاپها، ریسک بالایی است که در این حوزه وجود دارد. مثلا سال۹۲ محسن ملایری گفت جای شتابدهندهها در ایران خالی است. حساش و حرفش درست بود اما فرمول شتابدهی باید درست شود تا به فضای کاری استارتاپها کمک کند.
در ایران، شکست تابو است
رضا زرنوخی هم در این پنل گفت که در ایران، شکست تابو است؛ مگر اینکه فردی با شهامت آن را بپذیرد. در بازار سنتی میگویند فلانی خورد زمین؛ یعنی تا این اندازه شکست را بد میدانیم. ما باید در مورد شکست شفاف بشویم. زرنوخی فضای شتابدهی را فضای حاوی شوآف دانست: چرا سرمایهگذاران از شتابدهندهها پروژه نمیگیرند؟ فکر کنم این فضا شوآف است. در ایران برای راهاندازی شتابدهنده، کپیبرداری ناقص کردهایم. الان بیش از ۱۰۰ شتابدهنده داریم که تعجببرانگیز است.
راهاندازی و گشایش مراکز شتابدهی برای دولتیها جذاب شده و دائما در حال انجام این کار هستند. در حالی که در حوزه شتابدهی با کمبود دانش مواجه هستیم و تیمهای استارتاپی همگی از شتابدهندهها ناراضی هستند. جالب است که از ۳۰ استارتاپ موفق ایران، هیچکدام از شتابدهندهها بیرون نیامدهاند. ضمن اینکه استارتاپهای بیرونآمده از شتابدهندهها، آماده جذب سرمایه نیستند، بنابراین باید و لازم است که پیکره اکوسیستم نوآوری و استارتاپی را درست بتراشیم.
در ایران فقط به ۷ شتابدهنده نیاز داریم
علی فیاضبخش هم در مورد اینکه چرا شتابدهندهها نتوانستهاند آمار موفقیت بالایی ثبت کنند، گفت: وقتی کسی بپرسد که آیا شتابدهندهها لازم است یا نه، مثل این است که بپرسیم آیا کشور دانشگاه لازم دارد یا نه؟ جواب این است که اما نه هر دانشگاهی و نه هر جایی. بنابراین شتابدهنده لازم است نه به این تعداد. ما شتابدهنده با ویژگیهای اصیل کم داریم. ما نهایتا به ۷ شتابدهنده نیاز داریم.
تعداد بالای شتابدهندهها آسیب زده است
کلانترینژاد در پاسخ به این پرسش که چرا شتابدهندهها موفق نبودهاند، گفت: بعد از شکلگیری استارتاپهای بزرگ، این درک ایجاد شد که شتابدهنده باشد و درست بود، اما نه به این تعداد. تعداد بالای شتابدهندهها آسیب زده است. ضمن اینکه سرمایهگذارانی که در این شتابدهندهها بودند، دلسرد شدند و شتابدهندهها از نقش اصلی خودشان دور شدهاند.
الان کم هستند شتابدهندههایی که بدانند چه نقشی دارند. ضمن اینکه مسیر استارتاپهای موفق دنیا از مسیر شتابدهندهها نمیگذرد. اما نبودشان هم موجب سرگشتگی شده و نسل سوم استارتاپها دچار سرگیجه است.
محسن سیدین، عضو هیات مدیره تریگآپ در این پنل و در مورد شکست، گفت: هر نهاد و بنگاهی حتما شکست خواهد خورد اگر ارزش پیشنهادی نداشته نباشد. بخش دیگری از حرفهایش در مورد کیفیت شتابدهندهها بود: شتابدهنده خوب و بد داریم. باید مسیر جوری پیش برود که ارزش پیشنهادی وجود داشته باشد.
آیا دولتها در موفقیت استارتاپ تاثیر دارند؟ این سوالی بود که مدیر پنل مطرح کرد و فیاضبخش در پاسخ گفت که استارتاپها باید از مسیر درست استفاده کنند حتی اگر دریافت وام باشد. درست قضیه این است که دولت بهمثابه یک سرمایهگذار غیرفعال عمل کند. همچنین حاکمیت برای اطمینان حاصلکردن از درستی صرف هزینه، باید مدلهایی را به کار ببرد و دولت نباید مستقیما سرمایهگذاری کند.
مهدی محمدی، دبیر ستاد اقتصاد دیجیتال معاونت علمی هم در مورد استارتاپها گفت که وجودشان مانند یک غده سرطانی خوشخیم برای کسبوکارهای سنتی است. او همچنین به مسئله پرداخت که چرا اکوسیستم به خودتکراری دچار شده: استارتاپهای موفق اکوسیستم استارتاپی ایران از یک شبکه هموند است؛ شبکهای مثال سرآوا، رهنما و… ضمن اینکه ۷۰ درصد سرمایهگذاریها روی استارتاپهای همین شبکه انجام شده است. گونههای موفقی در نسل اول استارتاپها شکل گرفت و الان بقیه از آنها تقلید میکنند و تکرار، حیات اکوسیستم را به خطر میاندازد. درحالیکه در حوزههای بلاکچین، ایآی و رگتک کاری در ایران انجام نشده است. در حالی که در جهان سرمایهگذاری در حوزه هوش مصنوعی و بلاکچین تا ۲۵۰درصد رشد داشته است.
ارائههای دیگر
محسن ارجمندی از فرصتهای موجود در حوزه بیگدیتا گفت و اینکه در استارتاپ میراث چه کارهایی کردهاند. رضا قربانی با زبان ساده بلاکچین را به حاضران در سالن توضیح داد، مجید دودهکی همبنیانگذار ECM از سهم اینترنت در اقتصاد دیجیتال گفت. همچنین رضا جوکار، مدیرکل خدمات کسبوکار دیجیتال همراه اول در مورد MCI در عصر دیجیتال حرف زد. محمدمهدی فریدوند، رئیس انجمن ویسی ایران نیز از وضعیت سرمایهگذاری خطرپذیر در سالی که گذشت، گزارشی ارائه کرد.
امیرعباس امامی، همبنیانگذار کارچین گفت که کارچین یک پلتفرم است که شرکتهای تاکسیرانی همچون اسنپ و تپسی میتوانند روی آن سوار شوند. او گفت که کارچین انحصار پلتفرمها را میشکند. همچنین ما در آینده از اقتصاد مبتنی بر واسطهها به سمت اقتصاد مبتنی بر بلاکچین حرکت میکنیم.
در این همایش به چندین نفر تندیس یلدا اهدا شد. یکی از این افراد وحید رجبلو بود که مدیر این همایش او را نماد امید برای اکوسیستم نامید. وحید هم گفت که شما به من امید میدهید. آخرین بخش این همایش، ارائه انگیزشی مجید حسینینژاد، بنیانگذار علیبابا بود. ارائه جذاب و انگیزشی حسینینژاد، شرکتکنندگان را تا حدود ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه شب در صندلیهایشان میخکوب کرده بود تا ارائهاش را تا پایان ببینند و بشنوند.
همانطور که در ابتدای گزارش هم ذکر شد، متن کامل پنلها، سخنرانیها و گزارش تصویری یلداسامیت و گزارشی از کافه سرمایه شنبه و نمایشگاه را در شماره آینده شنبه بخوانید.