کسبوکارهای زیادی در سال ۹۷ از بین رفتند، اما بوتیک زنده مانده و خود را به سال۹۸ رسانده است.
مهرشاد و دو نفر از دوستانش به نامهای سامان احمدی و نیما ساعدی سه دوست دوران دبیرستان هستند و هرسه متولد سال ۱۳۷۱٫
مهرشاد از آن بچهدرسخوانها بوده و در کنکور رتبه ۳۲ را در رشته نرمافزار به دست میآورد و به دانشگاه انقلاب وارد میشود. میگوید: «در آن زمان فکر میکردم درس خواندن خیلی روی آیندهام تاثیرگذار است ولی به مرور زمان فهمیدم که به این صورت نیست و بعد از ترم یک، درس را کنار گذاشتم.
البته در نهایت لیسانس گرفتم.» این گروه سهنفره اواخر سال ۱۳۸۹، شرکتی در چهارراه ولیعصر تاسیس میکنند؛ شرکتی که سایت طراحی میکرده است. شرکت رشد خوبی داشته اما به عقیده مهرشاد، نباید در آن زمان و در آغاز کار شرکتشان را ثبت میکردند، چون با ثبت شرکت، هزینههای بیمه و مالیات برای شما میآید و مهمتر اینکه ما معتقد به شفافیت هستیم و باید یکدفتره باشیم، اما با یکدفتره بودن هزینههای اداری و سازمانهای مختلف، شرکت را از پا میاندازد.
سایت طراحی میکردیم، رشد و پیشرفت خوبی هم داشتیم ولی یکی از اشتباهترین کارهایی بود که انجام دادیم.
مالیات، شرکتمان را زمین زد
موسیخانی در مورد تجارب آن سالها میگوید: «اطرافیان به ما هم میگفتند اگر دو دفتر نداشته باشی، ضرر میکنی ولی دیدگاه ما این است که اگر زمانی بخواهیم وارد بورس شویم، شفافیت به ما کمک میکند.
بنابراین اگر روزی روندهای کلی در کشور ما دقیقتر باشد، لااقل ما مطمئن هستیم که کار درست را انجام دادهایم، چون ما شفافیت مالیاتی داریم، درآمد خود را نشان میدهیم و بیمه و مالیاتمان را پرداخت میکنیم که هزینههای بسیاری هم برایمان به دنبال دارد، در حالی که این هزینهها میتوانست در خود شرکت بماند ولی ما آنها را پرداخت میکنیم، فقط برای آنکه برای نسلهای بعد کار خوبی صورت بگیرد.»
اولین شرکتشان که حدود ۲سال پابرجا بود، با وجود درآمد خیلی خوب، تعطیل میشود؛ در این تعطیلی هم ازدسترفتن پولشان در یک قرارداد نقش داشته و هم فشارها و درگیریهای مالیاتی که مهرشاد و دوستانش از چموخم آن آگاهی لازم را نداشتهاند.
بعد از آن شرکتی در قالب شخصیت حقیقی راهاندازی میکنند. راهاندازی وبسایت اساماس و سایت خبری از دیگر کارهایی بوده که با دوستانش انجام داده است. در آن زمان یعنی حدود سال ۹۱، هنوز به چنین شرکتهایی استارتاپ نمیگفتند یا حداقل این ادبیات هنوز جا نیفتاده بود.
تمرکز کرده و بوتیک را راهاندازی کردیم
کمکم متوجه میشوند که برای موفقیت باید روی یک حوزه تمرکز کنند. بنابراین در سال۹۴، بوتیک را بهعنوان یک جستوجوگر لباس راهاندازی میکنند. دفتر کارشان مطبی بوده که از طرف یکی از آشنایان، بعدازظهرها و بعد از تعطیلی مطب در اختیارشان قرار میگرفته است. این تیم سهنفره تا نیمههای شب یعنی تا حوالی ساعت۳ روی بوتیک کار میکردهاند.
حدود ۸ ماه به همین منوال کار میکنند و در طول شبانهروز تنها ۴ ساعت میخوابیدهاند. البته مهرشاد الان میگوید که این کمخوابی و استراحت نکردن، کار اشتباهی است. بعد از این دوره با این پروژه به آواتک ملحق میشوند که به گفته همبنیانگذار بوتیک، از پربارترین دورهها برایشان بوده است.
حالا موسیخانی و دوستانش امیدهای زیادی به آینده دارند و به همین دلیل همه تلاششان را برای ماندن در بازار و پیشرفتن میکنند.
بوتیک حالا به عنوان یک جستوگر لباس، خریداران را به فروشندگان متصل میکند؛ خریدارانی که به گفته موسیخانی از اقشار مختلف جامعه هستند. لزوما شیکپوش و خریدار لباسهای شیک نیستند بلکه با شرایط اقتصادی کنونی بیشتر مشتریانشان به دنبال لباسهایی با قیمتهایی هستند که باورش سخت است. اما اینها اخبار زیر پوست شهر است که کسبوکارهایی که از نزدیک با جیب مردم سروکار دارند، بیشتر درکشان میکنند.
گفتگو با همبنیانگذاران استارتاپ بوتیک: حق نداریم زمین بخوریم