اخبار استارتاپی رشد کسب‌وکار

کارآفرینی روستایی باید ها و نباید ها

محسن مولایی نسب بنیانگذار بنیاد پرش: روستا به عنوان یکی از عوامل مهم تولید و شکل گیری فرایند های ارزش آفرین در ایران شناخته شده است. این زیست بوم کوچک و قدیمی  درایا سابقه طولانی در تولید و خلق  ارزش است به نحوی که با توجه به ماهیت و اقلیم خاص ایران دارای مقدار زیادی استقلال در حوزه تولید مایحتاج خود بوده است و از قدیم در ایران نقشی کلیدی در شکل گیری  جامعه های انسانی داشته است . روند رشد جمعیت ،تغییرات سریع آب و هوایی و البته تغییر سبک زندیگ روستایی به شهری و ورود فرهنگ های نامتجانس با  محیط به روستا ها در سال های اخیر در کنار  عواملی مانند عدم توجه در بعد کلان به این موتور محرک اقتصادی  و تمرکز امکانات در شهرها با عث تغییر رویکرد و مهاجرت از این مناطق به شهرهای کشور شده است . این امر رو ستا را با معضل بزرگی به نام کمبود نیروی انسانی ماهر مواجه ساخته است که با مهاجرت به شهرها از چرخه تولید روستایی خارج میشوند .جامعه روستا نوع خاصی از جامعه بلند مدت است که در آن نسل های پی در پی تجربیات خود در حوزه ای خاص مثلا کشاورزی را به هم منتقل میکردند و انباشتی از تجربه و البته سرمایه در آن مشاهده میشد و این امر به مولد بودن روستا کمک شایانی میکرد در حال حاضر با مهاجرت نسل جوان به شهرها که ناشی از افزایش سطح تحصیلات و تغییرات فرهنگی آنها و توسعه فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی است  جامعه روستا رو به کوتاه مدت شدن حرکت میکند و این شروع زنگ خطر برای مصرفی شدن روستا و مرگ این واحد حیاتی اقتصاد ایران است .

بازگشت به روستا و دیدن چالش های آن از نزدیک هدفی بود که در رویدادی به نام هم نت روستا دنبال می شد رویدادی که سعی شده بود تا افراد علاقه مند  به مقوله روستا  در آن شرکت داده شوند و سعی کنند پیوندی بین روستا و نخبگان جوان برقرار نمایند. اما سوال اساسی این است که آیا مسئله یابی در حوزه روستا از عهده افرادی که عموما آموزش مناسب برای تعریف و یافتن مسئله ندیده اند برمی آید؟ و آیا مدل های غیر بومی که مبتنی بر اکوسیستم های غیر ایرانی است در فضای مسائل روستا پاسخگو خواهد بود ؟

به نظر میرسد کارآفرینی روستایی فراتر از ایجاد شغل های خویش فرما و یا ایجاد کسب و کارهایی برای قشر شهری در فضای روستا و بهره مندی از هزینه های تولید کمتر باشد. اگر تعریف خلق ارزش را برای این حوزه درست تلقی کنیم باید گفت که رویداد های غیر بومی که مدل منطبق بر شرایط و خواسته ها و نوع و سطح توانمندی ها و مهارت های افراد بومی بخصوص روستاییان ندارد نمی تواند دستاوردی عملی برای روستا داشته باشد و تنها نتیجه آن نا امیدی و گاه مقاومت روستاییان در مقابل طرح های آتی در این حوزه خواهد شد .نمونه های متعدد طرح های شکست خورده توسعه روستایی در سالهای متمادی نشانه ای از این گفتار است .

لازم است با مطالعه دقیق و منطبق سازی الگو های جهانی و بررسی مورد های موفق در کشور هایی که از نظر ساخت فرهنگی و شرایط مختلف مشابه ایران هستند مدلی بومی برای توسعه کارآفرینی روستایی با تکیه بر توانمندی ها و انباشت تجربه و سرمایه در روستا شکل بگیرد و شاخص های مناسب برای ارزیابی طرح ها ایجاد شود. قطعا شاخص هایی که در کشور های پیشرفته برای ارزیابی طرح های کارفرینی روستایی ملاک عمل قرار میگیرد نمیتواند و نباید در فضای فعلی ایران به کار گرفته شود چرا که طرح ها را به سمت مسائلی جهت دهی میکند که اغلب  فاقد زیر ساخت فرهنگی و سخت افزاری مناسب در ایران است .

هم نت روستا اولین تلاش از این نوع  در ایران بود و باید از برگزار کنندگان آن به دلیل جسارت در برگزاری آن تقدیر کرد اما به نظر میرسد ادامه این راه نیازمند تغییر اساسی در رویکرد رویداد هم نت  است . تغییری بنایدین در روش نگاه  به روستا ،انتخاب شرکت کنندگان و اماده سازی آنان برای شرکت  در رویدادی حساس که میتواند با همدلی روستاییان و نخبگان موجب رشد کشور شود و یا با عدم توجه به نتیجه و ترسیم چشم اندازی از اهداف آتی برای این رویداد ها به ایجاد  جبهه  تقابلی تازه بین نخبگان جامعه با روستا  منجر شود.

 توجه معاونت علمی به مقوله کارآفرینی و پیوند و به کار گیری نخبگان در حل مسائل جامعه را باید به فال نیک گرفت اما باید این نکته را از نظر پنهان نداشت که تعریف نخبگی درکشور ما  دسته ای خاص از جوانان موفق تحصیلی را در بر گرفته است که اغلب هیچ مهارتی در تعریف مسئله ندارند و از نزدیک مسائل دنیای کسب و کار واقعی را لمس نکرده اند و به نظر میرسد برای اینکه بتوان از توان هوشی این افراد بهره برد باید انها را با مهارت های هوش هیجانی و به خصوص مهارت های حل مسئله آشنا کرد .

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *