داستانی در مورد صحبتهای سرایدار شرکت ناسا با رئیس جمهور سابق آمریکا، کندی نقل شده است که میگوید: رئیس جمهور در بازدید خود از شرکت ناسا از این سرایدار پرسیده بود در شرکت ناسا چه وظیفهای برعهده دارد؟ و سرایدار پاسخ میدهد: وظیفه من کمک به فرستادن فضانوردان به کره ماه است!
این رویداد که از مثالهای معروف مدیریتی است، ممکن است در واقعیت اتفاق نیفتاده باشد. اما این داستان آموزنده این مسئله را خاطر نشان میسازد که کارکنان در هر سطحی باید با انگیزه قوی و با این درک که حضورشان در مجموعه لازم و ضروری است، فعالیت کنند. بر اساس نتایج تحقیقی از شرکت کاینگ برند، باانگیزه کارکردن و هدفمندبودن در کار، دومین دغدغه کارکنان بعد از مسائل مالی و امور معیشتی است. دوسوم از شرکتکنندگان در این تحقیق بیان کردند که هدف بلندمدت در شغل، آنها را قادر میسازد تا گامهای مهمتر بردارند. تحقیقی مشابه از نت ایمپکت نشان میدهد که امروزه تقریبا نیمی از نیروی کار، حاضرند تا با 15 درصد حقوق کمتر، در مجموعهای هدفمند و باانگیزه کار کنند.
با اعتقاد به اینکه امروزه نیروی کار خواهان امکانات بیشتر و درآمدی بالغ بر درآمد دریافتی خود هستند، شرکت KPMG طرحی ابتکاری با هدفی الهامبخش به منظور بالا بردن روحیه کارکنان و ایجاد انگیزه و معنا در شغل را کلید زده است. نتایج این طرح فراتر از انتظارها بود؛ KPMG با وجود کاهش گردش مالی در شرکت، امسال یکی از بهترین سالهای مالی را پشت سر گذاشته است. طرح ابتکاری شرکت KPMG از زبان بروس فائو، مدیر منابع انسانی این شرکت خواندنی است:
«ابتدا ما ملزم به مشخصکردن اهداف با جزئیاتی قابل قبول بودیم. تحقیقات گسترده و صدها مصاحبه منجر به یک بیانیه شد که در آن اهداف جدید شرکت را بیان کردیم. در عین حال ما میدانستیم که برای ایجاد انگیزه و اعتماد به نفس در کارکنان، به چیزی بیش از یک بیانیه احتیاج داریم. ما بایستی به کارمندانمان اجازه تجربهکردن را میدادیم. باید آنها را توانمند میساختیم. بنابراین در سال گذشته با بهدست گرفتن ابتکار عمل، تلاش کردیم تا ارتباط عاطفی قویتری را بین شرکت و همکاران ایجاد کنیم. سعی ما این بود که کارکنان از زاویه دید بهتری به شرکت نگاه کنند. شرکت ما این نگاه تازه را با یک سوال ساده آغاز کرد: «شما در شرکت KPMG چه میکنید؟» و یک کلیپ ویدئویی که در پاسخ میگفت: «ما تاریخ را میسازیم». در این ویدئوی دراماتیک، روی نقش برجسته شرکت KPMG در رویدادهای تاریخی، از جمله گرفتن وام و اجازه قانون مدیریت برای کمک به شکست آلمان نازی، حل و فصل ادعاهای مالی متضاد و تلاش برای آزادی گروگانهای آمریکایی در 1981 تاکید شده بود.
ما برای کارکنانمان تابلویی واضح از خودشان ترسیم کردیم، اعتماد به نفسشان را بالا بردیم، در آنان انگیزههای قوی ایجاد کردیم تا خود را فقط به عنوان یک کارمند ساده ممیزی نبینند؛ بلکه خود را افرادی اثرگذار در سیاست کشور و در زندگی تمام مردم دنیا قلمداد کنند.
مهمتر از همه سعی ما بر این بود که همه کارکنان شرکت، از کارآموزان تا مدیران رده بالا، این پیام را دریافت کرده و به نوبه خود در منتشرکردن پیام بین دیگر کارکنان نقشی داشته باشند و همچنین تفاوتهای شغل خود با کارکنان دیگر شرکتها را برای یکدیگر بازگو کنند.
در راستای کمک به توسعه این برنامه، ما برای ایجاد و بهاشتراکگذاری پوسترهای دیجیتال، از27هزارنفر از کارمندانمان در ماه ژوئن کمک خواستیم و قول دو روز مرخصی اضافی در پایان سال را در صورت به اشتراک گذاشتهشدن بیش از 1000 پوستر، به آنان دادیم.
در پایان ما به هدف بزرگ خود رسیدیم که آن همان ایجاد انگیزه و رضایت شغلی در کارمندان بود.
نتایج
در بررسی گزارش سالانه شرکت KPMG، 90 درصد از افراد بیان کردند که طرحهای این شرکت باعث افزایش اعتبار کارکنان در بین مردم شده است. کمتر از 6 ماه پس از اجرای طرح، بیش از 85 درصد از کارکنان اعلام کردند که KPMG یک شرکت ایدهآل برای کارکردن است(این میزان در سال قبل 82درصد بود و یک سال پس از اجرای طرح این درصد به 89 رسید). علاوه بر این، 60 درصد از کارمندان اعلام کردند که این طرح شرکت که با هدف افزایش اعتماد به نفس کارکنان اجرا شده، با موفقیت مواجه شده است. این بهبود در روحیه کارکنان همچنین منجر به بالا رفتن 17 پلهای شرکت در آمارگیری مجله فورچون برای بهترین شرکتها شده و باعث شده تا برای نخستینبار شرکت KPMG رتبه نخست، در جمع 4 شرکت بزرگ تجاری دنیا در این مجله قرار بگیرد.