قدمت پیامرسانهای اجتماعی-مالی به اندازه اپلیکیشنهای پرداخت نیست اما همسنوسال استارتاپهای حوزه فینتک مانند اینشورتک و تأمین مالی جمعی هستند. هدف اصلی این پیامرسانها، پیامرسانی نیست، بلکه انجام عملیاتهای بانکی و ارائه سرویسهای مالی است. ساده است، همین سرویسهای مالی میتوانند به شکلی یک ارتباط باشند. دوستانی که میخواهند سهم خود را برای یک شام یا هدیه بپردازند، صندوقهای مالی خانوادگی و جابهجاییهای مالی کسبوکارها همگی در حین پرداخت به گفتوگو با هم نیاز دارند. کاربران در اپلیکیشنهای پرداخت، پرداخت را انجام میدهند و بعد مجبورند برای اعلام انتقال وجه به یک پیامرسان مراجعه کنند تا گفتوگو در آنجا ادامه پیدا کند. اپلیکیشنهای پیامرسان مالی-بانکی این مسیر را برای کاربران خود ساده کردهاند. در این پیامرسانها در عین حال که میتوان به سرویسهای مالی دسترسی داشت، میتوان با افرادی که شماره آنها در تلفن کاربر ذخیره است، گفتوگو داشت؛ اما عوامل بسیاری باعث شده این پیامرسانها آنطور که باید و شاید در جامعه مورد استقبال قرار نگیرند. این گزارش به یک پرسش پاسخ میدهد: چرا؟
- نهادهای نظارتی و امنیتی، اعتماد مردم را برگردانند
مصطفی رادمان، مدیر پروژه استارتاپ «بله» است که با حمایت شرکت دادهورزی سداد به فعالیت میپردازد. رادمان معتقد است شاید موانعی مانند نبود قوانین شفاف در زمینه فعالیت پیامرسانهای حوزه فینتک کار این اپلیکیشنها را سخت میکنند، اما مهمترین مسئله و معضل برای آنها، عدم اعتماد کاربران به آنهاست. نگاه کاربران به پیامرسانهای داخلی همراه با شکوتردید است. مالی هم که باشند، این نگرانی را دوچندان میکند. بیشترین نگرانی جامعه رصد اطلاعات توسط نهادهای نظارتی یا امنیتی است. به همین علت رادمان معتقد است همین نهادهای نظارتی و امنیتی هستند که میتوانند آب رفته را به جوی بازگردانند و با شفافکردن فضا به مرور در جهت جلب اعتماد مردم قدم بردارند. مسئولیت جلب اعتماد در بخش مالی نیز به عهده شرکتهای پرداخت و بانکهاست. لوگوی یک بانک، هرچه که باشد، میتواند جلب اعتماد کند و مردم با خیال راحتتری از سرویسهای مالی استفاده کنند.
رادمان به مشکل دیگری نیز اشاره میکند که اپلیکیشنهای پرداخت با آن مواجه هستند: «وضعیت به مرور زمان بهتر شده است و بانکها همکاری بیشتری با استارتاپهای حوزه فینتک دارند و برخی از سرویسهای خود را در قالب پلتفرم باز و Open API به کسبوکارهای حوزه فینتک ارائه میکنند؛ اما کانال پشتیبانی برای این خدمات در نظر نگرفتهاند. در نتیجه کاربری که حین دریافت سرویس با مشکل مواجه میشود، به جای اینکه با پشتیبانی بانک تماس بگیرد، سراغ ما میآید. ما نیز مجبوریم از طرف او با پشتیبانی عمومی تماس بگیریم که انرژی زیادی از ما میگیرد. کاربر نیز این مشکلات را از چشم «بله» میبیند. «بله» به خودی خود هیچ سرویسی ارائه نمیدهد و تنها پلتفرمی است که سرویسهای دیگر میتوانند روی آن قرار بگیرند؛ بنابراین بهتر است بانکها در عین ارائه API خود، کانالی هم برای ارتباط مشتریان و کاربران با خود در نظر بگیرند.»
به گفته او، گرچه اتفاقهای خوبی در حوزه فینتک رخ داده است، اما راه زیادی باقی مانده تا ساختار درست ارتباط بین بانکها و کسبوکارهای فینتک شکل بگیرد. استارتاپ «بله» که با دو شرکت PSP و 15 بانک در حال همکاری است، تاکنون به گفته مدیر پروژهاش با فعالیت غیرقانونی مواجه نبوده و هیچ نهادی هم درخواست نظارت روی تراکنشهای مالی و گفتوگوها را نکرده است. با این حال رادمان معتقد است زمانی که این اپلیکیشن توسعه پیدا کند و افراد بیشتری از آن استفاده کنند، قطعا با مواردی از تخلف مواجه خواهد شد. او میگوید: «امیدواریم بتوانیم مانند بانکها در بحثهای تشخیص تقلب و کلاهبرداری فعال باشیم یا این مسئله را روی سوئیچ بانکی پیاده کنیم.»
- مشکل رگولاتوری برای استارتاپهای پرداخت هم وجود داشت
عدم اعتماد کاربران، از نظر مونا مریدی، همبنیانگذار پیامرسان مالی «مانیار» نیز مشکل اصلی آنها به حساب میآید. او معتقد است مشکل نبود و کمبود قوانین و لزوم رگولاتوری در مسئله پیامرسانها وجود دارد، اما جلوی توسعه آنها را نمیگیرد. او میگوید: «بسیاری از استارتاپهای حوزه پرداخت نیز در ابتدای راه خود با رگولاتوری و نبود قوانین مشکل داشتند، اما با همه این مسائل رشد کردند و به مرور با رگولاتور به نتیجه رسیدند. مشکل اصلی زمانی اتفاق میافتد که کاربران به شکل درست از اپ استقبال نکنند.»
به گفته او، کاربران تمایلی به استفاده از اپلیکیشنهای پیامرسان داخلی ندارند، چراکه احتمال میدهند محتوای پیامهای آنان توسط سایر نهادها نظارت و رصد میشود. یکی از اصلیترین دلایل موفقیت تلگرام در ایران نیز همین خارجی بودن است. مریدی درباره حل این مسئله میگوید: «مسئله جلب اعتماد مردم به پیامرسانها فراتر از این حرفهاست و به نظر کلی جامعه درباره سیستم نظارتی و دولتی بازمیگردد.»
«مانیار» پیامرسانی مالی است که به کاربران خود این امکان را میدهد که با شارژکردن اعتبار خود بدون داشتن شماره کارت یا حساب لیست مخاطبان تلفن همراه خود برای آنها پول واریز کنند یا حتی از آنها درخواست وجه داشته باشند و در عین حال با آنها نیز گفتوگو داشته باشند. حتی اگر فردی مانیار نیز نداشته باشد، لینک ارسال پول برای او به شکل پیامک ارسال میشود. این استارتاپ به بانک خاصی محدود نیست و نقطه قوت خود را در همین مسئله میداند.
- ما مالی هستیم و خارجیها نه
علی فریدونی، همبنیانگذار استارتاپ «پیگیر»، یکی از استارتاپهای حوزه پرداخت است که کاربران میتوانند در فضای پیگیر با یکدیگر گفتوگو نیز داشته باشند. به گفته فریدونی، هدف این استارتاپ در وهله اول پرداخت بود، نه پیامرسانی؛ «نقش پیامرسان پیگیر تنها برای این است که کاربران برای گفتوگوهای مالی خود مجبور نباشند از فضای دیگری استفاده کنند و این بخش از ارتباط آنها محدود به فضای پیگیر باشد و میتوانند از قابلیتهایی مانند ارسال تصویر و صدا هم استفاده کنند.» فریدونی معتقد است استقبال مردم از پیامرسانها تقریبا خوب بوده و باید به آنها فرصت داد تا به مرور زمان جایگاه خود را در جامعه به دست بیاورند. به عقیده او، تنها مزیتی که پیامرسانهای داخلی میتوانند نسبت به رقبای خارجی خود داشته باشند، همین پیامرسانی آنهاست. او میگوید: «در توسعه و رشد پیامرسانهای مالی باید به مسائلی مانند استراتژی ورود و بازاریابی آنها توجه کرد، اما مهمتر از آن قابلیت پرداخت ماست. امکان پرداخت میتواند مردم را به این پیامرسانها بکشاند و به مرور زمان استفاده از آن در بین مردم رایج بشود.»
- غولی به نام تلگرام
در حال حاضر رایجترین پیامرسانی که در ایران از آن استفاده میشود، تلگرام است. این پیامرسان دیگر فقط یک پیامرسان نیست، بلکه پلتفرمی است برای ارتباط کسبوکارها با کاربران خود، بازاریابی محصولات، انتشار اخبار و عقاید و حتی برخورد اقشار مختلف جامعه با یکدیگر. امکان پرداخت در تلگرام گام بزرگی است که میتواند قوانین بازی را برای پیامرسانهای مالی تغییر دهد. البته محققشدن چنین چیزی در ایران به همین سادگیها هم نیست. نخست آنکه بخشی از تیم بازاریابی تلگرام باید به ایران بیایند، با فضای پرداخت آشنایی پیدا کنند، به بانکهای ایرانی متصل شوند و از قوانینی که دولت ایران برای آنها در نظر میگیرد، پیروی کنند. قرارگرفتن همه این شرایط در کنار هم بهتنهایی نشان میدهد راه برای تلگرام دور است. با این حال در یک شرایط فرضی اگر موقعیت برای تلگرام فراهم بود، پیامرسانها چه راهکاری میتوانستند داشته باشند؟ در این مسیر شاید حتی بانکها هم پشت آنها را خالی کنند و از تلگرام استقبال کنند، چراکه کاربران بیشتری در این پیامرسان وجود دارد و بسیاری از کسبوکارها محیط خود را در آن سروشکل دادهاند. پیامرسانها در این موقعیت فرضی چه در چنته خواهند داشت که میتواند مزیتی برای کاربران داخلی باشد؟ فریدونی معتقد است با وجود اینکه در چنین شرایط فرضی، پیامرسانها شانس رقابتی کمی دارند، اما همین که بازار داخلی را بهتر از آنها میشناسند و با کاربران و بازار خود آشنایی بیشتری دارند، خود یک نقطه قوت است. رادمان به کلاهبرداریهای کمتر اشاره میکند و میگوید: «بیشتر شکایات مالی که در فضای مجازی گزارش میشود و بیشتر کلاهبرداریها همگی در تلگرام رخ میدهد. در عین حال، اگر تلگرام به بانکها متصل شوند، مسئولیت از دوش بانکها برداشته میشود و تلگرام هم پاسخگوی کلاهبرداریها نخواهد بود. در نتیجه مشکلات این کاربران دوچندان میشود.»
استارتاپ «بله» برای مشتریان خاص بانک ملی، در فضای پیامرسانی خود باتی طراحی کرده است که بانک در آن میتواند با مشتریان خود ارتباط مستقیم داشته باشد. «بله» میتواند این بات را برای همه بانکها طراحی کند اما از آنجایی که سایر بانکها این بات را در محیط تلگرام دارند، سخت میشود آنها را راضی کرد از این محیط خارج شوند. مریدی نیز به نکته دیگری اشاره میکند. تلگرام قابلیت بومیسازی خود برای ایران را ندارد ولی استارتاپهای حوزه فینتک و پیامرسانهای مالی اجتماعی از انعطاف بیشتری برخوردارند تا باب میل کاربران ایرانی طراحی شوند و سرویسهای خود را به شکلی بومی ارائه کنند. فارغ از تحققیافتن یا نیافتن امکان پرداخت در تلگرام، پیامرسانها باید بدانند وقت برای آنها تنگ است و اگر مردم در ابتدای راه با آنها همراه نشوند، شاید این اتفاق در آینده و به مرور نیز نخواهد افتاد. فراهمکردن شرایطی برای گفتوگوهای مالی و انجام سرویسهای مالی میتواند مورد نیاز بسیاری از فعالان کسبوکاری در ایران باشد، بنابراین دریاچه پر از ماهی است و تور لازم. قایق را باید به آب انداخت.