این علاقهمندی به پرورش و حمایت از فعالیتهای فرهنگی و هنری زمینهساز شکلگیری استارتاپی به نشانی wikievent.net شده که بنیانگذارش احسان قاسمیِ ۳۰ ساله است. احسان از ۱۵ سالگی در کانادا زندگی میکرده و دوران دبیرستان و سپس دانشگاه را در این کشور گذرانده و فارغالتحصیل رشته عمران از دانشگاه تورنتو است. از همان دوران که در دوره لیسانس در دانشگاه تورنتو تحصیل میکرده، به فعالیتهای هنری علاقه داشته و آنها را دنبال میکرده تا جایی که انجمنی به نام نارنج را در آنجا ایجاد میکند تا به قول خودش صدای فرهنگ غنی ایرانی را به گوش سایر ملیتها برساند. «در این انجمن رویدادهای مختلفی برگزار میکردیم تا بتوانیم بین ملیتهای ایرانی و غیرایرانی به نوعی از طریق هنر وحدت ایجاد کنیم، چون من معتقدم هنر یک زبان مشترک است که افراد میتوانند در مورد آن با هم حرف بزنند. علاوه بر این در حوزه اجتماعی همچون کمک به کودکان کار و بیماران سرطانی نیز فعالیت میکردم و هدف ایجاد انجمن نارنج در دانشگاه تورنتو هم در وهله اول این بود و از طریق برگزاری کنسرتها و انجام کارهای فرهنگی و هنری درآمدزایی میکردیم و این پول را به ایران میفرستادیم تا در جاهای مختلف مانند کهریزک یا انجمنهای حمایت از کودکان کار و غیره هزینه شود. به عنوان مثال، برنامهای به نام آسیای بدون مرز برگزار کردیم که از هنرمندان چینی، ترکی، افغانی و ایرانی در آن استفاده کرده بودیم تا بتوانیم موسیقی خوبی را ارائه دهیم.»
- شما در دانشگاه در رشته عمران تحصیل کردید، چه شد که به فعالیتهای هنری علاقهمند شدید و استارتاپی در این زمینه راهاندازی کردید؟
من هم مانند خیلی از بچههایی که به خواست پدر و مادرشان که دوست دارند مهندس یا دکتر شوند، این رشته را خواندم ولی خودم موسیقی کار میکردم. بر همین اساس به کارهای فرهنگی و هنری هم وارد شدم و افراد هنرمند زیادی را گرد خودم جمع کردم و تقریبا شرایط کارهای هنری من از همین جا شروع شد.
- پایههای ویکیایونت همانطور که گفتید در کانادا شکل گرفت، چه شد که تصمیم گرفتید به ایران برگردید؟
من خیلی قائل به مرز بین کشورها نیستم ولی احساس میکردم که در ایران میتوانم موثرتر باشم، چون در کانادا دولت از مردم حمایت میکرد و شاید اهدافی که من در سر داشتم را به نوعی دولت پوشش میداد و دوست داشتم در ایران حضور داشته باشم تا وظایف اجتماعی موثرتری را بتوانم دنبال کنم. علاوه بر این دوست داشتم کارها را در ایران دنبال کنم و از هنرمندان داخل کشور به نوعی بتوانم حمایت کنم چون هنرمندان جوان و نوپا در اکثر نقاط دنیا به ویژه در ایران نمیتوانند صدای خود را برسانند و رسانهای ندارند. تصمیم گرفتیم یک رسانه و مدیایی پایهگذاری کنیم تا هنرمندان جوان از این طریق بتوانند صدای خود را به مخاطبان برسانند. از همین جا ایده ویکیایونت شکل گرفت و تصمیم گرفتم این استارتاپ را راهاندازی کنم.
- در حال حاضر ویکیایونت چهکار میکند و چه خدماتی را ارائه میدهد؟
ویکی ایونت یک رسانه اجتماعی برای افراد هنری و فرهنگی است تا هنرمندان نوپا بتوانند از این طریق کارهای خود را به مخاطبان ارائه دهند. ما برای اینکه بتوانیم صدای هنرمندان باشیم، در ویکیایونت بخشی به نام ویکیکافه ایجاد کردیم و در کافهها برنامه برگزار میکنیم و رویدادهای کافهای را پوشش میدهیم به این ترتیب که افراد هنرمندی را که در زمینه موسیقی و تئاتر در کافهها کار میکنند، پیدا میکنیم. طرحها و رزومههایشان را بررسی میکنیم و از آنها حمایت میکنیم، در کافهها جایی برای برگزاری برنامهشان ایجاد میکنیم و در ویکیکافه بلیتفروشی میکنیم تا بتوانند در کافههای بیشتر با مخاطبان بیشتر، کارهای خود را عرضه کنند. از طرفی افرادی هم که خودشان ما را پیدا میکنند، میتوانند در ویکیکافه برای خودشان تبلیغ و صندلیسازی کنند و بلیتفروشی انجام دهند و از خدمات تبلیغاتی ما نیز استفاده کنند. دلیل اصلی این کار این است که این هنرمندان نوپا بتوانند با مخاطبان ارتباط برقرار کنند و ترس اولیه آنها در مواجهه با مردم از بین برود. ویکیکافه ۲ ماه است که راهاندازی شده و در همین مدت حدود ۴۰ رویداد برگزار کردیم و گروههای مختلفی ما را شناختهاند و تمایل دارند با ما کار کنند و ما برنامههایی برای برگزاری رویدادهایی برای موسیقی راک و الکترونیک نیز داریم.
- به عبارت دیگر شما روی هنرمندان نوپا سرمایهگذاری میکنید؟
بله، ما به این گروهها پول میدهیم تا بتوانند برنامههای خود را برگزار کنند و چون خودمان این فضا را تجربه کرده بودیم که کسی از هنرمندان حمایت نمیکند، خواستیم شرایطی فراهم بیاوریم که هنرمندان بتوانند کار خود را ارتقا دهند. ما فقط برای اجرای اول این حمایت را انجام نمیدهیم بلکه اگر هنرمندی اجرای خوبی داشته باشد، قرارداد مجددی با آنها میبندیم و کار را ادامه میدهیم ولی یک ساختار کلی برای همه افراد نداریم بلکه نوع تعامل کاملا بستگی به هنرمند دارد.
- این هزینهها را از کجا تامین میکنید، آیا فقط از طریق بلیتفروشی این هزینهها پوشش داده میشود؟
هم از طریق بلیتفروشی و هم اینکه ویکیایونت تحت پوشش شرکتی به نام پندارآ است که مدیر عامل آن خودم هستم و در حقیقت ویکیایونت اولین پروژه و به عبارت دیگر قلب این شرکت است. پندارآ یک شرکت است که زمینه IT فعالیت میکند و ما در آن کارهای ایدهپردازی و تبلیغاتی نیز انجام میدهیم و از آن طریق درآمد داریم. از جمله راههای درآمدزایی میتوانم به بلیتفروشی و ارائه خدمات تبلیغاتی برای رویدادها و برگزاری سفرهای هیجانانگیز اشاره کنم. علاوه بر این، در شروع کار ویکیایونت هیچکدام از دوستانی که با هم کار را شروع کردیم، حقوقی دریافت نمیکردند و اکثرا افرادی بودند که در انجمنهای حمایت از کودکان کار با آنها آشنا شده بودم و به دلیل علاقهمندی که به کار داشتند، کار را ادامه میدادند و سال گذشته توانستیم یک سرمایه کوچکی جذب کنیم و پندارآ را گسترش دادیم و از طرف دیگر ویکی ایونت نیز گسترش پیدا کرد.
- برای معرفی ویکیایونت چهکار کردید که هنرمندان شما را بشناسند و بتوانند ایده خود را با شما مطرح کنند؟