یکی از ترفندهای همیشگی این است که به سراغ نوشتن معمولیترین خبرها بروید؛ خبرهایی که انگار هیچکس به آنها توجه نمیکند و آنقدر مخاطبان محدودی دارد که احتمال عمومیشدنشان از صفر هم کمتر است. این خبرها که معمولا در میان یک قشر کاملا مشخص دست به دست میشوند، تمرین نوشتاری خوبی در اختیار شما قرار میدهد. باعث میشود تا مجبور شوید به دوروبر خودتان نگاهی کاملا متفاوت بیندازید و سعی کنید از دریچهای نو به اطراف نگاه کنید. باعث میشود تا در سادهترین اتفاقها، به دنبال یک اتفاق ویژه بگردید. برای مثال، بیایید از خبر مربوط به توزیع دفترچه شماره 2 کارشناسی ارشد شروع کنیم. تعداد افرادی که این خبر را میخوانند و بخشی از زندگیشان را به آن وابسته میبینند، چند نفر است؟ ما میدانیم که کمی کمتر از 900هزار نفر دفترچه نخست را تهیه کردهاند و نزدیک به 700هزار نفر در آزمون ورودی حاضر شدهاند. در نتیجه بالاترین تعداد مخاطبان این خبر، همان 700 هزار نفر هستند و در بهترین حالت، خانوادههای آنها. شاید هم کارمندان شرکتهای مرتبط. در چنین خبری که هر سال مخاطبانی اندک را برای خود میسازد چه میشود کرد؟
بهترین راه این است که خودتان را جای این افراد بگذارید و سعی کنید از زاویه نگاه آنها به چنین دفترچهای نگاه کنید. آنها چه مدت منتظر رسیدن این دفترچه بودهاند؟ کدام بخش از زندگیشان تحت تاثیر این امتحان قرار میگیرد؟ اگر وارد دانشگاه شوند چه میشود؟ اگر وارد نشوند چطور؟ این جزئیات را در ذهن مرور کنید. شما چه اطلاعاتی بیشتر در اختیار آنها میگذارید به جز این همحسی؟ اطلاعاتی که تا الان در اختیار ماست، نشان میدهد از ابتدای هفته (20 خرداد ماه)، فرصت انتخابرشته در میان پذیرفتهشدگان قرار میگیرد و آنها میبایستی پیش از پایان زمان انتخاب رشتهشان را انجام دهند. علاوه بر اینکه پس از دریافت کارنامه، کسانی که میخواهند به دانشگاه آزاد وارد شوند نیز باید به سایت این دانشگاه مراجعه کنند.
با تکیه روی این موارد، به زندگی خودتان و شرکت تازهتاسیس نگاه کنید. چه اتفاقی در شرکت شما میافتد؟ چه جزئیاتی وجود دارد؟ کالا یا خدمتی که شما ارائه میدهید روی چه تعدادی از افراد تاثیر میگذارد و میتواند تغییری در زندگی آنها ایجاد کند؟ وقتی به این سوالات پاسخ دهید، سادهتر میتوانید دست به کیبورد شوید. هر جزء از کار شما، میتواند زندگی یک نفر را تغییر دهد و وقتی باور کردید که همان یک نفر اهمیت دارد، مدل نوشتارتان و همدلی و همحسی با مخاطب به سراغ شما میآید. فقط کافی است تا نوشتن خبرهای معمولی معمولی معمولی را تمرین کنید.