می‌خواهم استارتاپ خودم را داشته باشم!

0

 همزمان با خدمت و بعد از دوره آموزشی، در یک شرکت خصوصی کار می‌کند. بعد از اینکه دوره آموزشی‌اش به اتمام می‌رسد، به شرکت صنایع مخابرات صاایران منتقل می‌شود. بعد از اتمام سربازی هم صنایع مخابرات و هم صنایع قطعات برای به‌کارگیری و استخدام او، اعلام آمادگی می‌کنند. چند سالی صنایع قطعات بوده و بعد از آن به نمایندگی از صنایع قطعات صاایران به عضویت هیئت‌مدیره کنسرسیومی درمی‌آید که وظیفه‌اش تولید تجهیزات داخلی بوده است که بعدا مدیر آن کنسرسیوم می‌شود؛ کنسرسیومی که عملا مجموعه‌ای از شرکت‌هایی چون صاایران، آی‌تی‌آی، صنایع الکترونیک شیراز و… بود.   از صاایران استعفا می‌دهد و به همراه اول می‌آید. اردیبهشت ۹۰ می‌شود دبیر هیئت‌مدیره و مشاور هیئت‌مدیره در جیرینگ و بعد به‌عنوان معاون مدیرعامل انتخاب می‌شود و بعد معاون بازاریابی جیرینگ و بعد معاون مالی و پشتیبانی و سال گذشته هم به‌عنوان مدیرعامل جیرینگ انتخاب می‌شود. مدیرعامل جیرینگ احساس شکست هم کرده است؛ هرگاه هدف‌گذاری‌هایی داشته که نتوانسته به آن‌ها برسد، این احساس به او دست داده است. می‌گوید برای حوزه تخصصی‌اش برنامه‌های دیگری داشته که جلو نرفته‌اند، چون دوست داشته بیزینس خودش را شکل بدهد و با همین امید از صاایران بیرون آمده اما دوباره به فضای کارمندی برگشته و می‌گوید اگر روزی از جیرینگ برود، کسب‌وکار شخصی‌اش را راه‌اندازی می‌کند. کسب‌وکاری که شاید استارتاپی در همین حوزه باشد، چون فکر می‌کند در این حوزه افق‌های بسیار روشنی وجود دارد.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.