موفقیت استارتاپ‌ها در گرو طراحی براساس تجربه کاربری است

گفتگو با محمدرضا خانی طراح تجربه کاربری

0

در ایران طراحی وب‌سایت را بیشتر در مفهوم طراحی بصری می‌فهمند در حالی که چیزی که به آن دقت نمی‌شود، این است که در واقع وب‌سایت باید به شکل یک محصول دیده شود که هم بحث طراحی تجربه کاربری ‌و هم طراحی استراتژی محتوا و هم طراحی بصری در آن مهم است.

اینکه صاحبان استارتاپ‌ها از نقش طراحی تجربه کاربری در موفقیت یک کسب‌وکار بگویند، به دلیل تجربه زیسته‌ای که دارند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. آنها با گذشت زمان آموخته‌اند که دور، دور کاربران است و آنها هستند که با مدت حضورشان در یک وب‌سایت، میزان استفاده‌شان از یک نرم‌افزار و نوع انتخابی که دارند، صاحبان کسب‌وکار را مجبور می‌کنند محصولی به آنها ارائه کنند که در کمترین زمان ممکن و به آسانی مشکلی از آنها را حل کند.

محمدرضا خانی که خود از طراحان برجسته اکوسیستم ایران است و جابینجا را هم کاربرمحور بنیانگذاری کرده، در گفت‌وگویی پاسخگوی سوالات شنبه بوده است. خانی طراحی را دارای مفهومی مدرن می‌داند که از سطح عبور کرده و لایه‌های عمیق چون تجربه کاربر را در‌بر‌می‌گیرد.

  •  تعریف شما از طراحی ‌وب‌سایت چیست؟

در ایران طراحی وب‌سایت را بیشتر در مفهوم طراحی بصری می‌فهمند در حالی که چیزی که به آن دقت نمی‌شود، این است که در واقع وب‌سایت باید به شکل یک محصول دیده شود که هم بحث طراحی تجربه کاربری ‌و هم طراحی استراتژی محتوا و هم طراحی بصری در آن مهم است.

البته خارج از ایران ۱۰ سال است که طراحی با مفهوم جدیدش رایج شده است؛ یعنی طراحی از سطح صرفا فیزیکی به سطوح عمیق‌تری چون تجربه کاربری و قابل‌استفاده بودن و سهولت استفاده رشد یافته است.

مثلا در جابینجا که وب‌سایت کاریابی است، کاربر باید بتواند به راحتی و در کوتاه‌ترین زمان رزومه‌اش را برای کارفرمایی که مدنظرش است، ارسال کند. بنابراین نباید زیبایی وب‌سایت سهولت استفاده را تحت تاثیر قرار دهد و عملکرد کاربر را کاهش دهد. چون وقتی به نیازهای کاربر توجه نشود و به هدفش از مراجعه به یک سایت نرسد، چنین بیزینسی رشد نمی‌کند و کاربران خود را از دست می‌دهد.

  •  افرادی که به‌عنوان طراح کار می‌کنند، چه جایگاهی در اکوسیستم استارتاپی ایران دارند و اینکه صاحبان این کسب‌و‌کارها چقدر به آنها اهمیت می‌دهند؟

 ما الان سه دسته طراح وب‌سایت در ایران داریم. یکی همان تعریف سنتی است که وقتی می‌گفتند یک نفر طراح وب‌سایت است، یعنی کلا یک تایتل طراح وب‌سایت داشتیم که طراحی، برنامه‌نویسی و همه این کارها را به‌تنهایی انجام می‌داد و خودش هم آن را مدیریت می‌کرد.

در واقع می‌توان گفت ۱۰ تا ۱۲سال قبل که چنین تعریفی وجود داشته است. دسته دیگر طراحان گرافیک هستند که تنها به ظاهر وب‌سایت توجه می‌کنند و در نهایت خروجی کارشان یک طرح گرافیکی است و محصول آنلاین نیست؛ یعنی بیشتر گرافیست هستند و نه طراح محصول آنلاین.

حتی شاید از جدید‌ترین ترند‌ها برای طراحی سایت‌ها استفاده کنند اما چنین طرحی براساس سلیقه طراح، طراحی شده و نه براساس نیازهای کاربر و این باعث می‌شود که بیشتر ارزش زیبایی‌شناسی داشته باشد تا ارزش بیزینسی. اینها طراحانی هستند که بیشتر به ظاهر توجه می‌کنند و زیبایی برای‌شان در اولویت قرار دارد.

از دسته سوم به‌عنوان طراحان تجربه کاربری یاد می‌شود. این دسته از طراح‌ها دسته‌ای هستند که به تجربه کاربر روی محصول اهمیت می‌دهند و این نکته را در اولویت قرار می‌دهند حتی اگر عنصری در صفحه لازم باشد که به چشم بیاید و کاربر بتواند با آن کارهایش را انجام دهد ولی زیبا نباشد، چنین عنصری را به محصول اضافه می‌کنند.

در حقیقت مهم‌ترین مسئله برای آنها مسیر حرکت کاربر روی محصول است و این آن چیزی است که باعث موفقیت بیزینس می‌شود.

  •  یعنی نیاز کاربر در طراحی تجربه کاربری مدرن مهم‌ترین هدف است و نه زیبایی بصری؟

به‌عنوان مثال، زمانی که وب‌سایتی برای انجمن کم‌بینایان طراحی می‌شود، اندازه قلم وب‌سایت باید بزرگ باشد و اگر خیلی بزرگ و زشت شد، اشکالی ندارد. یا اگر محصولی برای تمام مردم ایران طراحی می‌شود، زبانش نباید انگلیسی باشد چون ممکن است بخش اعظمی از مخاطبان مسلط به زبان انگلیسی نباشند و همین امر موجب می‌شود که نتوانند از سایت استفاده کنند و هویت آن را درک نمی‌کنند. به همین دلیل بهترین نوع طراحی، طراحی است که براساس شخصیت مخاطب صورت می‌گیرد.

  •  اگر آقای خانی بخواهد به چند آسیب جدی در حوزه طراحی در اکوسیستم اشاره کند، چه مواردی را ذکر می‌کند؟

به نظر من مهم‌ترین مشکلی که در بحث طراحی در اکوسیستم استارتاپی ایران وجود دارد همین توجه نکردن به کاربر است؛ مدت‌هاست که درباره طراحی کاربرمحور صحبت می‌کنیم ولی باز محصولاتی به بازار عرضه می‌شوند و استارتاپ‌هایی راه‌اندازی می‌شوند که موفق نیستند و دلیل ناموفق بودن‌شان را در بازاریابی می‌بینند و فکر می‌کنند در فروش مشکل دارند، در حالی که بیشترین ضربه را از نداشتن طراحی کاربرمحور می‌بینند.

چون محصول در استارتاپ آنلاین از همه چیز مهم‌تر است. وقتی می‌گوییم محصول بحث ما سایت است و وقتی که این سایت برای کاربر درست طراحی نشود، هرگونه تلاش‌مان بی‌نتیجه خواهد بود.

  •  با وجود تجربه شکست حاصل از طراحی نادرست، چرا همچنان شاهد چنین طراحی‌هایی هستیم؟

مهم‌ترین دلیلش این است که بیزینس استارت‌آ‌پ‌ها توسط برنامه‌نویس‌ها شروع می‌شود. چون برنامه‌نویس‌ها می‌توانند بسیار سریع محصولی را تولید کنند. مثلا درصد خیلی زیادی از موسسان استارت‌آ‌پ‌ها برنامه‌نویس‌ها هستند و خروجی کارشان معمولا براساس خواست و سلیقه خودشان است تا براساس نیاز کاربر.

همچنین بنیانگذاران استارتاپ‌ها همیشه عجله دارند و با کمبود وقت مواجه هستند و این مسئله موجب می‌شود که در این مسیر از مسائل مهمی چشم‌پوشی شود. حتی می‌شنویم که صاحب استارتاپی می‌گوید وقت ندارم در مورد کاربر محصولم تحقیق کنم یا حتی فرصت ندارم محصولم را آزمایش کنم! از طرفی انجام کامل چنین فرایندی هم هزینه‌بر است و هم زمانبر.

این دیگر هنر بنیانگذار استارتاپ است که چگونه بین اینکه محصولی قابل عرضه به بازار عرضه کند و اینکه این محصول به صرفه هم باشد، توازن ایجاد کند.

  •  اشاره‌ای داشتید به هزینه‌های طراحی برای استارت‌آ‌پ‌ها؛ این هزینه‌ها شامل چه مواردی می‌شود و دستمزد یک طراح به چه صورت است؟

هزینه طراحی اصولی برای استارتاپ‌ها دو نوع است؛ یکی اینکه طراحی محصول برون‌سپاری شود که پروژه‌هایی که برون‌سپاری می‌شوند اصولا شانس موفقیت کمی دارند چون طراحان‌شان داخل تیم نیستند و هزینه‌های زیادی دارد.

دیگر اینکه این تیم طراحی را داخل شرکت‌شان بسازند. اغلب استارتاپ‌ها در تیم‌شان طراحانی دارند اما اینکه این طراحان به چه چیزی توجه می‌کنند و برای اضافه‌کردن امکانات به سایت از چه داده‌هایی پیروی می‌کنند، مهم است.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.