«شرکت کنترل كيفيت هوای تهران اعلام کرد که هوای تهران سالم است»، «اکران سینماها برای عید فطر مشخص شد»، «10 درصد از آراي شورای شهر تهران بازشماری میشوند» و … سرتیتر خبرهای هفته گذشته را ورق بزنید و پیش از هر چیز با خودتان بگویید که کدام یک از این خبرها به درد شما میخورد. کمی بعدتر و پس از انتخاب خبر موردعلاقهتان، باید درباره منبع با شما صحبت کنیم؛ کلیدیترین و طلاییترین عنصر در نوشتن خبر. آیا شما از منبع این اخبار مطمئن هستید؟ آیا این خبرها را با منابع دیگر تطبیق دادهاید؟ آیا قرار است این خبرها را بازنویسی کنید و جوری آن را بنویسید که به اهداف شرکت و سازمان شما نزدیکتر شوند؟ آیا همیشه با چککردن منبع خبر مشکل دارید و نمیدانید به کجا سر بزنید؟ تمام این سوالات را باید از خودتان بپرسید و برای هر آیا و اما، پاسخی کوبنده داشته باشید. چون در روزنامهنگاری اصلی وجود دارد که ما همیشه با هم تکرار میکنیم؛ خبری که تکذیب شود، ارزش خبری ندارد و اگر خبری بدون منبع منتشر شود، چنین تکذیبیهای مستقیما روی نگاه مخاطب به شما تاثیر میگذارد. در نتیجه ارزش ریسک ندارد و بهتر است آهستهتر به این خبرها نزدیک شد.
در خبرهایی که بالاتر به آنها اشاره کردیم، یکی از خبرها اصلا وجود خارجی ندارد و جملهای است که من از خودم نوشتم اما از آنجایی که تمام واژههای آن برای شما آشناست، احتمالا به آن مشکوک نشدید. حتی ممکن است آن را به زبان بیاورید و در جایی دیگر به شما بخندند که چقدر حرف اشتباهی زدهاید. آنجاست که شما به عقب نگاه میکنید و ما را مسئول مستقیم چنین اشتباهی میدانید. پس زمانی که در حال نوشتن یک خبر هستید، تمام هوش و حواستان را جمع کنید تا منبع خبری را درز نگیرید و به آن وفادار بمانید. به خاطر کم کردن تعداد کلمههایتان از کنار منبع به سادگی نگذرید و قدم در راه ریسک بزرگ نگذارید. همانطور که بهتر است پیش از قطعیشدن یک اتفاق، خبر آن را منتشر نکنید. اطلاعات موجود را چندباره بررسی کنید و بعد قدم بردارید. اگر هم دیدید مشاور رسانهایتان مدام خبرهای بیرون از شرکت یا حتی داخلی را با شما چک میکند، به او نگویید استرسی یا وسواسی؛ او میخواهد شما را از مهلکهای احتمالی خارج کند.