- باید محاسبه کنید که آیا مدل کسبوکارتان میتواند محصولتان را به بازار ببرد و سودآور باشد و آیا به لحاظ مقیاس قابلیت رشد دارد؟
صرفهجویی نسبت به مقیاس، به این نکته اشاره دارد که هرچه مشتریان پایه بیشتری داشته باشید، تولید یک واحد از محصول برایتان ارزانتر تمام خواهد شد. مثلا اگر شما برای توسعه یک اپلیکیشن 250 هزار تومان هزینه میکنید و 10 هزار مشتری پایه دارید، در حقیقت برای تولید هر واحد از محصولتان 25 تومان هزینه کردهاید. بگذارید بگوییم که در یک بازار کوچکتر، برای کسب درآمد مشابه لزوما هزینه تولید بیشتری نمیپردازید. مشکل زمانی به وجود میآید که رقبایتان برای محصولشان قیمت بسیار کمتری پیشنهاد کنند. در این صورت رشد استارتاپ شما با مشکلاتی جدی مواجه خواهد بود.
یک کسبوکار باید مقیاسپذیر باشد، در غیر این صورت حتما محکوم به شکست خواهد بود. شما باید اطمینان حاصل کنید که مدل کسبوکار شما پتانسیل رشد در طول زمان را دارد.
- محاسبات ساده جریان نقدینگی
برای برآوردکردن صرفهجویی نسبت به مقیاس استارتاپ خود، یک پیشبینی ساده از جریان نقدینگیتان داشته باشید. میتوانید جدولی تهیه کنید و در آن درآمدها، هزینههای عملیاتی (مثل هزینه بازاریابی، دستمزد کارمندان، هزینههای توسعه، خدمات و پشتیبانی مشتری، منابع خارجی و هزینه دفتر یا اداره)، سود خالصی که از تفاوت این دو به دست میآید، پول نقدی که در دست شماست و مخارج نقدی را یادداشت کنید. چنین جدولی به شما کمک میکند میزان سرمایهای را که برای راهاندازی استارتاپتان نیاز دارید، مشخص کنید. احتمالا شما شاهد خواهید بود که در چند ماه اول شروع کار استارتاپ، هزینهها بالاتر و سود منفی است. پس از مدتی، سیر جریان نقدی شما رو به افزایش میگذارد و نرخ سود خالص شما مثبت خواهد شد.
پس از توجه به این 5 اقدام اساسی، مراحل عملی کار شما، افزایش سرمایه مالی، ساخت محصول، دستیابی به یک بازارمناسب، توسعه یک بوم مدل کسبوکارمقیاسپذیر و قابل تکرار خواهد بود.