داستان مشاغل نوپا و تازهتاسیس به کاهش بودجه ختم میشود. به شما میگویند تا آنجا که میتوانید هزینهها را پایین بیاورید و تا حد توان ریختوپاش راه نیندازید. به شما میگویند برای رسیدن به تجربهای موفق، لازم نیست از روز اول همه چیز سرجایش باشد و باید بتوانید ایدههایتان را در برنامههای سهماهه، ششماهه و یکساله قرار دهید. خب، همه چیز به جز یکی! شما برای موفقیت نیاز به ویترین دارید؛ آدمهایی که شما را ببینند و ایدههایتان را دوست داشته باشند. آدمهایی که به چشم شما مشتریهای بالقوه هستند و سعی میکنند با حرفهای شما ارتباط برقرار کنند. برای این آدمها هیچ چیز مهمتر از توانایی تماشای شما نیست. پس اگر تمام برنامهتان بر این مبنا استوار شده که دست از هزینههای اضافه بردارید، باید به شما بگوییم که حضور در دنیای آنلاین یکی از آنها نیست. تفاوتی نمیکند که وبسایت باشد یا اینستاگرام؛ شما باید بتوانید در دنیای آنلاین خودتان را نشان دهید.
- موتورهای جستوجو
شوخی که نداریم، در دنیای امروز به محض آنکه اسمی ناآشنا به گوشمان میخورد، بلافاصله در موتورهای جستوجو به دنبال اسمش میگردیم؛ به دنبال یک چیز دندانگیر که اطلاعاتی بیشتر به ما بدهد و برایمان بگوید داستان از چه قرار است. این اسم چه میکند، چه میخواهد و چه امکاناتی ارائه میدهد. خلاصه آنکه حرف حسابش چیست. بدون چنین امکانی، هیچکس شما را نمیبیند و نمیشناسد. هیچکس نمیداند شما چه کسی هستید و چه کاری میکنید. حتی اگر ساعتها در جلسه بنشینید و به دیگران توضیح دهید که دقیقا زمینه کاریتان چیست، بازهم اثر و ارزش یک وبسایت خوب را ندارد. خب به این معنا نیست که یک دیتابیس اولیه و بزرگ برایش ترتیب بدهید. حتی به این معنا نیست که خودتان را غرق در هزینههای بالای طراحی کنید. خب یعنی سایتی که کاربردی باشد و پس از آنکه اسمتان را به موتورهای جستوجو سپردند، حرفی، خطی، خبری از شما به دستشان برسد. باور کنید یا نه، اگر مهمترین کار جهان را هم انجام دهید، این روزها بدون وبسایت و شبکههای اجتماعی راه به جایی نمیبرید و دستتان از دنیا کوتاه است. اگر بهترین سرویس را ارائه دهید، وقتی در دنیای مجازی حضور فعالانه ندارید، انگار که هیچ است. آدمها شما را نمیبینند. به شما توجهی نمیکنند و احتمال فراوانی وجود دارد که شما را یکی از آن آدمهای رویاپرداز ببینند. از آن آدمها که نمیدانند دنبال چه میگردند و چه میخواهند. پس بهترین راه این است که دست روی دست نگذارید و دست به کار شوید.
- رودررو با بیننده
وقتی که وبسایت را راهاندازی کردید، در همان قدمهای اولیه گروههای گپوگفت را راه بیندازید. این ماجرا آنقدر مهم است که حتی از طراحی صفحه اول سایت هم اهمیت بیشتری دارد- محض تاکید بود وگرنه واقعیت ندارد. هم شما میدانید و هم ما- اما آنقدر مهم است که پیشنهاد راهاندازیاش را میدهیم. شما در ماههای ابتدایی نیاز به بازخورد دارید. نیاز دارید تا آنهایی که با شما رودررو شدهاند، خوبیها و بدیها را بگویند و تجربه خودشان را با شما به اشتراک بگذارند. بدون این بازخورد، شما هیچچیز ندارید. شبیه به آدمی که در جنگل تاریک با چشمهای بسته راه میرود. برای دورکردن خودتان از چاه و چاله و شاخه درخت و حیوانات وحشی، لازم است چشمهایتان را باز کنید و به صحبتهای دیگران گوش دهید. ممکن است ایده بینظیرتان را در اجرا ضعیف کرده باشید. ممکن است آنچه به چشم شما نقطه قوت میآید، تبدیل به نقطه ضعف شود. ممکن است برای خودتان فرضیاتی داشته باشید و تایید یا تکذیب آنها را از زبان بینندههای وبسایت و شبکههای اجتماعی بشنوید. هر اتفاقی که در این گروهها میافتد، یک امکان ارتباطی خوب برای شماست.
- محتوای واقعی
اما برای رسیدن به موفقیتهای بالا، نیاز دارید تا محتوای مناسبی تدارک ببینید؛ محتوایی که دروغ نباشد، بیراه نباشد، صحیح و صریح نوشته شده باشد و اندکی خلاقیت هم در آن به کار رود. متنی که مینویسید باید بینندگان سایت را به هیجان بیاورد اما اگر این هیجان واقعیت نداشته باشد، آنها نه فقط شما و وبسایت را فراموش نمیکنند بلکه درباره شما حرفهای نامربوط میزنند. نه فقط دوست شما نمیشوند، بلکه دشمن شما میشوند و هیچ شغل نوپایی نیاز به دشمن ندارد. پس اگر نمیتوانید کاری را انجام دهید، در محتوای وبسایت وعدهاش را ندهید. اگر نمیتوانید ارسال رایگان انجام دهید، دستکم صحبتش را نکنید. آدمها دوست ندارند به آنها بگویید:«با ارسال رایگان» اما بعد متوجه شوند که این ارسال رایگان فقط برای دو منطقه شهری است و شامل حال آنها نمیشود. پس حواستان باشد، محتوای وبسایت و شبکههای اجتماعی را با واقعیت تطبیق دهید.
- لایکهای ساده
هرچند باورش مشکل است و کمی هم به نظر عجیب میآید، اما درخواست از اطرافیان برای لایکزدن روی صفحه و محتوایش، بهشدت تاثیرگذار است. باعث میشود تا پروسه دیدهشدن کامل شود و به چشم بیاید. آدمها از کنار صفحهای که 10 لایک دارد، راحتتر رد میشوند تا صفحهای که 10هزار لایک دارد. از کنار صفحهای که 10 فالوئر دارد، راحتتر رد میشوند تا صفحهای که 10هزار فالوئر. اما این صحبتها به این معنا نیست که به دنبال لایکهای الکی بگردید، به این معنا نیست که فالوئرهای بیراه برای خود دست و پا کنید. همین اندازه که بدانید در چه مسیری قدم گذاشتهاید و باید در میان اولویتهایتان به تعداد فالوئرهای صفحه هم توجه کنید، کفایت میکند. همین اندازه که از مشتریان، دوستان و اطرافیان بخواهید نسبت به صفحه شما در دنیای مجازی واکنش نشان دهند، خوب است.
- آگهیهای کوچک
بخشی از پروسه دیدهشدن با آگهیهای کوچک اتفاق میافتد. از آن آگهیهای تبلیغاتی که در زمان درست و در جای درست گذاشته میشوند و بینندگان را به خود جلب میکنند. دلیلی هم ندارد که به دنبال گرانترین آگهیهای تبلیغاتی بروید و مجبور به صرف هزینه شوید. باید مخاطب واقعیتان را در رسانه مرتبط به حوزه کاریتان پیدا کنید و لوگوی خود را به او نشان دهید. به او نشان دهید که چه کاری انجام میدهید و برای چه کاری به این دنیا قدم گذاشتهاید. میتوانید قشر تاثیرگذار را پیدا کنید و با آنها وارد ارتباط شوید؛ رابطهای به قصد کمک گرفتن و مشاوره. میتوانید مخاطب واقعیتان را از میان این افراد انتخاب کنید و برای آنها از کاری که انجام میدهید بگویید.