رضا کلانترینژاد ، که در آستانه ۴۰سالگی استارتاپ شزان را خلق کرده، نه نام شرکت که نام «آفرینشگاه» را برای مجموعهاش برگزیده است و باور دارد شزان محلی برای رقم زدن اتفاقات بزرگ و ملموس کردن رویای جوانانی است که عقل معیشتی و روزمرهشان را کنار گذاشتهاند و هموغمشان آفرینشی در حوزه فناوریهای همگراست. بیش از دوازده سال از جرقههای اولیه ایده شزان میگذرد، اما تولد این مجموعه به بهمن ۹۴ بازمیگردد. مجموعهای که امروز نزدیک به ۴۰ نفر در جلو بردن آن همکاری میکنند.
قبل از شروع گفتوگو، دکتر کلانترینژاد نگاهی به شمارههای پیشین شنبه میاندازد. از میان همه آنها یکی را برمیدارد و میگوید: «این آدم استارتاپی واقعی در ایران راه انداخته.» عکس تبسم لطیفی، بنیانگذار وبسایت «مامانپز»، را نشان میدهد. در میان استارتاپهای ایرانی، ایده او را ناب و نوآورانه میداند و میگوید: «این ایده را میتوان روزی به دنیا صادر کرد.»
سابقه طولانی کارآفرینی در ایران
همانطور که هفتهنامه را ورق میزند، به عکس بهروز فروتن میرسد و ادامه میدهد که فضای کارآفرینی در ایران متعلق به دیروز و امروز نیست، بلکه سابقهای طولانی دارد که در هشت سال جنگ به دلیل اولویتهای دفاع مقدس کند میشود و حالا همه گمان میکنند کارآفرینی مفهومی وارداتی و غربی است: «در دهه شصت به واسطه بروز انقلاب، جوانان فرصت نمیکنند به دانشگاه بروند.
تعدادی از جوانان از ایران خارج میشوند و بقیه عازم دفاع مقدس میشوند. در دفاع مقدس اتفاقاتی میافتد که خیلی شبیه فضای کارآفرینی است. آدمها با یک باور، ایمان یا نگرش که تنها بستر تجلیاش فرق میکرده، دست به خلق و نوآوری میزنند برای غلبه بر ناممکنها. اگر بپذیریم نوآوری عاملی برای برهم زدن تعادل به نفع ماست و به تاثیر اجتماعی نوآوری در جامعه اولویت دهیم، به نزدیکی دلاوران دفاع مقدس و کارآفرینان امروز پی خواهیم برد.
نادیده گرفتن این افراد، نشنیدن حرفهایشان و پس زدن تجربیات این ارزشآفرینان در طول زمان باعث شده امروز برخی فکر کنند کارآفرینی صرفا برآمده از ادبیات غربی است، که چنین نیست و ما درگذشته اقتصادی و اجتماعیمان نمونههای موفق بسیاری از راهاندازی یک کسبوکار جدید و نوآوری اجتماعی داریم.»
او با اشاره به دشواریهای مسیر و عشقی که ناممکنها را ممکن میسازد، ادامه میدهد: «در پس تلاشهای خستگیناپذیر جوانانی که بیادعا دستبهکار توسعه کسبوکارهای دانشبنیان فناورانه هستند، عشقی عمیق به خلق ارزش برای این مرزوبوم و مردم آن وجود دارد که چاشنی آن خودباوری است، کسی که این دو ویژگی را دارد، بعید میدانم از مشکلی بنالد.
ما گنجینهای غنی از تجربهها و انسانهایی داریم که در شرایط سخت با عشق و ایمان فراتر از مرزهای ممکن رفتهاند. آنان که بر خیبر پل زدند نمونه بارز آن هستند. باید به گوهرهای درخشان این گنجینه نگریست و از آنها درس عشق، خودباوری، مسئولیتپذیری و خلاقیت گرفت. در این مکتب هرکسی توانمندتر است مسئولتر است.»
مدیرعامل مجموعه شزان در همان ابتدای کلامش نشان میدهد که با مختصات فضای کارآفرینی ایران چه دیروز و چه امروز آشناست و معتقد است ما خودخواسته تصمیم گرفتیم روند کارآفرینی گذشتهمان را نادیده بگیریم و بگوییم استارتاپها جریانی مجزا از کسبوکارهای سنتی هستند.
حال آنکه همه اینها در امتداد هم شکل گرفته و مجموعشان حوزه کسبوکار کشور را میسازد: «مگر برندهای موفق کشور چون گلرنگ که سالها پیش از شکلگیری فضای استارتاپی متولد شده، چیزی جز تجلی کارآفرینی و نوآوری است. شاید مشغولیتها و اولویتهای دفاع از دین و میهن در هشت سال دفاع مقدس توسعه کسبوکارهای جدید را کند کرد اما نباید فراموش کنیم که آن دوران نمونه بارز عشق، نوآوری، ازخودگذشتگی و خلاقیت بوده است.
بهعلاوه از گذشتههای دور، کسی که در بازار سنتی به دنبال راهاندازی کسبوکار نوآورانه بوده، مصداق کارآفرینی است. یکی از مشکلات ما در تحلیل کارآفرینی در کشورمان این است که داشتههای پیشین خودمان را نادیده گرفتهایم و بر این باوریم که ادبیات کارآفرینی کاملا غربی و وارداتی است. به همین خاطر است که من توجه به تجربیات کارآفرینان اثرگذار و بزرگ ایرانی را برای پیشرفت اکوسیستم کارآفرینی امروزمان ضروری میدانم.»