دهه چهل، ده پنجاه، نودویکی، نودوسهای، نودوپنجی؛ به این ترکیب نگاه کنید. به ما متولدین سالهای پنجاه میگفتند «دهه پنجاهیها». فاصله میاننسلی یک دهه بود. بعدتر در ابتدای دهه هشتاد، جامعهشناسان اعلام کردند به دلیل سیر سریع تحولات، فاصله میاننسلی به نصف کاهش پیدا کرده و احتمالا حالا با وجود شبکههای اجتماعی، گسترش و توسعه اینترنت به همه نقاط جهان این فاصله بیننسلی به دو تا سه سال کاهش پیدا کرده است.
اما زبانمان نمیچرخد که بگوییم دهه نودی، دهه نودوسهای! دیگر اصلا دههای در کار نیست. باید با تفکر فاصله میاننسلی دههای خداحافظی کرد. نسل جدید که ممات و حیاتش به اینترنت وصل است، با هر آپدیتی، خودش هم آپدیت، بهروزتر و تغییر میکند. گویی فاصله بیننسلی گره خورده به هر آیفونی که اپل وارد بازار میکند؛ اپل ۲۰۱۹ نسل انسان ۲۰۱۹، انسان ۲۰۲۰ و… این تغییر بزرگ و بهتر است بگویم شگرف، فقط به فاصله بیننسلی آدمها خلاصه نمیشود؛ فرهنگ، سیاست و اقتصاد را هم شامل میشود.
اجازه بدهید وارد اقتصاد سنتی ایران نشوم که اوضاع دردناک است. اگر میگوییم فاصله بیننسلی از دهه به سال رسیده، در حوزه تکنولوژی این تغییرات به لحظه رسیده، در هر ثانیه هزاران یا شاید بهتر است بگوییم میلیونها وبسایت و اپلیکیشن بهروزرسانی میشوند. با این تفکر باید تقسیمبندی جدیدی را در اکوسیستم استارتاپی ایران بهوجود بیاوریم. ما از دیجیکالا و کافهبازار و بهعنوان اولین استارتاپهای ایران یاد میکنیم؛ اولینهایی که بعدتر تعدادشان بیشتر هم شد؛ اسنپ، تپسی، آپارات، علیبابا، فلایتیو، دیوار،مستر بلیط،شیپور، تخفیفان، اسنپفود، چیلیوری و… با این تفکر همه استارتاپهایی که در بالا نام بردم و نبردم را از این پس باید استارتاپهای سنتی بنامیم.
اگر این کار را نکنیم، نسل جدید ما متوجه تغییرات جهانی در داخل ایران نخواهد شد و همچنان در این اندیشه است که دیجیکالا یا اسنپ راه بیندازد در حالی که باید بداند این کسبوکارها سنتی هستند و دیگر قدیمی شدهاند. سنتی یا قدیمیبودن به معنای پایان دورهشان یا ناکارآمدیشان نیست. قدمت برخی شرکتهای خارجی یا ایرانی سنتی به یک یا نیمقرن میرسد، همچنان رهبر بازار هستند و میلیونها مشتری هم دارند. اما با شاقول و خطکش تکنولوژی، دیگر قدیمی و سنتی هستند. ما بیش از یک دیجیکالا، کافهبازار و… بهعنوان رهبر بازار خودش نخواهیم داشت. پس رفتن به سمت ایجاد کسبوکارهای سنتی استارتاپی، قدم گذاشتن در یک مسیر سنتی است.
نسل جدید استارتاپهای ایرانی چیست؟ یا چه نوع کسبوکارهایی هستند؟ نسل جدید استارتاپهای جهان و به تبع آن ایران از دل هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء، بلاکچین، بیگدیتا و رمزارزها بیرون خواهد آمد. آنچه باید بدانیم و شعفانگیز است، نسل جدید استارتاپها در مقیاس مالیشان قابل مقایسه با اشل مالی و ارزش استارتاپهای سنتی نیستند. اگر امروز عدهای در ایران مشغول چرتکهانداختن هستند که استارتاپهای خیلی بزرگ ایران یک میلیارد دلار میارزند یا نه؟ در آیندهای نزدیک چرتکههایشان به تعداد کافی صفر برای محاسبه نخواهد داشت.
ما با یک تغییر و پارادایم بزرگ مواجه هستیم؛ بازهم گذر از سنت به مدرنیته ایرانی. باید به سرعت این پارادایم را درک و هضم کنیم. در طول تاریخ میزان عقبافتادگی کشور ما بستگی کامل به مدت زمان درک و هضم این پارادایم داشته است. در مقاطع مختلف با ورود هر تکنولوژی و تفکر جدید، مدتزمان پذیرش آنقدر طولانی شده که تکنولوژی جدیدتری آمده و قبلی سنتیشده و این چرخه کند و معیوب ما را از دنیا عقب انداخته است.
حرف آخر: ما دو نوع استارتاپ در ایران داریم
۱- «استارتاپهای سنتی» که در بالا اسامی برخی از آنها آمد و برخی را به دلیل کمبود جا ننوشتم. شما در ذهنتان به این لیست؛ دیگر اسامی شرکتهای استارتاپی را اضافه کنید.
۲- «استارتاپهای مدرن» که در بستر هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء، بلاکچین، بیگدیتا، رمزارزها و تکنولوژیهای دیگری که در راه است، شکل خواهند گرفت.
نیروهای انسانی و فعالان استارتاپی نیز در اکوسیستم به دو گروه تقسیم خواهند شد؛ سنتیکارها که در استارتاپهای سنتی مشغول به کارند و نیروهایی که در استارتاپهای مدرن فعالیت می کنند. اگر تا دیروز میگفتیم ما استارتاپی هستیم و با کسبوکارهای سنتی اقتصاد ایران فرق داریم، برای رشد و توسعه اکوسیستم ناگزیریم این تفاوت را منتقل کنیم به داخل اکوسیستم استارتاپی ایران :«سنتیها» و «مدرنها».