اولین باری نیست که استخوان برگلو سرمقاله نوشته و مجلهای را برای چاپ میفرستیم. شاید هم سهم ما همین است که زبان به کام بگیریم، بسوزیم و… بنویسیم. از آموزش، فرهنگسازی، کارآفرینی و اینکه دست برنداریم از تعقل، مدارا، صبوری، امید و هر آنچه که از پیش رفتن و توسعه بازمان میدارد. آنچه مرگ تلخ مهسا امینی و حوادث ناگوار پس از آن را عمیقتر میکند، اصرار بر تصمیمات غلط و غیرعقلایی است. به این معنا که حوادث روی داده را بهانه کنیم برای محدودیت در دسترسی به اینترنت و گسترش فیلترینگ؛ خوابی که از ماهها پیش دیده شده بود.
بیآنکه فکر کنیم در شرایط بغرنج اقتصادی، اقتصاد تحریمی فسادزده و ناکارآمد که نفس مردم را بریده، محدودسازی اینترنت و شبکههای اجتماعی، خسارتهای بسیار سنگین دیگری را به کسبوکارها، بهخصوص کسبوکارهای کوچک و خانگی وارد خواهد کرد.
براساس بیانیه انجمن تجارت الکترونیک اتاق بازرگانی تهران «قطع دسترسی به اینستاگرام، بیش از ۴۰۰هزار کسبوکار را با خطر نابودی مواجه ساخته و امرار معاش بیشتر از یک میلیون نفر را با مشکلاتی جدی همراه کرده است.»
۴۰۰هزار کسبوکار یعنی بیکاری هزاران نانآور و سرپرست خانوار و ناامیدی میلیونها امیدوار.
در همه این سالها در سختترین شرایط بین جوانان کارآفرین و بخشهای مختلف دولت و حاکمیت میانداری کردیم که لطفا صبوری پیشه کنید و به جوانها هم گفتیم درست میشود، لطفا ناامید نشده و ادامه بدهید شرایط بهتر خواهد شد، مبادا خسته شوید، مبادا مهاجرت کنید و مبادهای بسیار دیگر.
مطلب پیشنهادی: کارآفرینان مردد بین ماندن و رفتن
آن طرف را دعوت به عقلانیتی کردیم که برای ملک و ملت سودمند و به ثواب نزدیک بود اما هرچه زمان گذشت عقلانیت نحیف و نحیفتر و امیدها کمرنگتر شد.
ادامه محدودسازی اینترنت و شبکههای اجتماعی میتواند در حکم تیر آخر یا بزرگترین ضربه به روح و روان و کسبوکار چند میلیون زن و مرد جوان باشد.
برخی از مسئولان و تصمیمسازان نیز در این سالها زحمات زیادی برای ساخت این زیست بوم و امیدواری جوانان کشیدند؛ از آنها میخواهیم پا پیش بگذارند و این تازه به دوران رسیدههای سیاست را نصحیت و به خردمندی دعوت کنند چرا که سرمایههای اصلی این کشور جوانان و کارآفرینان امیدوار هستند.
حرف آخر: هنوز یادمان نرفته زمانی که وایبر فیلتر شد، شاهد بزرگترین کوچ تاریخی بشریت بودیم؛ چهل و اند میلیون ایرانی در چهل و هشت ساعت از وایبر به تلگرام کوچ کردند. نمیگوییم فیلتر کردن اینستاگرام و دیگر پلتفرمهای شبکههای اجتماعی اتفاقی را رقم نخواهد زد و باز هم به شبکه اجتماعی یا پیامرسان خارجی دیگری کوچ خواهیم کرد، نه؛ کسبوکار و زندگی میلیونها ایرانی نابود یا به خطر خواهد افتاد، هزاران میلیارد تومان سرمایههای مالی و اجتماعی که در این سالها برای ساخت پیجها و صفحهها هزینه شده است، یکشبه دود خواهد شد.
شاید هم شاهد بزرگترین کوچ و مهاجرت کارآفرینان از ایران باشیم که دردناک و غمی بزرگ برای ایران و ایرانی است. برای ما دردناکتر است، مایی که گویی تعهدمان کشیدن صلیب امید به دوش است. مایی که شبیهترینیم به درخت؛ درختانی که ریشه در خاک دارند و رفتن از این خاک برایشان حکم مرگ را دارد؛ درختانی که هر روز شاهد و نظارهگر پرکشیدن پرندگان و خالیشدن آشیانههای کارآفرینان هستند.
محدودکردن و بستن شبکههای اجتماعی فقط تغییر زمین بازی است. از وایبر به تلگرام از تلگرام به اینستا و از اینستا به…. مشکل پلتفرمها نیستند. فیلترینگ پاککردن صورت مسئله و خاک ریختن روی آتش است.
بیایید عقلانیت پیشه کرده و زمینه جلای وطن جوانانمان را فراهم نکنید، امید را از آنان نگیرید، بگذارید بمانند و بسازند.