به همین نحو، فردی که از شبکه اجتماعی با پیوندهای ضعیف اما گسترده برخوردار است، یعنی دوستان و آشنایان زیادی دارد که در عین حفظ ارتباط با آنها، ارتباطشان جنبه شخصی و خصوصی نداشته و دوستان مشترک زیادی با آنها ندارد، به احتمال زیاد در مسیر اطلاعات گستردهتری قرار میگیرد و خود نیز توان بیشتری برای ارسال گسترده ارتباطات دارد. مطالعات نشان داده، قدرت شبکههای اجتماعی مجازی هر فرد نیز، متأثر از قدرت شبکه اجتماعی او در دنیای فیزیکی است و تنها کاری که دنیای مجازی میکند، اهرم کردن همان قدرت است؛ یعنی افرادی که در دنیای فیزیکی شبکه اجتماعی گسترده با پیوندهای ضعیف دارند و از قدرت اطلاعاتی زیادی برخوردارند، در دنیای مجازی نیز بههمان ترتیب قدرت اطلاعاتی فزایندهای خواهند داشت و آنهایی که پیوندهای اجتماعی محکم و محدودی دارند، دنیای مجازی قدرت چندانی به آنها نخواهد داد.
کارآفرینان برای توسعه و برای آفرینش دنیایی که قصد ساخت آن را دارند، چارهای ندارند جز اینکه مدام از دایره امن خود پا را فراتر بگذارند و دائما در خطر از دست دادن شهرت، پول و آبروی خود باشند. کسی که پا را از دایره امن خود فراتر میگذارد، از پیش پذیرفته کارهایی را انجام دهد که نه پول کافی برای انجام آن دارد، نه تجربه و تبحر کافی؛ و این یعنی دل شیر داشتن و مایه گذاشتن از همهچیز.
این همهچیز یعنی وقت، جوانی، ساعات خوشی، اعصاب و همچنین شبکه اجتماعی. فردی که شبکه اجتماعی گستردهتری دارد با سهولت بیشتری میتواند در جریان اخبار کسبوکار قرار گیرد، فرصتهای کاری را دریابد، به افراد حرفهای دسترسی پیدا کند، به منابع مالی و دانش دست یابد و اخبار کسبوکار خود را توزیع کند. در این میان راهکارهای مختلفی برای تقویت شبکه اجتماعی وجود دارد. حواشی ایونتهای اتاقهای بازرگانی، فضای استراحت و فاصله چای و قهوه سمینارها، ساعات انتظار هواپیما و گروههای مجازی حرفهای، فضاهای مناسبی برای کسب این نوع سرمایههای اجتماعی است. ارتباطات بین زنان و سایرین، بهگونهای در فرهنگ ما تعریف شده که سرمایههای اجتماعی را در دایرههایی زنانه – مردانه محصور میکند. در فرهنگ ما کمتر امکان دارد زنان بتوانند در سفر، در هنگام ورزش یا در فضای مجازی شرایط گفتوگو در خصوص مباحث دنیای کسبوکار را بهدست بیاورند.
بیشتر بهواسطه فرهنگ ما، زنان و مردان از همصحبتی با یکدیگر اجتناب میکنند و چنانچه ارتباطی هم شکل بگیرد بهواسطه کلیشه زن خانگی، کمتر احتمال میرود مردان اخبار کسبوکار خود را به سمت همصحبت مونث جاری کنند. در شرکتها نیز نشستهای هنگام ناهار و استراحت، اکثرا زنانه – مردانه است. حتی شرکتهایی که در ترکیب مدیرانشان زنان و مردان را دارند، به هنگام استراحت، فضا به زنانه – مردانه تقسیم میشود. حتی لازم نیست کسی در این رابطه دستورالعمل یا بخشنامهای صادر کرده باشد، همین که چند مرد با هم درحال ناهار خوردن یا نوشیدن چای باشند، کمتر احتمال میرود زنی در کنار آنها بنشیند و وارد بحث شود؛ حتی اگر مدیری همسطح آنان باشد.
درست همینجاست که اخبار کسبوکار و اطلاعات که طلای نامشهود سازمانی است، توزیع میشود. باتوجه به اینکه دنیای کسبوکار قبلا بهطور کامل در انحصار مردان بوده و در حال حاضر بخش مهم و قابل توجهی از اطلاعات و ارتباطات کسبوکار در حلقه مردان است، لازم است فضاها و اجتماعاتی تشکیل شود تا زنان بتوانند در مسیر دانش و اطلاعات دنیای کسبوکار قرار گیرند. اطلاعاتی که وقتی بهعنوان ورودی به ذهن فرد وارد شود، امکان خلاقیت و جرقه خوردن ایدههایی نو را میسر میسازد. مطمئنا زنان و مردان هر دو از این ارتباط سود خواهند برد، زیرا هرچه تنوع و تکثر بیشتر شود، امکان فوران ایده و خلاقیت بیشتر خواهد بود.