مارک برگمن که تنها 3 ماه است سمت جدیدش را در شرکت نتاپ تحویل گرفته، درصدد ایجاد برابری جنسیتی در این شرکت است. او میگوید: «برای افزایش تعداد زنان کارمند ابتدا بایستی تعصبات ناخودآگاه را که مانع پیشرفت زنان در محل کار است، کنار بگذاریم.»
- بزرگترین چالشی که زنان هنگام استخدامشدن یا ارتقای رتبه با آن مواجه میشوند، چیست؟
به طور کلی در بازار کار به زنان به عنوان کسانی که میتوانند موفق باشند و باعث پیشرفت کسب و کار شوند، نگریسته نشده است. بنابراین در وهله نخست مدیران باید آموزش ببینند و این نگاه را تغییر دهند.
برای مثال، هنگامی که مدیران با یک مرد و یا یک زن مصاحبه استخدامی انجام میدهند، دقیقا آنها را با یکدیگر مقایسه نمیکنند. مقایسه آنها بر این مبناست که زنان احتمالا کمتر موفق هستند و مردان احتمال موفقیت بیشتری دارند و این چیزی است که ما در پی تغییر آن هستیم.
- از چه زمانی شما متوجه تفاوت کارکردن زنان و مردان شدید؟
من در شرکتی مشغول به کار بودم که دو گروه بایستی به صورت ماهانه اقدامات صورتگرفته را گزارش میدادند. مدیر توسعه سختافزار یک مرد بود و مدیر توسعه نرمافزار یک خانم بود. هر 6 ماه هنگامی که ما میخواستیم یک چرخه جدید محصول را بارگذاری کنیم، چند هفته قبل از برنامه راهاندازی، مدیر قسمت سختافزار اعلام میکرد که برخی بحرانهای عمده در توسعه سختافزار وجود دارد و باید برای برخی تغییرات بازنگریهایی انجام دهیم.
تمام مهندسان مرد برای 2 هفته تمام برنامههای زندگی خود را تعطیل میکردند، به خانه نمیرفتند و خوراک آنها تنها پیتزا بود. آنان حتی برای یک دوشگرفتن هم وقت نمیگذاشتند و فکر میکردند که فوقالعاده هستند و در پایان توانستند مشکل را رفع کنند. آنها تصور میکردند که شرکت باید به آنها مدال افتخار بدهد؛ چراکه آنان قهرمانند.
اما در پایان جلسات روتین در بخش نرمافزار، مدیر بخش که یک خانم بود، گفت: «خیلی خوب است که به بخش سختافزار اضافه کار و پاداش پرداخت شود. آنها شبانهروز کار کردند و توانستند مشکلات را رفع کنند اما اگر متوجه شده باشید، تیم ما هر روز ساعت 5 به خانه میرفت و ما هیچگاه در روزهای تعطیل هم کار نکردیم و ما هم پروژه را سر وقت تحویل دادیم. بنابراین کدام گروه بهتر کار کرده است؟» این حادثه بود که مرا آگاه کرد که این تعصبات فقط یک مشکل فرهنگی است و باید مرتفع شود.
- آیا شما فکر میکنید که یک شکاف دستمزد در صنعت وجود دارد؟
به تصور من دو نوع از شکاف دستمزد وجود دارد که برخی شرکتها در این مورد بهتر از دیگران عمل کردهاند. یکی که آزاردهندهتر است، زمانی است که 2 نفر کار مشابه انجام میدهند و به زنان دستمزد کمتری پرداخت میشود. اما گونهای دیگر از شکاف دستمزد وجود دارد که پنهان است؛ بدین صورت که خانمها همیشه گرفتار سقف شیشهای هستند که آنها را احاطه کرده و به جایگاههایی که شایستگی آن را دارند، نمیرسند و حقوق کمتری هم دریافت میکنند.
- با همه این تفاسیر، چگونه از پیشرفت زنان مطمئن هستید؟
ما در آغاز راه هستیم، تلاشمان این است که به زنان کمک کنیم تا فعالتر باشند و سعی کنند در ردههای بالای مدیریتی خودی نشان بدهند. در این میان عامل حمایتکردن از زنان بسیار مهم و حیاتی است؛ مثلا حامیان بزرگ مالی که از یک زن جوان در مقام یک مهندس حمایت کنند تا این خانم بتواند قابلیتهای خود را به نحو احسن نشان دهد و از فرصتهای حرفهای خود بهرهبرداری کند.
- از سوی دیگر فکر نمیکنید که شما دارید به تبعیض مثبت دامن میزنید؟
تبعیض مثبت یک خطر است و به همین دلیل است که من نمیخواهم مدیرانم را به ایجاد یک نظام سهمیهبندی مجبور کنم؛ نظامی که مدیران را ملزم میکند که تعداد زنان را در بخش تحت مدیریتشان افزایش دهند. در این صورت مدیران ممکن است تنها برای اجرای دستورات، استانداردها را کاهش دهند و بدون در نظر گرفتن قابلیتهای زنان تعداد آنها را افزایش دهند و اگر این زنان شایستگی لازم را نداشته باشند، تمام تلاشها بینتیجه خواهد شد و حتی به نتیجه عکس میرسیم.