بااینحال وضعیت درآمدی توییتر در سال 2016 از شکست برنامههای جبران خدمت این کمپانی خبر میدهد. جک دورسی، مدیر ارشد توییتر، در ژانویه 2016 اعلام کرد که چهار تن از کلیدیترین مهرههای مدیریتی خود را از دست داده است. این ریزشهای ناخواسته، آینده کاری توییتر را به خطر میاندازد. بهطوری که با وجود تغییرات گسترده در سیستمهای پاداش کارمندان، روند کاهشی سهام این شرکت در بورس همچنان ادامه دارد و ارزش سهام آن از 69 دلار در سال 2014 به 17 دلار در سال 2016 سقوط کرده است.
تحقیقات نشان میدهد که ریزش کارکنان کلیدی توییتر، نه بهخاطر عدم تامین مناسب مالی و یا دریافت پاداشهای اندک، بلکه بهدلیل عدم تطبیق کارمندان با سرعت بالای شرایط کار در یک شرکت فناوریمحور چون توییتر است. سه تن از چهار مدیری که اخیرا این شرکت را ترک کردهاند، دلیل ترک شغل خود را نداشتن زمان کافی برای بودن با خانوادههایشان، میدانستند؛ یعنی همان سوغاتی تلخ کار در صنایع فناوریمحور!
برنامههای تغییر جدیدی که در این سالها برای بهتر کردن شرایط کاری توییتر تهیه شد، بیشتر بر چارچوبهای مالی و ارائه پاداشهای بیشتر ساخته شده است؛ اما نتایج اخیر ترک شغل کارکنان نشان میدهد که این استراتژیها چندان موفق عمل نمیکند.
توییتر در کنار دیگر شرکتهای فناوریمحور، باید دست به تغییر ارزشها و فرهنگ سازمانی خود بزند و تعادلی بین شرایط زندگی خانوادگی و کاری کارکنان ایجاد کند. این تعادل گستردهتر از خشکشویی مجانی و یا کلاسهای یوگاست! اگرچه این قبیل خدمات انگیزهبخش است اما هرگز جای گذران وقت با خانواده، کمک کردن به بچهها در درس و مشقهایشان و سر زدن به پدر و مادر را نمیگیرد. تعطیلات کاری و مرخصی خوب است اما مگر یک کارمند چقدر میتواند از مرخصیهای کاری استفاده کند و البته چقدر میتواند برای گرفتن چند روز تعطیلی، خود را به در و دیوار بکوبد؟!
شاید چیزی که واقعا کارمندان به آن احتیاج دارند، بودن در کنار اعضای خانوادهشان است؛ این به معنی بودن در کنار خانواده در بیشتر کارها و دغدغههای روزمره است. برخلاف انتظار، بیشتر افراد دوست ندارند که فقط در ایام تعطیل و یا مسافرت در کنار خانوادههایشان باشند؛ آنها روزهای عادی زندگیشان را هم دوست دارند! خیلی از پدرها برای دیدن اولین لحظه پابهتوپ شدن کودکشان در تیم فوتبال مدرسه، حاضرند قید همه مشوقهای مالی را بزنند. کارمندان طالب کاری هستند که برایشان چالشآفرین باشد و آنها را به فردی متفاوت در شرکت تبدیل کند. کارمندان از کاری استقبال میکنند که تواناییهایشان را درک کند و جبران خدماتشان را در بستههایی رقابتی ارائه دهد و در نهایت به کاری علاقه دارند که به آنها اجازه بودن با خانواده هایشان را بدهد؛ نه فقط در مسافرت و روزهای تعطیل، بلکه در روزهای معمول زندگی!