جورجت بلاو کسبوکار کوچکی در شهر نیویورک راهاندازی کرد که در زمینه تورهای سیاحتی فعالیت داشت. پس از چند سال، فعالیت وی رشد کرد و به همین منظور یکی از دوستانش را استخدام کرد تا به او کمک کند.
به گفته جورجت بلاو، دوستش شخصیت و انرژی فوقالعادهای داشت، سابقا در زمینه توریسم فعالیت کرده بود و اطلاعات زیادی در این زمینه داشت، بنابراین در نگاه اول گزینه خوبی برای استخدام بود اما او بهزودی متوجه شد که در انتخابش اشتباه کرده؛ چراکه دوستش بدون تایید وی از حساب شرکت خرج میکرد و این باعث شده بود در بین کارمندان اختلاف بهوجود بیاید ولی جورجت نمیتوانست دوستش را اخراج کند.
به گفته وی: «اخراج کردن دوستم نه تنها خیلی طول کشید، بلکه دائما برای این کار خود را سرزنش میکردم و از خودم عصبانی بودم» دوستی آنها بلافاصله پس از اخراج به پایان رسید. خصوصا در ابتدای فعالیت یک شرکت، همه ما احتیاج داریم از افرادی که میشناسیم و به آنها اعتماد داریم برای پستهای حساس استفاده کنیم ولی اگر آنها به وظایف کارمندی خود درست عمل نکنند، میتوانند به کسبوکار شما آسیب بزنند.
به گفته رابرت برونر، استاد آکادمی فعالیتهای اقتصادی در ویرجینیا، مجبور شدن به اخراج یک دوست امتحان بزرگی است. «این کار معمولا نقطهعطفی در رشد و پیشرفت یک مدیر محسوب میشود چراکه این سوال را در ذهن وی متبلور میکند: من برای چه کسی یا چه هدفی مدیریت میکنم؟
حتی برای مدیران هم اتفاق میافتد!
کاترین مینشیو و الکساندر کاولاکاس نویسندگان کتاب «قوانین جدید کار» از استارتاپی که خودشان به همراه دو دوست دیگر تاسیس کرده بودند، اخراج شدند. به گفته مینشیو این که یک فرد پس از اخراج شدن چه واکنشی نشان میدهد به سادگی قابل پیشبینی نیست و به عوامل مختلفی بستگی دارد ولی مهمترین نکته نحوه برخورد و گفتوگوهای قبل و بعد از اخراج است.
اگر کسی در اجرای فعالیتهای خود نقص دارد، لازم است ابتدا کاملا واضح و با جزئیات به آنها توضیح دهید که اشکال کارشان در کجاست و همچنین فرصتی که بتوانند نقص خود را جبران کنند ولی اگر این کار تاثیری نداشته باشد، چارهای جز یک تصمیم قاطع نیست. شما باید نقش خود بهعنوان مدیر را از نقش دوستیتان جدا کنید. به یاد داشته باشید هرچه بیشتر «مدیر» باشید، شانس بیشتری برای ادامه دوستی هم خواهید داشت.
همچنین اقدامات مهم دیگری نیز وجود دارند که هنگام اخراج یک دوست باید در نظر داشته باشید:
آمادگی چنین کاری را از قبل داشته باشید!
کارآفرینان اصولا افرادی خوشبین هستند ولی نه واقعبین. وقتی دوستی را استخدام میکنید به این توجه داشته باشید که ممکن است روزی مجبور به اخراج او شوید، بنابراین از همان ابتدای کار برخوردی حرفهای داشته باشید.
لازم است از همان ابتدای کار وعدههای خود را با دقت سنجیده و بهطور واضح مشخص کنید هر عضو از گروه در چه زمانی و تحت چه شرایطی به منافع یاد شده دست پیدا میکند و اینکه اگر تغییر عمدهای در شرایط بهوجود بیاید (مثل اخراج شدن یکی از اعضا) چه اتفاقی روی خواهد داد. شاید صحبت از این مسائل در ابتدای کار مشکل باشد ولی میدانیم که جنگ اول بهاز صلح آخر است.
قبل از اقدام نهایی هشدارهای لازم را بدهید
باید بدانید که چشمپوشی از مشکلات یک کارمند، میتواند اوضاع را در نهایت و وقتی مجبور به اخراج میشوید وخیمتر کند. به گفته جورجت بلاو فشاری که دوستش در محل کار ایجاد کرده بود باعث شده بود این-طور بهنظر بیاید که او سالها در آنجا مشغول به کار بوده. «ولی او فقط پنجماه کارمند من بود و باید زودتر از اینها کاری میکردم.»
سختتر از همه: آمادگی از دست دادن یک رابطه دوستی را داشته باشید
تصمیم شما برای استخدام یک دوست کاملا منطقی است ولی این کار نباید به کسبوکار شما صدمه بزند. به گفته مینشیو به دوستتان اجازه دهید خودش تصمیم بگیرد که بعد از اخراج شدن میخواهد رابطه دوستیتان ادامه پیدا کند یا نه.
اینکه بخواهید وانمود کنید هیچ اتفاقی نیفتاده یا بیش از حد بر ادامه دوستی پافشاری کنید، کار درستی نیست چراکه اتفاق بزرگی افتاده: شما تصمیمی گرفتهاید که برای موفقیت کسبوکارتان لازم است.