اخبار استارتاپی

دال، مثل دیدار سنت و مدرنیته!

یادداشت مجید خاکپور مقدم 

جامعه ایران قرن‌هاست که صحنه تقابل سنت و مدرنیته است و چهارشنبه، یکم آذر که تاکسی آنلاین، استفاده رانندگان از اپلیکیشن‌هایشان را منوط به حذف ویز کرد، این تقابل این‌بار در چهره‌ای جدید به ایرانیان رخ نمود؛ تقابلی که ایرانیان نشان دادند هیچ‌وقت به آن خو نمی‌کنند و هر بار از بروز آن یکه می‌خورند.

اما این بار، شاید بیش از همیشه، ذهن کاربران ایرانی از سوال  پر شده است؛ سوال‌هایی مثل اینکه ریشه این مقابله همیشگی با ابزارهای کارآمد خارجی چیست؟ آیا واقعا‌ خروج اطلاعات از کشور می‌تواند نگران‌کننده باشد؟ آیا ما باید همواره برای هر ابزار خارجی یک نمونه داخلی داشته باشیم تا از ابعاد احتمالی آن به دور باشیم؟ آیا واقعا‌ یک ابزار خارجی که در بسیاری از کشورهای دنیا وجود دارد، تا این اندازه نگران‌کننده است؟ ریشه این ترس‌ها و نگرانی‌ها چیست؟ آیا این بار هم راهی برای دور‌زدن این محدودیت‌ها وجود دارد؟ اگر بله، واقعا‌ چقدر این محدودیت‌ها در رسیدن به هدف نهایی خود موفق هستند؟

ترس شاید کلید‌واژه خوبی برای تحلیل این محدودیت باشد؛ ترسی که ریشه در نگرانی دولتمردان از عدم داشتن کنترل ‌روی جریان جمع‌آوری اطلاعات و خروج آنها از کشور و پیامدهای احتمالی آن دارد. اما کاربر ایرانی چقدر با این نگرانی‌های حاکمیت احساس همدلی می‌کند؟

به نظر می‌رسد کاربر ایرانی همچون بسیاری از موارد مشابه قبلی، دیدگاهی متفاوت به این موضوع دارد. او از خود می‌پرسد که در دنیای کنونی و جهانی که اینترنت برای او تصویر کرده است، چقدر می‌تواند آزادی عمل داشته باشد؟ آیا شرکت یا نهادی حق دارد با ابزارهای مختلفی که در اختیار دارد، دسترسی او و حق انتخاب او را به عنوان یک کاربر محدود کند؟

برخلاف ابهامی که در دانش ما برای پاسخگویی به این سوال‌ها وجود دارد، روش اعمال این محدودیت‌ها حالا برای ما بیش از پیش روشن است. ابتدا با ایجاد محدودیت‌هایی مثل فیلترینگ و ممنوعیت استفاده (که به صورت بخشنامه‌هایی ابلاغ می‌شوند) سعی می‌شود در کار یک پدیده نو اختلال ایجاد شود. در مرحله بعدی یک نسخه وطنی که غالبا‌ یک کپی ناموفق از آن است به بازار عرضه می‌شود. سپس تبلیغات گسترده محیطی، خبری و رادیو تلویزیونی با تکیه بر ابزارهای بی‌شمار دولتی همراه با اجبار به استفاده از آن آغاز می‌شود تا به هر شکل ممکن آن ابزار همه‌گیر شود.

امر دیگری که در اینگونه موارد رخ می‌دهد، داغ‌شدن بازار شایعات است. اینکه آیا در جا‌انداختن ابزار مشابه ایرانی منافعی در میان است یا خیر، اینکه چه کسانی این اپلیکیشن ایرانی را ساخته‌اند و آیا آنها در کشور، بهترین گزینه بوده‌اند یا خیر، یا اینکه چطور می‌توان از امنیت اطلاعات جمع‌آوری شده توسط اپلیکیشن ایرانی و نظارت بر چگونگی استفاده از این اطلاعات حصول اطمینان کرد، موضوع شایعه‌های گسترده‌ای است که این روزها درجریان است.

شاید حداقل کاری که نهادهای مسئول می‌توانند در اینگونه موارد انجام دهند، ورود به این مکالمه و روشن‌کردن اذهان مردم در مورد نگرانی‌ها و ملاحظات خود و همینطور ایجاد شفافیت در رابطه با گزینه‌های پیشنهادی است. پس از قرن‌ها تقابل، حالا کاربر ایرانی پاسخ سوالات خود را بیش از همیشه می‌جوید؛ پاسخ‌هایی که شاید به‌آسانی قابل ارائه و پذیرش نباشند.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *