کاوه یزدیفرد مدیر ارشد عملیات در شتابدهنده آواتک | پیرنگ داستانهای مختلف در طول تاریخ آکنده از قهرمانانی است که به لطف حضور پیر و مرشدی خردمند و الطاف نیروهای لشکر خیر و عقل، بر چالشهای پیشرو و دیوها و تیرگیها و طلسمها غلبه میکنند و از درههای مرگ گذر میکنند و با دستانی پر به زادگاه و مبدأ خویش بازمیگردند، اما اینبار با دستانی پر و با عقلی کاملتر و چشمانی دوراندیشتر. داستان تکتک ما نیز جز این نیست؛ و داستان قهرمان زیستبوم کارآفرینی، که آن را «کارآفرین عاقل» مینامیم. سلاحش همان سلاح عقل است و رشد؛ رشد خودش، سپاه و تیمش و کسبوکار که ملتش است. اما کارآفرین داستان ما، به مانند تمام داستانهای عالم، به تمام زوایای بازار و صنعتش و اقتضائات رقابت در آن آگاه نیست و برای از پا درآوردن آن و رسیدن به جایگاه متناسب (وFit) با بازار، ناشناختههای بسیاری دارد؛ نادانستههایی که باید ایشان را به مدد مطالعه و آزمودن بهتر شناخته و با لطایف و ظرایف فنون بشکافد (و Hack کند). برگردان واژه راهنما یا منتور، در ریشه، از حماسه اودیسه، اسطوره معروف یونانی اثر هومر، گرفته شده؛ منتور، در واقع نام پسر آلسیموس است که ادیسئوس، پادشاه ایساکا، پیش از عزیمت به نبرد تروی، فرزند خود را برای تربیت و نگهداری به وی سپرد. بعدها، آتن، الهه خرد، برای شناختهنشدن توسط پنهلوپه، همسر ادیسئوس، خود را در ظاهری شبیه منتور، به فرزند وی نزدیک کرده و او را به قیامکردن و فرار از ایساکا و یافتن پدر واقعی خود برمیانگیزد.
واژه راهنما را از آن جهت برگزیدم که میتواند برای هر راه و یا برای هر قسمتی از مسیر، متفاوت باشد. اما واژه رایجتر مربی، بیشتر به قابلیت مربیگری (یا Coaching) بازمیگردد که کارکردی طولانیتر، نزدیکتر و پدرگونهتر دارد. هر دوی این نقشها در پارهای از کارکردها مشابه هم هستند:
۱٫ کمک به کشف نیازها، تمایلها، انگیزهها و مهارتها و فرآیندهای ذهنی برای رسیدن به تغییرات واقعی و پایدار
۲٫ بهرهگیری از تکنیکهای پرسشی برای کمک به فرآیندهای تفکر کارآفرین و تیم، برای شناسایی راهکارها و اقدامات به جای پاسخ مشخص و قطعی به سوالها
۳٫ کمک به کارآفرین و تیم برای رسیدن به اهداف مناسب و روشهای درست اندازهگیری میزان موفقیت در رسیدن به آن اهداف
۴. مشاهده، گوش فرادادن و پرسش در جهت شناخت دقیق از شرایط کارآفرین
۵٫ کاربری خلاقانه ابزارهای مختلف راهنمایی و مربیگری، اعم از یاددهی تک به تک، تسهیلگری، مشاوره و یا شبکهسازی
۶ . تقویت عملگرایی و دنبالکردن تغییرات و رشد شخصی پایدار
در این چند سالی که با تعداد زیادی کسبوکار و کارآفرین در تماس بودهام چند ویژگی را در راهنماها و مربیان موفق به اشتراک یافتهام: ۱٫ آنها پیش از هر چیز، رابطه احساسی موفقی با مخاطب خود ساختهاند؛ رابطهای که زیربنای اعتماد و احترام است و نه چکلیستی از فعالیتها که توسط یک ماشین نیز قابل انجامدادن و پیگیری است. 2. تمرکز بر ساخت شخصیت و نه مهارت: بسیاری از راهنماها و مربیان، این فرآیند را به مثابه دوره آموزشی برای توسعه مهارتهای کاری خاص میبینند، حال آنکه تسلط بر مهارتهایی خاص، تنها یکی از ابعاد آن است. رهبران عاقل، از مهارت فراتر میروند و بیشتر به کیفیتهایی چون شخصیت، ارزشها، خودآگاهی، ادراک و ظرفیتسازی میپردازند. ۳٫ الهامبخشی و امید و خوشبینی: گاه کارآفرین با ایدههایی دور از ذهن پیش راهنما و یا مربی میآید. مربی هم دنبال فرصتی باشد تا کارآفرین را واقعگراتر و عملیاتیتر کند، اما نباید فراموش کرد که ویژگی مهم وی انرژی دادن است و نه گرفتن؛ ابتدا به عوامل موفقیت یک ایده، قبل از اندیشیدن به موانع و علتهای شکست آن. 4. الگوبودن و رهبری به عنوان یک الگو: یک راهنما، از نظر جایگاه و رفتار، شخصیت یک رهبر را دارد؛ اثرگذار، الهامبخش و بسان نمادی که افراد، به تک تک اعمال و اغراض وی، نیک مینگرند و روی وی حسابی از دنیایی دیگر باز میکنند. در این شرایط جامعیت در رفتار و سبک کاری و ارتباط و برخورد، همه در کنار محتوای پرسشها و جهتگیریها جزئی از هاله اثرگذاری او بر مخاطب است. طی تحقیقی کیفی که در فروردین ۱۳۹۶ در بازار شتابدهندهها انجام دادیم، اصلیترین عامل انتخاب یک شتابدهنده در نگاه کارآفرینان، مربیان و راهنمایان آن شتابدهنده بودند و این در حالی است که اصلیترین انتظارها نیز از شتابدهندهها، بهبود شبکه مربیان و راهنماها و استفاده از مربیانی با تجربه عمیق مسیرکارآفرینی بوده است.