مدیریت تیم

معادله گوگل: کار تیمی+ سلامت محیط کار

مشکل شرکت‌های اینترنتی این است که چطور با انجام تحقیقات علمی به این نتیجه برسند که برآیند کار یک تیم مهم‌تر از کار یک نفر در آن تیم است. انجام این تحقیقات به‌سختی موشک هوا کردن نیست اما بالاخره باید فهمید که چطور شرکت‌ها زمان زیادی را برای ساخت تیم‌های هماهنگ و مولد صرف می‌کنند. این مطالعات به این خاطر اهمیت دارد که بهترین محصولات و ایده‌ها از درون تیم‌ها بیرون می‌پرد!

تحلیل مطالعات گوگل نشان می‌دهد، زمانی تیم‌ها به بهترین شکل کار می‌کنند که اعضایشان تمایل داشته باشند دست به ریسک بزنند، روی هم حساب باز کنند و اهداف و مشکلات را بشناسند. مدیریت مشکلات کار تیمی و دست یافتن به بهترین تیم از کارکنان در صورتی ممکن است که تیم هوشمندانه اداره شود.

نتایج این تحقیقات، که حاصل کار جاسمین هو و روبرت لایون، اساتید دانشگاه ایلینوی و نوتردام است، در مجله آکادمی مدیریت منتشر شده است. این مطالعات روی ۶۷ تیم از ۶ شرکت مختلف انجام شده است و نشان می‌دهد که کارمندان زمانی فعال‌تر می‌شوند که تصور می‌کنند با کارشان به همکاران، مشتریان و جامعه خدمت می‌کنند.

هو می‌گوید: «بعد اجتماعی تیم‌ها خیلی مهم است و افراد بیش‌تر اوقات فقط با پول برانگیخته نمی‌شوند.» آن‌ها دوست دارند در زندگی کسانی که با آن‌ها زندگی می‌کنند تاثیر مثبتی بگذارند.

همه ۶۰ هزار نفر کارکنان گوگل حداقل در یک تیم یا بیش‌تر مشارکت دارند. حتی خود شرکت گوگل با همکاری تکنولوژیک فارغ‌التحصیلان سابق دانشگاه استنفورد – لری پیج و سرگی برین – شروع به کار کرد. این دو نفر جا پای بیل گیتس و پاول اسن در مایکروسافت و یا استیو جابز و استیو ووزنیاک موسسان شرکت اپل گذاشتند.

امی دندل، پروفسور مدیریت دانشگاه سن‌دیگو، می‌گوید: «تصور اینکه شرکتی به تیم‌ها تکیه نداشته باشد، غیرممکن است.»

این روزها گوگل تیم‌هایی ۳ تا ۷۰ نفره را شامل می‌شود که پروژه‌محورند. به مدت دو سال ۲۰۰ تیم این شرکت مورد مطالعه قرار گرفت و درنهایت معلوم شد که افراد این تیم‌ها زمانی فعال‌تر  می‌شوند که برای رسیدن به بهره‌وری مشترک تلاش می‌کنند. اگرچه بیشتر صنایع از کار گروهی استقبال می‌کنند، اما شرکت سیلیکون پاور (گوگل) در این کار پیشتاز است.

عمدتا شرکت‌های تکنولوژیک بر همکاری گروهی متکی‌اند، چون برای مثال وقتی قسمت‌های مختلف یک نرم‌افزار کدنویسی می‌شود، و یا قسمت‌های یک ماشین سر هم می‌شود، قسمت کوچکی از یک پروژه بزرگ توسط یک تیم در حال انجام است.

اولین مطالعات گوگل که در سال ۲۰۱۴ انجام شد، نشان داد که موفق‌ترین مدیران، مربیانی هستند که بیشتر از اینکه بر فرد مدیریت کنند، به اعضای تیم قوت می‌بخشند. نتایج این مطالعه که به پروژه اکسیژن معروف است، تاکنون توسط شرکت‌های زیادی پذیرفته شده است. این شرکت‌ها امیدوارند فرهنگ خلاقیت را شبیه‌سازی کنند.

نتایج تحقیق دیگری که اخیرا در شرکت گوگل انجام شده، نشان می‌دهد که جابه‌جایی نیروی انسانی با استفاده از استاندارد جدید و آموزش و بازبینی به غنای شرکت کمک می‌کند که هم‌اکنون سودآورترین شرکت اینترنتی جهان است. براساس گفته آییر دوبی، یکی از مدیران گوگل، نزدیک به ۵۰ درصد از میزان درآمد تیم فروش شامل بازاریابی، همکاری با شرکا و فروش نرم‌افزار، مبتنی بر احساس اطمینان روانی افراد تیم فروش در محل کار است.

در جهانی که خلاقیت رونق اقتصاد را فراهم می‌کند، ماندگاری و انگیزش نیروی کار برای هر کسب‌وکاری اهمیت دارد و به این علت که مهندسان بیش‌تر اوقات در گروه‌ها مشغول به کارند، چگونگی بالا بردن میزان عملکردشان حیاتی است.

لیندی گریر، استاد دانشگاه استنفورد، می‌گوید: «تا وقتی افراد در مورد فنون تضاد آموزش ندیده باشند، و تا وقتی مدیران نقش‌ها را هماهنگ نکرده و بستر را برای یادگیری افراد از همدیگر فراهم نکرده باشند، کنار هم قرار دادن بی‌هدف افراد تنها به دعوا و مشاجره منجر می‌شود.»

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *