آیدین پرنیا پزشکی خوانده است و از اصطلاح پزشک کارآفرین صحبت میکند. سه چهار سال پیش در زمینه آموزش پزشکی و آموزش سلامت عمومی در فضای دانشگاهی کارهایی کردهاند و تجربه کارآفرینی داشتهاند. آموزش مجازی داشتهاند و از گیمیفیکیشن برای آموزش استفاده کردهاند.
نزدیک دو سال پیش به همراه دوستانش با استارتاپهای حوزه سلامت ارتباط برقرار میکند و متوجه میشود که جایی خالی در این فضا وجود دارد و آن دانش تخصصی سلامت است. بیشتر افرادی که به این حوزه وارد میشدند بچههای آیتی و مهندسی بودند و در حوزه سلامت غیرمتخصص. از طرفی، مشاور هم نداشتند.
آیدین و دوستانش سابقه پزشکی داشتند و کارهایی در فضای دانشگاه انجام داده بودند و حتی آیدین سال ۹۰ روی موبایل هلث کار کرده بود. به علاوه، چند رویداد در دانشگاه برگزار کرده بود و اپ جاوا روی کمکهای اولیه نوشته بود. الان کارشان آموزش و مشاوره تخصصی در حوزه سلامت آنلاین است.
در نتیجه، تمرکزشان بر سلامت دیجیتال و حوزههای مرتبط با پزشکی است. گفتگوی گزارشی ذیل با آیدین پرنیا حوزه سلامت ایران و جایگاه استارتاپها را در آن بررسی میکند و کلاً به کارهایی که در این زمینه انجام شده، کارهایی که باید انجام شود، آینده بازار سلامتِ ایران/جهان و چالشهای این حوزه میپردازد.
سرمایهگذاری میلیارد دلاری روی استارتاپهای حوزه سلامت
خیلی از کشورها در حال سرمایهگذاری در حوزه سلامتاند. چین، بهتنهایی، نیمی از سرمایهگذاریهای جهانی روی بخش سلامت را به خود اختصاص داده است. این امر نشان میدهد که این حوزه برای کشورهایی که دنبال قدرت و توسعه در سطح جهاناند چقدر جذابیت دارد.
یعنی چین الان پابهپای آمریکا روی حوزه سلامت سرمایهگذاری میکند. پرنیا میگوید در ایران در حوزه سلامت سرمایهگذاری تخصصی نداریم و جذابیتهای این حوزه را کسی نمیشناسد. حوزه تخصصی است و استارتاپها و بنیانگذاران هم از این حوزه میترسند. در نتیجه، هنوز استارتاپها کار شگرفی در این حوزه انجام ندادهاند.
این حوزه بسیار تخصصی است. رگولیشن آن از فین تک هم شدیدتر و قوانین بسیار سفتوسخت است. چونکه هرگونه مداخله اشتباه به قیمت جان مردم تمام میشود. مهمتر اینکه ظرفیتهای این حوزه هنوز جایی نشان داده نشده است.
دو سال پیش «دیموند» رویداد سلامت برگزار کرد. اما کسی یا جایی این حوزه را به صورت تخصصی بررسی نکرد. در این حوزه فرصتهای کارآفرینیِ زیادی وجود دارد. آدمهایی که از بیرون به این حوزه نگاه میکنند متوجه برنامههایی چون گردشگری سلامت، پرونده سلامت و الخ میشوند. اما فرصتهای بسیار دیگری هم وجود دارد.
یونیکرنهای جهانی حوزه سلامت مشکلات را بهدرستی حل میکنند
پرنیا میگوید استارتاپهای حوزه سلامت دنیا در حال یونیکرنشدن هستند: ما بخشی مرتبط با بیمه داریم. سال ۲۰۱۸، در دنیا حدوداً ۱۵ یونیکرن سلامت وجود داشت که دو مورد استارتاپ بیمه بودند.
بخشی از یونیکرنها در حوزه ژنتیک فعالند. البته ما امکانات هایتک نداریم.
اما باید بگویم که در حوزه پلتفرمها هم در سطح دنیا یونیکرن داریم. موضوع این است که اینها مشکلات را عمیقاً بررسی میکنند. در حوزه سلامت باید همه جوانب را در نظر گرفت. مثلاً پزشک هیچگاه از این چرخه خارج نمیشود و پرداختکننده وجه خیلی وقتها بیمه است.
خیلی وقتها استارتاپهای ما به آنها به چشم مشتری نگاه نمیکنند، در حالی که بیمه همیشه بخش بسیار مهم این چرخه بوده است. آنها نمیتوانند مشکل را به درستی حل کنند، چونکه نمیتوانند اجزای مختلف را درست به هم وصل کنند. بنابراین، اتفاقهای بزرگی که برای استارتاپهای جهانی این حوزه رخ میدهد برای استارتاپهای ایرانی اتفاق نمیافتد.
الان به برخی بیماریهایی که در ایران وجود دارد بعضاً توجهی نمیشود و همه به فقط دیابت اهمیت میدهند. از آن طرف، برای بیماریهای قلبیعروقی که منجر به مرگ بسیاری میشود هزینه ملی میپردازیم. در دنیا استارتاپهای زیادی در این حوزه وجود دارد، اما در ایران نداریم. میتوان در این زمینه از مرحله پیشگیری تا درمان استارتاپ راهاندازی کرد.
ما اصطلاح پزشک کارآفرین را به کار میبریم. باید بگویم که یک پزشک بنیانگذار بسیاری از استارتاپهای پزشکی دنیا بوده یا ایده اولیه متعلق به یک پزشک بوده است. چون این حوزه را میشناخته و سعی کرده کاری انجام دهد.
بعد، فردی که بیزینس و تجارت میدانسته به او اضافه شده است. الان، در سطح جهان استارتاپهایی در زمینه قلب مصنوعی، فالوآپ و پیشگیری و الخ داریم. حتی دیوایزهایی وجود دارد که نوار قلب میگیرند.
در حوزه تحقیقات بازار و اعتبارسنجی مشکل اساسی داریم
از پرنیا درباره آن بخشهای حوزه سلامت میپرسیم که استارتاپهای ایرانی بدان وارد شدهاند. او میگوید: «تقریباً در بسیاری از بخشها کار کردهاند. گاه موفق بودهاند و زمانی شکست خوردهاند. مسئله این است که بچهها باید یک حوزه را عمیقاً بررسی کنند.»
تلاش ما این است که در کسبوکارمان راهنمای خوبی باشیم. بچهها مشاورههای مختلفی میخواهند. پارسال، از ۱۰ نفر خواستند که روی پرونده الکترونیک کار کنند. من منصرفشان کردم. چون نه تخصصش را داشتند نه اطلاعاتش را. خیلی سادهانگارانه به موضوع نگاه میکردند.
در حوزه تحقیقات بازار و اعتبارسنجی مشکلی اساسی داریم: بچهها نمیدانند که سؤالات را از کی بپرسند. چرخه نظام سلامت را نمیشناسند. مثلاً فکر میکنند که طرف حسابشان در پرونده سلامت پزشک است.
در حالی که منشی مطب، پرستار بیمارستان، حسابدار و الخ در این چرخه قرار دارند و باید دیده شوند. تازه، مشتریان، بیماران و پزشکی قانونی هم هستند. بچهها این اجزا و فرایند را نمیشناسند. در نتیجه، اعتبارسنجی دقیقی هم ندارند.
از طرفی، آنها در تعیین کیپیآی هم دچار مشکلاند. بعضاً، ایدههایی که برای افراد حاضر در حوزه سلامت مطرح میشود برای متخصصان حوزه سلامت بیاهمیت است. زیرا بیشترِ ایدهپردازها مشکلات سطحی را در نظر میگیرند و گرفتاریهای عمیق را حل نمیکنند.
حتی در زمینه نوبتدهی هم خوب کار نشده و بعضاً مشکلاتی وجود دارد. هیچ پزشکی دوست ندارد که مطبش خلوت باشد و بیمار مایل است سر وقت وارد مطب شود. اما آیا بزرگترین مشکل بیمار نیمساعتی است که در مطب پزشک نشسته است؟
استارتاپهای ما معمولاً نگاهی سطحی دارند، در حالی که بیمار درمان درست و باکیفیت میخواهد. در ایران، وقتی یک نفر کاری میکند بقیه هم همان را انجام میدهند. در نتیجه، افراد زیادی به حوزه نوبتدهی مراجعه میکنند. منظورم این است که چند نمونه موفق داریم و دیگر هیچ.
زمینههای مناسب برای راهاندازی استارتاپ
در حوزههای پردازش تصویر، آزمایش، رادیولوژی، پلتفرمهای فالوآپ و پیگیری بیماریها چند استارتاپ وارد بازار شده است. اینها بیشتر روی سبک زندگی کار میکنند. اما باید بیشتر تلاش کنند. نوآوریهایی در حال انجام است و ما امیدواریم.
پرنیا ضمن بیان این جملات به محتوای موجود در حوزه سلامت دیجیتال نیز اشاره میکند: «در حوزه آموزش و اطلاعرسانی به بیماران و دیگران محتوای خوبی داریم. اما این محتوا بهدست ارگانها یا کسبوکارهای غیراستارتاپی تولید شده است.
کسبوکارهای مورد بحث دانش دیجیتالکردن و مارکتکردن محتوای فوقالذکر را ندارند. از طرفی، استارتاپها در کنار کارشان به تولید محتوا میپردازند. مثلاً در قالب کانتنت مارکتینگ یا اطلاعرسانی. اغلب این اطلاعات یا ترجمه است یا ترمینالوژی درستی ندارد.»
در حوزه تولید محتوای سلامت ایران استارتاپ بزرگی نداریم. اما در خارج از کشور استارتاپهای بزرگی فعالیت میکنند؛ یا دیتابیسهای اطلاعاتیِ دولتی هستند یا استارتاپهای بزرگ. در ایران هنوز ارتباط لازم میان بخش دولتی و بخش استارتاپی برقرار نشده است. ساختار حاکم بر بخش سلامت سنتی است و بهشدت تغییرناپذیر مینماید.
حوزه سلامت مافیا دارد؛ اما استارتاپها هم ارزش بزرگی خلق نکردهاند
بسیاری اعتقاد دارند که بازار سلامت ایران دست چند منوپل بزرگ است و آنها مانع ورود دیگران و تازهکارها به بازار میشوند. پرنیا بهطور ضمنی این موضوع را تأیید میکند. اما میگوید: «مافیا نه، اینها رسم بازار است.
بحث سر این است که در حوزه غذا، تاکسیرانی، هواپیمایی و فروش بلیت مافیا یا قدرتهای بزرگ نداشتیم؟ به نظر من اینها بیشتر بهانه است. بهانهای است برای آنکه استارتاپها بگویند به ما اجازه نمیدهند در بازار سلامت حضور داشته باشیم. به نظر من، دلیل اینکه در این حوزه استارتاپ بزرگی نداریم این است: آنها ارزش بزرگی خلق نکردهاند.
اگر ارزش واقعی ایجاد کنند و کار مؤثری انجام دهند، میتوانیم از موانع بزرگ و قدرتهای مافیایی حرف بزنیم. من هم قبول دارم که در این حوزه غولهای صنعتی و تجاری بزرگی وجود دارد. مانند شرکتهای دارویی، شرکتهای تجهیزاتی، بیمارستانهای بزرگ و الخ که بیزینس دارند و بسیار بزرگ هستند.
در واقع، این حوزه هم غولهای صنعتی و تجاری خودش را دارد. به همین دلیل، باید در حوزه سلامت قبل از رقابت مشارکت کنید. اینها غولهای پولداری هستند که میتوانند استارتاپها را له کنند. بهتر است که استارتاپها مشارکت داشته باشند. ضمناً ارزش هم ایجاد کنند.
معتقدم که مشکل حوزه استارتاپی ما ممانعت مافیا نیست. مشکل این است که هنوز یک مسئله عمیق و بزرگ را حل نکردهاند. من امیدوارم که استارتاپها به مرحلهای برسند که روبهروی غولهای تجاری قرار بگیرند و با آنها رقابت کنند.
استارتاپها انتظار دارند که مثلاً وزارت بهداشت از آنها حمایت کند، در حالی که کار بزرگی نکردهاند. انتظار داریم که قبل از انجام کار بزرگ مورد حمایت واقع شویم. هنوز کارهای استارتاپی ارزش افزوده زیادی برای حوزه سلامت به ارمغان نیاورده است. در نتیجه، وزارت بهداشت هنوز حمایت بزرگی نکرده است. وزارت ارتباطات از استارتاپهای آیسیتی حمایت میکند. اما برای جلب حمایت وزارت بهداشت باید کار بزرگتری کرد.
اگر سرمایهگذاری نکنیم مصرفکننده تکنولوژی دنیا میشویم
ورود به بازار سلامت به لحاظ سرمایه اولیه چه تفاوتی با سایر حوزهها دارد؟ پرنیا در پاسخ به این سؤال میگوید که در نوشتن پلتفرم مرتبط با حوزه سلامت پول شتابدهندهای خوبی است .اما در حوزه هایتک حجم سرمایهگذاری، با توجه به مطالعات و مجوزها، افزایش مییابد. الان استارتاپی داریم که تنها «امویپی»اش آماده شده است. با این حال، درباره جذب دو میلیارد تومان سرمایه صحبت میکنیم. چون هایتک بدجوری نیاز مالی دارد. شتابدهنده و سرمایهگذار تخصصی میزان سرمایه را درک میکند.
آینده حوزه سلامت یک نکته مهم دارد: اگر ترند استارتاپهای دنیا را در آمریکا، اروپا و شرق آسیا ببینید، متوجه میشوید که روی بلاکچین، بیگ دیتا و هوش مصنوعی کار میکنند. همچنین، سرمایهگذاری هنگفتی روی استارتاپهای مربوط به بیمه انجام میشود.
حوزه سلامت ایران هم ناگزیر است که به این سمت برود. این حرکت در کل دنیا شروع شده است. مسئله این است که آیا باید مصرفکننده این تکنولوژیها باشیم یا در تولید آنها سهم داشته باشیم. حتی میتوانیم صادر کنیم! آینده سلامت روی پاشنه دیتا میگردد.
این دیگر مثل «تجهیزات پزشکی» نیست که بتوان آن را مهندسی معکوس کرد. اگر دیتا و الگوریتم را در اختیار نداشته باشیم مصرفکننده این تکنولوژیها میشویم. اگر شروع نکنیم مصرفکننده هایتک ۵ تا ۱۰ سال آینده خواهیم بود و برای درمان و تشخیص بعضی بیماریها به خارج از کشور وابسته میشویم.
الان روی استارتاپهای حوزه سلامت سرمایهگذاریهای میلیارد دلاری میشود. این استارتاپها با استفاده از هوش مصنوعی، ماشینلرنینگ و بیگدیتا دنبال مقابله با بیماریهای کشندهای چون سرطان هستند. اگر این استارتاپها به نتیجه برسند کار بزرگی صورت گرفته، اتفاق بزرگی افتاده است و شاید زندگی انسانها تغییر کند. یعنی زندگی آدمها به یک استارتاپ وابسته میشود. ممکن است که یک استارتآپ بسیار مفید و اثرگذار باشد.