مدیریت تیم

به تفاوت هر رنگ و زبان…

یکی از کسانی که مدیرعامل نیست و اسمش در این لیست دیده می‌شود، تیم رایان است؛ کسی که سال گذشته، گروه نوآور «عملکرد مدیرعامل برای تنوع و ادغام» را پایه گذاشت.  اعضای این کارگروه بر سر سه ماده‌ اصلی، به توافق رسیده‌اند: ایجاد اعتماد درون‌سازمانی از طریق گفت‌وگوهای پیچیده و گاه دشوار درباره تنوع فرهنگی و ادغام؛ توسعه‌دادن و برگزاری دوره‌های آموزش درباره‌ سوگیری ناخودآگاه برای تمام کارمندان‌ و سهیم‌کردن تمام اعضای این گروه، نسبت به بهترین اقدام‌ها و همچنین شکست‌های مرتبط با این موضوع. هیات اجرایی این کمیته در نظر دارد که این مواد را ماهانه موردبررسی قرار دهد و در پایان این سال، اجلاسی برگزار کند.  رایان‌ می‌گوید بذر این ایده، زمانی کاشته شد که در هفته‌ نخست کاری، او به‌عنوان شریک ارشد کمپانی پی. دابلیو. سی. (Pwc)، یک مرد مسلح در دالاس، پنج پلیس سفیدپوست را در حین تظاهرات صلح‌آمیز علیه کشتار آفریقایی‌تبارها به‌دست پلیس، به قتل رساند. همان‌طور که رایان برای پست جدیدش خود را آماده می‌کرد، شروع کرد درباره‌ تنش‌های عمیق نژادی در آمریکا و میزان تاثیر آن بر کارمندانش فکرکردن.  «همه‌چیز، خوب پیش می‌رفت. اما من هرچه بیشتر با کارمندانم وقت می‌گذراندم، بیشتر مرا به چالش می‌کشیدند. آنها می‌پرسیدند خارج از این محیط کاری، چه کار می توانیم بکنیم؟» رایان، ادامه می دهد: «این باعث شد که من بسیار فکر کنم، یک قدم به عقب برداشتم و از خودم پرسیدم: مسئولیت ما چیست؟» پس از آن،  او با چندین مدیرعامل تماس گرفت و پیشنهاد داد تا سازمانی را ایجاد کنند تا به‌صورت عمومی بتوانند خود و کمپانیشان را برای ایجاد تغییر، متعهد کنند. 

یکی از کسانی که رایان او را پذیرفت، ران پارکر بود از شورای اجرایی رهبری (Executive Leadership Council)، سازمانی که در سال 1986 برای توسعه‌ رهبری سازمانی آفریقایی- آمریکایی‌ها تلاش می‌کرد. 

پارکر، که مدتی طولانی هم در کمپانی پپسی کار می‌کرد، می‌گوید: «عملکرد مدیرعامل برای تنوع فرهنگی و ادغام» حائز اهمیت است؛ به دلیل خط ارتباطاتی‌ای که میان مدیران شرکت‌های درحال رقابت ایجاد می‌کند. او ادامه می‌دهد که «طبق قرار هرروزه، آنها در یک نبرد تنگاتنگ هستند. آنها عموما ایده‌های خودشان را درباره بهترین عملکرد، با یکدیگر درمیان نمی‌گذارند». اما او معتقد است که این کارگروه تنها برای انتشار در مطبوعات نیست و امضاکنندگان با هدفی مشترک با یکدیگر کار می‌کنند. «این خیلی مهم است که مدیرعاملان و نه کس دیگری این تعهدنامه را امضا کرده است؛ نه رئیس بخش نیروی انسانی، نه کارمند ارشد بخش تنوع فرهنگی، و نه کارمند ارشد ارتباطات. اینها رهبرانی هستند که متوجه شده‌اند که نسبت به آنچه که مانعی برای کمپانی‌ها و جامعه‌شان می‌شود، مسئولیت دارند و باید به پیشرفت و رشد، دست یابند.» 

 

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *